شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Saturday 20 April 2024
|
سال ۸۴ محمود احمدینژاد و تیمش نزد طیفهای روشنفکری و حامیان اصلاحات، “مخوفترین” نیروی حاضر در انتخابات محسوب میشدند.
با این حال، در ابتدا، نظرسنجیها از جایگاه او در قعر جدولِ داوطلبان ریاست جمهوری حکایت داشت و محمدباقر قالیباف به عنوان کاندیدای بلوک اصلی قدرت به حساب میآمد.
من همانطور که در سال ۷۶ نگرانی خاصی از پیروزی ناطق نوری در انتخابات نداشتم از احتمال پیروزی قالیباف در سال ۸۴ نیز نگران نبودم. قالیباف اما در آن سال برای جذب رأی طبقۀ متوسط و شهرنشین شعارهایی داد که به مذاق پایگاه اجتماعی جناح محافظهکار بخصوص در بین نیروهای بسیجی خوش نیامد به طوری که با متهم کردن او به مشی لیبرالی از او روگردان شدند و در اقدامی به نظر من خودجوش و حتی تا اندازهای تمردجویانه به سمت احمدینژاد تمایل پیدا کردند که شعارهای اصطلاحاً نابِ ارزشی و ایدئولوژیک میداد.
این اتفاق بلوک اصلی قدرت را دستپاچه کرد به طوری که بدون سنجش جوانب امر، به صورتی پنهان از قالیباف به سمت احمدینژاد چرخیدند و به بالا رفتن رأی او کمک کردند. از نگاه من، احمدینژاد کاندیدای حساب شدۀ آنها نبود بلکه از طرف بدنه به آنان تحمیل شد.
طبق معمول من در آن دوره هم التفاتی به این نوع انتخابات نداشتم و نظرم این بود که اصلاحطلبان نباید درگیر رقابتی با پشتِ صحنۀ تاریک و نامشحص شوند. با این حال بر این نکته هم تأکید میکردم که اگر اصلاحطلبان وارد این بازی شدند باید به عواقب آن هم تن در دهند، یعنی طرف پیروز را به عنوان رئیس جمهور به رسمیت بشناسند و از همان ابتدا شمشیر را علیه او از رو نبندند.
با راه یافتن مرحوم هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد به مرحلۀ دوم انتخابات، ائتلاف بسیار وسیعی بین فعالان سیاسی در حمایت از هاشمی شکل گرفت به طوری که پیروزی احمدینژاد را رسماً و علناً به عنوان ظهور دولت فاشستی در ایران اعلام کردند. در عین حال، عموم اصلاحطلبان مثل خودِ هاشمی، نسبت به پیروزی او مطمئن بودند گرچه بعدها مدعی شدند که از پیروزی هر کاندیدایی در برابر هاشمی اطمینان داشتهاند!
به رغم خوشبینی مفرط در مورد پیروزی مرحوم هاشمی، فضای جامعه اما نشان از جهتگیری دیگری داشت. بارها به چشم خود شاهد بودم که جوانی نه با شکل و قیافۀ ارزشیها، در گرمای آخر خرداد پوستر احمدینژاد را به دیوار میچسباند و در مقابل، جوان فقیری که برای پخش پوستر مرحوم هاشمی ظاهراً به استخدام در آمده بود، با دادن هر پوستری به دست رهگذاران با خنده میگفت: مشغولذمه باشید اگر به این رأی دهید!
فضای مطبوعاتی اما درگیر دامن زدن به دوقطبی دمکراسی و فاشیسم بود و پیروزی احمدینژاد را بسیار بعید میدانست. به نظر من اما پیروزی او بعید نبود. این نکته را در گفتگو با خبرنگاران خارجی هم که در ایام انتخابات مانند سیل به سمت ایران سرازیر شده بودند، مطرح میکردم و سبب شگفتی آنها میشدم به گونهای که با چشمهای گشاده، تعجب خود را از این موضوع پنهان نمیکردند.
در آخرین شبِ تبلیغات، شایع شد که هاشمی قرار است در برنامۀ تلویزیونی خود سخنان بسیار مهمی بگوید و رازهای مگویی را برملا کند. هاشمی اما به بدترین و محافظهکارترین شکل ممکن، به ایراد سخن پرداخت و آب سردی به روی شایعات داغ پاشید. او به گونهای حرف زد که گویی پیروزیش مسجل است و از فردای آن روز بار دیگر بر کرسی ریاست جمهوری تکیه خواهد زد!
در هر حال احمدینژاد با اختلاف هفت میلیون رأی پیروز شد. اصلاحطلبان با آنکه با تمام قوا با او به رقابت برخاسته و شکست خورده بودند، با این موضوع به لحاظ ذهنی کنار نیامدند و اساساً شأن ریاست جمهوری برای او قائل نشدند.
بلافاصله پس از پیروزی احمدینژاد، رهبر جمهوری اسلامی طی دستوری به سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت، از او خواست که با نادیده گرفتن توافق سعدآباد، از تأسیسات هستهای اصفهان رفع پلمپ کند. خاتمی بی چون و چرا این فرمان را گردن نهاد و بدین وسیله توافقنامۀ سعدآباد نقض و ابطال شد.
با این اتفاق، روشن بود که دولت احمدینژاد در عرصۀ بینالمللی دچار چالش و با قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت روبرو میشود و سپس تحت فشار انواع تحریمها قرار میگیرد.
این روند اما تدریجی و آهسته صورت گرفت و تا اعمال تحریمهای گستردۀ بینالمللی بهای نفت چنان اوج بیسابقهای گرفت که خزانۀ دولت احمدینژاد را سرشار از دلارهای نفتی کرد.
احمدینژاد طبق علایق خود و نیز سیاستی که حتی پیش از پیروزی او از سوی نظام اعلام شده بود، بنا را به “آوردن پول نفت بر سر سفرۀ مردم” گذاشت و با نوعی سیاست پولپاشی که طبقاتِ پایین جامعه هم از آن بینصیب نماندند، بیانضباطی مالی و پولی را وارد مرحلۀ بیسابقهای کرد.
بقیۀ این داستان فردا.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|