خبرگزاری آناتولی: کنفدراسیون فوتبال آسیا سه روز پیش طی اطلاعیهای اعلام کرد که پروانه حرفهای تیمهای ایرانی استقلال، پرسپولیس و گلگهر سیرجان ابطال قطعی غیبت شده و این سه تیم در لیگ قهرمانان این قاره حضور نخواهند داشت. طبق تشخیص نهاد مستقل کنترل ورودی کنفدراسیون فوتبال آسیا (ECB)، این سه باشگاه تمام معیارهای اجباری و مقررات لازم باشگاهداری را برآورده نکرده و صلاحیت حضور در لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ را ندارند.
کنفدراسیون فوتبال آسیا طی چند سال گذشته، بهویژه ماههای اخیر برخی مشکلات مربوط به استقلال و پرسپولیس مانند «نداشتن ورزشگاه اختصاصی»، «ممانعت از ورود بانوان به استادیوم» برای تماشای مسابقات مردان و «مالکیت مشترک دولت» بر این دو باشگاه را بارها متذکر شده و هشدار داده بود که منجر به محرومیت آنها از رقابتهای بینالمللی خواهد شد.
دو تیم پرسپولیس و استقلال دستکم شصت میلیون طرفدار متعصب در ایران دارند. بنابراین رخداد مذکور میتواند موجب خشم و اعتراضات دیگری جامعه این کشور شود. بهویژه اینکه از دیدگاه برخی مانند امیر حاجرضایی، از مربیان و کارشناسان سرشناس فوتبال ایران خطر حذف تیم ملی این کشور را نیز تهدید میکند. او در مصاحبه با سایت «شهروند آنلاین» گفته است: «اتفاقات اخیر را میتوان زنگ خطر برای فوتبال ملی ایران در آستانه جام جهانی ۲۰۲۲ هم دانست. مگر وضعیت فدراسیون فوتبال و تیم ملی بهتر از باشگاههای ماست!».
در همین راستا، سعید فائقی، معاون پیشین سازمان تربیت بدنی ایران (که بعدها تبدیل به وزارت شد) در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی به بررسی دلایل و عوامل و پیامدهای تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا در مورد تیم باشگاه استقلال، پرسپولیس و گلگهر پرداخت که در ادامه مشروح نظرات کارشناسانه ایشان میآید.
دخالت دولت در امر ورزش
تمام رشتههای ورزشی در ایران توسط نهادهای غیردولتی اداره میشود. البته حمایت مالی دولت بد نیست و همه از آن استقبال میکنند، چون موجب توسعه خواهد شد، اما مشکل جایی است که دولت بخواهد در مدیریت ورزش دخالتی مستقیم داشته باشد. به همین دلیل نهادهای رسمیِ بینالمللی تلاش دارند همه امور مربوط به تیمهای ورزشی در درون خانواده ورزش پیگیری شود.
در سالهای اولیه استقرار نظام جمهوری اسلامی در حرکتی انقلابی بنا بر این گذاشته شد همه باشگاههای ورزشی ملی (دولتی) شوند که تصمیمی احساسی و اشتباه از سوی شورای انقلاب بود. بدین ترتیب باشگاههای خصوصی، زیر نظر دولت رفتند و سازمان تربیت بدنی بهعنوان متولی اصلی ورزش مدیریت باشگاههای استقلال و پرسپولیس را برعهده گرفت.
البته در آن زمان آقای حسن غفوریفرد (رئیس وقت سازمان تربیت بدنی) استقلال و پرسپولیس را مطابق قانون تجارت در بخش واحدهای تجاری ثبت کرد و به همین دلیل برای این 2 باشگاه سهامدار خصوص در نظر گرفت. اما سهامداران بطور رسمی وکالت داده بودند که باشگاهها جزیی از اموال آنها نیست و فقط به این دلیل وارد کار شدهاند که بتوانند وضعیت مدیریتی را سر و سامان دهند.
بعدها در اقدامی غیرمنطقی مالکیت استقلال و پرسپولیس دوباره به سازمان تربیت بدنی سپرده شد. مدیران وقت قصد داشتند این دو باشگاه را از طریق نهادی رسمی به بخش خصوصی واگذار کنند، اما این امر نزدیک به ۱۲ سال است همچنان دور باطل میزند. فعالیت این باشگاهها با کمترین مشکل و مسئله پیگیری میشد تا اینکه مشکلات خودنمایی کردند. مثلا در تامین هزینههای جاری به بنبست خوردند و هر روز با یک شکایت جدید مالی از سوی مربیان یا بازیکنان مواجه شدند.
به همین دلیل کنفدارسیون فوتبال آسیا حساس شد که آیا تیمهای ایرانی آمادگی فعالیت حرفهای را دارند یا خیر. در همین راستا، از آنها خواسته شد گزارش چرخش مالی سالانه را ارائه کنند. این اصرار باعث شد دست باشگاههای ایرانی پیش کنفدراسیون فوتبال آسیا «ای.اف.سی» رو شود. از همان 20 سال پیش که لیگ ایران حرفهای شد، نیز اخطارهای زیادی میدادند، اما مسئولان ما با بیتوجهی به خطرات احتمالی کاری کردند که استقلال و پرسپولیس رسما از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند.
نپرداختن حق پخش تلویزیونی به باشگاهها
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که اعتبار و بودجه خود را از دولت میگیرد، حاضر نیست برای پخش بازیهای فوتبال حقپخش بدهد که این یکی از ایراداهای بزرگ به سیستم مدیریتی ورزش کشور است. این مشکلتراشیها در حالی است که سازمان برنامه و بودجه میتواند بودجهای را برای این امر در نظر گرفته و به خزانه صدا و سیما تزریق کند. متاسفانه این کار جدی گرفته نمیشود تا فدراسیون و باشگاهها از منبع مالی قابلتوجهی محروم شوند. این مشکل نیزماندگار مانده است.
دخالت سیاستمداران در امر ورزش
مشکل دیگر اینکه؛ همه به خود اجازه میدهند درباره مسائل بینالمللی ورزشی اظهارنظر کنند. بهعنوان مثال یک نماینده مجلس میگوید «حضور یا عدم حضور زنان در ورزشگاه ربطی به فیفا ندارد». چنین رفتارهایی، مدیران بینالمللی فوتبال را نسبت به شرایط ورزش ایران حساس کرده است. بالاخره هر گرهی توسط کاردان بازمیشود. وقتی رئیس سازمان تربیتبدنی بودم، برخلاف مصوبه و قانون دولت، محسن صفایی فراهانی را بهجای داریوش مصطفوی بهعنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب کردیم. بنابراین ناچار شدیم از او بخواهیم به بهانه بیماری استعفا کند که او هم برای منافع فوتبال کشور پذیرفت و مشکلی نیز پیش نیامد.
گره پیچیده ورزش زنان در ایران
حساسیت دیگر مجامع جهانی، بحث حضور زنان در ورزش و ورزشگاهها است. فعالیتهای زنان در مسابقات جهانی و حتی حضور آنها در ورزشگاهها بهعنوان تماشاگر در جامعه ایران به عنوان مطالبهای سیاسی طرح شد تا کار دشوار شود. الان دنیا میداند محدودیتهای زنان در ورزش برای بخشی از مردم مطالبهای سیاسی شده است و به همین دلیل، حساسیت بیشتری در اینباره از خود نشان میدهد.
مخالفان فعالیت ورزشی برای زنان ایران، مسئله را از زاویه فقهی و شرعی مطرح میکنند. این رویکرد دستِ مسئولان ورزشی ما را بسته است، چون نمیتوانند تاثیر مذهبیون در افکار عمومی را به اطلاع دستاندرکاران نهادهای بینالمللی ورزشی برسانند و از آنها برای حل مسئله وقت بخواهند.
عدم پوشش رقابت بازیهای زنان در تیمهای ملی رشتههای مختلف نیز مسئله اعتقادی است که با اجماع فتوایی حل میشود. میتوان زنان ورزشکار را با لباسی متفاوت روانه رقابت کرد. خارجیها میدانند ورزشکارن ایرانی با موانعی روبرو هستند که ریشه در اعتقادات گروهی خاص و البته تاثیرگذار دارد. مشکلات و موانع پیشروی ورزش ایران با اینکه پرشمار هستند، اما با کمی تدبیر و تکیه بر تصمیمهای کارشناسی قابل حل هستند.
گفتنی است خبرگزاری آناتولی حدود شش ماه پیش نیز در مصاحبه با مهرداد خدیر، تحلیلگر مسائل ورزشی، روزنامه نگار باسابقه ایرانی و سردبیر رسانههایی مانند مجله «امید جوان» و وبسایت «عصر ایران» به این مسئله پرداخت. وی در این زمینه اظهار داشت: واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی هم از زاویه فنی و هم از جنبههای امنیتی و سیاسی ابهامها، مشکلات و چالشهای زیادی دارد و بیشتر دستمایه تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات و دولتها بوده، اما هرگز تحقق نیافته است. در مجموع میتوان گفت مهمترین مانع واگذاری این دو باشگاه، نگاه امنیتی به فوتبال ایران است.