شرق / شهرزاد همتی
ششم شهریورماه بود که هیئت دولت ابراهیم رئیسی، به دیدار رهبر انقلاب رفت. تنها زن حاضر در این دیدار الهام یاوری بود؛ کسی که گمانهزنیها برای حضور او در معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری، از پیش از این دیدار آغاز شده بود، اما با حضور در این جلسه، برای همگان محرز شد که او معاونت زنان دولت رئیسی را در دست گرفته است؛ انتخابی که هرچند تقریبا قطعی بود، اما عمرش بیش از دو هفته نبود.
الهام یاوری دانشآموخته فرزانگان اصفهان، دارنده مدال طلای کشوری المپیاد کامپیوتر، فارغالتحصیل مقطع دکترای رشته مهندسی صنایع از دانشگاه برکلی، مدیرکل برنامهریزی و نظارت معاونت سرآمدان بنیاد ملی نخبگان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیتمدرس است.
او در دوره وزارت حاجیمیرزایی بر وزارتخانه آموزشوپرورش بهعنوان رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان منصوب شده بود. هرچند در پرونده الهام یاوری خبری از فعالیت در حوزه زنان نبود، اما کار با دولت حسن روحانی احتمال میانهروبودن او را تقویت میکرد. اما به گفته منبع آگاهی به «شرق» داشتن تابعیت دوگانه پسر یاوری و زندگی طولانیمدت همسرش در آمریکا، پنبه او را برای حضور در هیئت دولت زد و شامگاه روز چهارشنبه انسیه خزعلی، رئیس پیشین دانشگاه الزهرا، بهعنوان معاونت امور زنان و خانواده دولت سیزدهم برگزیده شد. زنی که آذر منصوری در گفتوگو با «شرق» انتخابش را انتخابی کاملا مردانه توصیف میکند و ژاله شادیطلب از او میخواهد که حقوق زنان را به رسمیت بشناسد.
خاستگاه انسیه خزعلی کجاست؟
انسیه خزعلی، یکی از فرزندان مرحوم آیتالله خزعلی، از روحانیون نزدیک به مرحوم آیتالله مصباحیزدی است. فرزندانی تقریبا پرحاشیه، با رویکردهایی بسیار متفاوت. از پوزوسیون و اپوزوسیون در میان ۹ فرزند مرحوم خزعلی پیدا میشود. گرایشهای فکری بسیار متفاوت در هر طیفی، از خصوصیات بارز فرزندان آیتالله خزعلی است. مهدی خزعلی پسر آیتالله، بارها به دلیل مخالفت با دولت جمهوری اسلامی به زندان رفته و فرزند دیگرش کبری، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی، طرفدار کودکهمسری، خانهنشینی زنان و تبعیت کامل زنان از مردان است. اما میگویند انسیه خزعلی، در میان این طیف میانهروتر از مهدی و کبری محسوب میشود؛ اصولگرایی که اندیشهاش را نزدیک به مرحوم فاطمه رهبر، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی میدانند که بر اثر کرونا درگذشت.
انسیه خزعلی متولد ۱۳۴۲ قم و دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات عرب است و تحصیلات حوزوی را تا سطح سه در حوزه علمیه خواهران قم پشت سر گذاشته است. ریاست دانشگاه الزهرا، ریاست پردیس دانشگاه رضوی و عضو هیئت علمی دانشگاه ازجمله سوابق خانم خزعلی است.
یکی از نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی میگوید در کنفرانس بغداد، انسیه خزعلی که به دلیل فارغالتحصیلی در رشته ادبیات عرب، به زبان عربی مسلط است، سخنرانی غرایی داشت و ادبیات و مواضعش بیشباهت به زنان مجلس پیشین و روشنفکران نیست. البته این نظرات بینابین است؛ برخی از دانشجویان و فعالان حوزه زنان از ریاست او در دانشگاه الزهرا بهعنوان دوران بسته یاد میکنند و عدهای او را همراه با زهرا رهنورد، در دوران ریاست او بر این دانشگاه میدانند.
با همه این تفاسیر، اما انتخاب انسیه خزعلی، واکنش مثبتی را بین فعالان حوزه زنان ایجاد نکرد. برخی او را با خواهرش کبری اشتباه گرفتند و برخی دیگر نزدیکشدن حلقههای تندرو همچون خواهر انسیه خزعلی و یارانش را در شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین مواضع خود انسیه خزعلی درباره کودکهمسری را دوربرگردان جدی معاونت امور زنان و خانواده میدانستند که بهعنوان یک نهاد سیاستگذار، در چند سال گذشته، بیش از پیش مورد توجه زنان قرار گرفته بود. زنانی که در این سالها حتی به معصومه ابتکار، معاون پیشین امور زنان و خانواده که از اصلاحطلبان است، روی خوش نشان نداده بودند، طبیعتا در برابر این انتخاب هم واکنش منفی نشان دادند.
یک کابینه کاملا مردانه
البته ابراهیم رئیسی هم در چینش کابینه خود، برخلاف وعدههایش در مناظرات جز در معاونت امور زنان و خانواده جایی به زنان نداد و مشخص شد زنان زنان کردن تمامی کاندیداها در مناظرات اخیر انتخابی، تنها پزی روشنفکری برای کسب رأی نیمی از جامعه ایران بود. رئیسی هم مانند حسن روحانی در انتخاب وزیر زن ناکام ماند، تا محمود احمدینژاد تنها رئیسجمهور ایران باشد که یکی از وزارتخانههای خود را به مرضیه وحیددستجردی بهعنوان وزیر بهداشت سپرد.
تماس تلفنی «شرق» با دستاندرکاران سالهای گذشته معاونت امور زنان و خانواده و نمایندگان مجلس درباره حضور انسیه خزعلی در معاونت زنان بیپاسخ میماند. آنها صحبت را به بعد موکول میکنند تا کمی غبار از فضا پاک شود و مشخص شود انسیه خزعلی میخواهد کجای خط بایستد؛ آیا او قائل به میانهروی خواهد بود یا روی سیاستهایی تأکید میکند که زنان ایران سالهاست از آن گذشتهاند.
اما آذر منصوری، قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت و فعال حوزه زنان، در گفتوگویی کوتاه به «شرق» میگوید که از این انتخاب شگفتزده نیست. او در ادامه میافزاید: «من وقتی آقای رئیسی اعضای کابینه را معرفی کرد هم گفتم این کابینه مردانهترین کابینه در بین ۱۳ دولت پس از انقلاب اسلامی خواهد بود. با انتخاب خانم خزعلی این رویکرد کاملتر هم شد. مسئله جنسیت نیست، مسئله ترکیبی است که باوری به حقوق برابر زنان و تلاش برای ایجاد فرصتهای برابر برای نیمی از جمعیت کشور ندارد. زنان ایران و فعالان زن باید تلاش خود را معطوف به اصلاح سیاستگذاریها کنند و این میسر نمیشود مگر آنکه فارغ از تفاوتها حول دستیابی به فرصتهای برابر متحد شوند و از همه ظرفیتهای جنبشی خود برای مطالبهگری استفاده کنند. در واقع حضور در مناسبات قدرت و اینکه خانم مولاوردی باشد یا خانم ابتکار یا... بدون تأثیرگذاری جامعه زنان ایران بر سیاستگذاریهای نظام راه به جایی نخواهد برد».
ژاله شادیطلب، جامعهشناس و استاد بازنشسته دانشکده علوم اجتماعی
حقوق انسانی زنان را به رسمیت بشمارید
دکتر ژاله شادیطلب، جامعهشناس و استاد بازنشسته دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در گفتوگو با «شرق» با بیان اینکه فارغ از آنکه معاونت امور زنان و خانواده در دست چه کسانی است، خواسته و مطالبه ما مشخص است، گفت: «واقعیت این است که این انتظارات را من بهعنوان یک شهروند و یک زن ایرانی دارم؛ فرقی نمیکند که معاونت زنان خانم ابتکار باشد، خانم مولاوردی باشد، خانم شجاعی باشد یا خانم خزعلی. انتظارات من بهعنوان یک زن که در این جامعه در ۴۰ سال پس از انقلاب زندگی کردهام و دوران پیش از انقلاب را هم تجربه کردهام، دانشجو بودم و درس خواندم و در واقع فردی از طبقه متوسط هستم و ویژگیهایم شاید با خیلی از ویژگیهای همنسلان خودم و زنان طبقه متوسط هماهنگ باشد. بنابراین آنچه میگویم انتظارات این طبقه از زنان است. ما انتظار داریم کسی که در کسوت معاونت زنان نشسته است، حقوق انسانی ما را به رسمیت بشناسد. این مسئله در درجه اول حائز اهمیت است. قرار نیست حقوق انسانی را من تعریف کنم یا دنبال کتاب یا سندی برای تعریفش باشیم؛ کافی است به حقوق بشر سازمان ملل نگاهی بیندازیم که ایران هم عضوی از این سازمان است. ما پذیرفتیم که زن و مرد در این کشور میبایست از حقوق بشر برخوردار باشند».
او با بیان اینکه ما انتظار عجیب و غریبی از معاونت زنان نداریم، گفت: «ما انتظار داریم ایشان حقوق ما را به رسمیت بشناسد. ما هم شهروندی هستیم مثل بقیه. ما حق اظهار نظر، بیان مطالبات، حق مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داریم. هر چیزی که این حقوق را از ما سلب کند، تبعیض علیه زنان است. هر چیزی که به اسم مقررات و قوانین یا هر اسم دیگری، من را از حقوق شهروندی و انسانی محروم کند، تبعیض علیه زنان کشور است. بنابراین اگر شما قوانین را مرور کنید، میتوانید بگویید کجا این قوانین من را بهعنوان یک زن محروم میکند. برای مثال اگر اشتغال من در گروی کسب مجوز از فرد دیگری است، تبعیض علیه من است؛ چراکه من بهعنوان یک انسان حق اشتغال دارم. اگر سفر من در گروی اجازه دیگری است، این هم تبعیض علیه من است؛ چراکه من بهعنوان یک شهروند حق جابهجایی دارم».
شادیطلب گفت: «ما به دنبال بحث فلسفی نیستیم، فقط میگوییم حقوق بشر ما را بهعنوان شهروندان این جامعه تأمین کنید و اگر جایی قانونی علیه این حقوق بشر وجود دارد، ما انتظار داریم معاونت امور زنان و خانواده جلوی آن بایستد و درصدد اصلاح آن برآید. به هر حال برای طیف اصولگرا نهاد خانواده از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر معاون امور زنانی، وظیفه خود را دفاع از خانواده میداند، پس باید بداند من در خانواده باید همان حقی را داشته باشم که یک مرد دارد، من در خانواده از همان حقوق انسانی و شهروندی برخوردار باشم که هر شهروند دیگری. حق داشته باشم از فرزندانم حضانت کنم، حق طلاق داشته باشم، حق سفر داشته باشم و... . اگر کسی فکر میکند دفاع از حقوق خانواده مهم است، باشد! این گوی و این میدان؛ او باید بتواند از حقوق زنان بهعنوان یکی از نهادهای اصلی خانواده حراست کند».
مطالبات زنان امروز ایران
حالا دیگر زنان و مطالباتشان ترجیعبند صحبتهای مسئولان است. آنها برای این دیدهشدن سالها تلاش کردهاند و با انتخاب مسیری درست توانستهاند در گفتوگوهای سیاسی نام خود را تبدیل به جمله کلیدی کنند. اما بسیاری از این مطالبات از کوچک تا بزرگ، هنوز به رسمیت شناخته نشده است؛ چه از حضور در پستهای ارشد مدیریتی، چه گرفتن حقوق برابر با مردان در ازدواج. گشتهای ارشاد در حالی آنها را نشانه میگیرند که مردان مدتی است در تابستان راحتتر از گذشته پوشش خود را انتخاب میکنند. هنوز حضور زنان در ورزشگاهها مناقشهای بینالمللی است که کسی جسارت حل آن را ندارد. کودکهمسری، محرومیت از حق تحصیل، در صدر بودن خشونت علیه زنان و کودکان در خانواده، نداشتن یک قانون مدون درباره حمایت از زنان تنها بخشی از مشکلاتی است که زنان در تمام این سالها درگیر آن بودهاند.
فعالان زن بسیاری در ایران مجبور به سکوت شدهاند و جنبشهای زنانه همچنان جدی گرفته نمیشود. هر حرکت زنانهای مطرود است، زنان تنها زمانی برگزیده میشوند که در فرزندآوری و ازدواج موفق عمل کنند. آنها که حالا مدتهاست یکی از اهرمهای جدی اقتصادی در زندگی مشترک محسوب میشوند و کارکردن آنها دیگر تنها نشانه استقلال نیست و بلکه بخشی از تلاش خانوادهها برای بقاست، هنوز برای پیداکردن شغل با مشکلات زیادی دستبهگریبان هستند. مرخصی کوتاه زایمان از یک سو و ازدستدادن شغل در دوران بارداری از سوی دیگر زنان زیادی را از فرزندآوری منصرف میکند. با این وجود اما فرزندآوری به هر وسیلهای یکی از سیاستهای اصلی در سالهای اخیر است.
جمعهشب گذشته زهرا نعمتی، قهرمان تیراندازی پارالمپیک کشور، مدال طلای مسابقات پارالمپیک را به دست آورد. چند سال پیش زهرا نعمتی، به دلیل مشکلاتی با همسرش از خروج از کشور برای حضور در مسابقات محروم شد؛ این اتفاق برای نیلوفر اردلان از اعضای تیم فوتبال زنان هم افتاد. بهمن سال گذشته، سمیرا زرگری، سرمربی تیم ملی اسکی کشور از سوی همسرش ممنوعالخروج شد. این تنها بخشی از مشکلاتی است که زنان ایران در تمام این سالها با آن دستبهگریبان هستند.
باید صبر کرد و دید انسیه خزعلی کجای این ماجرا ایستاده است؛ آیا تمایل به گرفتن میانه دارد؟ آیا از فعالان حوزه زنان میخواهد که نظراتشان را بگویند و از آنها کمک بگیرد؟ باید دید خزعلی ضرورت ارتقای ساختار امور زنان و خانواده، ایجاد وجهه توسعهای و همچنین ورود مسئله زنان و خانواده بهعنوان فرابخش به دیگر حوزهها را درک میکند و از رویکردهای ترویجی و فستیوالی به سمت برنامهمحورشدن حوزه حرکت خواهد کرد؟ آیا خزعلی برای توسعه تعاملات با هدف توسعه نفوذ فرهنگی و معرفی دستاوردها و نه صرفا موضعگیریهای سیاسی و فرصتسوزی تلاش میکند؟