iran-emrooz.net | Sun, 09.07.2006, 13:25
بازخوانی واقعه ١٨ تیر
عبدالله مومنی: ١٨ تير تاوان تاثيرگذاری, حقطلبی و روشنگری دانشجويان در عرصه سياسی بود
سخنگوی سازمان دانشآموختگان ايران (ادوار تحكيم وحدت) گفت: برخوردهای سازمانيافته با هدف كنار گذاشتن جنبش دانشجويی از تحولات سياسی، دانشجويان را به سمت استقلال و دوری گزيدن از قدرت هدايت كرد و موجب قطع ناف و وابستگی تشكلهای فعال دانشجويی به نهادهای قدرت و احزاب سياسی شد.
عبدالله مومنی، حادثه ١٨ تير ٧٨ را نماد مظلوميت دانشجويان عنوان كرد و به خبرنگار "ايلنا" گفت: ١٨ تير تاوان تاثيرگذاری, حقطلبی و روشنگری دانشجويان در عرصه سياسی بود و پس از آن خط برخورد و ايجاد محدوديت برای دانشجويان و فعالان مستقل دانشجويی كليد خورد و هزينه فعاليت دانشجويی و سياسی بالا رفت.
وی تصريح كرد: اين حادثه پروژهای بود كه با هدف ايجاد محدوديت برای دانشجويان و اصلاحطلبان، كاهش پتانسيل و توان جنبش اجتماعی و دانشجويی و كنار گذاشتن دانشجويان به عنوان يكی از پايههای اصلی اصلاحات از عرصه سياست اجرا شد.
مومنی با تصريح بر اينكه دلايل چنين تهاجمی به دانشجويان را میبايست در نقش جريان دانشجويی در تحولات پس از دوم خرداد و ايجاد فضای اصلاحی در كشور جستوجو كرد، اظهار داشت: اين حادثه حاصل انتقامجويی و كينهتوزی از دانشجويان بود؛ دانشجويانی كه به عنوان كانون اصلی اصلاحات دموكراتيك و تحولات بنيادين، زمينهساز آگاهیبخشی و روشنگری مردم و افكار عمومی بودند.
مومنی خاطرنشان كرد: در اين حادثه اصلاحطلبان به موجب مصلحتجويی در برابر برخوردی كه با دانشجويان صورت گرفت، كوتاه آمدند و اين خود موجب ايجاد فاصله بين دانشجويان و اصلاحطلبان شد.
وی اظهار داشت: سكوت مصلحتجويانه اصلاحطلبان نسبت به اين مساله، به قطع وابستگی دانشجويان از نهادهای قدرت و ايجاد ترديد و دودلی در حمايت جدی دانشجويان و هوادارنشان از اصلاحات خاتمی منجر شد، به گونهای كه پس از ١٨ تير ٧٨ ما روز به روز شاهد افول فضای بانشاط سياسی و سقوط جايگاه اصلاحطلبان در نزد دانشجويان بوديم.
سخنگوی سازمان دانشآموختگان ايران تاكيد كرد: گرچه ماجرای ١٨ تير به خيال خام طراحان آن به اضمحلال كشاندن جنبش دانشجويی و به خاموشی كشاندن چراغ روشنگری دانشگاه را دنبال میكرد اما مجموعه تحركات دانشجويی بعد از ١٨ تير ٧٨ و تاثيرگذاری و نقش دانشجويان در تحولات سياسی كشور و پديد آوردن گفتمان دموكراسیخواهی در جامعه، نشانگر توان و ظرفيت دانشجويان در مقابله با محدوديتهای ايجادشده است.
وی در پايان اظهار داشت: گرچه هر روزه شاهد ايجاد محدوديت و ايجاد چالش برای فعاليتهای مستقل دانشجويی و فعالان دانشجويی هستيم، به گونهای كه حتی از حق برگزاری برنامه -كه از حقوق مسلم و بديهی آنهاست- محروم شدهاند اما معتقديم نتيجه اين محدوديتها و دشواریها به ايجاد فضای تكصدايی در محيط دانشگاه منجر نخواهد شد و دانشجويان از طرق مدنی و مسالمتآميز در جهت گسترش آزادیهای سياسی و اجتماعی، تعميق دموكراسی و توسعه حقوق بشر تلاش خواهند كرد.
عباس عبدی : نه خود واقعه ١٨ تير ماه بلكه نگرشی كه نسبت به چگونگی حل آن وجود داشت، سرنوشت امروز اصلاحات را رقم زد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، اين عضو سابق جبهه مشاركت ايران اسلامی در نشستی كه به مناسبت فرارسيدن سالگرد واقعه ١٨ تير در اين حزب برگزار شد, با بيان اينكه سه گروه در ماجرای كوی دخيل بودند، گفت: يك گروه سركوبگران هستند كه با آنها كاری ندارم، گروه ديگر دانشجويان هستند كه با توجه به ظرفيتهايشان در آن مقطع هيچ نقدی به آنان ندارم.
وی اظهار داشت: اگر بخواهيم از منظر يك آدم ميانسال و مجرب دانشجويان را نقد كنيم، تمام دوران دانشجويی ما هم قابل نقد است البته میشد جلوی آن تندروی را گرفت و اين تنها از عهده خاتمی برمیآمد كه نكرد.
عبدی با اشاره به سياست پرهيز از تشنج خاتمی تصريح كرد: آنانی كه در گذشته فارغ از انگيزههايشان كوشش كردند از تنش پرهيز كنند، منشاء تشنج در كشور شدند چرا كه انگيزه درست موجب صدق در تصميم نمیشود.
وی گفت: سكوت در برابر ١٨ تير و ٢٢ تير منشاء تشنج شد و اين كاری غيرمسوولانه بود.
اين پژوهشگر افزود: اگر خاتمی به كوی میآمد و قول برخورد با سركوبگران را میداد, قضيه فيصله میيافت ولی مسوولان ما كاملا منفعل به كناری نشستند.
عبدی ادامه داد: آنچه در احكام دادگاه ١٨ تير حاصل شد، بدتر از آن چيزی بود كه در ١٨ تير حادث شد و اين نشان داد كه دانشجويان حق داشتند كه اميدی به روال قضايی معمول نداشته باشند, مگر خاتمی از خودش مايه میگذاشت.
عضو شورای سردبيری صبح امروز, سياستهای پرهيز از تنش خاتمی را صحيح ندانست و گفت: معتقد بودم بايد عليه هر دو طرف درگير در حادثه كوی موضعگيری قاطع شود.
عبدی طولانی شدن زمان درگيریها را عامل منفی ديگری دانست و شخص خاتمی را عامل تبعات منفی آن معرفی كرد كه از نتايج آن در دوران پس از ١٨ تير هم استفاده نكرد.
علویتبار: اولويت اول خاتمی يعنی«پرهيز از تنش و درگيری» سايه سنگينی بر ساير اهداف وی انداخت
علویتبار: ١٨ تير گذشته است و تنها بايد از آن عبرت گرفت، از جمله اينكه اگر چه سازش در سياست خوب است اما بايد معلوم شود در مقابل هزينهای كه میپردازيم، چه میگيريم، اين كاری بود كه بايد خاتمی انجام میداد.
نشستی به مناسبت فرارسيدن سالگرد واقعه ١٨ تير ماه با سخنرانی عليرضا علویتبار و عباس عبدی و با تشكيل ميزگردی با حضور دانشجويان حاضر در آن واقعه در جبهه مشاركت ايران اسلامی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، عليرضا علویتبار در اين نشست با ارايه تصويری تحليلی از اين واقعه، گفت: نيروهای موثر در اين ماجرا, اصلاحطلبان, معترضين درگير و سركوبگرها بودند كه با تحليل و شناخت اين سه جريان میتوان به چرايی اين فاجعه و تبعات آن پی برد.
وی در مورد نقش اصلاحطلبان در جريان ١٨ تير و روزنامههايی مثل صبح امروز كه خود در شورای سردبيری آن حضور داشت و نيز احزاب اصلاحطلب، گفت: من هميشه معتقد بودهام طيف گسترده اصلاحطلب متشكل از سه نيرو با سه هدف مختلف بود كه ما از هر كدام آنها يك انتظار داشتيم؛ گروهی برای كسب قدرت، گروهی برای حفظ قدرت و گروهی برای تغيير ساختار قدرت آمده بودند بنابراين نبايد از اين سه گروه يك انتظار داشت.
علویتبار در مورد چگونگی تمايز بين اين گروهها، اظهار داشت: اگر به ميزان آمادگی برای پرداخت هزينه به خصوص به صورت شخصی، نوع تعاملی كه با بخشهای آمرانه قدرت میكنند، نوع تحليلی كه از اوضاع دارند و زاويه نقد آنها به وضع موجود توجه شود، میتوان وجوه تمايز آنها را دريافت.
وی با بيان اينكه برخی اصلاحطلبها به محض اينكه به تريبون میرسند، به اصلاحطلبها فحش میدهند و میدانند كه اصلاحطلبهای ديگر نمیتوانند جواب آنها را بدهند، گفت: اين دسته از اصلاحطلبها به دنبال ترميم رابطه خود با قدرت هستند.
علویتبار با اشاره به اينكه اصلاحات استراتژی تصريح نشده داشت و شامل سه گام میشد، گفت: گام اول كاركردی كردن حاكميت دوگانه بود، اگرچه اين امر به معنای دموكراتيزه كردن قدرت نيست، گام دوم ايجاد كردن حداكثر دموكراسی در ساختار حقوقی موجود با استفاده از ظرفيتهای معطل مانده قانون اساسی و گام سوم گذر كامل به دموكراسی بود حتی اگر منجر به تغيير سيستم و قانون اساسی شود.
وی واقعه كوی دانشگاه تهران را در زمان برداشتن گام اول اصلاحات توصيف كرد و سپس به تحليل الگوی رفتاری خاتمی پرداخت.
علویتبار با اشاره به اولويتبندی رفتاری خاتمی گفت: در رتبه اول رفتار خاتمی «پرهيز از تنش و درگيری» بود, دوم «گذر از بحران مشروعيت و مشاركت»، سوم «تغيير نظام تصميمگيری در امور عمومی با هدف عقلايیتر كردن آن» و چهارم «تنشزدايی با جهان خارج و برقرار كزدن پيوند قوی با آنها».
وی با تاكيد بر اينكه خاتمی اين اولويتبندی را پيش از رياستجمهوریاش هم داشت، به ذكر خاطرهای به نقل از مهاجرانی در اين باره پرداخت و گفت: در انتخابات دوم خرداد قرار بود خود خاتمی به همراه كديور در ستاد حضور داشته باشند اما خاتمی از حضور آنها صرفنظر كرد تا دچار تنش نشود.
علویتبار ادامه داد: اولويت اول خاتمی سايه سنگينی بر ساير اهداف وی انداخت بنابراين از چنين مجموعهای بايد توقع محدودی داشت.
وی سپس به تركيب معترضين درگير پرداخت و آنها را شامل انجمنهای اسلامی دانشجويان دانست.
اين استاد دانشگاه گفت: دانشجويان صلاحيت و مقبوليت اين را ندارند كه به تنهايی يك جنبش ملی را هدايت كنند، اين واقعيتی است كه جنبش دانشجويی بايد به آن توجه كند، اگرچه اين جنبش میتواند يك جزء فعال از جريان رهبریكننده باشد. جنبش دانشجويی هر گاه در سالهايی مثل سالهای ٤٠ تا ٥٥ و تسخير سفارت كه دانشجويان در جايگاه رهبری قرار میگيرند, فايدهای برای جامعه نداشته است.
علویتبار تاكيد كرد: جنبش دانشجويی به رهبری ملی نياز دارد.
وی با بيان اينكه جنبش دانشجويی بازوی اجرايی جريان روشنفكری است و اگر جريان روشنفكری متشتت و گيج باشد، دانشجوها هم گيج میشوند كه اين اتفاق در ١٨ تير افتاد، تصريح كرد: در جريان ١٨ تير رقبای روشنفكری در دانشگاهها به دنبال حذف رقيبان سياسی ديگر خود در بين ساير روشنفكران بودند.
علویتبار تصريح كرد: گروه ديگر در بين معترضين، انقلابيون شرمگين هستند. كسانی كه به دنبال روش اصلاحطلبانه نبودند. در جريان كوی كسانی به دنبال انقلاب بودند و اين روش اصلاحطلبانه نيست.
وی گروه ديگر را موجسوارانی نام برد كه به دنبال تثبيت رهبری خود با طرح شعارهای داغ هستند.
علویتبار تلفيق دانشجوها، انقلابيون شرمگين و موجسوارها را در بين معترضين درگير موجب عدم وجود منطق در جريان كوی دانست و سپس به تحليل نيروهای سركوبگر پرداخت.
وی عناصری از اخراجشدگان قتلهای زنجيرهای را كه رهبریشان بر عهده باند خاصی بود، در بين اين گروه معرفی كرد و گفت: اين باندها خصوصياتی مثل داشتن منابعی مثل اقتصاد زيرزمينی از طريق قاچاق و عدم شفافيت در مورد نيروهای هدايتكننده دارند.
علویتبار راهبرد اين نيروها را شامل مقابله با استراتژی اصلاحطلبان مثل كاركردی كردن حاكميت دوگانه و خنثی كردن نهادهای دموكراتيك دانست و تاكيد كرد كه اين كار بيشتر توسط راست افراطی و نه محافظهكاران انجام میشد.
وی تصريح كرد: راست افراطی با هدف ترساندن مردم از اصلاحطلبها در جريان ١٨ تير وارد شدند و آنها نشان دادند كه كاراتر از نيروهای حزبی محافظهكاران هستند.
علویتبار گفت: ١٨ تير گذشته است و تنها بايد از آن عبرت گرفت، از جمله اينكه اگر چه سازش در سياست خوب است اما بايد معلوم شود در مقابل هزينهای كه میپردازيم، چه میگيريم، اين كاری بود كه بايد خاتمی انجام میداد.
وی در مورد ديگر عبرتهای ١٨ تير گفت: نبايد خودمان همديگر را بزنيم، گاهی تاسف میخورم كه برخی بزرگان اصلاحطلب تا تريبون به دست میآورند، به ساير اصلاحطلبها فحش میدهند و فراموش میكنند كه از پلههای همين اصلاحطلبان راديكال بالا رفتهاند.
علویتبار درس ديگر اين جريان را ارايه شعار متناسب با ظرفيتها خواند و گفت: نه چپروی كنيم, نه راستروی وگرنه برای همه مشكل ايجاد میشود. راسترویهای خاتمی را نمیتوان با چپروی جبران كرد