iran-emrooz.net | Fri, 02.06.2006, 16:35
بيانيه جمعی از تشكلهای دانشجويی در آذربايجان
بسمه تعالی
بيانيه جمعی از تشكلهای دانشجويی دانشگاههای شمال غرب كشور
حق سئل كيمی دريايه آخيب یؤل تاپاجاقدير / داش آتماغينان كيمسه اؤنو چوندره بيلمز
عالمده قارانليقلار اگر بير لشه با هم / بير خيرداجا شمعين ايشيقين سوندؤره بيلمز
بيش از يك هفته از اعتراضات عمومی مردم آذربايجان نسبت به هتك حرمت روزنامه ايران به ساحت فرهنگ و زبان اين ديار میگذرد و آتش افروخته شده در خرمن خشم اين مردم به دليل بی تدبيری مسئولان ارشد منطقه و كشور كماكان شعله ور است. آنچه كه تا به امروز از سوی برخی دولتمردان، احزاب، تشكلها و شخصيتهای سياسی-اجتماعی اظهار گشته يا به كلی تهی از واقعييتهای جاری بوده يا در نازل ترين سطح به شكل تمجيد يا تقبيح اين واكنشها بيان شده است. اگر تا به امروز سياستهای غلط بستر چنين وقايعی را فراهم كرده، امروز نيز رفتارشناسی نادرست و تجويز نسخههای غير واقعی میتواند مسبب وقايع مشابه آتی باشد لذا امضا كنندگان اين بيانيه با عنايت به درك خود از واقعييتهای جاری در آذربايجان بخشی از ديدگاههای خود را جهت اطلاع حكمرانان ، احزاب، فعالان سياسی، دانشگاهيان و توده مردم شريف ايران وبه ويژه آذربايجان به شرح زير اعلام میدارد:
١. نسبت دادن اتفاقات اخير صرفا به يك كاريكاتور به لحاظ تحليلی نادرست بوده،منجر به ساده سازی مسئله خواهد شد. كاريكاتور منتشر شده تنها يكی از موارد اهانتهای عريان و تحقير فرهنگ و هويت آذربايجان است و مردم اين ديار در حافظه تاريخی خود انبوهی از اين موارد را به يادگار دارند. آنچه كه امروز در آذربايجان میگذرد ، محصول غير قابل كتمان سياستهای نادرست دراين منطقه بوده است كه در بستری از آزردگی روانی ناشی از اهانت روزنامه ايران سوار گشته و بدين شكل ظهور كرده است. دولتهايی كه بذر محروميتهای اقتصادی ، توسعه نيافتگی و هويت زدايی را دراين منطقه كاشته اند و سودای مستحيل كردن اين هويت و تنوعات فرهنگی آن را در درون فرهنگ و هويت ديگری در سرپرورانده اند امروز بايد آماده برچيدن محصولشان باشند. اگر امروز حاكميت در گير مسئله آذربايجان است ريشههای آن را نه در آنسوی مرزها بلكه در دل برخی از سياستهای غلط خود بايستی جستجو كند. چگونه و با چه منطقی آذربايجان با اينهمه پتانسيلهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به لحاظ شاخصهای توسعه انسانی در طی ده سال گذشته جزو استانهای توسعه نيافته ايران گرديده است؟ كدامين سياستهای اقتصادی، مجموع بودجه تخصيص يافته به استانهای آذربايجان شرقی ، غربی و اردبيل را كمتر از يك بخش بودجه استان كرمان رقم زده است؟ (البته در اين ميان غفلت و سهل انگاری نمايندگان و مسئولان اين خطه خود جای بحث دارد) كدامين سياستهای اعمال شده ميزان مهاجرت نيروی كارآمد آذربايجان را در صدر آمارها نشانده است؟ از نظر ما مسئله پيچيده نيست، اگر حاكميت نگاهی به عملكرد خويش داشته باشد، رفتار امروز آذربايجان را به آسانی درك خواهد نمود.
٢. در اين برهه حساس در يك تلاش ناموفق جهت كاستن از حجم اعتراضها، سيل تعريفها و تمجيدها از سوی مسئولان نسبت به آذربايجان ، مردم و تاريخ آن جاری گشته است و مداهنه و تكرار شعارهای بی پشتوانه سابق كماكان در دستوركار آنها قرار دارد. به صراحت اعلام میكنيم كه مردم آذربايجان نيازی به تمجيد نداشته و از تقبيح نيز بیواهمه هستند. برای آنان ، اينكه آذربايجان سر ايران است، مردمانش مظهر غيرت هستند و تاريخ درخشانی دارند ابدا اهميتی ندارد. تشت مهمل بودن اين غزلسرايیها ديرزمانی است كه از بام افتاده است. حكمرانان! سه دهه حقوق معوقه مصرح در قانون اساسی اين ديار را احقاق كنيد، تمجيد و قدر دانی پيشكش!!
٣. لازم میدانيم به گروههايی كه تلويحا دل نگران اوضاع آذربايجان و خون به جگر شدهی خطر تجزيه هستند يادآور شويم كه انگشت بر روی موضوع بلا ربطی نهادهاند. اگر امروز تجزيه طلبی به عنوان خطری اساسی تلقی میگردد ريشههای آنرا نه در آذربايجان، بلكه در سياستهای غيراصولی آنانی بايد جست كه ايران را تنها در غالب نژاد و زبانی خاص میپندارند و كمر به حذف ساير هويتهای اين سرزمين بستهاند. آذربايجان را دير زمانی است كه بر خلاف خواست و اراده ملت آن، از ايران جدا كردهاند، از همان روزی كه از عرصهی تصميم گيریهای ملی محروم گشته و در معرض نابودی فرهنگ بومی خويش قرار گرفته است. اگر عزم و جسارتی برای مقابله با اين مشی نادرست داريد از سياست گذاريهای كلان اجتماعی خود آغاز كنيد.
٤. مراتب نگرانی و اعتراض عميق خود را نسبت به برخوردهای پليسی، امنيتی شكل گرفته به ويژه بازداشت جمعی از فعالان دانشجويی، مطبوعاتی و سياسی ابراز داشته و معتقديم تداوم اين برخوردها نه تنها كمكی جهت بهبود اوضاع نخواهد كرد كه بر وخامت و تشديد آن نيز خواهد افزود.
٥. به عنوان بخشی از بدنهی جنبش اصيل دانشجويی اين سرزمين با تاكيد بر اعتراضات مدنی مردم آذربايجان، مخالفت خود را با رويكردهای تجزيهطلبانه و اعمال و روشهای پوپوليستی و هجمهای اعلام داشته و يادآور میگرديم كه اين نحوهی مواجهه با مسائل تنها به نفع لباس شخصیها و گروههای فشاری است كه حيات و مماتشان متكی و وابسته به وجود بحران و خشونت در حوزه اجتماعی است.
در پايان رسيدگی هر چه سريعتر حاكميت نسبت به موارد زير جهت التيام بخشيدن به زخمهای اين ملت را خواستاريم:
الف) استعفای وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای انحراف افكار عمومی و بندكشيدن روزنامهنگاران روزنامه ايران
ب) عذرخواهی مستقيم رئيس جمهور از مردم آذربايجان
ج) رفع توقيف از مطبوعات منطقهای
د) رعايت حقوق مدنی فعالان دستگير شده سياسی و دانشجويی و آزادی بازداشت شدگان فلهای
ه) ايجاد فضای آزاد و منطقی در دانشگاهها، جامعه و رسانههای جمعی برای كالبد گشايی مسئله با حضور نمايندگان فكری مختلف و صداهای خاموش ماندهی آذربايجان
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی سهند تبريز
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تربيت معلم آذربايجان
انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشكی زنجان
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اروميه
سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحكيم وحدت) آذربايجان شرقی
كانون وحدت اسلامی دانشجويان دانشگاه آزاد تبريز
تشكل آرمان دانشجويی دانشگاه آزاد تبريز
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه آزاد اردبيل
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه آزاد تبريز
انجمن اسلامی دانشجويی دانشگاه آزاد مراغه
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه پيام نور تبريز
كانون دانشجويی ديار سبز دانشگاه آزاد تبريز