ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 09.12.2019, 9:37
بیانیه به مناسبت روز جهانی حقوق بشر

بیانیه انجمن جمهوری خواهان ایران در واشنگتن دی سی به مناسبت روز جهانی حقوق بشر

روز جهانی حقوق بشر فرصتی است تا مشکلات و تنگناهای مربوط به برخورداری انسان‌ها از حقوق اساسی و شهروندی ‏مورد تاکید قرار گرفته و بر ضرورت تلاش مستمر و هدفمند برای بهبود موازین انسانی در دنیا و تحقق آرمان‌های صلح، ‏برابری و آزادی پافشاری شود. البته در کشورهایی چون ایران که نظام‌های سیاسی اقتدارطلب و ناقض حقوق بشر دارند، ‏وضعیت فرق کرده و این روز ناگزیر به بازنمائی محرومیت‌ها، محدودیت‌ها، تبعیض‌ها، بی‌عدالتی‌ها و در یک کلام نقض ‏سازمان یافته و مستمر حقوق بنیادین انسان‌ها و پای مال کردن کرامت انسانی بدل می‌شود.

وضعیت حقوق بشری در ایران در ‏حوزه‌هایی چون مشارکت سیاسی، آزادی‌های مذهبی، آزادی‌های سیاسی، گشایش‌های فرهنگی، آزادی تجمعات، گردش آزاد ‏اطلاعات، فعالیت نیروهای جامعه مدنی و ...در سال گذشته شرایط بدتری پیدا کرد. اما اوج آن در کشتار مردم معترض به افزایش ‏ناگهانی بهای حامل‌های انرژی بوقوع پیوست که صدها نفر از معترضان آماج خشونت فوق‌العاده و رگبار کور نیروهای ‏انتظامی و نظامی قرار گرفتند. این حجم از سرکوب خونین و قساوت که بی‌سابقه بود، نشان از تشدید جباریت سیاسی و خوی ‏سلطه‌گری جمهوری اسلامی به موازات افزایش ناتوانی در اداره کشور و تشدید بی‌کفایتی‌ها است.

اما یکی از حوزه‌های بزرگ نقض حقوق بشر در ایران آزادی‌های مذهبی و عقیدتی است که تبعیضی ساختاری و قانونی را ‏نمایان می‌سازد. تعریف شیعه اثنی عشری به عنوان مذهب رسمی و اختصاص منابع اصلی قدرت به نهاد ولایت فقیه در قانون ‏اساسی جمهوری اسلامی پایه تبعیضات مذهبی و اذیت و آزار پیروان مذاهب دیگر وبارومندان به قرائت‌های دینی متفاوت با ‏نگرش رسمی از بنیادگرایی اسلامی شیعه محور را تشکیل می‌دهد. البته در جمهوری اسلامی امتیازات مربوطه به شیعیان فقط ‏شامل خودی‌ها و حامیان دیدگاه‌های ولی فقیه می‌شود و نیروهای سنتی و مخالف با نظریه ولایت فقیه و تلفیق دین و دولت نیز ‏هدف اذیت و آزار حکومت قرار گرفته‌اند. همچنین خداناباوران نیز از محرومیت‌ها و محدودیت‌های مشابهی رنج برده و حقوق ‏اساسی آنها نادیده گرفته می‌شود و قربانی تبعیضات ساختاری هستند.

در چارچوب سرمشق حکومت دینی، نقض سیستماتیک آزادی مذهب و عقیده باعث شده است تا رهبران و پیروان مذاهب غیر از ‏شیعه دوازده امامی حتی آنهایی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی مجاز شناخته شده‌اند، نتوانند به تبلیغ برای دیدگاه‌های خود ‏پرداخته و محدودیت‌هایی در انجام عبادت‌ها و اعمال مذهبی شان داشته باشند. برخورد امنیتی با آنها تنها محدود به این موارد ‏نبوده و شامل حبس، شکنجه، اعدام و حتی ترور و قتل مشکوک برخی از رهبران و فعالان دگرمذهب نیز شده است. فقهای ‏حکومتی در جمهوری اسلامی نیز فرصت تاریخی برای تصفیه حساب با اهل سنت و دراویش، اهل تصوف و نحله‌های عرفانی ‏پیدا کرده و از طرق مختلف مشوق سختگیری و اذیت و آزار آنها هستند. ممانعت از ساخت مسجدی برای اهل سنت در پایتخت، ‏بازداشت‌ها و ترورهای ماموستاها و مولوی‌های اهل سنت، سخت گیری بر یارسان‌ها و دراویش گنابادی در این خصوص ‏روشنگر است. اکنون ده‌ها نفر از دراویش گنابادی به اتهامات واهی در زندان هستند و جمهوری اسلامی حتی از حبس خانگی و ‏اعمال فشار بر رهبر ۹۲ ساله آنها نیز شرم نمی‌کند.

در جمع مذاهبی که از دید جمهوری اسلامی غیرقانونی شناخته می‌شوند، ‏بهائیان بیشتر در زیر تیغ سرکوب حکومت قرار دارند. از بدو تشکیل جمهوری اسلامی، بهائیان معتقد از تحصیل در دانشگاه‌ها ‏محروم شده‌اند، تبعیضات سیستماتیک علیه آنها در نظام اداری و اشتغال کشور اعمال شده و حتی قبرستان‌های آنها تخریب شده ‏است. ده‌ها نفر از رهبران بهائی کشته شده و یا مفقود گشته‌اند. در سال گذشته تعداد بهائیان زندانی رشد ملموسی داشته است. ‏کلیمی‌های ایران نیز به ناروا بعد از انقلاب قربانی برنامه‌های سرکوب‌گرانه حکومت و تئوری توطئه‌شده و عمدتا گروگان ‏نگرش اسرائیل‌ستیزی گشته‌اند. مسیحیان تبشیری دیگر جریان‌های مذهبی هستند که در زیر فشار امنیتی قرار داشته و حق ‏اعمال مذهبی آنها سلب می‌شود. پیشوایان ایرانیان مسیحی در چهار دهه گذشته مورد اذیت و آزار قرار گرفته برخی سال‌ها در ‏زندان به سر برده و حتی جمعی نیز ترور شده و کشته شده‌اند.

ظهور گرایش‌های عرفانی جدید و نگرانی حکومت از جذب نیرو ‏و رشد دامنه مخاطبان آنها باعث شده است تا باورمندان به عرفان‌های مدرن و تلفیقی گروه جدیدی از قربانیان نقض حقوق بشر ‏در ایران را تشکیل دهند. وضعیت محمد علی طاهری رهبر نحله‌ای موسوم به ” عرفان حلقه” که به مدت 8 سال است در زندان به ‏سر برده و برای سال‌ها حبس در زیر حکم اعدام را تجربه کرده است، روشنگر مشکلات زیاد این پویش عرفانی است. این ‏وضعیت تیره باعث شده تا غیرباورمندان به شیعه در ایران به شهروند درجه ۲ تنزل داده شده و برخی از آنها مجبور به خروج ‏کشور بشوند و بدینترتیب کشور از این سرمایه انسانی محروم شود. البته شیعیان منتقد و مخالف حکومت اعم از نیروهای سنتی، ‏برخی از نگرش‌های مهدویت گرا، نوگرایان دینی، روشنفکران مذهبی و ملی- مذهبی‌ها نیز وضع متفاوتی نداشته و حقوق ‏شهروندی آنها نیز سلب می‌شود.‏

به باور انجمن جمهوری خواهان ایران در واشنگتن دی سی، آزادی مذاهب و عقیده به عنوان رکنی از اعلامیه جهانی حقوق بشر ‏و کنوانسیون‌های الحاقی آن باید در ایران به رسمیت شناخته شود. حکومت باید نسبت به ادیان بی‌طرف باشد و از حق آزادی ‏فعالیت تبلیغ آنها در چارچوب پلورالیسم مذهبی و فرهنگی حمایت کند. ما اذیت و آزار، تبعیضات و محرومیت‌ها علیه ‏هموطنان باورمند به مذاهب دیگرو نگرش‌های عرفانی را محکوم می‌کنیم. به باور این انجمن ریشه اصلی مشکل نبود آزادی ‏مذهب در ایران، وجود حکومت دینی و پارادایم تلفیق دین و دولت و قراردادن شیعه اثنی عشری به عنوان مذهب رسمی در ‏ساختار قدرت و حقوقی کشور است.

تا زمانی که سکولاریسم مقید به موازین دمکراسی در ایران محقق نشود، مشکلات قربانیان ‏نبود آزادی مذهب در ایران به شکل اساسی حل نمی‌شود. اگرچه باورمندان به مذاهب دیگر و فرق عرفانی عمدتا داعیه سیاسی ‏ندارند و تنها می‌خواهند از حقوق خود استفاده کنند اما ویژگی ساختار قدرت جمهوری اسلامی، دین‌زدایی در جامعه و کاهش ‏شیعیان باورمند باعث شده است تا استیفای حقوق آنها عملا تهدیدی برای بقای نظام باشد. ازاینرو پاسخ مشکلات در این حوزه در ‏تحلیل آخر سیاسی است و به باور ما گذار مسالمت آمیز به دمکراسی با تکیه به کثرت گرایی فرهنگی می‌تواند مشکلات در ‏حوزه آزادی‌های مذهبی و عقیدتی را حل کند، ازاینرو از نیروهای سیاسی دمکراسی‌خواه و همچنین قائلان به مدارا و تسامح ‏مذهبی و فرهنگی انتظار می‌رود تا در برنامه‌ها و مواضع شان به مشکلات و تنگناها در حوزه فوق توجه بیشتری نشان دهند.‏

‏۱۷ آذر ۱۳۹۸، ۸ دسامبر ۲۰۱۹‏