کلمه: اخبار جدید حاکی از حمل و نقلهای نظامی عظیم و مشکوک در سطح منطقه است. اوضاع منطقه بیش از پیش آشفته و بحرانی است. اسراییل و عربستان به وحدتی بی سابقه با محوریت دشمنی با ایران رسیدهاند. نتانیاهو در صفحه تلوزیون به اندازه چند کامیون سند جاسوسی علیه ایران را نشان میدهد و مدعی میشود که آنها را از قلب تهران به تل آویو منتقل کرده است. همین جنگ روانی کافی است تا هشتگ ایران در سطح جهانی ترند شود و افکار عمومی دنیا با ترسی و خطری بزرگ به نام ایران مواجه شود.
در همین حال امریکای ترامپ وارد یک جنگ اقتصادی تمام عیار با ایران شده و در آستانه کنارگیری از برجام است، جنگی که برای نظامی شدن آن تنها یک جرقه نیاز است. حال در همین زمان و درست هنگامی که مشروعیت داخلی حاکمیت به پایینترین سطح خود پس از انقلاب رسیده است و احساس تبعیض و بیعدالتی اقتصادی و سیاسی و قضایی در جامعه بیداد میکند و همزمان کشور از مدیریت ناکارامد و فاسد و نیز کارشکنیهای «دولت پنهان» علیه نهادهای انتخابی کشور به حال فزع افتاده است، مسوولان حاکمیتی بدون توجه به وضع موجود و بدون اینکه هیچ علامتی از تلاش برای اصلاح امور وجود داشته باشد در پشت پرده مشغول بازیهای سیاسی و باندبازی و برنامهریزی و دسیسه برای انتخابات بعدی مجلس و ریاست جمهوری و از همه مهمتر زمینهسازی برای انتخاب! رهبری بعدی هستند.
میگوییم بیتوجه به وضع موجود! اما وقتی به صحنه مینگریم به یاد میآوریم اتفاقاتی که تنها در همین چند روز اخیر در حال رخ دادن است نه صرفا بیتوجهی که درست اعمالی آگاهانه خلاف جهت مصلحت و اقتضای بحران کنونی کشور و منطقه است.
در شرایطی که رسانههای اسراییلی پس از حملههای موشکی هفته پیش به پایگاههای ایرانی- سوری در سوریه یکپارچه در حال آمادهسازی افکار عمومی خود برای جنگ احتمالی و روحیه دادن و دعوت آنان به همبستگی و وحدت میباشند در ایران نه تنها تلاشی برای بازگشت اعتماد به فنا رفته مردم نمیشود و نه تنها راهی برای آشتی و بازگشت به مردم نمیگشایند که از قضا دست بر روی شکافها و زخمهای اجتماعی کشور گذاشته شده است. برخوردهای شدید با دختران به اصطلاح بدحجاب و تقدیر و تشکر از ماموران خاطی پیش روی رسانهها. فیلترینگ تلگرام که ۴۰ میلیون ایرانی از آن استفاده و چندصدهزار نفر به وسیله آن ارتزاق میکردند.
فحاشی و حمله به وزیر امور خارجه کشور توسط بسیج در دانشگاه آن هم در وسط معرکه اینروزهای جهانی که نیاز به صدایی متحد و واحد داریم اتفاقی که صدای نویسندگان اصولگرا را نیز در آورده است و آن را در جهت خواست اسراییل ارزیابی کردهاند. بازداشت فعالان سیاسی و روزنامهنگارانی که اساسا به اعتدال و فعالیت ضدجنگ و امید دهی به مردم(کیمیای این روزهای ایرانیان) معروفند. فعال کردن شکافهای قومیتی و دامن زدن به اعتراضات اقوام کشور خصوصا در نواحی مرز نشین و اختلال در کسب و کار اقتصادی آنان و…
اینها تنها بخشی از فعالیتهای آشکار چند هفته اخیر بخش انتصابی و غیرپاسخگوی حاکمیت است.
آیا همزمانی این وقایع در برههای که بیش از هر زمان دیگری نیاز به وحدت و همبستگی در کشور داریم عادی است؟ بیاید تصور کنید اگر یک سرویس جاسوسی بیگانه مثل موساد قصد داشت در شرایط کنونی کشور اخلال ایجاد کند تا زمینه داخلی جنگی منطقهای را مهیا کند چه کارهایی بیش از آنچه تاکنون دادستانی و سازمان اطلاعات سپاه و قوه قضاییه و مجموعه دولت پنهان کردهاند میتوانست انجام دهد؟
این یک کنایه یا طعنه نیست. ما البته نمیگوییم دادستان یا اطلاعات سپاه در حال اجرای منویات موساد هستند اما این کدام دست و کدام اراده است که از آستین این نهادها علیه امید و همبستگی مردم برخاسته است؟
تردید نکنید مجموعه وقایعی که در کشور جاری است نمیتواند صرفا ناشی از حماقت و کمعقلی در سیاستگزاری باشد. این حجم از بیتدبیری و کمعقلی لااقل برای شرایط امروز ایران اصلا عادی نیست. پیش از این هم در سالهای گذشته از طریق زندانیان اخبار موثقی از حضور جاسوسان موساد در نهادهای نظامی و امنیتی در زندان که برخی از آنان به اعدام هم رسیدهاند منتشر شد. توییت دیروز سخنگوی دولت خاتمی جالب توجه است. رمضانزاده میگوید: حمله کنندگان به ظریف در دانشگاه امیرکبیر عضو همان تشکیلاتی هستند که جاسوس اسرائیل در دفتر رئیسشان جا خوش کرده بود. او راست میگوید. به جای اینکه در کوه و بیابان دنبال جاسوسان محیط زیستی بگردید(این هم شاید از آن آدرسهای غلط جاسوسهای واقعی باشد) در دفاتر و ردههای بالا به دنبال مغز تصمیمسازی باشید که از دخمههای امنیتی آنچه بر اینروزهای کشور میگذرد را تحمیل میکند.
این را صرفا یک تحلیل و گمانه ندانید. ایراندوستانی با بصیرت و اصیل سالها پیش از اینکه خبری از مداحان و عماریون و سرداران جاسوس رسانهای شود این معضل را در خشت خام دیده بودند. مرحوم مهندس سحابی میگوید: من تردید ندارم بسیاری از آنان که در لباس حزباللهی هر کاری میکنند رابطهای با خارج دارند! آخر ممکن نیست یک نفر ایرانی باشد و این کارها را کند!
میرحسین موسوی در دوران پیش از حصر به صراحت از شائبه وجود انگیزههایی در برخی از سیاستگزاریهای اجرایی کشور سخن گفته بود که اهدافی امنیتی را دنبال میکند: «من این ظن را دارم که عدهای دانستهاند که چه اقدامی میتواند باعث شود موقعیت ما در برابر جهانی که خصمانه نگاه میکند، تضعیف گردد.» و این معضل دقیقا همان چیزی است که امروز کشور را در عرصه بینالملل گرفتار کرده است.
ای کاش تا دیرتر از این نشده صاحب نفسی برخیزد و در گوش سنگین حاکمیت فریاد بزند که آقایان! خطر عظیم و نزدیک است. بخواهید یا نه، بدانید یا نه! در حالی بازی در زمین موساد هستید. ای کاش هنوز آنقدر امید داشتیم که مانند آن میر بابصیرت ناصحانه از شما بخواهیم به مردم بازگردید. اما افسوس که لقمههای حرام و سیاستگزاریهای جاسوسان برای شما گوش شنوایی نگذاشته است. هشدار و آماده باشی را با مردم خودمان در میان میگذاریم که از حاکمان نا امیدیم.
مردم! وحدت. امروز صدای نخست وزیر دوران جنگ از صبح ۲۳ خرداد ۸۸ رساتر به گوش میرسد که گفت: ایران این موجود آسمانی متعلق به شماست و نه متقلبان، این شما مردم هستید که باید با هوشیاری خود از آن حفاظت کنید. خائنین به آراء مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود….!