آرمین محمدی اصل
مدتی پیش در خیابان انقلاب واقعهای رخ داد که خبرش با سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و آوازه آن در تمام کشور پیچید. زنی در سکوت و آرامش کامل، روسری سفید خود را به چوبی آویخته بود و چوب در دست، بر بلندایی ایستاده بود تا باد لابهلای گیسوانش بپیچد. نه کسی این فرد را میشناخت، نه کسی برای چنین کنشی فراخوانی داده بود؛ حتا تا روزها بعد از این واقعه، پیامد این کنش در هالهای از ابهام بود و کاربران فضای مجازی که حالا این فرد را با عنوان «دختر خیابان انقلاب» خطاب میکردند، نگران و پیگیر سرنوشت او بودند. در نهایت اخیرا خبر رسید او که نامش ویدا موحد بوده است، ابتدا دستگیر شده و اکنون آزاد است.
امروز سه فرد دیگر دست به کنش مشابهی زدهاند. هر سه فرد باز هم ناشناس، باز هم بر بلندا، باز هم چوبی با روسری در دست، باز هم در آرامش. یکی در همان نقطه که ویدا موحد ایستاده بود، دیگری در میدان فردوسی، دیگری حد فاصل این دو، چهارراه ولیعصر. امتداد یک اعتراض نمادین، آرام و مسالمتآمیز مدنی به نقض حق انتخاب آزادانه پوشش زنان از سوی حاکمیت و اجبار نوع خاصی از پوشش به آنها.
بررسی کوتاه ماهیت نمادین این سه کنش شاید خالی از لطف نباشد. یکم: همه از پارچهای استفاده کردهاند که کاربردش تا لحظه وقوع کنش، پوشاندن موی سر بوده است؛ بارزترین نماد پوشش اجباری. سه نفر از پارچه سفید رنگ که از منظری نمادین همواره پیام صلح و آرامش با خود داشته.
دوم: همه آنها در مهمترین خیابان تهران، انقلاب، اقدام به این کنش کردهاند. خیابانی که از منظر تاریخی شاهد اساسیترین و تاثیرگذارترین کنشهای خیابانی بوده است و از این جهت و جهات دیگر از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. انتخابی دقیق که بازتاب کنش آنها را چند برابر کرده و بر اهمیت آن میافزاید. آنها در خیابانی ایستادهاند که تمام اقشار جامعه از آن میگذرند. عدم واکنش قهرآمیز مردم خود نشان واضحی است از آنکه این کنش مقبولیت عام دارد و اینان که دست به اعتراض زدهاند نه اقلیتی کمشمار، که نماینده خیل عظیمی از اقشار متکثر جامعهاند.
سوم: آرامش و سکوت آنها امر مهمی است. آنها خواسته مشخصی دارند، برای بیان و رسیدن به آن فریاد میزنند ولی لب نمیگشایند؛ فریاد حرکتوار آنها چنان بلند و رساست که همگان از آن آگاهی مییابند. آنها به دور از هرگونه هیاهو دست به این کنش اعتراضی زدهاند و از این رهگذر نشان دادهاند به دنبال جنجال نیستند و تنها خواستار استحقاق حقوق حقهی نیمی از جامعه که خود نیز بخشی از آن هستند، زنان، میباشند.
آنچه رفت ارزش مضاعف این اعتراضات نوین را نشان میدهد. دختران خیابان انقلاب ستایش برانگیزاند از آن رو که پس از سالها نقض حق، دست به اعتراض زدهاند، اعتراضی که برخاسته از بطن جامعه است.
دختران خیابان انقلاب بر بلندا ایستادهاند؛ البته برای آنکه اعتراضشان بیشتر دیده شود به چنین تفاوت ارتفاعی نیاز بوده اما در این اعتراض (که دستکمی از یک پرفورمنس آرت تاثیرگذار ندارد) سه نفر بر بلندای مخاطرهانگیزی ایستادهاند: جعبه تقسیم برق. اختلال کوچکی در این سازهها، میتواند برق را به کل بدنه فلزی منتقل کند و لمس این سازه در چنین شرایطی، میتواند عواقب جبرانناپذیری در پی داشته باشد. چرا آنجا؟ شاید به این دلیل که با این انتخاب، آنها در صددند بگویند فشار این اجبار و تحدید آزادی آنان را به جایگاهی رسانده که برای اعتراض به آن - در حالی که اعتراض فینفسه امری خطرناک و مخاطرهآمیز برآورد میشود - از تضاعف خطر باکی ندارند و آن را به جان میخرند. دختران خیابان انقلاب، بر بلندای مخاطرهآمیز اعتراض و بر بلندای استضعاف آن مخاطرات ایستادهاند؛ جایگاه آنها بر بلندای کنشگری، از تمام ما رفیعتر است.
آنها قابل احتراماند به این دلیل که اعتراضی آرام و مسالمتآمیز را به شیوهای نوین، رسا و کوبنده به منصه ظهور رساندهاند. دختران خیابان انقلاب اهمیت دارند زیرا اعتراضی که هر ثانیه در جامعه زمزمه میشود را با گامی به جلو، وارد فضای رسمی کردند. آنها قابل توجهاند زیرا با برداشتن روسریهای خود در میانهی خیابان، نشان دادند نپوشاندن موی سر، آسمان را به زمین نخواهد آورد.
***
درباره دختران خیابان اتقلاب
روحاله نخعی
امیدوارم حمایت جدی و واقعی از دختران خیابان انقلاب اتفاق بیفتد و ادامه داشته باشد و با گذشت چند روز و چند وقت و پیشآمدن سوژههای بعدی، از یادها نروند تا در دخمههای ناکجاآبادها بسوزند، گرچه خودشان بیخیال این عواقب پا پیش گذاشته باشند.
امیدوارم عاریبودن اعتراض #دختران_خیابان_انقلاب از هر برچسب سیاسی و گروهی و خالیبودن کنششان از تنش، آنها را از «آن روی» حضرات مصون بدارد و برگردند به زندگی، گرچه خودشان بیخیال زندگی به میدان آمده باشند.
امیدوارم به جز این سه چهار نفر امثال #نسرين_ستوده، این همه حقوقدان که بنیان سست حقوقی #حجاب_اجبارى را میدانند، لب از لب باز کنند و بگویند که قانون را بنا نیست هر کس بلندتر داد زد تعیین کند که سکوت #دختران_خیابان_اتقلاب از این همه سال فریاد حضرات گویاتر است.
امیدوارم مایی که از توی خانه و پشت کیبرد و زیر پتو، دیگران را تشویق میکنیم که میانه میدان بروند و در تیررس قرار بگیرند، فردا روزی حاضر باشیم، حتی از همین توی خانه و پشت کیبرد و زیر پتو، پیگیر و حامی سرنوشت #دختران_خیابان_انقلاب باشیم.
امیدوارم از میان همان حضرات مثلاً متولی امور مذهبی، آن کرورکروری که مدتهاست اعتقادی به مفهوم #حجاب_اجبارى ندارند، از میان حریم عظیم امنیت، زبانشان به کلام باز شود، حالا که #دختران_خیابان_اتقلاب، مستقیم به خط آتش ناامنی زدهاند.
امیدوارم رسانههایی که امروز و فردا و روزهای آینده، سرنوشتشان را کف دست میگیرند و از #دختران_خیابان_اتقلاب، کمی از مردمشان حمایت ببینند.
امیدوارم قضاتی که مضحکبودن احکام مصوب «از جای دیگر» را میدانند، بایستند و بگویند «این همه سال دانش و تجربه حقوقی من به من میگوید برای چه جرمی چه حکمی بدهم، نه زور مسلحان».
امیدوارم مذهبیونی که مخالف #حجاب_اجبارى اند، صدایشان را بلندتر و بلندتر کنند و غیرمذهبیون هم صدای اینها را، تا ادعای حضرات که نگران دغدغههای مذهبیوناند، لااقل تضعیف شود.
امیدوارم مذهبیونی که بیتفاوتاند به #حجاب_اجبارى، دریابند که این دین آنهاست که ابزار جهنمکردن دنیای دیگران شده. از همان دین بشنوند که با این رضایت در این کار سهیماند.
امیدوارم مذهبیون طرفدار حجاب که مخالف حجاب_اجبارى نیستند، ببینند که این اجبار چه بر سر پوشش و رویکرد مطلوب و محبوبشان آورده و به پا خیزند تا آن را از چنگ زورمندان نجات دهند.
امیدوارم اکثریتی که به چشم من و مثل من مخالف حجاب_اجبارى اند، مثل همین #دختران_خیابان_اتقلاب، آرام و محکم بایستند، تا اقلیتی که فکر میکنند در اکثریتاند، ببینند؛ تا اقلیتی که فکر میکنند مهم نیست در اقلیتاند، ببینند.
امیدوارم صدتاصدتا از مبارزانِ کیبردیِ جوسازِ جوزدهِ هزینهتراشِ بیجربزهِ قضاوتگرِ بیسابقهِ بینامِ پرمدعایِ گلهوارِ بیهدفِ بیبرنامهِ بیفایدهِ غبارآفرینِ خودنما، کم شود و دانهدانه به جایشان امثال #دختران_خیابان_اتقلاب #سبز شوند.
امیدوارم کسی این وسط نپرسد «من و دختران_خیابان_اتقلاب را کجا میبرید؟!»
امیدوارم در میانه سکوت معنادار و کلیدی دختران_خیابان_اتقلاب، هر کس و ناکسی از روحالله_زم تا مسیح_علینژاد تا هر کس دیگری، حرکتشان را تصرف نکند، در حالی که خودشان دور از دسترس همه در حال هزینه دادنند.
امیدوارم، چون امید_بذر_هویت_ماست.