اعتماد/ مهشید ستوده
استراتژیشان را تعیین كردهاند تا اینبار شوكه نشوند. هدف استراتژیكشان مشخص است و برای رسیدن به این هدف برنامهریزی كردهاند. تقسیم كار صورت گرفته است تا حسن روحانی سیبل انتقادها باشد. انتقادها از همه طرف به سمت او سرازیر است. یك روز بحث اقتصادی است. متهم به بیتوجهی به معیشت میشناسندش و تذكر میدهند كه تلاشی در این مورد نمیكند. یك روز بحث بر سر دیپلماسی است. از شروع مذاكرات تمام تلاششان را برای بیاهمیت جلوه دادن تلاش دولت در این مورد كردند. تلاششان به ثمر نرسید اما حالا میخواهند نشان دهند برجام كار خاصی نكرده است. الفبای مذاكرات را ندانسته به تحلیلهای عجیب و غریب میرسند. میگویند حتی پایینآمدن قیمت نفت هم به دلیل برجام است. هنوز در ذهنشان یك دولت مقدس پیشین دارند كه هرچند به آنها پشت كرد و برایشان كم دردسر به بار نیاورد اما از نگاه آنان همه باید عین آن باشند.
یك روز بحث خود رییسجمهور است. نرفتنش به یك سفر خارجی را به هزار و یك مساله عجیب ربط میدهند و با هیچ توضیحی هم عقبنشینی نمیكنند. یك روز بحثشان فرهنگی است. از كنسرتهای خیالی میگویند و تلاش میكنند رابطه مراجع و دولت را برهم بزنند. هرچند همه این كارها استراتژیهای این سه سال اخیرشان بوده است اما نتیجه آن در هفتم اسفند به مذاقشان اصلا خوش نیامده است. حالا مخالفان دولت در سال جدید با استراتژیهای جدید به میدان آمدهاند تا خرداد ۹۶ نشود شبیه اسفند ۹۴. كابوس تكرار اسفند ۹۴ و خرداد ۹۲ مخالفان این روزهای دولت را به فكر استراتژی جدیدی انداخته است كه حملات آنها به دولت را شتاب بخشیده است و تنها به پایان این سال استراتژیك میاندیشند.
ارتباط شدت حملات با یك سال سرنوشتساز
مخالفان یك نكته را خیلی خوب میدانند. سال ۹۵ برای همه آنها سال سرنوشتسازی است. سالی كه قرار است در پایان آن نتیجه صفكشیهای انتخاباتی برای یك انتخابات مهم مشخص شده باشد. انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم هم میتواند پایان خیلیها باشد و هم میتواند یك آغاز مجدد را بر روی آن نامگذاری كرد. با این همه همین انتخابات برای گروهی هم «ادامه راه» است. مخالفان دولت اما نمیخواهند صفت «بازندگی» بیشتر از این روی پیشانیشان جا خوش كند. میخواهند آغازكننده مجدد باشند و این انتخابات را از دست ندهند. رسم همواره بر این بوده است كه به پایان عمر یك دولت زمان نزدیك میشود در جناح رقیب تحركات آغاز میشود.
با این همه مخالفان دولت در همان شبی كه خبر انتخاب حسن روحانی به عنوان رییسجمهور را شنیده بودند این تصمیم را گرفتند. اما در این میان یك چیز به تحركاتشان سرعت عمل هم بخشید. عامل اصلی نتایج انتخاباتی بود كه تا اندازه زیادی آنها را شوكه كرد. نگاهی كه مردم پایتخت و سایر شهرها به آنها داشتند باعث شد تا كمی بیشتر تحرك كنند تا مبادا این نگاه در انتخابات ریاستجمهوری هم ادامه یابد. پس كار را در سال ۹۵ با شدت آغاز كردند. تقسیم كارشان ماهها است كه صورت گرفته تا در میان تریبونهای رسمی، فضای مجازی و جلسات غیررسمیشان برای رسیدن به این هدف تلاش كنند. سال سرنوشتساز ۹۵ شاید سرنوشتسازترین سال برای اردوگاه مخالفان دولت باشد كه از شواهد اینگونه برمیآید كه به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند.
فضای مجازی، گلوگاه شكست
مخالفان دولت خوب میدانند كه در انتخابات هفتم اسفند بیشتر از هر جای دیگری از فضای مجازی بود كه غفلت كردند و شكست خوردند. بارها اعتراف كردند كه فضای مجازی در اختیار اصلاحطلبان و حامیان دولت قرار گرفت و این غفلت به ضررشان تمام شد. در همین شرایط بود كه برای سال سرنوشت ساز تصمیم گرفتند كه اینبار اجازه غفلت ندهند.
فعالیت در فضای مجازی در چند لایه آغاز شده است. لایه اول كانالهای تلگرامی تخریب دولت است كه بیش از هر چیز دیگری از ناكارآمدی اقدامات دولت بگویند و از غفلتهایی كه شده است. لایه بعدی تبلیغ از خودیهاست. آنهایی كه به اظهارنظر میپردازند و توجهی هم به گذشته ندارند. لایه بعدی پنهانسازی تخلفات افراد مورد حمایتشان است آن هم با هدف اتهامزنی و لایه آخر كه بیپرواتر از سایرین است به صورت علنی و توهینآمیز تقاضای ردصلاحیت حسن روحانی را دارند. صراحتشان هم بالاست و اهل مقدمهچینی نیستند. درست در كنار این تقاضا یك اظهارنظر منتشر میكنند به نقل از مردی كه روزگاری مورد حمایتشان بود و به آنها آنچنان وفا نكرد با طرح این سوال كه چرا باید رییس دولتهای نهم و دهم ردصلاحیت شود؟ گلوگاهی كه روزی برایشان شكست بود را حالا با شتاب بسیاری در دست گرفتهاند تا اینبار با هدف تاثیرگذاری بر مردم شاید بتوانند پیروز شوند.
تریبونهای رسمی بیرونق اما پركوبش
تریبونهای رسمی همواره در اختیارشان بوده است. رسانه ملی با آنها كم همسو نیست و رسانههایشان آنچنان از توقیف و تذكر نمیترسند. دولت هم بنا را بر عدم شكایت از آنها گذاشته است. تریبونهای رسمی اما بیشتر از هر چیز دیگری یك هدف را در سر دارد و آن هم حمله از طریق كمرنگ جلوهدادن دستاوردها است. دستاوردهایی كه از نگاه آنها چیزی نیست و از هر فرصتی برای حمله به آن استفاده میكنند. در روزهای منتهی به انتخابات مجلس اصرار داشتند كه دولت نسبت به اقتصاد و معیشت بیتوجهی كرده است و این روزها هر چند وقت یكبار برجام را مورد حمله قرار میدهند. در این میان اما تریبونهای رسمی در ماههای اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته است.
ضعف دولت در كمبود داشتن این تریبونهای رسمی از یك سو و خلأ ارتباطی كه باید با پایگاه اجتماعی توسط دوست صورت میگرفته است و نیست از سوی دیگر باعث شده است از اینجا بیشتر موفق شوند. به دولت حمله میكنند، كسی هم آنچنان پاسخی نمیدهد. هر چند وقت یكبار شخص رییسجمهور یا معاون اول هستند كه پاسخی چندین درصد پایینتر از حمله آنها میدهد اما باز هم متهم میشوند. با تریبونهای رسمی شرایط را به گونهای جلو بردهاند تا شخص حسن روحانی و اطرافیانش برچسب «همیشه متهم»را روی پیشانی داشته باشند. انتقادها به این رفتار دولت همیشه كلیدواژه حرفهای حامیان دولت بوده است. سكوتی كه دولتیها در برابر حملات و ویرانیها میكنند و گویا در ظاهر برندهاش همین مخالفان دولت هستند. با این همه نفعشان را از این قسمت به اندازه كافی میبرند. با كمال آرامش حمله میكنند، تخلفات دولت سابق را كمای حافظه كوتاهمدت مردم فرو میبرند و بیشترین دستاورد را دارند.
جلسات غیررسمی هم در كنار سایر اقداماتشان از دیگر برنامههایشان برای سال سرنوشتساز است. جلساتی كه یكی از جدیترین خروجیهای آن تلاش برای ایجاد اختلاف و تند كردن فضای سیاسی كشور در ابتدای سال بود. كاری كه حتی در تعطیلات نوروز هم قید آن را نزدند و تمام تلاششان را كردند با خبرهای دروغین میان بزرگان كشور اختلاف ایجاد كنند. آنها خوب میدانند امسال سال سرنوشتسازی است كه اگر با همه امكانات و تلاشهایشان برای خرداد ۹۶ تلاش نكنند، قافیه را میبازند.
حسن روحانی هرچند كه شاید با تلاش همین مخالفان برچسب «همیشه متهم» را با خود دارد اما بدون شك متفاوتترین رییسجمهور كشور است. رییسجمهوری كه مخالفان قسمخوردهای دارد كه این روزها برای یك دورهای شدن او، با یكدیگر همقسم شدهاند. همقسمی كه اگر دولت برای شكستن آن برنامهای نداشته باشد و اگر حامیانش را فراموش كند، نتیجه عجیبی هم خواهد داشت.