اعتماد: دیروز اخبار كامل نشد، اما همان آمارهای نصفه و نیمه معنایی جز زیر و رو شدن مجلس بعدی نداشت؛ هم از نظر سیاسی و هم چهرههایی كه میتوانند همچنان ساكن بهارستان بمانند. حالا بعد از سه دوره دیگر مجلس آنقدرها نمیتواند با صلابت عنوان «اصولگرا» را به دنبال خود داشته باشد. از ٢١٨ نمایندهای كه راه یافتن آنها به بهارستان دهم قطعی شده، ١١٨ نفر اصلاحطلب یا مستقل هستند. این یعنی بیش از ٥٤ درصد نمایندگان راه یافته به مجلس. اوضاع البته شاید برای اصولگرایان قدری نگرانكنندهتر از این هم بشود. هنوز نتیجه انتخابات تهران و چند شهر بزرگ دیگر كشور هم در راه است؛ نتیجهای كه حداقل تا نیمه شب گذشته در پایتخت بهطور كامل به كام اصلاحطلبان بود. جایی كه از ٣٠ كرسی مجلس در تهران، ٢٩ كرسی سهم اصلاحطلبان شده بود. این ٢٩ سهم میتواند هر بازی را برای تعیین آرایش مجلس به هم بریزد.
به جز این هنوز دور دوم انتخابات هم در راه است. تا آنجایی كه دیشب خبرها از راه میرسید، رقابت بر سر ٥٢ كرسی مجلس به دور دوم كشیده شده است؛ جایی كه ١٠٤ نامزد باید با هم رقابت كنند كه از بین آنها بیش ار ٥٦ درصد آنها اصلاحطلب یا اعتدالی و مستقل هستند. این یعنی خطری بزرگتر برای به هم زدن بیشتر توازنی كه اصولگرایان قصد داشتند در مجلس دهم برقرار كنند. آنها البته در این دور میتوانند به یك چیز دل امید ببندند؛ استقبال كمتر مردم از انتخابات نسبت به دور اول. این همان چیزی است كه اتفاق عكس آن لیست ناقص اصلاحطلبان و هواداران دولت را با وجود خارج شدن چهرههای اصلی از میدان رقابت به توازنی معنادار با اصولگرایان رساند.
با این وضعیت آرایش سیاسی مجلس دهم چیزی كاملا متفاوت با سه دوره قبل خواهد بود. پیش از این هر چند برخی از اصلاحطلبان هم امید داشتند كه در حالتی مجلس دهم شبیه به مجلس پنجم شود اما به نظر میرسد آن چیزی كه تا دیشب اتفاق افتاده بود حتی برای آنها جایی مهیاتر از مجلس پنجم را هم فراهم كند. اصولگرایان در حالی از ٢١٨ كرسی قطعی مجلس، ١١٨ كرسی را به نام خود سند زدهاند كه در این هم شكافی عمیق دیده میشود؛ جایی كه ٣٢ نفر از این ٨٩ نفر را اصولگرایانی تشكیل میدهند كه خارج از فهرست فراگیر جریان اصولگرا وارد صحنه رقابت شده بودند؛ ٣٢ چهرهای كه در میان آنها نیروهایی با گرایش به سمت اعتدالی از جنس اعتدال علی لاریجانی به چشم میخورد. آنها اگر در مجلس نهم جذب گروه اصلاحطلبان و موافقان دولت هم نشوند، نمیتوانند پشتوانه گرمی هم برای اصولگرایان منتقد و مخالف دولت باشند.
با تركیبی كه كم كم از دل صندوقهای رای بیرون میآید، به نظر میرسد نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان، بلكه تركیبی جدید از ائتلاف بین این دو طیف در مسیری كه حالا با نام «اعتدال» شناخته میشود تبدیل به طیف اكثریت مجلس شود. تركیبی كه شاید اتفاقا نقطه قوت آن برای ادامه حیات سیاسیاش همان اصولگرایان منتقد دولت در مجلس باشند.
در روزهایی كه هنوز مسائل جاری سیاست موضوعاتی ملی مثل برجام هستند كه اختلاف و نزاع سیاسی بر سر آن هنوز به پایان نرسیده، نه طیف منتقد و مخالف دولت نشانی از عقبنشینی حتی در موضع اقلیت بروز میدهند و نه موافقان آن سر رویگردانی از حمایت این دست موضوعات را دارند. این همان شكافی بود كه كم و بیش فضای انتخابات مجلس دهم را به جای دو قطبی اصلاحطلب- اصولگرا به سمت دو قطبی موافق و مخالفان برجام برد و میتواند در آینده مجلس دهم متضمن استمرار حیات گروههای تازه راه یافته به مجلس شود. مجلسی كه تا دیشب تنها از بین ٢١٨ نماینده منتخب آن، ٥٢ نفر سابقه حضور در دوره نهم را داشتند و برای دور دوم انتخابات هم از بین ١١٤ نامزد تنها نام ٢٤ نماینده دور قبل به چشم میخورد. با این انتخابات شاید بسیار بیشتر از نمایندگان منتخب، حسن روحانی بوده كه نفسی راحت كشیده و به ادامه راه خود امیدوار شده است.
***
پارلمان دهم با سه اقلیت قدرتمند
اعتماد: انتخابات و صندوق رای در ایران همیشه «دكمه تغییر» آمران و عاملان در پستهای انتخابی و نه انتصابی بوده. كاركردش همین است؛ عدهای را در سیاست و قدرت، صاحب خانه میكند و جماعتی را خلع ید. خانه ملت از این دسته و قصه خارج نیست. پارلمان ایران حداقل در این سه دهه هم مستاجر اصلاحطلب داشته و هم اصولگرا. عصری خانه چپها بوده و عصری دیگر پذیرای راستها. یك روز اصلاحطلبان در این خانه سرمشق سیاست مینوشتند و روزی دیگر اصولگرایان تمرین سیاست كردهاند.
«پارلمان و دولت» كه نه، «قدرت و سیاست» در ایران امروز و از سه دهه گذشته، هر هشت سال یك بار از راست به چپ یا چپ به راست میچرخد و دست به دست میشود. هر هشت سال یك بار بخت یك جناح باز میشود و همزمان عصر عسرت و فصل خزان جناحی دیگر شروع میشود. این چرخش در قدرت و سیاست و دست به دست و این صاحبخانه شدن و بیخانمان شدن قوم سیاستمدار شاهد مثالی دارد به قطر كتاب تاریخ سیاست ورزی درپارلمان ایران معاصر. این حكایت بازهم روز جمعه تكرار شد. با سر انگشتان مردم ایران، «تغییر تركیب» مجلس رقم خورد، یعنی همان چیزی كه اصولگرایان استرس و اضطرابش را داشتند.
حالا با اعلام نتایج اولیه تهران و نتایج قطعی برخی استانها و حوزههای انتخابیه مشخص شد كه ایرانیان تمایلی به یكدست بودن مجلس با تركیب اصولگرایانه ندارند. همین بود كه با رایشان به لیست امید و اصولگرایان بیرون مانده از لیست انتخاباتی شورای ائتلاف اصولگرایان حكم كردند كه اینان نیز باید سهمی برادرانه و اساسی در مدیریت پارلمان دهم داشته باشند. با توجه به قطعی شدن پیروزی ٦٣ نامزد انتخاباتی لیست امید و پیروزی كامل این لیست در تهران باید گفت اصلاحطلبان با فرمول اعتدال به قدرت بازگشتند. ٦٣ نفر لیست امید در سراسر كشور به انضمام احتمال ورود ٢٩ نفره این لیست در تهران در حالی است كه ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدال گرایان همچنان برای ٤٣ كرسی باقیمانده ٢٣ كاندیدا دارد كه بر اساس اخبار و گزارشهای موجود شانس رای آوری این كاندیداها در مرحله دوم انتخابات بسیار بالاست.
از سوی دیگر پیروزی ٣٢ كاندیدای اصولگرای بیرون مانده از لیست ائتلافی اصولگرایان كه نزدیك به علی لاریجانی هستند و ١٦ كاندیدای دیگر را هم در مرحله دوم انتخابات دارند میشود پیش بینی كرد كه مجلس دهم از سه اقیلت مقتدر و با تعداد نمایندگان تقریبا مساوی تشكیل خواهد شد. سه اقلیت مقتدر مجلس دهم را فراكسیونهای امید، اصولگرایان و مستقلین تشكیل خواهند داد.
از سوی دیگر با توجه به حضور كاظم جلالی و بهروز نعمتی در لیست انتخاباتی اصلاحطلبان و رای آوری آنان و تخریبهای مخالفان علی لاریجانی در قم، تحقق این فرضیه دور از ذهن نیست كه اصلاحطلبان، اعتدال گرایان و اصولگرایان نزدیك به علی لاریجانی در مجلس دهم ائتلاف قدرتمندتری را نسبت به اصولگرایان تشكیل خواهند داد. از همین رو باید گفت حال و هوای امروز سیاست ایران و پارلمان دهم چیزی شبیه هیچ دورهای از ادوار سابق مجلس نخواهد بود و اینبار هیچ كدام از جریانهای سیاسی، سیادت تام و تمام در آن نخواهد داشت.
تغییر ٨٠ درصدی تركیب مجلس دهم نشان از آن دارد كه اصولگرایان گام دوم را همچون گام اول به اصلاحطلبان و اعتدال گرایان واگذار كردند. هرچند علی لاریجانی و حامیان زخم خورده از اصولگرایان در ماجرای لیست انتخاباتی آنان بیتردید روزهایی سختتر را برای جناح راست رقم خواهد زد.
برآیند انتخابات پارلمان دهم، تغییر ٨٠ درصدی تركیب مجلس، بازگشت اصلاحطلبان و نزدیك شدن علی لاریجانی به ائتلاف گفتمان اصلاحات-اعتدال نشان میدهد كه فصل یكه تازی اصولگرایان در سپهر سیاسی ایران به پایان رسیده و ستاره سیاست ورزی آنان با رای مردم در حال افول است. حالا اصلاحطلبان كه فصل دیگری از سیاستورزی در سال ٩٢ را آغاز كرده بودند با چراغ سبز مردم میدانند كه انزوای داوطلبانهشان در انتخابات مجلس نهم یك اشتباه استراتژیك بوده.
از سوی دیگر با توجه به شكست سخت مخالفان دولت همه میدانند كه سیادت در سیاست وابسته به لجستیك سیاسی و بهره مندی از مواهب عیان و نهان برخی از نهادها نیست و این مسیر تنها از مسیر صندوق رای میگذرد.
هفتم اسفند ١٣٩٤ بوی رای دوم خرداد ٧٦ را میدهد، رایی كه بخشهایی از خانه ملت را از اصولگرایان گرفت و اصلاحطلبان را مستاجر آن كرد. این انتخابات مهر باطلی زد بر تعلیق اجباری اصلاحطلبان و همین است كه باید گفت پارلمان دهم، شبیه هیچ یك از ادوار گذشته مجلس نیست.