یک منبع آگاه به وضعیت نگار حائری، زندانی ۳۳ سالهای که از خرداد ماه امسال در زندان قرچک ورامین به سر میبرد به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران گفت این زندانی ۹ ماه است که در بازداشت موقت به سر میبرد در حالیکه بازجوییهای او مدتهاست تمام شده ولی به دلایل نامشخصی بازپرسش از ارسال پرونده او به دادگاه خودداری و هر ماه بازداشت او را تمدید میکند. به گفته این منبع وضعیت جسمی و روحی این زندانی به شدت نامناسب است.
به گفته این منبع آگاه، اتهام نگار حائری تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب از طریق گفتگو با رسانههای بیگانه است. خانم حائری در زمستان سال ۱۳۹۲ در مورد وضعیت پدر بیمارش در زندان رجایی شهر کرج و نیاز او به درمان پزشکی در خارج از زندان با سایت روز آنلاین و تلویزیون صدای آمریکا گفتگو کرد.
این منبع آگاه در پاسخ به این سوال که این زندانی به چه نحوی دستگیر شده است به کمپین گفت: «از سوی شعبه دوم دادسرای امنیت اوین با او تماس گرفته شد و خواستند که روز چهارم خرداد ماه (۱۳۹۳) برای یک سوال جواب و کوتاه به آنجا برود اما وقتی نگار به آنجا رفت، به دستور بازپرس خورشیدی او را به زندان قرچک ورامین منتقل کردند. او تاکنون چندین بار از زندان قرچک ورامین به دادسرای امنیت اوین برای بازجویی منتقل شده است.»
این منبع در توضیح بیشتر اتهام او گفت: «پدر نگار در سال ۱۳۸۸ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد و به ۱۵ سال حبس محکوم شد. در زمستان ۱۳۹۲ پدرش دچار سکته قلبی شد و وضعیت جسمی بدی در زندان رجایی شهر داشت اما مسولان زندان از انتقال او به بیمارستان خودداری میکردند. نگار هم که نگران وضعیت پدرش بود در آن دوران چندین گفتگو با روزآنلاین و صدای آمریکا در خصوص پدرش داشت که همینها باعث دستگیری و اتهامش شده است.»
این منبع آگاه به کمپین در خصوص گرایشات این زندانی گفت: «نگار هیچ گرایش سیاسی ندارد. تنها مشکلش این است که عمو، برادر و پدرش از هواداران سازمان مجاهدین خلق هستند و حالا او دارد تاوان گرایشات سیاسی آنها را میدهد. در واقع به نظر میرسد او را دستگیر کردند تا به این شکل به خانواده او فشار بیاورند.»
نگار حائری متولد ۱۳۶۰، فارغ التحصیل رشته حقوق و وکیل است. والدین نگار در سال ۱۳۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شدند، مادرش کمی پس از به دنیا آوردن نگار در زندان اوین آزاد شد و پدرش که به اعدام محکوم شده بود در سال ۱۳۶۴ عفو و آزاد شد.
ماشالله حائری، پدر نگار، پس از جریانات انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ مجددا به اتهام محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق مجددا دستگیر شد. او در ابتدا به اعدام و پس از آن در دادگاه تجدید نظر به ۱۵ سال حبس محکوم شد و در حال حاضر در زندان رجایی شهر کرج به سر میبرد. وکالت او را دخترش به عهده داشت.
پس از آنکه پدر خانم حائری به ۱۵ سال حبس محکوم شد، پرونده وکالت او به دلیل اینکه او «وکالت یک منافق» را به عهده داشته برای ۱۰ سال به تلعیق در آمد. پس از آن نگار حائری به عنوان مشاوره حقوقی برای مدتی مشغول به کار شد اما در سال ۱۳۹۰ برای اولین بار به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد. او ۳۴ روز در بازداشتگاه آگاهی شاپور زیر شکنجه بازجویانش بود و پس از آن یک ماه و نیم به زندان قرچک ورامین و بعد برای دو ماه به بند عمومی زنان زندان اوین منتقل شد. پس از آن او از اتهامش تبرئه شد.
خانم حائری برای دومین بار در ۱۱ اردبیهشت ماه ۱۳۹۱ مجددا به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق بازداشت شد و این بار در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به یکسال حبس تعزیری که برای ۵ سال به تعلیق در آمده، محکوم شد.
خانم حائری در تاریخ چهارم خرداد ماه ۱۳۹۳ مجددا به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب از طریق مصاحبه با رسانههای بیگانه بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
این منبع با اشاره به وضعیت نامناسب جسمی این زندانی در بند زنان زندان قرچک ورامین گفت: «نگار به دلیل آب آلوده زندان مانند بسیاری دیگر از زندانیان این زندان دچار عفونت چشم شده و مانند سایر زندانیان از امکان درمان محروم است. آب زندان قرچک ورامین آلوده است و به همین دلیل باعث بروز بیماریهای پوستی و چشمی میشود.»
این منبع با اشاره به انزوای این زندانی گفت: «نگار را نه تنها از بقیه زندانیان سیاسی زن این زندان جدا کردهاند بلکه حتی مسولان زندان به زندانیان عادی که با او هم بند هستند اخطار دادهاند که حق ندارند با نگار صحبت کنند چون مجازات میشوند. به همین دلیل نگار در انزوا و فشار روحی شدید است.»
این منبع ادامه داد: «نگار چندین بار به دلیل صحبت با زندانیان دیگر از جمله غنچه قوامی (زمانی که غنچه را به قرچک برده بودند) به حفاظت اطلاعات قرچک ورامین احضار کردند و از او تعهد گرفتند که دیگر دست به چنین کاری نزند. به خاطر صحبت چند دقیقهای با غنچه قوامی که در حد یک سلام و احوالپرسی عادی بوده با حکم انفرادی از سوی مقامات زندان مواجه شد. نگار میگفت حتی به مسولا زندان گفته که فقط قصد احوالپرسی از غنچه داشته و هیچ گونه حرف سیاسی بین آنها رد و بدل نشده اما توضیح او هیچ فایدهای نداشته و او را به انفرادی منتقل کردهاند.»