iran-emrooz.net | Mon, 15.11.2010, 14:23
اخراج بیصدای افغانها از ایران
عصر ایران – در حالی که شمارش معکوس برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها از مدتها پیش آغاز شده و هر آن احتمال قطع یارانههای سوختی و دیگر یارانههای کالاهای مصرفی وجود دارد، نگرانی قریب به ۲ میلیون نفر از شهروندان افغانی ساکن ایران که در خط مقدم تاثیر پذیری از قطع یارانههای دولتی هستند، روز افزون شده است.
"احمد" کارگر افغانی بخش مسکن که در ساختمانی در حال ساخت در شرق تهران کار میکند، میگوید که وی به شدت نگران تاثیرات طرح هدفمندی یارانهها روی زندگی خود در ایران است.
وی میافزاید که این تنها او نیست که از قطع یارانههای دولتی نگران است و تقریبا تمامی هم میهنان او که در ایران مشغول به کار هستند همین نگرانی او را دارند.
البته " بهروز" دانشجوی افغانی دو رگه (ایرانی – افغانی) در تهران نظر بدبینانهای دارد. او میگوید که طرح هدفمندی یارانهها نوعی اخراج بی صدای افغانهای ساکن در ایران است.
وی میگوید : " کسی دولت ایران را به خاطر اجرای یک طرح اقتصادی ملامت نمیکند، اما این طرح میتواند بیش از هر روش یا شیوه پلیسی یا امنیتی دیگری زندگی را برای صدها هزار افغان ساکن در ایران غیر ممکن سازد و آنها را مجبور به کوچ کند ".
برآورد دقیق تعداد شهروندان افغانی ساکن در ایران ممکن نیست، چه آنکه همه روزه هزاران نفر از مرزهای شرقی کشورمان وارد یا خارج میشوند، اما گفته میشود قریب به ۲ ملیون افغانی ساکن ایران هستند که از این میزان بیش از ۱ میلیون نفر از آنها به صورت غیر قانونی در ایران هستند.
با این حال اتباع مجاز افغانی نیز که جمعیت آنها قریب به 1 میلیون نفر برآورد میشود، در طرح هدفمندی یارانهها مورد توجه قرار نگرفته اند و ظاهرا دولت ایران بنا ندارد به این افراد یارانهای پرداخت کند.
البته بدیهی است که وضعیت شهروندان افغان که به صورت غیر مجاز در کشورمان اقامت دارند مشخص است و این افراد نه تنها نباید از یارانههای نقدی و یا دیگر تمهیدات حمایتی دولت در اجرای طرح هدفمندی یارانهها برخوردار شوند، بلکه از نظر قانونی باید دستگیر و از کشور اخراج شوند. اما نگرانیهای کسانی که به طور قانونی در کشور زندگی میکنند و اتفاقاً بسیاری از کارهای سخت و طاقت فرسا را بر دوش دارند، باید در حد مقدورات دیده شود.
از سوی دیگر باید توجه داشت که به هر حال اگر دولتیان نگاهی مصلحت جویانه به موضوع هدفمندی یارانهها داشته باشند، مورد توجه قرار دادن وضعیت افغانیهای ساکن در ایران ضرورتی انکار ناپذیر است، چه آنکه قطعا تبعات اجرای هدفمندی یارانهها و بالا رفتن یکباره هزینههای زندگی بالقوه میتواند برخی افراد من جمله اتباع افغان را به رفتارهای پرخطر و بر هم زننده امنیت اجتماعی سوق دهد.
استیصال اقتصادی و عدم تامین معاش برای قشر بزرگی از اتباع مجاز به سکونت در ایران موضوعی جدی است، چه آنکه عموماً این قشر از جمعیت ساکن در کشورمان با درآمدهای ناچیز کارگری روزگار میگذرانند.
البته در این که باید روزی مهمانان افغانی، ایران را ترک کنند و به وطن خویش بازگردند تا رابطه "میزبانی - میهمانی" شان با ایران به رابطه معقول تر "همسایگی" تبدیل شود، شکی نیست و در این مسیر در گام اول باید با اقتدار، مهاجران غیرقانونی" را از کشور اخراج کرد، اما درباره مهاجرانی که با اجازه رسمی در ایران زندگی و کار میکنند، باید تمهیدات را به گونهای اندیشید که اولاً این افراد در قبال کاری که میکنند و زحمتی که میکشند، از حداقل حقوق معیشتی برخوردار باشند و ثانیاً زمینه را طوری چید که در صورت عدم دخل و خرج اقتصادی، بازگشت به افغانستان، برایشان مقرون به صرفه تر از زندگی در ایران با دست یازیدن به اقدامات غیرقانونی برای کسب پول باشد.
خلاصه آن که، هدفمندی یارانهها در گام اول، بخشی از افغانها را ناگزیر از ترک ایران خواهد ساخت و بخشی که میماند، متأثر از وضعیت جدید خواهد بود ؛ این وضعیت جدی نیز میتواند بر روی رفتارهای اجتماعی این مهاجران به طور ملموس مؤثر باشد که ایجاد ناامنی توسط برخی از آنان، از جمله این تأثیرات است.
این نکتهای است که به نطر میرسد بدان توجه خاصی نشده است و جا دارد مسوولان محترم، در این باره و تدابیری که راجع به این موضوع احیاناً اندییشیده اند، توضیح دهند.