iran-emrooz.net | Sat, 09.10.2010, 10:54
پایان تاریخ مصرف یک اتهام واهی
کلمه – گروه سیاسی: چند روز قبل، خبری منتشر شد که رسانههای وابسته به دولت ترجیح دادند بیسروصدا از کنار آن عبور کنند. فردی که یک سال و اندی در تمام پروژههای تبلیغاتی اقتدارگرایان به عنوان یک جاسوس و عامل تحریک مردم به اعتراض معرفی شده و به اعتراف در برابر چشم هفتاد میلیون نفر واداشته شده بود، در دادگاه تبرئه شد و رسانههای راستگرا هم ترجیح دادند به جای توضیح درباره پوچ بودن اتهامزنیهای یک ساله خود به جنبش سبز اعتراضی، این موضوع را به سکوت برگزار کنند.
انگ جاسوسی، اسم رمز عملیات روانی اقتدارگرایان بود که با وادار کردن این فرد بازداشتی به اعتراف، موجی از اتهامپراکنیهای دروغ و دور از واقعیت را علیه مردم و معترضان در فضا پراکنده کنند. او به انجام وظیفه به عنوان کارمند در سفارت انگلیس، و کمی بعد به ارتباط با ستاد موسوی از طریق افرادی موهوم اشاره کرد، و همین دو اعتراف برای رسانههای وابسته به دولت کافی بود تا اعتراضات گسترده مردمی را به بیگانگان نسبت دهد و این زندانی قربانی را نیز رابط همه این ارتباطات داخلی و خارجی معرفی کند!
اکنون او تبرئه شده، اما رسانههایی که فریاد اصولگراییشان گوش فلک را کر میکند، فراموشی گرفتهاند و حاضر نیستند حداقل به این اندک اعتراف کنند که سبزها وابسته به کسی نیستند و ادعای جاسوسی، تنها یک اتهام کثیف و غیر اخلاقی برای حفظ موقعیت دولت مدعی پیروزی در انتخابات بود.
معرفی جاسوس خودخوانده!
این روزها اسمش را کمتر کسی به خاطر دارد. او پیش از انتخابات ریاست جمهوری کارمند سفارت بریتانیا بود.پس از انتخابات به همراه دیگر ایرانیان کارمند در این سفارتخانه بازداشت شد. البته همه کارمندان ایرانی با دادن این تعهد که دیگر حتی برای گرفتن حقوقشان به سفارتخانه مراجعه نمی کنند، از زندان آزاد شدند؛ جز او که مسئول بخش سیاسی و امنیتی سفارت بریتانیا بود. او کسی نبود جز حسین رسام؛ همان کسی که سایت روزنامه دولتی ایران در تاریخ هفدم مرداد ماه سال پیش در مطلبی نوشت که او جاسوس است و ادعا کرد که این کارمند سفارت بریتانیا پیش از این در جریان پرونده هستهای ایران با ارائه تحلیلهای جهتدار به دیپلماتهای انگلیسی از اوضاع ایران عملاً به رفتارهای ضد ایرانی آنان دامن زده بود.
همان کسانی که سعی کردند آرای واقعی مردم را برعکس جلوه دهند، در دادگاههای نمایشی هم رسام را جلوی دوربینها به پشت تریبون فرستادند تا او هم به مانند بقیه بازداشتشدگان، اعترافات خود را درباره حوادث پس از انتخابات مطرح کند. رسام مجبور شد در دومین دادگاه نمایشی که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، هرچند به نکته خاصی درباره جاسوسی برای کشور بریتانیا اعتراف نکرد و تنها گفت که وظیفه اصلیاش در سفارت انگلیس، جمع آوری اطلاعات و اخبار مورد نیاز این کشور توسط “مرتبطین” در تهران و شهرستانها بوده است، اما همین واژه مرتبطین برای داستانپردازیهای رسانهها وابسته به دولت کافی بود.
این تحلیلگر ارشد سفارت انگلستان گفت که در طول ۵ سال اخیر با ۱۳۰ نفر به عنوان مرتبط در تماس بوده که در طول یکسال اخیر ۵۰ نفر نیز به این تعداد افزوده شده است. اما سایت های اقتدارگرا که جنبش سبز اعتراضی را به دروغ به عوامل خارجی پیوند بزنند، حرفهای رسام را دستمایه تبلیغات سیاسی قرار دادند. سایت ایران در مطلب دیگری ادعای ارتباط بیگانگان از طریق رسام با مشاوران میرحسین موسوی را مطرح کرد. پس از دادگاه نمایشی هم، تنها خبرگزاری که توانست با رسام مصاحبه بگیرد، خبرگزاری محبوب احمدینژاد (فارس) بود!
فارس نوشت که این تحلیلگر ارشد سفارت انگلستان در حاشیه جلسه دادگاه گفت فعالیتهای خود را با اطلاع ستاد انتخابات میرحسین موسوی انجام میداده است. خبرگزاری وابسته به راستگرایان مدعی شد که رسام از طریق “ماهر” مشاور میرحسین با وی برقرار کرده بود و هرگاه سوالی داشته، به صورت تلفنی از او میپرسیده و در مورد آخرین تحولات با هم بحث میکردند!
عوامل رسانهای جناح دولتی در این خبرگزاری همچنین نوشتند که حسین رسام اسناد و مدارکی از ارتباط اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی با دولت انگلیس به خصوص شبکه “بیبیسی” ارایه داده است.
مقدم فر، مدیر عامل خبرگزاری که از بیت المال تغذیه می کند، نیز در جلسه پرسش و پاسخ نشست «جنگ نرم، رسانه و حوادث پس از انتخابات» که عصر نوزده اردیبهشت سال جاری در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در خصوص فعالیتهای موساد و سیا در سازماندهی حوادث پس از انتخابات، با استناد به اعترافات حسین رسام گفت: “وی طی پنج سال در سفارت انگلیس برای دریافت اطلاعات و سامان دهی انقلاب مخملی به بررسی فعالیت ۱۸۰ نفر از رجال سیاسی پرداخته است.”
روزنامه وطن امروز حتی در تیر ماه امسال هم در گزارشی درباره حوادث سال گذشته نوشت: “این اغتشاشات حلقه امنیتی داشته و کشتهها و ترورها به دست کسانی بوده که باید این افراد پاسخگو باشند. آقای حسین رسام جاسوس بود و در جمهوری اسلامی دستگیر شد اما او را فراری دادند. رسام ۱۵ شاخه در داخل کشور داشت و این شاخهها از طریق رسام به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه متصل بودند.”
حتی در ماه رمضان امسال هم در نمایشگاه قرآن کریم، در غرفهای که با عنوان “هشت ماه دفاع مقدس و بصیرت قرآنی” تعبیه شده بود، عکس حسین رسام با عنوان جاسوس انگلیسی هم نصب شده بود.
او جاسوس شده بود، به اعتراف با اعتراضات هم اعتراض کرده بود و جای هیچ دفاعی هم باقی نمانده نبود.
ورق برگشت
دادگاه بدوی، حسین رسام را پس از اعترافات خود و اتهامزنیهای اقتدارگرایان، به اتهام “جاسوسی و تحریک مردم به ناآرامی” به چهار سال حبس قطعی و ۵ سال محرومیت از اشتغال در سفارتخانه ها ی خارجی در ایران محکوم کرده بود.
اما پس از آن برای مدتها دیگر هیچ خبری از این عامل کلیدی بیگانگان نبود، تا آنکه در هفته گذشته خبر رسید دادگاه تجدیدنظر نه تنها او را از اتهام جاسوسی تبرئه کرده و حبس چهار سال را به یک سال کاهش داده، بلکه همین یک سال مجازات را هم به حال تعلیق درآورده است! یکباره همه تهمت ها و تبلیغات سیاسی که در رسانه های عامل دولت برای سوار شدن بر اریکه قدرت به کار گرفته شده بود، فراموش شد و جاسوس ادعایی، بیگناه شناخته شد.
بابک فرهی، وکیل حسین رسام کارمند سفارت بریتانیا در تهران، روز دوشنبه ۱۲ مهر ماه (۴ اکتبر) به بی بی سی فارسی گفت که دادگاه تجدید نظر با رد اتهام جاسوسی موکلش، حکم او را از چهار سال حبس قطعی به یک سال حبس تعلیقی تبدیل کرده است. او در عین حال از تایید حکم پنج سال محرومیت از اشتغال در سفارتخانه های خارجی برای موکلش خبر داد.
به گفته آقای فرهی با توجه به فقدان سابقه و نداشتن پست های مدیریتی در سفارت بریتانیا در تهران، دادگاه تجدید نظر حکم یک سال حبس آقای رسام را به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآورده است.
بدین ترتیب، ترفند القای نقش خارجی در اعتراضات مردمی در داخل و متصل کردن حرکت اعتراضی اصیل مردم به بیگانگان، با حکم دادگاه نقش بر آب شد؛ و این در حالی است که رسانههای وابسته به دولت ترجیح دادند بدون عقبنشینی از اتهامات گزاف و کثیفی که در این یک سال به جنبش سبز زدند، با سکوت از کنار این تبرئه قضایی و رسوایی سیاسی عبور کنند.
آیا شجاعت دارند؟
استراتژی چسباندن مخالفتهای مردمی با دولت احمدی نژاد به دولتهای خارجی و یا گروههایی همچون فرقه رجوی، ترفندی نچسب برای بدنام کردن جنبش سبز بود که در همان ابتدا پوچ بودن آن مشخص شد؛ همچنان که اکنون نیز مردم آگاه با شنیدن خبرهایی همچون تماس سفارتخانههای خارجی با میرحسین موسوی، قبل از هر چیز ذهنشان متوجه جنجالهای رسانهای و جوسازیهای قبلی اقتدارگرایان برای بدنام کردن جنبش مردمی سبز میشود تا بها دادن به دروغهای بزرگ و غیر قابل باوری که حامیان دولت بر آنها پای میفشارند.
اما راستگرایان چطور؟ آیا اینقدر شجاعت دارند که به واهی بودن اتهامزنیهای خود اذعان کنند؟ یا آنکه حفظ قدرت، آنچنان از اوجب واجبات شده که هر نوع دروغگویی ولو تا این حد رسوا را توجیه میکند؟
جدا از ناجوانمردیها در حق جنبش سبز، عوامل رسانهای و قضایی وابسته یا حامی دولت، جواب حقوق و آبروی انسانها را چه میخواهند بدهند؟ حال که مشخص شده اتهام جاسوسی و ارتباط با بیگانگان واهی بوده است، آیا همان قاضی که دستور پخش اعترافهای تلویزیونی را صادر کرده بود، حاضر است دستور دهد یک برنامه تلویزیونی ترتیب داده شود تا حقایق برای اذهان عمومی حقایق روشن شود؟ و اگرنه، آیا برگزاری آنهمه دادگاههای نمایشی با اعترافات دروغین، خود مصداق تشویش اذهان عمومی نیست؟!