iran-emrooz.net | Sun, 25.04.2010, 11:03
حقوق اساسی مردم باید رعایت شود
مهندس موسوی در دیدار با جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سخنان مهمی ایراد کرد.
به گزارش خبرنگار «کلمه»، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تشکّر از ایثارگران گفت: شما افراد ارزشی هستید و برای حل مشکلات کشور دلی سوخته دارید، نه دنبال پست و مقامید و نه دنبال نفع شخصی و نه میخواهید چیزی از اوضاع برای خود برداشت کنید. به همین دلیل سخنان و نظرات شما مهم است خصوصا که ریشه در انقلاب دارید و دلتان برای آن فضای نورانی و معنوی که انقلاب اسلامی بشارت آن را داد تنگ شده است و دنبال آن فضایید.
انقلاب شد تا به آراء وعقاید مردم اهمیت داده شود و فضا باز شود
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: مشکل امروز ایران ما تهدید همین فضای نورانی است. دلیل اصلی آن هم روشن است، اگر نظام ما کارآمدی لازم را داشت و متوجه این مهم بود که انقلاب شده تا به آراء و عقاید مردم اهمیت بدهیم و فضا را باز کند، بیشتر آحاد ملت – که حالا ممکن است افراد جامعه عقاید گوناگون به این سو و آن سو داشته باشند- در جهت مصالح انقلاب و مصالح ملی حرکت میکنند چنانکه در دوران دفاع مقدس چنین سابقهای را میتوان یافت که از دورافتاده ترین روستاهای کشور تا تهران و سایر شهرها همه جبههای پیوسته بودند و همه میدانستندکه برای چه حرکت میکنند.
نخست وزیر امام ضمن با ذکر خاطرهای گفت: در اوایل جنگ به بشاگرد رفته بودیم؛ منطقهای که قبل از انقلاب برده فروشی در آن رواج داشت. منطقهای فقیر با فضایی بسته. تنها سرمایهای که آن مجموعه داشت و ما از درون کپر میدیدیم چند بزغاله و مرغ بود. اما از همین بشاگرد افرادی بودند که خودشان را به جبهه رساندند. وقتی از آنها خواستیم که بگویند چه کاری برایتان انجام دهیم، میگفتند یک حسینیه برایمان بسازید و آن فضا برای بنده فراموش نشدنی است چرا که این فرهنگی بود که در آن وضعیت کشور، شایع شده بود و به حق سرمایهای عظیم بود. همین پدیدهها بود که در زمان جنگ معجزهها آفرید.
با گذشت زمان ارتباطمان را با مردم از دست دادیم
موسوی با ابراز دلتنگی نسبت به زمان نورانی از دست رفته اظهار داشت: ما متأسفانه با گذشت زمان ارتباط خودمان را با این مردم از دست دادیم و فکر کردیم که بیشتر از آنها میدانیم و میتوانیم به آنها هر چه خواستیم بگوییم و مردم هم باید اطاعت کنند . از عقل جمعی استفاده نکردیم. موقعیتها و مقامها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضیها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند و کم کم آن را از دست دادیم و در این زمینه متأسفانه ضعیف شدیم، و فقط پوسته ی اسلامی را نگه داشتیم.
بااین شیوه ناکارآمدی و هر مشکل را به نام اسلام تمام میکنند
نخست وزیر امام تصریح کرد:ای کاش این تغییر به نام اسلام نبود و این قدر خسارت نمیداشتیم، چرا باید امروز هر کاری که انجام میشود و هر ناکارآمدی و هر مشکلی که وجود دارد به نام اسلام تمام شود؟ مخصوصاً که با اغراق از اسلام نام میبریم و مدام در اشارات خود از آیات و روایات دم میزنیم حتی در مورد زلزله تهران که امکان وقوع آن وجود دارد و ما هم قبول داریم اما دولت که نباید در این خصوص از اسلام خرج کند. ما همیشه باید فکر کنیم که تهران در خطر زلزله است و برایش همواره راه حل داشته باشیم.
وی با اشاره به کتاب قانون ابن سینا که یک کتاب پزشکی است گفت: نکتهای در این کتاب هست که روی من خیلی اثر گذاشت. بخشی از کتاب راجع به دیوانهها صحبت میکند و اینکه چگونه باید علاجشان کرد. ابتدا میگوید که درمانش چنین و چنان است ولی بعد بحث روح را میکند و میگوید: روح این افراد را جن تسخیر کرده و به اینجای بحث که میرسد میگوید جایش در این کتاب نیست. آنچه مربوط به پزشکی بود و مداوای آن گفته شد و بعد بحث علمی اش را به آخر میبرد.
موسوی افزود:دولت برداشتهای شخصی و فرقهای را به دین وصل میکند و اگر به این موضوع ناکارآمدی هم اضافه شود آن وقت هر نوع مشکلی به اسلام نسبت داده خواهد شد.
موسوی با اشاره به خیل عظیم جوانان و دانشجویان کشور گفت :جوانی را ببینید که در دانشگاه، خودش و یا دوستانش را کتک میزنند، به نام اسلام افراد را بازداشت میکنند، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را میگیرند، به نام اسلام رسانهها را توقیف میکنند، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت میگیرد بعد هم اگر فسادی مطرح شد همه میگویند این فساد! و نامه مینویسند، یک دفعه میبینیم که تمام بحث راجع به فساد محدود شد به اسلام. این موارد روی جوان مملکت چه تاثیری میگذارد؟
وی افزود: وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم. مگر جوان چقدر تحلیل دارد؟ و چقدر میتواند موضوعات را برای خودش توجیه کند؟ باید این نکته را به وضوح روشن کنیم که مشکلاتی داریم ولی ربطی به اسلام ندارد.
وی این سوالات را مطرح کرد که آیا اسلام دنبال فساد است یا دنبال از بین بردن صنعت؟ ما که میگوییم راهی برای تسلط کفار بر خود قرار ندهید نه به این معنا که به طور مثال تجارت خارجی را قبول نداشته باشیم و یا نباید با جهان ارتباط داشته باشیم، اما چرا اجرای ناقص این کار آن هم به قیمت نابودی محصولات داخلی؟ باز گذاشتن دروازهها به روی اجناس بنجل خارجی کجایش اسلامی است؟ این موضوع با آموزههای اسلامی در تضاد است.
موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وقایع بعد از انتخابات گفت: مردم برادران و خواهران هم هستند. صحنههای زدن، کشتن یا خبرهایی که درباره ی زندانها هست و توقیف روزنامهها روی آنان تاثیر بد میگذارد. بنده اصلا به این روزنامه یا آن روزنامه متمایل نیستم ولی مگر چکار کردند که آنها را قیچی کردید و بستید؟
به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید
وی با اشاره به جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت : شما اگر میگویید این حزبها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.
وی تاکید کرد : قرار بود رقابت سیاسی داشته باشیم و این مرّ قانون اساسی در مورد آزادی تشکلهای سیاسی است و به نفع ماست. این به آن معنا نیست که همه تشکلها خیلی خوب باشند. ممکن است حزبی در کشور شکل بگیرد که تشکل بدی باشد ولی راه حل آن حذف شدن در فرآیند رقابت است که ابواب جمعی مردم در یک فضایی بهترین را انتخاب کنند. این هم متأسفانه به نام اسلام تمام شده است و به همین دلیل کسانی که با این رفتار مخالفند و پایبند ارزشهای انقلاب و راه امام هستند باید به شکلهای مختلف نشان بدهند که این اسلامی که ما میشناسیم این نیست.
این اسلام نیست…
موسوی افزود:اسلام، کسی را نمیزند، کسی را نمیگیرد، تهمت نمیزند، کسی را در زندان نگه نمیدارد و محدودیت ایجاد نمیکند، اسلام یقیناً مدافع نیرومند اقتصاد ملی و عظمت و استقلال کشور است، این وظیفه ی فوق العاده مهمی است که در رفتار و کردارمان نشان بدهیم که این اسلام مدافع استقلال ماست و حاضر نیست یک ذره از استقلال ما از دست برود. منتها ما که در حکومت نیستیم در کنار حکومتیم.
می گویند از کشتی نظام پیاده شدهاید…
وی خاطر نشان کرد : میگویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان میخواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که میشناسیم این نیست، اسلامی که میشناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را میپذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو میشود. اسلام دینی است که میتواند با پیشرفتهای جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.
توصیهای از علی(ع) که برای امروز بسیار آموزنده است
موسوی با اشاره به دهه اول انقلاب گفت : در آن زمان در این زمینهها مشکلی نداشتیم، ما ابداعاتی در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد جنگ و … داشتیم و احساس نمیکردیم از قافله بشری در زمینه تلاش برای دستیابی به تکنولوژی، تمدن، سیاست و امثالهم عقب ماندگی داریم. لذا من معتقد بودم در هر موقعیتی که هستیم باید بین همسایهها، همشهریها و در سطح ملی این قضیه را نشان دهیم. فکر میکنم آن وصیتی که حضرت علی(ع) در آخرین لحظات داشتند(کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا) حامی مظلومین و مخالف ستمگران باشید یک توصیه ی فوق العاده است. یک نیروی مسلمان و دینی باید شهرت به این پیدا کند که در کنار مظلومین است هر جا که باشد و مخالف ظلم است هر جا که میخواهد باشد.
استقلال در نزد ایرانیان یک ارزش جا افتاده است
وی این موضوع را دارای اهمیت بسیار عنوان کرد و افزود: همین موضوع هویت اسلامی ما را نگه میدارد. ما واقعا نیازمند آن هستیم که اسلام را خوب معرفی کنیم تا جوانها و ملت خودمان را نجات بدهیم وگر نه دلیلی ندارد که گرایش ضد دینی گستردهای را خدای ناکرده در جامعه شاهد باشیم.
موسوی درباره استقلال جنبش سبز گفت: این حرکت(جنبش سبز) صد در صد یک حرکت مستقل است ولی مخالفان به جنبش سبز نسبت ناروا میدهند و آن را به سلطنت طلبها، منافقین، آمریکا و اسراییل منتسب میکنند. در حالی که آنها خودشان با یک حالت زیگزاگی که بیشتر به سیاست خارجی ما لطمه میزند نامه نگاریهایی با سرکردههای قدرتهای جهانی دارند. از یک طرف فحش میدهند و از طرف دیگر دنبال جلب نظر چین، روسیه و یا دیگری هستند. آنگاه ما را به رابطه خارجی متهم میکنند. این به این دلیل است که استقلال یک ارزش جاافتادهای در میان ملت ماست. ملت ما نسبت به این مسئله حساسیت دارد و اگر یک حرکتی را به خارجیها منتسب کنند طبیعی است که آن حرکت لطمه میخورد و چهره اش مکدر میشود.
آنچه اعتقادات مردم را قربانی میکند
وی افزود: وقتی حکومت میآید روزنامهها، سخنرانیها، هیئتها و احزاب را میبندد و حتی یک کانال نمیتوانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمیتوانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ میشود. از یک طرف دولت و از طرف دیگر آنها، سرانجام این وسط چیزی که در دو لبه قیچی از بین میرود همان اعتقادات اصیل است که به نظر من در بدنه اصلی جنبش سبز وجود دارد. ما فکر میکنیم چیزی که در این جنبش مهم است تجربیات خوب سی ساله انقلاب است که باید تلاش کنیم جمع بشود. سپس یک حرکت جمعی داشته باشیم. این فضای پیرامونی ماست که ترسیم کردم، فضایی که هر روز با یک مشکلی روبرو هستیم.
آنها میخواهند جمعیت ما متفرق شود و مردم باید مراقب هم باشند
موسوی گفت: امروز یکی از نشریات سپاه را خواندم که نوشته باید امتیاز فعالیت مجمع روحانیون مبارز را هم لغو کرد. آنها نگاهشان اینطوری ست، میخواهند تمام تشکلها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکلها و گروهها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکهها و هیئتها اهمیت فوق العادهای پیدا میکنند. مواظب خود بودن، مواظب خانواده بودن، مواظب محله بودن، مواظب جامعه و هر چه پیرامون ما هست بودن، اهمیت زیادی پیدا میکند. ما در این مصاف، نمیخواهیم که شمشیر بکشیم و با یک حالت رزمی به میدان برویم. ما تنها عنصری که داریم و قدرتش از همه اینها بیشتر است ایمان و آگاهی است. باید این دو را تقویت کنیم. ایمان به یک دین رئوف و دینی که امام مطرح کرد :پیشتاز و روشن، که بتواند در سطح جهانی و در سطح داخل پاسخگوی مشکلات باشد. از طرف دیگر آگاهی نسبت به حقوق اساسی مردم. مردم باید بدانند که حقوقی دارند و حقوق آنها دارد ضایع میشود.
در انتخابات حکومکت نباید برای مردم تصمیم بگیرد
وی یکی از حقوق مردم را برگزاری انتخابات آزاد عنوان کردو گفت: نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد. وقتی از دور نگاه میکنیم به زشتی این کار پی میبریم که مثلا چهار پنج نفر که به فرض خیلی آدمهای عالی که تمام حسنهای جهان در آنها جمع شده باشد، بنشینند یک عدهای را کنار بزنند، عدهای را انتخاب کنند و بعد به یک ملت هفتاد و پنج ملیونی بگویند از داخل اینهایی که ما انتخاب کردیم انتخاب کنید. این بدترین حالت برخورد با یک ملت است. زشتی این کار را نمی-فهمیم، چون داخل آن هستیم و لمس نمیکنیم. بله وقتی که یک نمایندهای خائن از آب درآمد با او باید با شدت و غلظت برخورد کرد و او را بیرون کرد. از گذشته هم برای این کار راه داشتیم اما حالا انتخابات را به این شکل انجام میدهیم که مدام گزینش انجام دهیم، تمام دهانها را ببندیم، تمام مراکز اطلاع رسانی را توقیف کنیم تا آن کسی که ما میخواهیم، رأی بیاورد و بعد صندوقها را هزار جور دستکاری بکنیم و تخلفات عجیب و غریب انجام بدهیم. اینطور که نمیشود کشور را اداره کرد(دراینصورت) کشور به اینجا میرسد که الان تهدیدات خارجی پشت دروازه کشور ماست و از لحاظ سیاسی، امنیتی، اقتصادی تهدیدات داخلی بیشتر است.
وی در فراز دیگری از سخنان خود با اشاره به مسائل اقتصادی کشور گفت: یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی، میزان سرمایه گذاری است که الان پنج،شش درصد است در حالی که باید بین دوازده تا چهارده درصد باشد. این کاهش به معنای، بیکاری، فقر، فساد، فشار آمدن روی طبقات حقوق بگیر و امثالهم است. یا مثلا گفته شد رشد اقتصادی کشور امسال صفر خواهد شد.البته اطلاعات شفاف وجود ندارد، یک دفعه عدهای مینشینند تصمیم میگیرند و تمام اطلاعات مربوط به فساد و نیز اطلاعات راجع به لایحه ی هدفمند کردن یارانهها قطع میشود. افرادی به دنبال آمار و اطلاعات هستند تا برای آینده کشور پیش بینی داشته باشند، عوض اینکه این افراد فرصت شمرده شوند به عنوان تهدید مطرح میشوند. سعی میشود که تمام اطلاعات قیچی شود و نتیجه این میشود که شرایط بسیار وخیمی داشته باشیم.
گسترش آگاهی مهمترین زمینه تغییر به نفع اسلام
وی افزود: کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است. حقوقی که مردم دارند گسترش این آگاهیها و اطلاع از حقوق خود یعنی همان اصلی ترین و مهم ترین عنصری است که میتواند زمینه تغییر را به نفع اسلام و انقلاب و آتیه ی کشور ایجاد کند به شرطی که حالت اجماع نسبت به این مسأله بوجود بیاید. من فکر میکنم بعد از انتخابات در این زمینه پیشرفت کرده ایم.
میزانی برای سنجش موفقیت جنبش سبز
وی میزان حضور مردم در تجمعهای خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابانها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر میشود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.
آنچه جریان حاکم را به رسانهها حساس کرده است…
موسوی تاکید کرد دلیل حساسیت جریانی که برسر کار است نسبت به رسانهها همین است و این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر هیچ بحرانی نداشتیم که روزنامهای مانند بهاربسته نمیشد و یا یکی دو مناظرهای که بیشتر نگذاشتند پا بگیرد و برنامه قطع یا یکطرفه شد. تمام اینها نشانگر اهمیت این مطلب است که قدیم میگفتند پاشنه آشیل و یا چشم اسفندیار.
دامنه آگاهی را به روستائیان و کارگران و کشاورزان بکشانیم
وی آگاهی را مهمترین مسئله عنوان کرد و گفت: باید آگاهی را گسترش دهیم، باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست. شما حق دارید که یک نماینده بفرستید.شما حق دارید که صنعت مستقل داشته باشید، اقتصاد ملی خوبی داشته باشید. از چنین حقوقی برخوردارید. شما حق دارید در جامعه صحبت و نظر خودتان را اعلام بکنید و به نظر شما باید اهمیت داده شود این صدا و سیما از پول جیبی شما اداره میشود. شما باید پشت این تریبونها باشید.
وی با اشاره به خاطرهای از حضرت امام گفت: یادم هست که حضرت امام رحمه الله علیه میگفتند چرا اینقدر عکس من در روزنامهها چاپ میشود . اصلاً غدغن کردند. در یک جلسه خصوصی به آقای محمدهاشمی رئیس وقت صدا و سیما از بابت زیاد نشان دادن تصویر ایشان گلایه و ابراز ناراحتی زیاد کردند. خود بنده از میدان امام مقابل ساختمان مخابرات رد میشدم دیدم شیشههایش از بالا تا پایین عکس امام را زده اند، ناراحت شدم زیرا آن حالت اغراق آمیز، وضعیت آن اداره را به هم میزد و با اعتقادات ما هم ناسازگار بود. نمیدانم نبوی یا غرضی وزیر مخابرات بود، تماس گرفتم و گفتم جمع شود و جمع شد. خیلی طول نکشید حاج احمد آقا با من تماس گرفت و از قول امام از من تشکر کرد و خب این وضعیت آن موقع امام بود.
با این انتخابات واتفاقات بعد از آن، ایده برگشت به حقوق اساسی متولد شد
وی خاطرنشان ساخت: باید به مردم اینها را انتقال بدهیم و اینکه حکومت دینی و جمهوری اسلامی به معنای باز شدن تمام راهها برای ابراز نظر و خلاقیت آنها و بودن آنها در صحنه واقعی است نه اینکه آنها نتوانند از این صدا و سیما و امکانات عادی هم استفاده کنند.برداشت من این است با این انتخابات واتفاقات بعد از آن یک ایدهای در داخل کشور مبنی بر برگشت به حقوق اساسی متولد شد که برگشت ناپذیر است. کافیست که از این، مثل یک گیاه و گل پاسداری کنیم وبگذاریم تناور وگسترده شود. در قرآن آمده است که خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان تغییر دهند. این آگاهی زمینه تغییرات وسیعی را در جامعه و حکومت ایجاد خواهد کرد.
جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم
موسوی تاکید کرد، باید برای راهمان برنامه داشته باشیم و بیش از همیشه باید به این مسئله معطوف شویم که این جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم و با گسترش آگاهی ارتباط به روزی با آنها داشته باشیم و به آنها بگوئیم وضعیت کارگری و اقتصادی و… موقعی خوب میشود که نمایندگان واقعی شان در مجلس باشند ونمایندگان مردم هم بتوانند در صدا و سیما نظرات آنها را نقل کنند و مردم هم بتوانند مواظب فساد باشند.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به دوران ابتدایی پیروزی انقلاب گفت: در ابتدای این انقلاب اینجور نبود که بگویند شما چرا ریخت و پاش کردید؟ بلکه همه مراقب یکدیگر بودند. آن ایمان و اعتقاد گسترده باعث میشد مراقب خویش باشند. کافی بود در ادارهای کسی کمی پایش را از گلیم اش جلوتر بگذارد خود کارمندان بر خورد میکردند و خود جامعه این حالت را داشت. جدا شدن شما از این نوع نظارتها یقینا باعث فساد میشود که البته این به منشوری نیاز دارد که تهیه شود.
سینه به سینه و با خلاقیت انتقال اطلاعات کنیم
وی موضوع مهم دیگر را در ارتباط با فعالیتهای رسانهای برشمرد و گفت: ما باید روشهایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راههای تازهای پیدا کنیم ضمن آنکه دنبال روزنامه هستیم تا از طریق قانونی رسانه داشته باشیم اما از طریق رسانههای مجازی که یقیناً جزء حقوق ماست از طریق هیأتها از طریق خانواده و سینه به سینه باید اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی هم باید حول مسئلهای که در آن اجماع داریم با روشهای جدیدی که در حین کار به دست میآوریم انجام دهیم .دائم باید فکرهای نویی ارائه دهیم که یک جمع خلاق را داشته باشیم و روشهای نو برای جامعه مان داشته باشیم.
وی با ذکر مثال از یک تئوری که در هنر مطرح هست گفت : در نظریات فلسفی هنری بحثی است مبنی بر این که یک طیفی از هنرمندان نگارگر وقتی میخواهند نقاشی کنند اول مینشینند راجع به آن فکر میکنند،اجزاء، حجم و رنگ را در ذهن میآورند در ذهن که تکمیل شد هنرمند در جلوی بوم قرار میگیرد و شروع به نقاشی کردن میکند. یک طیف دیگر هستند که میگویند، با احساس زیبا شناسی و با تناسب رنگها کار را آغاز میکنیم اما از اول حاصل کار را تعریف نمیکنند .در نظریات سیاسی مشابه این دو را میتوانید پیدا کنید.قبل از انقلاب مارکسیستها خیلی فعال بودند. دلیل انشقاق آنها این بود که سعی میکردند یک حکومت بی طبقهای را با تمام ابعاد و ویژگیهایش ترسیم بکنند و به طرف آن حرکت کنند. برای همین طرح چینی استالینی داشتیم که متمایل به آلبانی انورخوجه و یا حکومت از نوع کاسترو و امثال اینها بود.در گروههای اسلامی هم همینطور بود آنها هم ترسیم کاملی از حکومت داشتند که در نتیجه یک نوع جدایی و انشقاق و یک دید افراطی در اینها ایجاد کرده بود.
وی تصریح کرد: اگر ده سال قبل از انقلاب به حضرت امام (ره) میگفتند حکومت شاه که سرنگون شد ابعاد حکومت شما چیست؟ ایشان مثل کمونیستها و مارکسیستها نظر مشخص نمیدادند مبنی بر اینکه ابعادش، مشخصاتش این باشد مجلسش این باشد، بعد براساس آن باید حرکت بکنیم.
معیاری که جنبش سبز بر اساس آن حرکت میکند
موسوی با اشاره به جنبش سبز خاطر نشان کرد: جنبش سبز بر اساس معیارها و الگوهای دوم حرکت میکند، معیاری که میگوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد. این کار تحقق نمیپذیرد مگر آنکه همه ملت را دور هم جمع بکنیم. این ملت و شهروندی که مالیات میدهد محترم است و هر کس که قوانین داخلی کشور را رعایت میکند محترم است.از اول هم اساس بر همین بود. روزهای اوّل پیروزی انقلاب گروههای چپ و راست حتی غیر مذهبیها خدمت امام میرسیدند و دائم با ایشان ملاقات میکردند.برای اینکه تصور بر این بود نظامی داریم که تمام اقشار را میتواند در بر گیرد. این هیچ نوع منافاتی با جمهوری اسلامی حکومت اسلامی و حکومت دینی نداشت.
نخست وزیر امام افزود: هم اکنون هم تصور و ایده ایی که جنبش سبز باید ارائه دهد این است که بتواند بیشترین نیروی ممکن را در خودش جمع کند.همان جوانی که امروز به خاطر بد کار کردن حکومت از دین بیزار شده است وقتی درست عمل کنیم راه بازگشت او را فراهم کرده ایم و این برای ما اهمیت زیادی دارد. یعنی بازگشت وسیع مردم به سمت دین موقعی است که از دین شعارهای خوب و سعه صدر ببینند، کار آمدی ببینند. در آن حالت ما کمترین روی گردانی را از دین و از اسلام و ارزشها و میراثهای فرهنگی و قدیمی مان خواهیم داشت.
وی به روشن شدن بیشتر مشخصات جنبش و این حرکت تاکید کرد و گفت: با این مشخصات و این حرکت را به مردم منتقل کنیم .باید به مردم بگوییم ما دنبال قدرت و دسترسی به قدرت نیستیم. حکومت مال همان کسانی باشد که الان هست اما این معیارهایی که مطابق اسلام و فطرت است را رعایت کنند. مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوقها بریزند، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح دارد، بگذارند رسانهها آزاد باشند. ما نمیخواهیم رسانه ایی باشد که به دین فحاشی کند.
به راحتی انگ محارب میزنند
وی با اشاره به زندانیان گمنام گفت: الان در زندان متأسفانه غیر از افرادی که شناخته شدهاند زندانیهای عجیب و غریبی میبینید که پنج سال – شش سال به دلیل اینکه در ۲۵خرداد در راهپیمایی شرکت کردهاند محکوم شدهاند. ما میگوییم این را دین نمیپذیرد، اسلام نمیپذیرد،این با هیچ مبنای دینی که ما میشناسیم سازگاری ندارد. بیایید ثابت کنید که دین اسلام چنین است. تا یکی کوچکترین تکانی میخورد زود یک مارک محارب میزنند. الان زندانیانی هستند که ناشناس هستند، پرونده بعضی شان اصلا گم میشود،برخی هستند ماهها اصلا کسی سراغشان نمیرود. آنکه مشهور است به او میرسند چون بالاخره اسمش در سایتها مطرح است. افرادی هستند که تکلیفشان واقعاً روشن نیست، ما میگوییم اسلام با این مسئله سازگاری ندارد.
موسوی افزود: میگوییم مرّ اسلام را بگویید، آیا مرّ اسلام با اینها سازگار است. ما چنین چیزهایی نداریم.این حرفها را مردم میپسندند دلیلش این است که با فطرت آنها و اعتقادات دینی آنها و با تجربه روزانه آنها سازگار است. در خصوص مسائل سیاسی اقتصادی هم همین طور است. کجای اسلام گفته شما دائم در تمام دنیا بگردید و برای خودتان دشمن ایجاد بکنید. در دنیا در سطح بین الملل تقریباً هیچ کشوری نیست که در داخل یک بلوک رسمی نداشته باشند تا درآن جمع، تصمیم گیری جمعی بکنند. درآمریکا که ابرقدرت است و نیروی نظامی، بمب اتم، رسانه و سرمایه وسیعی دارد که در تمام دنیا در گردش است به عنوان یک قدرت بزرگ در رابطه با مسئله هستهای با ما مشکل دارد ببینید با این مشکل چگونه مواجه میشود.یعنی کشوری که یقینا از لحاظ قدرت مادی، استغنایش از ما بیشتر است. او سعی میکند بین متحدینش وفاق ایجاد کند حتی رقبایش چین و روسیه را راضی کند تا درباره پرونده هستهای ایران به یک اجماع حداکثری برسد.حال، ما که به این روشها توجهی نداریم هیچ، کارمان این شده است که دشمن گیری کنیم.
وی تصریح کرد: از حقوق اساسی خودمان نباید بگذریم اما ضعف و ناتوانی و عدم تدبیرمان را هم نباید به اسلام نسبت بدهیم. این اصلاً ربطی به اسلام ندارد ما میتوانیم کشوری اسلامی و بهترین موقعیت و دوستان را در جهان داشته باشیم و از طرق سیاسی در جاهایی که لازم است از خودمان دفاع کنیم .چنانچه ملت ما در دفاع مقدس نشان دادند بر سر ارزشها حاضرند تا آخرین قطره خون بایستند. با این که به طور قطع بهترین فرصتهای توسعه کشور را با افزایش قیمت نفت از دست دادیم و درآمدهای عظیمی که در چهار پنج سال اخیر به دست آوردیم همه را به باد فنا دادیم و متأسفانه برعکس موقعیت کشور را به سمت بدتر شدن با بد استفاده کردن از درآمدها بردیم. من میگویم اینها باید شناخته شود و دوستان، آنهایی که در زمینه اقتصاد نظریه پردازند به یک شکل، آنهایی که از نظر فرهنگی صاحب نظرند به شکل دیگر، این آیتمها را به اطلاع مردم برسانند تا زمینه دگرگونی در این وضع ایجاد شود.
مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم
موسوی خاطرنشان کرد :از طرف هم باید دلسوز باشیم و مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما میروید بیراهه است. در اطلاعیه شمارۀ هفده یک موضوع اساسی را طرح کردیم که خیلی توجه نشد، گفتیم شما فکر نکنید وقتی با کسی قرارداد میبندید اصلاً جنبش سبز وجود ندارد. شما همین چهار پنج تا کار را بکنید خواهید دید این آب گل آلود کشور و این وضعیت بحرانی کشور به سمت بهبود خواهد رفت. ما راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت دیگری نیستیم دائم باید اعلام بکنیم. بگوییم که کم هزینه ترین راه برای اینکه کشور از این مشکلات نجات پیدا کند این است که شما در رویه تان تغییراتی ایجاد کنید.
هر کس گه بر خلافشان حرف بزند را صهیونیست و منافق مینامند
وی این موضوع را مطرح کرد که در سیاست خارجی وقتی یک رویه مهم در یک کشور میخواهد اتفاق بیفتد و میخواهند تصمیم بگیرند حتی درآن کشورها سعی میکنند نظر اپوزسیون را هم جلب کنند. لااقل از دشمنان تان درس بگیرید که هیات دولتش در کنار حزب رقیب مینشینند و در مورد یک موضوع بزرگ بحث میکنند . این جلسات هر سال بک بار دو بار در سال پیش میآید و در همه دنیا این وجود دارد.
مردههایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند
به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق مینامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب میشود این به نفع شما و به نفع کشور نیست، این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایتهایی که در داخل کشور داشتهاند، با این همکاریهایی که با صدام داشتند مردهای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر میکنند به منافقین نسبت میدهید، آیا شما منافقین را تضعیف میکنید؟ یا نفاق را تقویت میکنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام میکند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان میکنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.
وی با اشاره به خاطرهای از دیدار با خانواده یکی از شهدای سبز گفت : آنجا موضوع جالبی را دیدم . عکسهای قبل و بعد از انتخابات این شهید برای من خیلی تکان دهنده بود، زیرا نشان میداد که یک جوان دانشجوی آنچنانی، با آن طبع جوانی در جریان بحثهای انتخاباتی و راه پیماییها چنان تغییر کرده بود که با ته ریش و پیشانی بند یاحسین(ع) یعنی همان چهره ی بسیجیان در طول دوران دفاع مقدّس که مادران آنها را میبوسیدند و روانه ی جبهه میکردند عکس گرفته بود. خب وقتی یک جریان سالمی در کشور وجود دارد به این حضرات باید گفت: ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟
برخی اشکالات به دلیل محدودیتهاست
موسوی همچین در تبین خطوط و چارچوب جنبش سبز گفت: در عین حال من قبول دارم که کمی با عدم تعیینها روبرو هستیم با توجه به اینکه ما تشکیلات نداریم چون هر تشکیلاتی را بر میچینند، روزنامه نداریم و… میتواند خطر ساز باشد. لکن باید یک خطوط کلی انشاا… تبیین شود.الان هم در جامعه مخصوصا در فضای دانشگاه وضعیت بهتری ایجاد شده و جامعه دانشجویی به سمت عقلانیت بیشتری رفته است. طبیعی هم هست، در یک دانشگاه پنجاه دانشجو را ممنوع التحصیل کرده و ده نفر را گرفتهاند . بچهها محتاطتر شده،این به معنای بازگشت نیست به معنای بیشتر فکر کردن است و به دنبال راه حلهای تازه تر رفتن است.
خشونت هرگز؛ راه حلها فقط مسالمت آمیز باشد
موسوی اظهار امیدواری کرد تا راه حلهای اسلامی مسالمت آمیز خدای نکرده در این جریانات فراموش نشود و جوانان هرگز به راه حلهای خشن روی نیاورند. چون با این همه دستگیری و سرکوب و زدن و گرفتن به جامعه نمیتوان مطمئن بود. در آینده حرکتهای خشن و تند یقیناً به ضرر ملت ماست و به ضرر جنبش سبز است که باید مراقب باشیم این اتفاق نیفتد .
وی در پایان با یاد دوباره روزهای جبهه و جنگ گفت: ملت کم قربانی نداده است و بنده در انتها باز هم برمی گردم به صحنههای جبههها. من همیشه غبطه میخوردم به آن فضاهای نورانی، طوری نشود که از آن فضاهای روحانی نتوانیم به راحتی در جامعه صحبت کنیم. زیرا الان چنین حالتی بوجود آمده که کم کم این ارزشها هم دارد زیر سؤال میرود.
میرحسین موسوی دعا کرد تا انشاالله خداوند این بحران را در نهایت به نفع ملت و انقلاب ختم کند تا ما شرمنده ی خون شهدا نباشیم.