پس از بی نتيجه ماندن کوششهای مداوم اعضای کمپين به ويژه خديجه مقدم برای گرفتن مجوز برگزاری مراسم سالگرد کمپين در يکی فرهنگسراها، اين مراسم بعد از ظهر دوشنبه ۵ شهريور در منزل مسکونی يکی از اعضای کمپين يک ميليون امضا برگزار شد.
اين مراسم که با حضور اعضای کمپين، داوطلبان جمع آوری امضا و اعضای کميتههای مختلف و حاميان اين حرکت برگزار شد با برنامههای متنوعی چون سخنرانی ، گزارش کميتهها، موسيقی ... همراه بود، همچنين ارائه مجموعه مقالات نوشين احمدی خراسانی در کتابی با عنوان «جنبش يک ميليون امضا، روايتی از درون» و سنجاقهايی با آرم کمپين يک ميليون امضا، کار تارا نجد احمدی در اختيار علاقه مندان قرار گرفت. در اين برنامه کليپ کمپين کاری از جلوه جواهری از اعضای کمپين پخش شد وکميته پسران کمپين نيز کليپی ازفعاليت پسران در کمپين تهيه کرده بودند که به جای خودشان برای حاضران پخش شد.
سوسن طهماسبی :
بيش از ۱۰۰۰ داوطلب و حامی با کمپين فعاليت میکنند
اداره اين برنامه را سوسن طهماسبی از اعضای کميته روابط عمومی کمپين عهده دار بود. وی در شروع برنامه گزارشی کوتاه از روند فعاليت کمپين و تاثير آن در سال گذشته ارائه داد: "امروز جشن سالگرد کمپين يک ميليون امضا است. يک سال پيش درهمين روز اين کمپين پشت درهای بسته سالن رعد کار خود را آغاز کرد. چه سال پر باری بود. يک سال پيش وقتی در مورد چگونگی شروع و اجرای کمپين مشغول به بحث، تبادل نظر و گقتگو بوديم هيچ تصور نمیکرديم که در مدت يک سال کمپين ما تبديل به يک جنبش و در اين سطح وسيع مطرح شود. اکنون بيش از ۱۰۰۰ داوطلب و حامی به صورت رسمی با کمپين فعاليت میکنند و تعداد بی شماری از زنان و مردان برابری خواه در چارچوب همين طرح مشغول به جمع آوری امضاء و تبليغ برای اين حرکت مسالمت آميز هستند. کمپين به صورت رسمی در ۲۰ استان فعال است و در دور دست ترين نقاط ايران مردم با اين طرح و کنش فعالان آن آشنا هستند و اين کمپين زنان ايرانی در دورافتاده ترين نقاط دنيا مثل کشورهای نپال و بورکينو فاسو، توسط فعالان زنان دنبال میشود. يک سال گذشته وقتی کمپين کارش را آغاز کرد هيچ فکر نمیکرديم که جرقهای باشد که منجر به مطرح شدن مطالبات حقوقی زنان در ميان تودههای مردم و در بالاترين ردههای نظام شود. امروز حقوق زنان تبديل به بحثی رايج، پويا و همگانی شده و از اولويت بالايی بر خوردار است که البته اين امر به عنوان دستاورد بزرگی برای تمامی طرفداران حقوق برابر به شمار میآيد. موفقيت کمپين و گستردگی آن مديون همت کنشگران اين طرح و به خصوص جوانانی است که به دنبال فرصتی برای ابراز وجود در عرصه اجتماعی به منظور بهبود جامعه و کشور خود هستند. در يک سال گذشته شاهد ظهور رهبران جوانی در جنبش زنان بوديم که از پايگاه کمپين و سايت آن برای بازگويی تجربيات خود، ارائه تحليل در مورد وضعيت زنان و جنبش زنان و کمپين استفاده کردند و شاهد همراهی بی سابقه مردان در مطالبه حقوق برابر برای زنان بوديم—مردانی که امروز جای خالی آنان در اين جمع به شدت حس میشود. تعهد همين جوانان به حقوق بشر و زنان برای من باعث افتخار و اميد به آينده کشورم است.
يک سال پيش در آغاز اين راه هيچ فکر نمیکرديم که به اين صورت سوژه دستگاههای امنيتی کشور شويم که با حکم شلاق، زندان، تهديد، و ايجاد رعب و وحشت قصد بر منفعل کردن کوشندگان اين کمپين دارند، به خصوص کوشندگان جوانی که اتفاقا بعد از انقلاب به دنيا آمدهاند و آرمانهای عدالتخواهی را درونی کردند با تکيه بر همين آرمانها به راه خود ادامه خواهند داد.
کمپين از آغاز کار تکيه بر ساختاری غير متمرکز و سيال داشته است و همين ساختار باعث رشد و فراگير شدن اين حرکت شده است. در تهران فعاليتهای کمپين از طريق کميتهها پيش میرود و در شهرستانها ساختار کمپين بر حسب نيازو امکانات بومی و محلی هر شهر توسط اعضای کمپين در آن شهرتعريف میشود. " طهماسبی در اعلام برنامه ادامه داد: امروز علاوه بر ارائه چند سخنرانی توسط اعضای کمپين از کميتههای فعال در تهران دعوت شده است تا گزارشی از پيشرفت کار خود در سالی که گذشت ارائه دهند.
زهره ارزنی : ارائه لايحه حمايت خانواده واکنشی است به خواستههای حق طلبانه زنان
قوه قضائيه و مجلس تصميم گرفتند قوانين مختلف را جمع کنند و تحت عنوان يک قانون گرد آورند که از آن به عنوان تجميع قوانين ياد میشود و جالب آنکه سال اول هم قرعه به نام ما زنان افتاد و لايه حمايت خانواده را جمع کردند. البته من لايحه پيشنهادی دولت را مطالعه کردم و متاسف شدم. در لايحه دولت عملا نه تنها چيزی اضافه نشده که عقبگرد هم وجود داشته است. جنبش حقوقی زنان در اين صدساله، مدام فرياد میزند که قوانين صدسال گذشته حتی در دوران خودشان هم که توسط مردان قانون وضع شدند نسبت به زنان تبعيض آميز بودند، کمپين يک ميليون امضا در اين يکساله با نقد به قوانين کنونی پيامدهای تبيعضهای حقوقی میگويد ، طيفهای گوناگون اجتماعی از علمای دينی گرفته تا حقوق دانان ، فعالان احتماعی و سياسی ...بر ضرورت تغيير قانون تاکيد و اصرار دارند، آن وقت میبينيم دولتی که انگار بيگانه با جامعه زنانش هست لايحهای پيشنهاد میدهد که حتی نسبت به تعييرات مثبتی که در قانون شده بود عقبگرد کرده است.
آنها کار زيادی انجام ندادهاند ، در تجميع قوانين موجود، کم لطفی هم کرده اند، قانونی را که در ۱۳۱۰ تصويب شده بود میخواهند مجددا تصويب کنند. انگار مواقعيت ما زنان با آن موقع فرق چندانی نکرده است. دراين لايجه مجددا بر ازدواج مجدد و موقت اصرار شده است. در باب طلاق هم در بر همان پاشنه میچرخد، زنان بايد باز هم کفش آهنی بپوشند و همان شرايط سابق را برای طلاق به اثبات رسانند. در ازدواج مجدد هم دادگاه را صاحب صلاحيت دانستهاند. يعنی اگر دادگاه تشخيص داد که مرد توانايی مالی دارد ديگر اجازه زن نيازی نيست. زن انسان نيست، احساس ندارد، تنها موجودی است که بايد شوهر داری کند. نمیدانم زنان دولتی مدافع اين لايحه چه گونه اين تبعيضات را تاييد کرده اند! در مورد سن ازدواج هيچ تغييری حاصل نشده است. اکنون طبق آمارها سن متوسط ازدواج دختزان ما ۲۷ سال است، آنوفت در اين لايحه همان ۱۳ سال تاييد شده است. مگر نه اين که قوانين پويا ظرفيت تغيير را در طول زمان و مکان دارند، اگر چنين نيست ديگر چرا لايحه جديد مینويسند؟ در مورد ديگر برای مهريههای سنگين ماليات تعيين شده است، اما تکليف ما را در ما به التفاوت ارث يا در دارايی مشترک مشخص نمیکنند. در دارايی که طبق روال به نام شوهر ثبت میشود، من "زن" چه بايد بکنم اگر شوهرم فوت شود؟ میگويند مهريه سنگين بايد ماليات داشته باشد، آن ماليات را هم زن بايد بدهد نه مرد. خب ما هم مخالف گذاشتن مهريههای سنگين هستيم اما راهی را برای تامين مالی زن پيشنهاد نمیدهند. من به زنان پيشنهاد میکنم که تک به تک به کميسيون زنان نامه بنويسند و بگويند سهم ما زنان در اين لايحه چيست؟ بگويند من مادر هم حق دارم در قانونی که برايم نوشته میشود سهيم باشم. بياييد دست در دست هم دهيم و نگذاريم اين لايحه تصويب شود چون اين لايحه در جهت افزايش تبعيضات قانونی موجود است نه در جهت کاهش آن. ارائه اين لايحه واکنشی است در برابر خواستههای حق طلبانه زنان که طی يک سال اخير عموميت يافته است. متاسفانه مردم مانه تنها جلوتر از قانون هستند که جلوتر از قانون گذاران و مجريان آن هستند. اگر دولت خواسته است که از روش دولت مدرن ۱۳۵۳ در ارائه لايحه حمايت خانواده در جامعه نسبتا سنتی – گرچه در جهت عکس آن - الگو برداری کند، دچار يک اشتباه تاريخی شده است، جامعه مدرن کنونی لوايح دولت سنتی کنونی را بر نمیتابد.
ناهيد کشاورز: ما برحقانيت خواستههايمان پيگيرتر شده ايم
ناهيد کشاورز که روز ۱۳ فروردين هنگام جمع آوری امضا در پارک لاله بازداشت شده بود درباره " روند کمپين در يکسال گذشته و فشارهای وارده بر فعالان کمپين " گفت:« در تعاريف مختلفی که از جنبش اجتماعی میشود بر وجود مخالفت و موانع بر سر راه جنبش به عنوان يکی از شاخصهای مهم وجود جنبشهای اجتماعی تاکيد میشود. به نظر میرسد کمپين يک ميليون امضا به عنوان پيگيرترين حرکت جنبش زنان در دوره اخير وجود مخالفتها و موانع را در گسترده ترين شکل در مقابل خود ديده است.و کنشگران کمپين انرژی بسياری را در برطرف کردن اين موانع و مخالفتها در يک سال اخير صرف کردهاند که شايد اگر اين انرژیها میتوانست به جای عبور از بحرانها ، صرف آگاه سازی و ارتباط با شهروندان زن و مرد برای عمومی کردن بحث برابری زن و مرد میشد، کمپين به هدف خود که جمع آوری يک ميليون امضاء برای ارائه به مجلس است، بسيار نزديک تر شده بود.»کشاورز به برخی از اين دشواریها از جمله ندادن مجوز برای نشستهای کمپين، بازخواست فعالان و حاميان کمپين برای در اختيار نهادن منزل خود برای نشستها، دستگيریهای کنشگران کمپين در ماههای گذشته و دادن حکم زندان برای برخی از آنان ، اخراج و يا تهديد به اخراج برخی از فعالان، انتساب شايعات بی اساس به کنشگران از طرف برخی روزنامههای محافظه کار، فيلترينگ مداوم سايت کمپين و نبود هيچ تريبون داخلی برای کمپين ... اشاره کرد. « انرژی زيادی از ما گرفته میشود تا بر رعب و وحشتی که ايجاد کرده اند، غلبه کنيم . اما اينها همه يک روی سکه است. روی ديگر سکه عمومی شدن بحث برابری زن و مرد در سطح ملی است. در هيچ دورهای از تاريخ معاصر ما گفتمان برابری زن و مرد اين گونه عمومی نشده است.»
ای فلک بی من مگردان،ای زمين بی من مرويان،ای زمان بی من مرو ...
در ادامه برنامه مهسا وحدت با ابراز خوشحالی از اينکه در سالگرد کمپين حضور دارد قطعهای اجرا کرد . البته قرار بود او به همراهی همسرش موسيقی اجرا کنند اما چون مجوز برگزاری جايی را به کمپين ندادند، و به ناچار برنامه در خانه و زنانه برگزار شد،همسر او نتوانست در جمع حاضر شود .برنامه مهسا وحدت با اقبال زياد حاضران مواجه شد و خواهان اجرای قطعات ديگری شدند که او هم با خشنودی پاسخ گفت.
منصوره شجاعی : کمپين اين ظرفيت را دارد که نقطه تلاقی دغدغههای زنان باشد
منصوره شجاعی نيز درادامه درباره "کمپين نقطه تلاقی دغدغههای زنان" است که رويکر ما رويکرد هنری است. او ضمن يادآوری ۵ شهريور سال گذشته و ياد کردن از عمران صلاحی که در آن روز حضور داشت و اکنون کنار ما نيست گفت دو رويکرد هنری در کمپين وجود داشته است. يکی جذب هنرمندن حرفهای و اهل قلم برای گسترش کمپين و يک ايجاد کميته هنری داوطلبان در کمپين. سخن من امروز در مورد بحث اول است. در حال حاضر گروه زيادی از زنان و مردان نقاش همزمان با سالگرد کمپين نمايشگاهی با تم همه "مادران من" برگزار کردهاند که جا دارد از خانم رزيتا شرف جهان که هماهنگ کننده اين نمايشگاه بودند تشکر کنم که اين رويکرد هنری کمپين را تقويت کردهاند. جا دارد که از مهسا وحدت، شهلا لاهيجی، فريبا وفی، فرزانه طاهری، پروين بهمنی ...تشکرکنم که ما را همراهی کردند. توی اين يک سال گذشته ما سراغ بسياری از اهل ادب ، قلم و هنر رفتيم ولی گاه حتی به خاطر يک حضور فيزيکی هم به ما میگفتند ما کار خودمان را میکنيم و شما هم کار خودتان را بکنيد. واقعا اين جزيرههای سرگردان دغدغههای زنان چگونه بايد باشند که ايجاد تغيير کنند و نقطه تلاقی داشته باشد؟ توجيهاتی مثل فشار و سانسور که موجب شده برخی از هنرمندان و اهل ادب به ما نپيوندند مرا ياد جامعه شوروی میاندازد. هريک از نويسندگان و هنرمندان اين جامعه نقش به سزادر خلاقيتهای ادب وهنری آن سرزمين داشتهاند و به نوبه خود تاثير گذار بودند اما در واقع نقطه تلاقی که موجب تغيير در شرايط دشوار آن جامعه شود ايجا د نشد هنر و ادبيات تاثير گذار و آرمان گرا میتواند موجب تغيير و فرهنگ سازی شود. شکوه دوران زمين نو آباد شولوخوف را افشاگریهای بولگاکف در مرشد و مارگريتا زير سوال برده است آری به نظرمن اگر قمر قمر شد نه فقط بابت صدايش که بابت پيوندش با اجتماع بود. اگر مهسا وحدت، پروين بهمنی در کنار ما هستند تنها به خاطر صدايشان نيست، هويت و اعتقادشان به نقش شان در پيشبرد يک جنبش اجتماعی است که قطعا ماندگارشان میکند. سيمين بهبهانی، شهلا لاهيجی ، فرزانه طاهری، فريبا وفی ...به خاطر همين تعهدشان هست که در کنار ما هستند. » شجاعی در ادامه از شهلا لاهيجی، فرزانه طاهری، مهسا وحدت به خاطر حمايتهای بی دريغشان قدردانی کرد و از آنها دعوت کرد تا در جمع حاضر سخنی بگويند.
شهلا لاهيجی : دوستان پيروزی از آن ما است
شهلا لاهيجی گفت : «هرکس بايد به اراده خودش و خواست خودش به کمپين ما بپيودند. بگذاريد نه جزيرههای پراکنده، شايد بهتر است بگوييم اميدوار باشيم که مجمع الجزاير پراکنده ساخته شود .» وی در ادامه با اشاره به انقلاب سفيد ۴۲ گفت در آن زمان با اعتراض خودم را کنار کشيدم فکرکردم انقلاب چيزی نيست که توی سينی به ما اهدا کنند. اوايل انقلاب که آن بلاها سرمان آمد با خودم گفتم شايد هم زيادی ايده اليست بودم . اما امروز که کمپين را میبينم میگويم اين همان است که میخواستيم . همانی است که بايد باشد. همانی است که بايد برايش بها بپردازيم وداريم میپردازيم. دوستان پيروزی از آن ما است. چون دنيا در مورد ما صحبت میکند، راجع به کمپين حرف میزند.مطمئنم واکنشهای منفی ازبين خواهد رفت و مطمئنم که نسل جوان ما روزگار بسی بسی بهتر از ما خواهد داشت.»
فرزانه طاهری :چشم اميدها به کمپين است
فرزانه طاهری گفت :« من اخيرا که سفر بودم همه زنان ومردانی که چشم شان را روی واقعيت بيرونی نبستهاند به شدت چشم اميد به اين کمپين داشتند. من مطمئنم آنچه که با تلاش به دست میآيد خيلی سخت تر از بين میرود و تاثير عميق تريی هم خواهد داشت.»
نفيسه آزاد: ۱۹ درصد مردم تهران کمپين را میشناسند
در ادامه نفيسه آزاد از اعضای گروه پژوهش کميته رسانه به شرح پيمايشی درباره آشنايی مردم با کمپين پرداخت و نتايج آن را ارائه داد. نتايج اين پيمايش که به مدت ۷ روز به ياری اعضای برخی کميتهها ( مادران، شهرستان، داوطلبان و شهرستانها و آموزش ) در ميان حدود هزار نفر از مردم در ۱۰ محله تهران انجام شده نشان میدهد که ۸/۱۸ درصد مردم تهران کمپين را میشناسند. او گفت در مورد برآورد مالی که هميشه در مورد پژوهشها مسئله هست برای ما مشکلی نبود. تنها هزينهای که پرداخت کرديم هزنيه کپی پرسشنامهها و نقشهها ی محلهها بود. يعنی با مبلغ ۴۰ هزارتومان يک پژوهش با نمونه هزار نفری انجام شد که به نظرم در پژوهشهای اجتمامی يک پديده استنايی است. وی درباره برخی نتايج جالب با اشاره به درصد آشنايی با کمپين گفت در محله نواب بيشترين آشنايی مردم از طريق برخورد با داوطلبان بود و نشان از موفق بودن کار دواطلبان است. بروشورهای اين پيمايش با عنوان «شهروندان تهرانی کمپين را میشناسند ؟» در ميان حاضران پخش شد. گزارش کامل آن در سايت منتشرخواهد شد.
طی يک سال کميتههای کمپين چه کرده اند؟
سوسن طهماسبی ازکميتهها دعوت کرد تا گزارش خود را بيان کنند.ارائه گزارش در دو پنل برگزار شد. در پنل اول نمايندههای گروههای آموزش، کارگاهها، شهرستانها و داوطلبان و در پنل دوم، در پنل دوم نمايندگان کميتههای مادران ، مالی ، رسانه ، مستند سازی حضور داشتند.
رضوان مقدم : با همه فشارها کار ما ادامه دارد
رضوان مقدم از کميته آموزش گفت « طی يک سال اخير آموزش در سه بخش اداره شده است: معرفی کليات طرح کمپين يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آميز، آموزش حقوقی( شامل توضيح مفاد مطرح شده در دفترچههای حقوقی و همچنين پاسخ به پرسشهای شرکت کنندگان)، و سرانجام آموزش چهره به چهره برای آشنايی با نحوه برخورد با مردم هنگام جمع آوری امضا. از ابتدای آغاز به کار کمپين تا کنون تقربيا هر هفته يک کارگاه در تهران برگزار شده است. برگزاری کارگاههای آموزشی در شهرستانها غالبا پس از آشنايی با کمپين و يک دوره جمع آوری امضا صورت میگيرد. تاکنون کارگاه آموزشی برای گرگان، تبريز، سنندج، مشهد، قم، کرمانشاه، رشت، زنجان، کرج، همدان، زاهدان و يزد برگزار شده است. اما برگزاری کارگاهها در برخی از شهرستانها بخشا به دليل کمبود نيروی آموزشگر و همچنين مانع تراشی دستگاههای امنيتی از طريق تهديد و ارعاب اعضای کمپين در شهرستانها معطل مانده است. در يکسال گذشته بيش از ۴۰۰ نفر در کارگاههای تهران آموزش ديدهاند. حداقل افراد شرکت کننده در هر کارگاه ۱۰ نفر بوده و تعداد شرکت کنندگان در برخی کارگاهها به ۴۰ نفر هم رسيده است.علاوه براين در کارگاههای غير رسمی که به در خواست اعضای کمپين برگزار شده است گاه شاهد حضور ۶۰ نفر نيز بوده ايم. فشارها ادامه دارد اما کار ما نيز از حرکت نمیماند.
محبوبه کرمی: طی يک سال گذشته ۴۰۰ نفر در کارگاهها شرکت کرده اند
محبوبه کرمی از کميته کارگاهها گفت بااشاره به روند کار در کميته کارگاهها گفت :« در کارگاهها، آموزش لازم به داوطلبان داده میشود، وهمچنين افراد برای ادامه همکاری به کميتههای مختلف معرفی میشوند طی يک سال گذشته ۴۰۰ نفر در کارگاهها شرکت کردهاند. اين افراد يا ازطريق سايت يا از طريق رسانههای خارجی ويا از طريق دوستان شان با کمپين آشنا شدهاند وعدهای نيز در زمانی که بيانيه را امضا میکنند اعلام میکنند که تمايل به همکاری با کمپين دارند.آنها در کارگاهها، آموزش حقوقی و دورههای مهارتهای تخصصی را برای فعاليت در کمپين فرا میگيرند. در حال حاضر ۱۵۰ نفر از افراد هستند که هنوز کارگاههای آموزشی را نگذراندهاند تا به امروز نزديک به ۳۰۰ نفر از طريق کارگاههای آموزشی جذب کميته داوطلبان شدهاند و يا در قسمتهای ديگر با کمپين همکاری میکنند. هماهنگی با داوطلبان برای شرکت در کارگاه آموزشی کميتههای ديگر از سخت ترين فعاليتهای اين کميته است هماهنگی برای شرکت در کارگاه حقوق شهروندی، کارگاههای نوشتن ( ۴ ) و روزنامه نگاری (۳ ) از فعاليتهای اين کميته بوده است.
زينب پيغمبرزاده : رويکرد کمپين تمرکز زدايی از تهران بوده است
زينب پيغمبرزاده نيز گزارش شهرستانها را ارائه داد وی توضيح داد :«برخی از شهرها از ابتدا در روند شکل گيری کمپين حضور داشته اند، هم اکنون در ۱۲ شهر افراد به صورت فردی با کمپين همراهی میکنند و در ۱۵ شهر به صورت گروهی و اکثراً در مراکز استانها فعاليت میکنند. شرايط کنشگری در شهرهای مختلف متفاوت است.برخی از شهرستانها توانستهاند شيوههای جديدی را برای فعاليت ابداع کنند، برخی مانند کرمانشاه اولويت را به کار آموزشی دادهاند تا بتوانند فضا را برای جمع آوری امضاء مهيا کنند و برخی ديگر بر جمع آوری امضاء تاکيد داشتهاند. اما فضاهای امنيتی در شهرستانها به گونهای متفاوت از تهران بوده است.به طوری که اين فشارهای امنيتی برخی شهرها را نيمه فعال و برخی را غير فعال کرده است. اين فشارها شامل تهديد فعالان، لغو مجوز گروهها، تهديد به از دست دادن شغل ، احضار فعالان دانشجو به کميتههای انضباطی و ... بوده است. با اين حال فعالين شهرهايی مثل رشت که از ابتدا با فشارهای امنيتی مواجه بوده اند، در مقابل اين فشارها مقاومت کرده و به فعاليت خود ادامه دادهاند ، در شهرهايی مثل تبريز و کرمانشاه حتی سايت کمپين راه اندازی شده است. امروز و فردا هم شهر رشت مراسم سالگرد دارد. هم اکنون شبکه ارتباطی وسيعی ايجاد شده و در حال تقويت است. رويکرد کمپين تاکنون بر تمرکز زدايی از تهران بوده است، با نگاهی به فعاليت داوطلبان کمپين در شهرهای مختلف میتوان به اين نتيجه رسيد که داوطلبان عليرغم دشواریهايی که با آن مواجه بوده اند؛ توانستهاند شيو ههای بديعی را برای فعاليت بيافرينند و اين موضوع نشان میدهد که نسبت به فعاليتهای گذشته در جنبش زنان با پيشرفتهايی در زمينه تمرکز زدايی از مرکز نشينان مواجه هستيم.»
پرستو الهياری: از ۵۴ فکر تا ۵۴۰ نيرو : کمپين را پيش میبريم و کمپين ما را جلو میبرد
خبر از قبل تو اينترنت پخش شدهبود. سايتها، وبلاگها، ايميلهای دوستان. گرچه در نهايت درهای موسسه رعد بسته ماند، اما خوب رعد و برق پشت درها اتفاق افتاد. دفترچهها برای بار اول پخش میشد، امضاهايی که دانه دانه روی اولين برگههای بيانيه پر میشد مثل قطره قطرههای بعد از رعد و برق ترد و تازه و تنک ولی نه از آسمان که اين بار از دل و جان آدمها، از زمين درست جايی که ايستاده بوديم نازل میشد.
و ماهايی که مست بوی باران تازه و خاکهای باران خوردهای بوديم که چندين و چند سال فقط حلق و گلو و چشممان را پر کرده بود، هر کدام از هر طريقی که میشد، میخواستيم همراه بشويم. اگر دوست يکی از آن ۵۴ نفر بوديم با اصرار و سماجت، اگر سايت را روزی ۵ بار چک میکرديم و دوباره و دوباره مطالبش را میخوانديم، با فرستادن ايميل پشت ايميل... تا بالاخره کمتر از دو هفته بعد، ۱۶ شهريور اولين کارگاه آموزشی کمپين يک ميليون امضا، تو يک خانه تشکيل شد و ماها شديم داوطلب. قطرههای داوطلبی که حاضر شدند، نفوذ کنند برای پراکندن اين طراوت حتی تا مرز جذب شدگی کامل. ديگر هر کی برگه به دست هر جا میرفت از حقوق میگفت و نمونههای قربانی نداشتن حقوق. از خانههايمان بيرون میآمديم که اولين مهر و نيز اولين تبعيض را آنجا تجربه کردهبوديم و به خانههای همسايهها، همشهريها، هموطنها میرفتيم و امضا و امضا و امضا. کوچههايی که تويش بزرگ شدهبوديم، و نيز تويش کوچک شمرده شده بوديم. کوچه به کوچه چه فرق میکرد شمال يا جنوب؟ چه فرق میکرد تهران يا شهر ديگر؟ چه فرق میکرد با چه کسی حرف میزديم مادر يا پدرمان؟ خواهر يا برادرمان؟ دختر يا پسرمان؟ به هر حال زبانمان مشترک بود، داغها، دردها، نيازها مشترک بود.
اما جالب بود نه تنها قطرهها جذب محيط نمیشدند، بلکه روز به روز بيشتر میشدند. کارگاه پشت کارگاه، پنجشنبه هر هفته. بزرگ و بزرگتر میشديم. قطرههايی که جوی میشديم، جوييهايی که رود میشديم. و حالا آنقدر هستيم که شايد هر لحظه يکی از ما را جايی بشود ديد. آن رود آنقدر بزرگ شده است که ديگر تبخير شدن قطرهای از آن نه تنها معنی ندارد که ممکن نيست. با هر سن و هر جنسی. با هر سواد و هر مدرکی. با هر شغل و هر ايدهای. با هر مرام و هر مسلکی. اما همه ايرانی و همه خواهان ساختن قانونی سزاوارمان. رود میرود و مسيرش را پيدا میکند. میرود و مسيرش را هموار میکند، حالا سنگلاخ يا چاله يا شيب و دره همه میشوند مسير رود.
يکی از پدر و مادرش امضا میگيرد، يکی از يک شهر امضا میگيرد. يکی از يک قهرمان ورزشی، يکی از يک هنرمند مردمی. يکی از فقيه شرع، يکی از عالم دهر. يکی خوب حرف میزند، يکی خوب حرفهای مخالف را میشنود، يکی خوب مینويسد، يکی خوب نوشتن را میآموزد. يکی وکيل میشود، يکی کفيل میشود. يکی ياد میدهد چطور امضا جمع کنيم، يکی امضاها را میشمرد و اميد میدهد. يکی مادری میکند، يکی پا به پا میآيد و همراهی مالی میکند. همه داوطلبانی که کمپين را پيش میبريم و کمپين ما را جلو میبرد، نزديک به چهار صد نفر داوطلب زن فقط در تهران که از ۳۲ تا کارگاه آموزشی تشکيل شده، گردهم آمدهايم. و اين تازه منهای کسانی است که خارج از اين آمار همراهی میکنند.
يک سو، همدل و همراه کردن ما، تواناييها و استعدادهای شناخته و ناشناختهمان برای رساندن کمپين به يک ميليون و برای رساندن اين يک ميليون نفر به اوج نماد برابری خواهی شدن در کل ايران و برای رساندن ايران به بالاترين ارزشهای انسانی، کاری که با يک نفر آغاز شد و حالا هر روز با چندين و چند برابر شدن نفرها بزرگ و گسترده پيش میرود. گستردگی که لازم شد يکی کارگاه بگذارد، يکی تهران را پيوند بزند به کل و يکی آشنايی بسازد برای پيدا شدن بهترينها برای افزايش سرعت و دقت کارها.
داوطلبانی که با ۵۴ فکر و خلاقيت کار را شروع کردند به بيش از ۵۴۰ نيرو و ذهن رسيدند و حالا آنقدر خلق میکنند و گسترش میدهند، شيوه ابداع میکنند و همراه میکنند تا بيش از ۵۴ ميليون را يک صدا کنند.
بيتا طاهباز : درهای بسته رو به روی ماست
بيتا طاهباز از کميته روابط عمومی با اشاره به مسائل محدوديتهايی که همواره بر سر راه کمپين بوده گفت :« ما در گرفتن جا برای برگزاری نشستها و سمينارها به هرجا مراجعه میکنيم هميشه به در بسته میخوريم ولی در سال آينده بطور جدی پيگيری میکنيم. » او گفت : کميته روابط عمومی کمپين با دو رويکرد تدوين استراتژی برای برنامههای آينده و نيز تعيين و شفاف سازی اهداف کمپين در گروههای مختلف دور جديد فعاليت خود را آغاز کرده است . اين کميته ترويج اهداف کمپين و حساسيت زدايی از فعاليت اين کمپين را در دستور کار جديد خود قرار داده است. اين کار از طريق شناسايی گروههايی که هر يک به نوعی در امر قانونگذاری و اجرای سياستهای راهبردی حوزه زنان دخيل هستند و همچنين فعالان حوزههای اجتماعی و زنان صورت میگيرد. ازجمله اساتيد دانشگاهها قانونگذاران فعالان سازمانهای غير دولتی روزنامه نگاران فعالان سياسی وحقوق بشر نويسندگان هنرمندان و فقها و...
اين کميته در سال قبل در راستای دستيابی به اهداف خود چند نشست را با افراد صاحب نظر برگزار کرد او جمله دو تشست زنان اصلاح طلب. رايزنی با برخی از نمايندگان مجلس چهرههای مذهبی و برقراری ارتباط با سازمانهای غير دولتی از ديگر فعاليتهای اين کميته بوده است. برقراری ارتباط با شبکه ارتباطی انجمنهای غير دولتی زنان و جلب حمايت هم انديشی زنان از کمپين شرکت در جلسات زنان کار آفرين به منظور جلب حمايت آنان شرکت در جلسات سازمانهای بين المللی و برگزاری يک نشست اختصاصی با کارگروه جنسيت سازمان ملل که شامل نمايندگانی از تمامی ارگانهای سازمان ملل است از ديگر فعاليتهای کميته بوده است .برگزاری نشست اختصاصی با فعالان زنان کشورهای مراکش بلژيک و ترکيه و ايجاد فضايی برای تبادل تجربيات آنان با اعضای کمپين و ارائه سخنرانی در همين نشست در ايران و بلژيک، شرکت در همايشهای خيابانی ايدز و ساير برنامههای مربوط به آن به منظور معرفی کمپين و جذب فعالان اين حوزه بوده است.
ترجمه مطالب برای سايت انگليسی از کميته روابط عمومی شروع شد و اکنون نيز به صورت مستقل فعاليت خود را ادامه میدهد. اين سايت تا کنون موفق به انتشار بيش از ۱۳۵ مقاله عمدتاٌ به زبان انگليسی و .. شده است و جايگاهی برای انعکاس نظرات افراد فعال در کمپين برای آشنايی گروههای فعال زنان در کشورها ی اسلامی و ساير کشورها بوده است. نزديک به ۱۵ مترجم به صورت داوطلب با اين سايت همکاری میکنند. هماهنگی برای برگزاری نشست و سمينار از ديگر فعاليتهايی است که کميته روابط با در سال آينده با جديت بيشتر قصد دارد به انجام برساند.
خديجه مقدم: قدرت مادری يک قدرت تاريخی است که هيچ قدرتی نمیتواند از ما بگيرد
خديجه مقدم با تبريک به همه زنان حاضر گفت:« به برکت کمپين ما توانسته ايم دور هم جمع شويم و اين همبستگی را داشته باشيم.» او سپس به دلايل شکل گيری کميته مادران برای حمايت از فرزندان کمپين پس از بازداشت پرداخت و گفت:« در زمانهای که همه به فکر خودشان هستند بايد تبريک گفت که بچههای ما منافع خودشان را در منافع جمع میبينند. ما افتخار میکنيم به مادرانی که در دامان آنها پروده شديم و به فرزندانی که توانسته ايم روحيه عدالت خواهی را در رگ آنها جاری کنيم.» اوگفت «قدرت مادری يک قدرت تاريخی است که هيچ قدرتی نمیتواند از ما بگيرد، حتی باعث شده ما فرا کمپينی هم عمل کنيم. ما وقتی میبينيم منصور اسانلو فرزند فاطمه گلگزی از اولين اعضای کمپين و امضا کنندگان بيانيه که الان در جمع حضور دارند دستگيرمی شود نمیتوانيم به ديدارش نرويم. ما شيرزنانی مثل خانم گلگزی داريم که فرزدانی چون منصور اسانلو را تربيت کردهاند. مادر امير يعقوبعلی را داريم که الان اينجا هستند و باعث افتخار ماهستند. وقتی به کلانتری نيلوفر رفتم به عنوان مادر اجتماعی او گفتم ديديد چه بچهای تربيت کردم گفت بله اما بگذاريد درسش را بخواند گفتم اگر درس نمیخواند نمیتوانست در ۲۰ سالگی سال سوم دانشگاه علامه باشد بچههای ما هم درس شان را میخوانند و هم به اجتماع شان تعهد دارند. يا خانمی مثل خانم فاميلی در اينجا هستند که برای آزادی زينب وثيقه تهيه کردند.» مقدم در ادامه با اشاره به برنامههای اين کميته ضمن اشاره به همکاری با کميته رسانه برای پژوهش از مردم ، همکاری با کميتههای ديگر در جمع آوری امضا، به برگزاری کارگاههای آموزش کامپيوتر ونوشتن برای مادران اشاره کرد ودر آخر از مادران حاضر دعوت کرد که به اين کميته بپيوندند.
طلعت تقی نيا: پيشبرد چنين پروژه بزرگی بدون حمايتهای مالی کلان هم شدنی است
طلعت تقی نيا از کميته مالی به شرح وضعيت مالی کمپين پرداخت و گفت غير جذاب ترين بخش همين مالی است اما به پيشبرد کمپين کمک میکند. از ۱۵۰۰ تومان به بالا کمک مالی داشته ايم. پروژه کمپين علاوه بر اين که تمام نيروی انسانی ، اجتماعی و فکری اعضا در اختياردارد تمام نيروهای مادی شان را از خانه ، ماشين ، فکر و ايده ....را هم به کار گرفته است. البته اين برای خيلیها که ازبيرون نگاه میکنند باور کردنی نيست. میپرسند چطور میشود که پروژهای با اين عظيمی که کپی هر جزوه اش دانهای ۵۰ تومان قبلا بود و حالا با بالا رفتن قيمت کاغذ ۱۲۰ تومان شده است با همين کمکها تامين شود. آن هم در پروژهای که اکثر نيروهای آن جوان و دانشجو هستند. به هرحال اين کار در کمپين امکان پذير شده و معجزه عشق و آرمان عدالت خواهانه متحقق شده است. در واقع بايد به ناباوران گفت که پيشبرد چنين پروژه بزرگی بدون حمايتهای مالی کلان هم شدنی است ما افتخار میکنيم که بگوييم کمپين به هيچ عنوان کمک مالی از سازمانهای خارجی و دولتی را نه پذيرفته و نه میپذيرد.
او در ادامه گفت: تا الان اعضای کميته آموزش هزينه مسافرتها را خودشان پرداختهاند تا کمپين هزينهای را متقبل نشود، علاوه بر اين آنها برای اينکه بتوانند هزينههای سفر را کم کنند شبانه سفر میکنند تا مجبور نشوند هتل بگيرند يا مزاحم ديگران شوند. روشهايی که اعضای کمپين برای کم کردن هزينهها به کار میبرند حاصل عشق است و قطعا برای اذهان توطئه نگر ما غيرمتعارف است و باور ناپذير.
طلعت تقی نيا در مورد انتشار گزارش مالی گفت: ما از شروع به کارمان گزارشهای مالی مان را در سايت منتشر کرده ايم وگزارش مالی يک ساله را هم منتشر میکنيم. به طور کلی در اين يک سال کل مبلغ دريافتی از کمکهای مالی سال ۶ ميليون و۳۳۵ هزار و ۴۶۰ ريال بوده و جمع کل هزينهها ۴ ميليون ۶۰۰ ريال (بدون احتساب هزينه سفر و شخصی اعض)ا بوده است. بنابراين نمیتوانيم کل هزينههای صرف شده را واقعا برآورد کنيم چون تک تک اعضا حتا بدون اعلام از جيب خودشان به دفعات برای پيشبرد کارهای کمپين هزينه کرده و میکنند.
سيما حسين زاده: رسانه کوشيده غيرايدئولوژيک عمل کند
سيما حسين زاده از کميته رسانه با ارائه گزارشی آماری از رسانه به انتشار ۱۲۰ مطلب در کوچه به کوچه، ۴۰ گزارش ، ۲۵ مصاحبه ، ۲۰ ترجمه ، ۶۰ مقاله در بخش تريبون، نزديک به ۳۰۰ مطلب و خبر در بخش سايت نوشتهها و خبرها اشاره کرد و گفت رسانه به دليل آن که تنها تريبون رسمی کمپين هست و نمای بيرونی دارد همواره در معرض داوری و انتقاد قرار دارد به همين وظيفه سنگينی به عهده دارد. او گفت تلاش ما اين بوده که سايت را با توجه به تنوع فکری گوناگون در کمپين، به تريبونی برای ارائه ديدگاههای گوناگون بدل کرده و وغيرايدئولوژيک عمل کنيم. وی در همين روند به برگزاری ميزگردهای جمعی با اعضا، حاميان و منتقدان به عنوان برنامههای آتی رسانه اشاره کرد. همچنين از تشکيل گروههای ديگری چون گروه پژوهش برای کاهش کاستیهای موجود در حوزه نظری و پژوهشی در رسانه، افزودن بخشهايی چون گفتگو با اعضا در سايت برای آشنايی بيشتر با فعاليت اعضا و کميتهها و تشکيل گروه هنری برای ارتباط گسترده تربا جامعه هنری وجذب هنرمندان به کمپين وزمينه سازی برای تشکيل کميته مستقل هنری در روند کمپين اشاره کرد. وی همچنين درباره تلاش رسانه برای رشد و توانمندی نوشتاری اعضا و همکاری آنان با رسانه کمپين از برگزاری ۴ کارگاه نوشتن در گروه کوچه به کوچه و ۳ کارگاه مصاحبه و گزارش برای داوطلبان اين دو بخش خبر داد.
موناقاسميان: معرفی فعال ترينها در جمع آوری امضا
مونا قاسميان از کميته مستند سازی با اشاره به کار اين کميته گفت : « تمامی امضاهايی که شما جمع میکنيد در آخر به کميته مستند سازی تحويل داده میشود. ما ضمن شمارش اين امضاها اطلاعات آن را تفکيک کرده و تحليلی از آنها براساس سن، جنس، محل سکونت ...تهيه میکنيم و از همه برگههای امضاءها فيلم و اسکن و نيز يک فتوکپی از تمامی برگهها تهيه میکنيم. بدين ترتيب تاکنون ما از تمامی برگههای جمع آوری شده ۳ نسخه ديجيتالی و يک سری برگههای فتوکپی علاوه بر نسخههای اصل داريم که همه اين ۵ نسخه در ۵ محل مختلف نگهداری میشود. يکی از مشکلات ما در شمارش امضا اين است که نام جمع آوری کننده امضا در برخی مواقع خالی بود که مجبور شديم در تحليل امضا آنها را در بين امضاهای ناشناس دسته بندی کنيم. با توجه به اينکه که بخشی از صحت امضاهای جمع آوری شده با نام جمع آوری کننده امضا رسميت پيدا میکند از اين رو از همه داوطلبان جمع آوری امضاء خواهش میکنم حتما نام و نام خانوادگی خود را در بخش نام جمع آوری کننده ذکر کنند.» وی سپس ادامه داد: «در گروه هماهنگی تصميم گرفته شد تا امضاها به يک ميليون نرسد ما تعداد را اعلام نکنيم . اما میخواهيم از فعال ترينها در جمع آوری امضا نام ببريم.» وی سپس افرادی که بيش از هزار ، پانصد و سيصد امضا جمع کرده بودند را معرفی کرد که با استقبال حاضران رو به رو شد.
کميته پسران : مطالعه نقش مردان در جنبش زنان
در اين مراسم فيلمی از صحبتهای امير يعقوبعلی که در کميته پسران کمپين فعاليت میکند، در مورد بازداشت اش در هنگام جمع آوری امضاء پخش شد. طبق گزارشی که از سوی کميته پسران ارائه شده، اين کميته اوايل پائيز ۱۳۸۵ تشکيل شد و در حال حاضر حدود ۱۰ ماه از فعاليت آن میگذرد. در طول اين مدت، توانسته است:
۱. شش کارگاه مختص مردانِ داوطلب همکاری با کمپين برگزار نمايد و طی اين کارگاهها، حدود ۶۰ نفر از مردان به جمع داوطلبان کمپين بپيوندند.
۲. يک کارگاه مختص پسران دانشجو برگزار کند که حدود ۱۵ دانشجو در اين کارگاه حضور داشتند.
۳. دورهای مطالعاتی در خصوص مسائل مرتبط با زنان برگزار نمايد (حدود ۱۰ جلسه).
۴. به جمع آوری منظم امضاء بپردازد.
۵. مقالههايی برای سايت کمپين تدارک ببيند و تجربههای ارتباط با مردان را به صورت مدون برای ارائه در کارگاههای آموزشی مورد بحث قرار دهد.
۶. آموزشگرانی ويژه کارگاههای پسران تربيت کند.
اعضای اين کميته با برگزاری جلسات منظم برنامههايی همچون جمع آوری امضاء در فضاهای عمومی، ارتباط با پدران، طراحی کارگاههايی ويژه مردان، و مطالعاتِ تکميلی در خصوص نقش مردان در جنبش زنان را پيگيری میکند.
پروين بهمنی و شور آفرينی بخش پايانی اين نشست با اجرای قطعات زيبايی ادامه يافت که پروين بهمنی اجرا کرد وشور موسيقی را با شور کمپينی آميخت.