نیمروت نوویک / نیویورکتایمز / ۲۳ دسامبر ۲۰۲۵
رئیسجمهور ترامپ شایسته قدردانی است، زیرا برای تثبیت سه کانون بحرانی خاورمیانه — غزه، لبنان و سوریه — تلاش کرده است. با این حال، در هر سه جبهه، قدرتمندترین بازیگر منطقه و بهظاهر نزدیکترین متحد آمریکا، یعنی اسرائیل، در حال تضعیف راهبرد خاورمیانهای ترامپ است.
پس از ضربه روانی حملات ۷ اکتبر حماس، اسرائیل دکترین «عدم پذیرش هیچ ریسکی» را در پیش گرفته است؛ دکتریـنی که استفاده از زور و کنترل سرزمینی را بر دیپلماسی مقدم میدارد. این تناقض آشکار است: سیاست تداوم حملات پیشدستانه، خطر تشدید درگیری را افزایش میدهد — درست بر خلاف ادعای پرهیز از ریسک.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، قرار است ۲۹ دسامبر با ترامپ در ایالات متحده دیدار کند. برای جلوگیری از بازگشت به جنگ، رئیسجمهور آمریکا باید در برخورد با نتانیاهو صریح و قاطع باشد. او باید الزامات تثبیت منطقه و انتظار خود از نتانیاهو برای عمل به آنها را بهروشنی بیان کند. در آستانه این دیدار، رهبران عرب نیز بهتر است با حمایت از دستورکار ترامپ، گذار به «مرحله دوم» طرح صلح او برای غزه را در اولویت قرار دهند.
در لبنان، درخواست دولت آمریکا برای خلع سلاح تقریباً فوری حزبالله — قدرتمندترین نیروی نظامی و سیاسی کشور و دشمن سرسخت اسرائیل — با نادیده گرفتن تجربههای جهانی که خلع سلاح را فرایندی تدریجی میدانند، انتظاراتی غیرواقعبینانه ایجاد کرد. هنگامی که این انتظارات برآورده نشد، اسرائیل با وجود آتشبس یکسالهای که با میانجیگری آمریکا و فرانسه برقرار شده بود، از احتمال عملیات گسترده نظامی خبر داد. اسرائیل هماکنون پنج پایگاه را در داخل خاک لبنان در اشغال دارد و روزانه حملات و نفوذهای نظامی انجام میدهد.
در سوریه، اسرائیل بهطور مکرر عملیات نظامی انجام میدهد و همزمان خواستار غیرنظامیسازی کامل منطقه میان دمشق و بلندیهای جولان، در مجاورت مرز شمالشرقی خود، است. در عین حال، منطقهای را که آن را «کمربند امنیتی» میداند در داخل خاک سوریه حفظ کرده است.
نوار غزه همچنان پرخطرترین کانون بحران است. وتوی نتانیاهو بر هرگونه نقشآفرینی تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه، خطر برهم زدن طرح ۲۰ مادهای ترامپ را در پی دارد؛ طرحی که به آتشبس اکتبر انجامید. مخالفت او هیچ ارتباطی با امنیت ملی [اسرائیل] ندارد؛ بلکه ناشی از تهدید جریانهای الحاقگرای مذهبیـمسیانی است که نتانیاهو برای ماندن در قدرت با آنها ائتلاف کرده و در صورت پذیرش نقش تشکیلات خودگردان در غزه، دولت را ترک خواهند کرد؛ امری که به پایان نخستوزیری او منجر میشود.
طرح ترامپ استقرار یک نیروی بینالمللی تثبیتکننده را برای خلع سلاح حماس، امکانپذیر کردن عقبنشینیهای بیشتر اسرائیل، حفاظت از کمیته غیرنظامی ادارهکننده غزه و تأمین امنیت فرایند بازسازی ضروری میداند. با این حال، کشورهای عربی و عمدتاً مسلمان که ممکن است نیرو در اختیار این مأموریت بگذارند، مشارکت تشکیلات خودگردان فلسطین را — هرچند در ابتدا صرفاً نمادین — امری حیاتی میدانند.
بدون این مشارکت، این نیرو از نگاه افکار عمومی کشورهای مشارکتکننده، و نیز بسیاری در جهان عرب و در غزه، صرفاً جایگزینی یک اشغال — اشغال اسرائیل — با اشغالی دیگر تلقی خواهد شد. تنها دعوت رسمی تشکیلات خودگردان و حضور آن از همان ابتدا میتواند مشروعیت لازم را فراهم کند. کشورهای عرب همچنین مشارکت این نهاد را گامی در مسیر وحدت دوباره غزه و کرانه باختری میدانند؛ پیششرطی اساسی برای راهحل دوکشوری.
مرحله دوم طرح ترامپ — شامل خلع سلاح حماس، عقبنشینی کامل اسرائیل از نیمی از غزه که هنوز در کنترل دارد، بازسازی و تشکیل نیروی تثبیتکننده — بدون مشارکت عربها متوقف مانده است. همزمان، آتشبس که هسته اصلی مرحله اول است، در معرض خطر قرار دارد؛ درگیریهای روزانه آن را تهدید میکند و دو میلیون ساکن غزه در شرایطی غیرانسانی به سر میبرند.
مقامهای اسرائیلی اعلامهای خوشبینانه واشنگتن درباره نزدیک بودن اجرای مرحله دوم را با تردید، بدبینی و این نگرش پاسخ دادهاند که «اگر ما حماس را خلع سلاح نکنیم، هیچکس نخواهد کرد» — عبارتی رمزآلود برای آمادگی جهت ازسرگیری جنگ. با بازگشت گروگانهای زنده اسرائیلی و همه گروگانهای کشتهشده بهجز یک نفر، یکی از انگیزههای مهم اسرائیل برای پایبندی به تعهدات مرحله اول از میان رفته است.
ترامپ که تشدید تنش از سوی اسرائیل را تهدیدی برای کل معماری منطقهای خود میبیند، مداخله کرد. او در تماس تلفنی اول دسامبر، بنا بر گزارشها، از نتانیاهو خواست در سوریه «خویشتندار باشد». پاسخ نتانیاهو مجموعهای از ژستها بود که بیشتر پیام «حرفت را شنیدم» میداد، بدون آنکه تغییر واقعی در سیاست ایجاد کند.
در همین چارچوب، او با بازگشایی گذرگاه رفح به مصر موافقت کرد، اما فقط در یک جهت: خروج امکانپذیر است، اما بازگشت و انتقال کمکهای بشردوستانه ممنوع است — امری کاملاً مغایر با مفاد طرح ترامپ که تردد دوطرفه افراد و کمکها را پیشبینی کرده بود.
در لبنان، نتانیاهو از لحن تهدیدآمیز درباره تشدید قریبالوقوع عقبنشینی کرد و یک رابط غیرنظامی با مأموریتی محدود و اقتصادی اعزام نمود. در سوریه نیز دولت اسرائیل مدعی شد دستیابی به توافق ممکن است — مشروط به پذیرش حداکثریترین مطالبات امنیتی اسرائیل.
همین امتیازهای حداقلی شاید توضیح دهد که چرا ترامپ خواستار دیدار حضوری با نتانیاهو شد؛ ششمین دیدار آنها در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ.
در یک سال گذشته، هرگاه رهبران خاورمیانه با جبههای متحد، طرحی عملی و آمادگی برای انجام بخش عمده کار — در کنار اعطای اعتبار سیاسی به ترامپ — نزد او رفتند، ترامپ اقدام کرد. در آستانه مراسم تحلیف، آنها پیشنهاد دادند رضایت حماس برای آتشبس را جلب کنند، اگر ترامپ رضایت نتانیاهو را بگیرد؛ و او چنین کرد. در ماه مارس، از طرح بازسازی مصر که خیالپردازی «ریویرای غزه» ترامپ را کنار میگذاشت حمایت کردند و ترامپ همراهی کرد. در ژوئیه، ابتکار عربستان و فرانسه، تثبیت غزه را به مذاکرات گستردهتر اسرائیلیـفلسطینی و ادغام منطقهای پیوند زد و این عناصر وارد طرح ۲۰ مادهای او شد.
این روند میتواند بار دیگر تکرار شود. شرکای عرب، اروپایی و دیگران باید فهرستی کوتاه از تغییرات ضروری سیاستهای اسرائیل برای گشودن گره مرحله دوم را به کاخ سفید ارائه دهند. این فهرست میتواند شامل پذیرش نقش تشکیلات خودگردان فلسطین، عقبنشینیهای بیشتر اسرائیل متناسب با خلع سلاح تدریجی حماس، افزایش کمکهای بشردوستانه و بازگشایی دوطرفه رفح باشد. همچنین میتواند تأیید فهرستی از تکنوکراتهای مستقل فلسطینی — تحت نظارت مصر — برای عضویت در کمیته اداره غزه را در بر گیرد.
برای آنکه ترامپ بپذیرد این شروط را بر نتانیاهو تحمیل کند، باید پیام روشنی از سوی این رهبران بشنود: «اگر شما نتانیاهو را همراه کنید، ما حماس را همراه خواهیم کرد. اگر اسرائیل به مفاد طرح صلح شما پایبند باشد، ما تعهد میدهیم در نیروی بینالمللی تثبیتکننده و صندوق بازسازی غزه مشارکت کنیم.»
انتخابی که اکنون پیش روی رئیسجمهور آمریکا قرار دارد، کاملاً روشن است: یا انضباط را بر نزدیکترین متحد منطقهای آمریکا تحمیل کند، یا نظارهگر فروپاشی معماری شکنندهای باشد که زیر بار تشدید تدریجی تنش از سوی نتانیاهو در حال فروریختن است. فرصت جلوگیری از یک آتشافروزی دیگر بهسرعت در حال بسته شدن است.
—————————-
* نیمروت نوویک مشاور سیاستگذاری و فرستاده ویژه شیمون پرز، نخستوزیر پیشین اسرائیل بود.