ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 19.12.2025, 19:50
«مردم ایران نه حکومت دینی می‌خواهند نه سلطنت»

فاکس نیوز / ۱۹ دسامبر ۲۰۲۵

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در مقاله‌ای در وبسایت «فاکس‌نیوز»  نوشته است: «مردم ایران بارها و در موج‌های پی‌درپی اعتراضات، ترجیح خود را به‌روشنی اعلام کرده‌اند. آنان نه خواهان حکومت دینی هستند و نه سلطنت؛ بلکه یک جمهوری آزاد، دموکراتیک و پاسخ‌گو در برابر شهروندان می‌خواهند.»

متن کامل مقاله مایک پمپئو:

«رژیم ایران در وضعیت بسیار وخیمی قرار دارد. به‌واسطه اقدامات قاطع رئیس‌جمهور ترامپ و دولت اسرائیل، جمهوری اسلامی دیگر قدرت منطقه‌ای سابق نیست و اکنون در تمامی جبهه‌ها با بحران روبه‌روست. زیرساخت‌های نظامی ایران به‌شدت آسیب دیده و برنامه غیرقانونی هسته‌ای آن تا حد زیادی منهدم شده است. شبکه نیروهای نیابتی ایران در سراسر خاورمیانه در حال فروپاشی است: حزب‌الله به‌طور جدی تضعیف شده؛ سلسله اسد سقوط کرده؛ شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در عراق با مخالفت فزاینده سیاسی و مردمی مواجه‌اند؛ و حماس تنها سایه‌ای از گذشته خود است.

وضعیت داخلی نیز تیره و تار است. در نتیجه سوءمدیریت مزمن اقتصادی، فساد و انزوای بین‌المللی، اقتصاد کشور به‌هم‌ریخته و ایران با بحران کم‌آبی روبه‌روست. رژیم که از مشروعیت مردمی برخوردار نیست و توان پاسخ‌گویی به مطالبات مردم را ندارد، تنها ابزار باقی‌مانده‌اش برای حفظ کنترل، حکومت از طریق ترس است.

با وجود همه این ضعف‌ها، همچنان بسیاری در غرب دچار این تصور نادرست‌اند که جایگزینی برای حکومت کنونی وجود ندارد.

این دیدگاه از هر نظر نادرست است. این تصور، آرمان‌های میلیون‌ها ایرانی را که جان خود را برای مطالبه تغییر به خطر انداخته‌اند نادیده می‌گیرد. وجود یک اپوزیسیون سازمان‌یافته و دموکراتیک را که بیش از چهار دهه علیه حکومت روحانیون مبارزه کرده و خود را برای روز پس از سقوط نظام دینی آماده کرده است، انکار می‌کند. و همچنین تبلیغات رژیم را تداوم می‌بخشد که مدعی است غرب باید خشونت آن را تحمل کند، زیرا جایگزینش هرج‌ومرج خواهد بود.

مردم ایران بارها و در موج‌های پی‌درپی اعتراضات، ترجیح خود را به‌روشنی اعلام کرده‌اند. آنان نه خواهان حکومت دینی هستند و نه سلطنت؛ بلکه یک جمهوری آزاد، دموکراتیک و پاسخ‌گو در برابر شهروندان می‌خواهند.

جنبش سازمان‌یافته طرفدار دموکراسی در ایران، از توانمندی، حمایت مردمی و برنامه‌ریزی نظام‌مند لازم برای جایگزینی حکومت فرسوده و خون‌ریز ملاها با دولتی برخوردار است که بازتاب‌دهنده اراده مردم ایران باشد. این نیروی تحول‌خواه، نقشه راهی معتبر برای ایرانی دموکراتیک ارائه داده است که شامل انتخابات آزاد، حاکمیت قانون، جدایی دین از دولت و تعهد به عدم پیگیری سلاح هسته‌ای است.

این جنبش خواهان حضور نیروهای آمریکایی در خاک ایران یا هیچ‌گونه تغییر رژیم از خارج نیست. تنها درخواست آن این بوده است که ایالات متحده و متحدانش از حق تعیین سرنوشت مردم ایران حمایت کنند و دسترسی رژیم به منابعی را که برای بقای خود به آن‌ها متکی است، قطع نمایند.

تاریخ به ما نشان داده است که سقوط رژیم‌های اقتدارگرا اغلب تا لحظه وقوع، ناممکن به نظر می‌رسد. زمانی که در اواخر دهه ۱۹۸۰ به‌عنوان افسر سواره‌نظام در آلمان غربی خدمت می‌کردم، تصور اینکه دیوار برلین تنها چند ماه پس از پایان مأموریتم فرو بریزد، بیشتر شبیه داستان‌های علمی‌–‌تخیلی بود؛ اما دقیقاً همین اتفاق رخ داد.

حتی پس از نزدیک به ۱۴ سال جنگ داخلی، هیچ‌کس سقوط اسد در سوریه را پیش‌بینی نمی‌کرد، اما این نظام ناگهان و یک‌باره فروپاشید. امروز، دیکتاتوری ایران نشانه‌های کلاسیک فرسودگی را بروز می‌دهد که خبر از مراحل پایانی یک رژیم می‌دهند: فرسودگی اقتصادی، شکاف‌های درونی، تضعیف بازدارندگی و جمعیتی که دیگر حاضر نیست تحت حاکمیت روحانیت زندگی کند.

وظیفه سیاست‌گذاران آمریکایی پیش‌بینی لحظه دقیق فروپاشی رژیم نیست، بلکه شکل دادن به محیطی است که در صورت سقوط، نتیجه آن ثبات باشد نه هرج‌ومرج. این امر مستلزم رویکردی واقع‌گرایانه و کنار گذاشتن فرمول‌های دیپلماتیک شکست‌خورده گذشته است.

همین ویژگی دوم، سیاست‌های ایرانِ رئیس‌جمهور ترامپ را هم در دولت اول و هم در دولت دوم او مشخص کرده است. اکنون او این فرصت را دارد که دستاوردهای تاریخی خود در خاورمیانه را با یک موفقیت واقعاً تحول‌آفرین تکمیل کند و به تسریع زوال رژیم ایران کمک نماید.

مزایای چنین تغییری غیرقابل اندازه‌گیری خواهد بود. تروریست‌ها حامی اصلی خود را از دست خواهند داد؛ دشمنان آمریکا یک پایگاه کلیدی در خاورمیانه را از کف خواهند داد؛ فرصت‌های اقتصادی چشمگیری در بخش‌های دریایی و انرژی پدید خواهد آمد؛ و جمعیتی تحصیل‌کرده و به‌شدت متصل به جهان در ایران می‌تواند به شریکی طبیعی در عرصه اقتصادی و سیاسی برای ایالات متحده بدل شود.

هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند و نباید تغییر رژیم در داخل ایران را رقم بزند؛ این وظیفه مردم ایران است. اما ما می‌توانیم با افزایش فشار از بیرون و حمایت از مردم ایران که در پی آینده‌ای مسالمت‌آمیز، دموکراتیک و طرفدار غرب هستند، به آنان کمک کنیم.

وظیفه ما ساده است: در کنار مردم ایران بایستیم، چشم‌انداز دموکراتیکی را که آنان برگزیده‌اند به رسمیت بشناسیم، و پول، مشروعیت و مصونیتی را که روحانیون حاکم برای بقا به آن متکی‌اند، از آنان دریغ کنیم.

وقتی روز تغییر فرا برسد - که خواهد رسید - ایالات متحده باید خود را در بهترین موقعیت ممکن قرار دهد تا از مزایای آن بهره‌مند شود و وارد دوران جدیدی از دوستی با مردم ایران شود.»