ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 08.12.2025, 8:08
سرنوشت نامعلوم ۱۵۰ هزار ناپدیدشده رژیم اسد

خلیل اشاوی و مایا جبیلی / خبرگزاری رویترز / ۸ دسامبر ۲۰۲۵

یک سال پس از برکناری دیکتاتور بشار اسد در سوریه، چیزی در جست‌وجوی ناامیدانه امینه بقایی تغییر نکرده است. او بار دیگر نام همسر ناپدیدشده‌اش را در کادر جست‌وجوی اینترنتی تایپ می‌کند، به امید یافتن پاسخی برای پرسشی که ۱۳ سال است بی‌جواب مانده. اما بی‌ثمر.

بقایی جای دیگری برای مراجعه ندارد.

«کمیسیون ملی رسیدگی به افراد ناپدیدشده» که در ماه مه تشکیل شد، در حال جمع‌آوری شواهد مربوط به ناپدیدسازی‌های قهری در دوران اسد است، اما تاکنون حتی سرنخی هم به خانواده‌ها درباره حدود ۱۵۰ هزار نفری که در زندان‌های بدنام او ناپدید شده‌اند، نداده است.

این افراد شامل همسر بقایی، محمود، می‌شود؛ کسی که نیروهای امنیتی سوریه در ۱۷ آوریل ۲۰۱۲ در خانه‌شان در نزدیکی دمشق بازداشت کردند. همچنین برادرش احمد که در اوت همان سال دستگیر شد.

سقوط اسد در ابتدا این امید را ایجاد کرد که اسناد زندان‌ها بتواند به خانواده‌ها نشان دهد عزیزانشان آیا، چگونه و چه زمانی جان باخته‌اند. این‌که بتوان گورهای جمعی حفرشده توسط نیروهای اسد در سراسر سوریه را گشود و قربانیان را به‌طور شایسته دفن کرد.

اما هیچ‌کدام از این‌ها رخ نداده است.

بقایی به رویترز گفت: «یک سال گذشته. هیچ کاری نکرده‌اند... آیا قابل تصور است که حتی اسناد مربوط به این مردان را هم به دست نیاورده باشند؟ ما فقط می‌خواهیم حقیقت را نشان‌مان بدهند.»

امیدهای رو به افول

سال گذشته، زمانی که شورشیان در مسیر پیشروی به‌سوی دمشق از شهرهای سوریه عبور می‌کردند، نخست به‌سوی زندان‌ها رفتند و درها را گشودند تا هزاران زندانی مبهوت را آزاد کنند.

در هشتم دسامبر ۲۰۲۴، چند ساعت پس از آن‌که اسد به روسیه گریخت، شورشیان ده‌ها زندانی را از زندان صیدنایا آزاد کردند؛ زندانی که سازمان عفو بین‌الملل آن را «کشتارگاه انسانی» نامیده بود، به دلیل شکنجه‌ها و اعدام‌های سازمان‌یافته و صنعتی که در آن انجام می‌شد.

اما کسانی که از دل این زندان بیرون آمدند، شامل عزیزان بقایی نبودند.

او گفت: «وقتی زندان‌ها باز شدند و آن‌ها برنگشتند ـ آن لحظه شوک بود. همان وقت بود که امید تمام شد، واقعاً مُرد.» با این‌حال او همچنان می‌خواهد بداند همسر و برادرش چگونه، چه زمانی و در کجا جان باخته‌اند.

با نبود هرگونه به‌روزرسانی از سوی کمیسیون ملی، بقایی می‌گوید به «وسواس» جست‌وجوی اینترنتی مبتلا شده است؛ عکس‌های اجساد زندانیان و اسکن اسناد زندان‌ها را که رسانه‌های سوری پس از سقوط اسد و ورود به زندان‌ها و مراکز امنیتی منتشر کرده‌اند، زیر و رو می‌کند.

او می‌گوید: «تنها کاری که مانده همین نشستن و جست‌وجو کردن است.»

این اسناد برخی اطلاعات حیاتی را آشکار کرده‌اند.

ساره الخطاب آخرین بار همسرش را در ۹ فوریه ۲۰۱۹ دیده بود که وارد یک پاسگاه پلیس در جنوب سوریه شد تا پس از سال‌ها زندگی در میان شورشیان، با دولت اسد آشتی کند.

از آن زمان هیچ خبری از او ندارد.


خانواده‌های برخی ناپدیدشدگان سوری در یک کنفرانس مطبوعاتی

در یک جدول اسامی زندانیان جان‌باخته در صیدنایا که پس از سقوط اسد توسط رویترز مشاهده شد، نام همسر او، علی محسن البریدی، نیز دیده می‌شد؛ در این جدول تاریخ مرگ او ۲۲ اکتبر ۲۰۱۹ ثبت شده بود و علت مرگ «ایست نبض و تنفس» ذکر شده بود، همراه با دستور این‌که جسد به خانواده تحویل داده نشود.

رویترز این یافته را به «مرکز عدالت و پاسخگویی سوریه» ــ یک گروه مدافع حقوق بشر که با خانواده‌های افراد ناپدیدشده همکاری می‌کند ــ منتقل کرد و آنان این خبر را به الخطاب اطلاع دادند.

کمیسیون به دنبال کمک و نظارت

کمیسیون ملی توسط احمد الشرع، رئیس‌جمهور جدید و رهبر پیشین شورشیان، تشکیل شده است. مشاور رسانه‌ای کمیسیون، زینا شهلا، به رویترز گفت مأموریت این نهاد شامل هر سوری ناپدیدشده‌ای است، فارغ از شرایط ناپدید شدن.

او گفت: «وقتی پای درد خانواده‌ها در میان است، شاید ما واقعاً کند پیش می‌رویم. اما این پرونده نیاز دارد که روند پیشرفت با دقت، به‌صورت علمی و نظام‌مند و بدون عجله طی شود.»

سال آینده، کمیسیون امیدوار است با استفاده از اسناد زندان‌ها و دیگر مراکز، یک پایگاه داده جامع از تمام افراد ناپدیدشده راه‌اندازی کند. شهلا گفت که نبش گورهای جمعی به تخصص فنی بیشتری نیاز دارد و احتمالاً تا سال ۲۰۲۷ عملی نخواهد شد.

کمیسیون با گروه‌های مدافع حقوق سوری‌ها و برخی خانواده‌ها دیدار کرده است. در ماه نوامبر، این نهاد یک توافق‌نامه همکاری با کمیته بین‌المللی صلیب سرخ مستقر در ژنو و کمیسیون بین‌المللی افراد ناپدیدشده امضا کرد؛ دو سازمانی که در سطح جهانی در این حوزه تخصص دارند.

کمیسیون سوریه امیدوار است این همکاری به آموزش بیشتر کارکنان و دسترسی به تجهیزاتی منجر شود که در سوریه کمیاب است؛ از جمله آزمایشگاه‌های تشخیص هویت DNA برای بقایای کشف‌شده.

شهلا گفت: «ما از هر نوع همکاری و حمایتی استقبال می‌کنیم، مادامی که این موضوع همچنان تحت اختیار (کمیسیون) ما باقی بماند.»

خویشاوندان و فعالان خواهان عملکرد بهتر

رویکرد دولت گروه‌هایی را ناراضی کرده است که طی دوران اسد در تبعید، تخصصی گسترده در زمینه ناپدیدسازی‌های قهری به دست آورده‌اند. شش گروه حقوق بشری به رویترز گفتند که بسیاری از آنان هیجان‌زده بودند تا با سقوط اسد این دانش را در میدان عمل به کار گیرند، اما می‌گویند رویکرد متمرکز دولت، آن‌ها را کنار گذاشته، روند کار را کند کرده و خانواده‌ها را بلاتکلیف گذاشته است.

احمد حلمی، فعال سوری و مدیر ابتکار «تعافی» که بر بازداشت‌شدگان ناپدیدشده و بازماندگان زندان تمرکز دارد، گفت: «وقتی تا یک‌چهارم میلیون نفر ناپدید شده‌اند، نمی‌شود این‌طور عمل کرد. باید کار را تقسیم کرد.»

فعالان همچنین کمیسیون را به «انحصارطلبی» درباره اسناد مربوط به بازداشت‌ها متهم می‌کنند.


زینا شهلا، مشاور رسانه‌ای کمیسیون ملی مفقودین سوریه، در کنفرانس مطبوعاتی در دمشق

در ماه سپتامبر، مقامات سوری برای مدتی کوتاه عامر مطر، فعال سوری و بنیان‌گذار یک موزه مجازی برای ثبت تجربه‌های زندانیان، را بازداشت کردند و او را به دسترسی غیرقانونی به اسناد رسمی برای مقاصد شخصی متهم کردند.

در نوامبر، کمیسیون از خانواده‌ها خواست که به هیچ‌یک از اسناد مرتبط با بازداشت‌ها که در پلتفرم‌های غیررسمی آنلاین منتشر می‌شود ــ مانند همان‌هایی که بقایی جست‌وجو می‌کند ــ اعتماد نکنند و تهدید کرد علیه این رسانه‌ها اقدام قانونی خواهد کرد.

مطر گفت: «کمیسیون می‌خواهد پرونده را در انحصار خود بگیرد، اما ابزار، صلاحیت و شفافیت لازم را ندارد. از خانواده‌ها اعتماد می‌خواهد، اما هیچ نتیجه‌ای ارائه نمی‌کند.»

شهلا گفت این کمیسیون «نهاد مرکزی و رسمیِ دارای اختیار برای روشن‌کردن سرنوشت» افراد ناپدیدشده است و خانواده‌ها باید یک مرجع واحد برای دریافت پاسخ‌های دقیق داشته باشند.

آنیِس کالامار، رئیس سازمان عفو بین‌الملل، گفت کمیسیون باید گزارش‌های منظم درباره پیشرفت کار منتشر کند و همچنین اعطای کمک مالی به خانواده‌های افراد ناپدیدشده را در نظر بگیرد.

او به رویترز گفت: «مهم‌ترین کاری که کمیسیون ملی در حال حاضر می‌تواند انجام دهد، این است که اطمینان دهد خانواده‌ها احساس می‌کنند صدایشان شنیده می‌شود و حمایت می‌شوند.»

با گذشت یک سال از سقوط اسد، بسیاری از مردم همچنان زیر بار همان رنجی خم شده‌اند که در دوران حکومت او تحمل می‌کردند: بی‌پاسخی و نرسیدن به حقیقت.

علیا درّاجی آخرین بار پسرش یَزَن را در اول نوامبر ۲۰۱۴ دیده بود؛ زمانی که از خانه بیرون رفت تا دوستانش را در نزدیکی دمشق ملاقات کند. او هرگز بازنگشت.

این زن سالخورده در سال گذشته بخشی از وقت خود را در «چادرهای حقیقت» گذرانده است؛ تحصن‌هایی که خواهان اطلاع از سرنوشت ناپدیدشدگان سوری است و برگزاری آن‌ها در دوران اسد قابل تصور نبود. اگرچه این همبستگی‌ها به او آرامش نسبی داده‌اند، اما آن‌چه دلش می‌خواهد همچنان برآورده نشده است.

درّاجی گفت: «امید داشتیم بتوانیم اجسادشان را پیدا کنیم، آن‌ها را دفن کنیم، یا بفهمیم کجا هستند.»