دكتر تقی آزادارمكی جامعه شناس با حضور در جلسه روز گذشته مجمع عمومی جبهه اصلاحات ايران با بيان اين كه جامعه ايرانی امروز وارد «دورهای از عمل جمعی خودویرانگر» شده است، گفت: البته ایران هنوز در مرحله فروپاشی اجتماعی قرار ندارد ولی جامعه دچار خودآزاری است و متأسفانه نظام سیاسی ما نسبت به این خودآزاری بیتفاوت بوده و با هرگونه تغییر مخالفت میکند.
این جامعهشناس که به منظور بررسی آسیبهای اجتماعی حال حاضر جامعه ایرانی و ارائه پاسخ به این پرسش که آیا ما امروز در شرایط فروپاشی اجتماعی قرار داریم؟، به نشست اخير مجمع عمومی جبهه اصلاحات ايران دعوت شده بود، تصریح کرد: نظام سیاسی زمانی که اقتدار داشت، هر جا مداخله می کرد نابسامانی میآفرید و اکنون خود نیز از درونفروپاشیده و دچار نوعی فروپاشی سیاسی است.
دکتر آزادارمکی با بیان اینکه اعتقادی به مفهوم «فروپاشی اجتماعی» ندارد و حتی وقوع انقلابها را نیز نتیجه سقوط رژیمها میداند، اظهار کرد: ابتدا رژیمها سقوط میکنند و سپس انقلابیون و جامعه وارد میدان میشوند. لذا از این منظر، امروز بیش از فروپاشی اجتماعی باید نگران سقوط نظام سیاسی بود؛ زیرا در صورت فروپاشی نظام، جامعه دچار آسیبهای جدی شده و آن زمان است که فروپاشی اجتماعی رخ میدهد.
اين استاد دانشگاه هشدار داد: اگر نظام سیاسی در همین وضعیت باقی بماند و اصلاحاتی انجام ندهد، جامعه ایرانی وارد دورهای سخت از زیست اجتماعی خواهد شد و با دگردیسیهای فرهنگی همراه با خودآزاری و ضعف شدید در عناصر پیونددهنده اجتماعی روبهرو میشود.
دكتر آزادارمکی اظهار داشت: جامعه و نظام سیاسی در یک جنگ پنهان قرار دارند و جریانهایی چون اصلاحطلبان تلاش کردهاند با حضور مسالمتآمیز در قدرت، از شدت این ستیز بکاهند تا آسیب به جامعه کمتر شود؛ اما این نوع کنشگری در دورههایی هم به جامعه و هم به نظام سیاسی لطمه زده است.
وی با اشاره به «توزیع نابرابر قدرت و ثروت» به عنوان دو زخمی که همزمان با شکلگیری جمهوری اسلامی ایجاد شد و در بطن آن نهادینه شد، گفت: این زخمها، اعتراضات و حوادث اجتماعی-سیاسی متعددی را رقم زد که پیامد آن امنیتی شدن بسیاری از امور در ایران بود.
آزادارمکی افزود: اگر در سه دهه اول انقلاب اعتراضات اقتصادی-سیاسی با حضور گروههای دارای نمایندگی رسمی همراه و طبقه متوسط نيز در آن زمان بازیگر اصلی بود، اما امروز اين طبقه تضعیف و از میدان خارج شده است و در واقع ما از دوره طلایی دگرگونیهای بزرگ عبور کرده و به جامعهای پرمسئله و خودتخریب رسیدهایم که نسبت به تاریخ، گذشته، اقتصاد و فرهنگ خود دچار شك و تردید است.
آزادارمکی با یادآوری چالشهای فرهنگی در دهههای ۸۰ و ۹۰ از جمله تغییرات هویتی، تغییر دین، تغییر بدن و موضوع حجاب، خاطرنشان کرد: به تدریج کنشگری جمعی دچار بحران و اختلال بنیادی شد و نوعی معنای ضدجمعی شکل گرفت؛ بهطوریکه احزاب و گروهها به عنوان جریاناتی که صرفاً برای منافع خود فعالیت میکنند و سهیم در قدرت هستند، مذموم تلقی شدند.
اين كارشناس برجسته حوزه اجتماعی به آسیبهایی چون نزاعهای خانوادگی بر سر ارث و مالکیت، خشونتهای اجتماعی، رهاشدگان خیابانی، ازدواج سفید، طلاق، مسئولیتگریزی شهروندان و افزایش خودکشی اشاره کرد و گفت: این آسیبها گویای شدت بحرانهای اجتماعیاند.
وی با بيان اين كه بسیاری از مسائل اجتماعی ما فاقد اهداف روشن و راهحلهای اساسی است، تأكيد كرد: ما هم اكنون در دوره خودتخریبی بنیادین قرار داریم؛ دورهای که تصویر روشنی از آینده وجود ندارد و عمل جمعی به استهزا گرفته میشود.
اين جامعه شناس در پایان اظهارات خود به اعضای جبهه اصلاحات ایران توصیه کرد که از دوگانهسازی با حاکمیت عبور کند و با تکیه بر جامعه، بهخصوص طبقه متوسط فرهنگی، از نظام سیاسی فاصله گرفته و برای بازسازی خود اقدام کند.