* ۶۰۰ هزار تومان حقوق برای ۱۳ ساعت کار سخت روزانه
* سهم کارگران نانوا از افزایش صد درصدی قیمت نان تقریباً هیچ است!
آنطور که برخی از کارگران میگویند، کارفرمایان افزایش دستمزد را موکول به پرداخت کمک هزینه نان از سوی دولت کردهاند و دولت هم فعلا هیچ واکنشی نشان نداده است. این وسط، دستمزدِ کارگرانِ نانوا گرو گرفته شده است. آنها با روزی بیش از ۱۰ ساعت کار کنارِ تنور، دستمزدی بسیار کمتر از دستمزد وزارت کاری میگیرند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، براساس دادههای رسمی مرکز آمار، قیمت نان طی یک سال گذشته حدود ۱۰۰ درصد افزایش یافته اما سهم کارگرانِ نانوا از این افزایش صد درصدی چیزی نزدیک به هیچ بوده است.
بسیاری از نانوایان در استانهای مختلف با بیش از ۱۰ ساعت کار در روز، حقوقی کمتر از حقوق وزارت کار میگیرند. طبق قانون کار، دستمزد این گروه از کارگران با سازوکارِ پیمانهای دستهجمعی تعیین میشود و چون قدرت گروه کارگری برای مذاکره بسیار ضعیف است، در نتیجه این سازکارِ تعیین دستمزد، جواب نمیدهد. حتی برخی سالها اصلا پیمانی برای تغییر دستمزد منعقد نمیشود. به همین دلیل است که حقوق کارگران نانوا، معمولا بسیار کمتر از حقوق کارگران حداقل بگیر وزارت کار است که حقوقشان سالی یکبار در شورایعالی کار تعیین میشود.
۳۰ سال سابقه، ۱۳ ساعت کار و ۱۴ میلیون تومان حقوق!
مهران یک کارگر نانوا است. او بیش از ۳۰ سال سابقه کار دارد و از این ۳۰ سال تنها ۲۱ سال برایش بیمه رد شده است. وضعیت این کارگر نمونهی خوبی برای به تصویر کشیدنِ اوضاع و احوال دردناک معیشتی کارگران نانواست. حقوقی که مهران برای ۱۳ ساعت کار در روز میگیرد حدود ۱۵ میلیون تومان است. او در پاسخ به این سوال که «با ۱۵ میلیون تومان در ماه چگونه سر میکنید؟» میگوید: «۶ میلیون تومان اجاره خانه میدهم. بخشی بابت اقساطِ جهیزیهی دخترم میرود و باقیمانده هم صرف پول آب و برق و گاز و خورد و خوراک میشود.»
مرکز آمار ایران، تورم نقطه به نقطه شهریور ماه را ۴۵.۳ درصد و تورم اقلام خوراکی، یعنی دقیقا آن بخشی که کارگران بیش از همه با آن سر کار دارند، را ۵۷.۹درصد اعلام کرده است. در چنین شرایطی دستمزد بسیاری از کارگران نانوا در سال جدید و با وجود افزایش قیمت نان هنوز افزایش نیافته است.
کارگرِ نانوا از سختتر شدنِ روز به روزِ زندگی گله میکند و میگوید: «یک کیسه برنج، یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان شده، اما مزد منِ کارگر با ۱۳ ساعت کار روزانه هنوز ۶۰۰ هزار تومان است!»
با یک حساب و کتاب دم دستی، متوجه میشویم که دخل و خرج زندگی او به هم نمیخورد. شاید اگر فرصتی برای اضافهکاری و یا شغل دوم بود، میتوانستیم تناسبی بین دخل و خرج پیدا کنیم، اما با شرایطِ توصیف شده و ۱۳ ساعت کارِ روزانه به نظر نمیرسد شغل دومی در کار باشد. از او میپرسم از کدام یک از هزینههای اصلیِ زندگی زدهاید تا بتوانید زندگی را اداره کنید؟ میگوید: «ادارهای در کار نیست! سه ماه است کرایه خانه ندادم. رفتهام بنگاه و تعهد کتبی دادم که اگر یه ماهِ دیگر کرایه خانهام عقب بیفتد، خودم اسباب و اثاثیهام را جمع کنم و بروم…»
برای آنکه بگوید اوضاعِ معیشتی چقدر بد است، دوباره قیمت اقلام خوراکی را مرور میکند: «روغن ۶۰۰ هزار تومان و یک کیلو گوشت ۹۰۰ هزار تومان است. منِ کارگر با ۳۰ سال کار، نباید بتوانم یک مهمان به خانهام دعوت کنم؟! نباید توان یک مسافرت رفتن داشته باشم؟ کارم به جایی رسیده که برنج را کیلویی میگیرم. من حتی نمیتوانم برای خانه شکر بخرم!»
«در خجالت خانوادهام ماندهام» این جمله را هر چند دقیقه یکبار تکرار میکند. «مگر بچهی من لباس نمیخواهد؟ یعنی من با ۱۳ ساعت کار باید دغدغهی خورد و خوراک داشته باشم؟ ما باید بمیریم؟!»
کارگران از زندگی عقب ماندهاند. آنها بهترین سالهای عمر و بهترین ساعاتِ روزشان را صرف کار کردهاند اما نصیبشان از این همه کار حتی یک زندگیِ سادهی بخور و نمیر هم نیست! آنطور که مهران میگوید، چند وقت پیش، زمانی که مشکلات مالی زندگیِ خانوادگیاش را به هم ریخته بود، با کمک یک خیّر توانسته کمی اوضاع را رو به راه کند و به قول خودش «جلو بیاید.». او با ۳۰ سال سابقهی کار سخت، برای پیشبردِ زندگیاش همچنان مستاصل است.
دست در خمیر و زباله/ چارهای نمانده است!
با نانوای دیگری صحبت میکنم. «محمد» بیش از ۱۵ سال سابقهی کار دارد و سهمش از این تجربهی کاریِ بالا، درآمد ۱۲ میلیون تومانیِ ماهانه است. او میگوید: «سه فرزند دارم و برای آنکه از پس مخارج زندگی بر بیایم باید شغل دوم داشته باشم.»
صحبتهایم با او در رابطه با وضعیتِ بدِ معیشتی چیز جدیدی ندارد؛ روایت، همان روایتِ همیشگیِ درد و استیصال مطلق است. از او میپرسم، چگونه صبح تا شب در نانوایی کار میکنید و بعد شغل دوم هم دارید؟ کارگر در ابتدا تمایلی به صحبت کردن در رابطه با شغل دوم خود ندارد. اما کمی که گفتگو پیش میرود، کارگر نانوا هم راحتتر صحبت میکند. آنطور که از گفتههایش پیداست، گهگاهی برای گذرانِ امور زندگی و رها شدنِ از استیصالِ معیشت، مجبور است شبانه ضایعات جمع کند! این تنها کاری است که میتواند بعد از فراغت از کارِ نانوایی انجام دهد. او تاکید میکند که فقط گاهی شبانه بیرون میزند و تا ۵ صبح ضایعات جمع میکند و بعد دوباره به نانوایی میرود و تا ۹ شب کار میکند. کارگر نانوا میگوید: «من دستم به خمیر میخورد، نباید به زباله دست بزنم اما مجبورم! اگر مردم ببینند چه میگویند؟»
این وضعیت زندگیِ «مهران» و «محمد» و بسیاری دیگر از کارگران نانوای این سرزمین است. آنها با صرفِ نیروی کار خود در تمام ساعات شبانه روز، بازهم نمیتوانند روزگار خود و خانوادهشان را به راحتی سپری کنند.
نقدی بر سازکارِ پیمانهای دستهجمعی برای افزایش حقوق کارگران نانوا
فعالان کارگری میگویند سازکارِ پیمانهای دستهجمعی برای افزایش حقوق کارگران نانوا جواب نمیدهد و حقوق این کارگران نیز باید مطابق با مصوبهی شورایعالی کار افزایش پیدا کند. پیمانهای دستهجمعی تنها در صورتی جواب میدهد که طرفینِ گفتگو در موضعی برابر باشند؛ همچنین تشکلهای مستقل کارگری توان فعالیت داشته باشند. کارگران در ایران اما در ضعیفترین حالت ممکن هستند و توان چانهزنی ندارند. بنابراین اگرچه افزایش سالانه دستمزد در شورایعالی کار نیز خود محل انتقاد است و در سازکارِ به اصطلاح سه جانبهی این شورا جایی برای قدرتنمایی کارگران وجود ندارد، اما به هر حال تضمینی برای افزایش سالانه وجود دارد؛ تضمینی که کارگرانِ نانوا از آن بیبهره هستند.
گفتگویم با نودهی، دبیر انجمن صنفی کارگران نانوای سبزوار، به وضوح وضعیتِ ضعفِ کارگران را نشان میدهد و دور از ذهن نیست که وضعیتی مشابه در استانهای دیگر بین نمایندگان کارگری و کارفرمایی برقرار باشد.
دبیر انجمن صنفی کارگران نانوای سبزوار میگوید: به تازگی در اداره کار برای بروزرسانی دستمزد کارگران با گروه کارفرمایی جلسه داشتیم اما هنوز برای افزایش دستمزد با اعضای اتحادیه به توافق نرسیدهایم و طرف کارفرما خیلی پافشاری میکند.
او میگوید: سه ماه است قیمت نان زیاد شده اما دستمزد کارگران هیچ تغییری نکرده است. کارگران از ما که نماینده آنها هستیم انتظار دارند اقدامی انجام دهیم و ما هم تلاش میکنیم اما تا این لحظه هنوز موفق نشدهایم.
نودهی میگوید: افزایش قیمت نان ۱۰۰درصد بوده و ما در مذاکرات، صراحتا گفتیم حقوق کارگران چند سال تغییر نکرده، حالا باید دستمزدی تعیین شود که کارگران با آن بتوانند گذران زندگی کنند. در حالیکه گروه کارفرمایی میخواهد از این افزایش ۱۰۰ درصدی، مبلغ ناچیزی برای دستمزد نانوا در نظر بگیرد و ما فعلاً زیر بار نرفتهایم.
به گفتهی او، در حال حاضر مزد کارگران برای روزی ۱۱ ساعت کارِ مفید حدود ۵۰۰ هزار تومان است، که ماهانه ۱۲ میلیون تومان میشود و کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد.
دبیر انجمن صنفی کارگران نانوای سبزوار میگوید: کارگران زیر فشارِ زندگی له شدهاند. باور کنید چند روز پیش کارگری تماس گرفت و گفت دیگر طاقت ندارم و میخواهم خودکشی کنم. ببینید کارگر را به کجا رساندهاند که دیگر نمیخواهد زندگی کند!
دستمزد کارگران نانوا گرو گرفته شده است!
طی روزهای اخیر شاهد تجمع نانوایان در اصفهان و اهواز در اعتراض به عدم پرداخت یارانه نان از سوی دولت بودهایم. پیشتر نیز آنها در اعتراض به همین موضوع تجمعاتی در استانهای مختلف برگزار کرده بودند و دور از ذهن نیست که این اعتراضات در دورِ جدید به استانهای دیگر نیز کشیده شود. صاحبان نانواییها میگویند بدون پرداخت کمک هزینه از سوی دولت، این شغل برای ما صرف نمیکند و هزینههای نانوایی نسبت به درآمد، تناسبی ندارد و موجب ضرر است.
آنطور که برخی از کارگران میگویند، کارفرمایان افزایش دستمزد را موکول به پرداخت کمک هزینه نان از سوی دولت کردهاند و دولت هم فعلا هیچ واکنشی نشان نداده است. این وسط، دستمزدِ کارگرانِ نانوا گرو گرفته شده است. آنها با روزی بیش از ۱۰ ساعت کار سخت کنارِ تنور، دستمزدی بسیار کمتر از دستمزد وزارت کار میگیرند و افزایشِ حقوقشان، زمانی موکول به افزایش قیمت نان میشود و زمانی هم موکول به پرداخته یارانهی دولتی. دستمزدِ این کارگران اما با توجه به ضعفِ ساختاریِ چانهزنی، آنچنان که باید افزایش پیدا نمیکند و مشکلات معیشتیشان روز به روز بیشتر میشود.
گزارش: زهرا معرفت