علی خامنهای در یک سخنرانی غیرمنتظره راه هرگونه مذاکره با آمریکا را بست. این موضعگیری خامنهای در حالی صورت گرفت که در روزهای اخیر در داخل کشور، هم در رسانهها و هم در افکار عمومی، درباره احتمال گفتوگوی مسعود پزشکیان با دولت آمریکا و حتی با دونالد ترامپ، در سفرش به نیویورک گمانهزنی میشد. به اینترتیب خامنهای پیشاپیش راه هرگونه ابتکار و اقدام ناگهانی مسعود پزشکیان در نیویورک را بست.
- در جنگ ۱۲ روزه اتحاد ملت ایران، دشمن را ناامید کرد. دشمن از همان روزهای اوائل و اواسط جنگ فهمید به آن مقصود و غرض خود دست نمییابد.
- غرض دشمن زدن فرماندهان نبود؛ این یک وسیله بود. دشمن با خود فکر کرده بود فرماندهان نظامی و برخی شخصیتهای مؤثر نظام را بزند و در کشور اغتشاش بهوجود آید و در تهران بهخصوص عوامل آنان دست به آشوب و اغتشاش بزنند و افرادی را که میتوانند به خیابانها بکشانند تا حادثهای به وسیله مردم علیه جمهوری اسلامی درست کنند.
- هدف دشمن، جمهوری اسلامی و مختل کردن نظام بود. آنان برای بعد از جمهوری اسلامی نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند.
- دشمن میخواست فتنههای خیابانی درست کند و دستهجاتی راه بیندازند و ریشه اسلام را در کشور بکَنند که در همان قدمهای اول شکست خورد.
- سرداران تقریباً بلافاصله معین شدند و وضع، نظام، ترتیب و قاعده نیروهای مسلح با همان استحکام و با روحیه بالاتر باقی ماند.
- مردم مطلقا تحت تأثیر آنچه دشمن میخواست قرار نگرفت. تظاهرات به وجود آمد و خیابان پر شد اما علیه دشمن نه علیه نظام اسلامی.
- عوامل دشمن در ایران و در تهران - که البته بدونشک عواملی دارند - به دشمن گفتند ما میخواستیم کارهایی بکنیم اما مردم به ما اعتنایی نکردند و مسئولان و کسانی که مسئول انضباط کشور بودند نگذاشتند و نتوانستیم کاری انجام دهیم. پس نقشه دشمن عقیم شد.
- عامل وحدت ملت ایران همچنان باقیست. عدهای که منشاء آنان خارج از کشور است، میخواهند اینجور وانمود کنند اتحادی که در ابتدای جنگ ۱۲ روزه و در این مدت پیدا شد برای همان روزها بود. چند روز بگذرد ضعیف میشود، اختلافات بهوجود میآید و اختلافنظرها غلبه پیدا میکند و این اتحاد از بین خواهد رفت. مردم ایران متفرق میشود و میتوان از گسلهای قومی و اختلافات سیاسی استفاده کرد و مردم را به جان هم انداخت و اغتشاش و شورش درست کرد. این حرف را تبلیغ میکنند اما این حرف غلط محض است.
- در مسائل سیاسی اختلافنظر وجود دارد. ما اقوام زیادی در کشور داریم که همه ایرانی هستند و به ایرانی بودن خود افتخار میکنند اما در مقابل دشمن همه این مجموعه یک مشت محکم پولادین هستند که بر فرق دشمن فرود میآیند. امروز اینجور است و بعد از این هم به توفیق الهی اینجور خواهد بود.
- اتحاد ملی و یکپارچگی مردم همچنان وجود دارد و خواهد داشت و البته همه در مقابل آن مسئول هستیم.
- در اظهارات و بگومگوهای وزارت خارجه با طرفهای سیاسی خود، کلمه غنیسازی بسیار تکرار میشود. غنیسازی یک کلمه است اما در زیر آن یک کتاب حرف است.
- غنیسازی اورانیوم یعنی دانشمندان و متخصصان این حوزه، اورانیوم خام را با یک رشته تلاشهای فنی پیچیده و پیشرفته تبدیل به مادهای بسیار باارزشی کنند که در مسائل گوناگون زندگی مردم دارای تأثیر است.
- امروز در سطح بالای غنیسازی اورانیوم قرار داریم. البته کشورهایی که میخواهند سلاح هستهای درست کنند این را تا ۹۰ درصد خلوص میبرد ولی ما چون احتیاج به سلاح نداریم و تصمیم بر عدم سلاح هستهای داریم تا آنجا بالا نبردیم تا ۶۰ درصد بالا بردیم که رقم خوبی است و برای کارهای مورد نیاز کشور لازم است.
- ما یکی از ۱۰ کشور دنیا هستیم که این توانایی را داریم. ۹ کشور دیگر البته بمب هستهای دارند. ما هستیم که بمب هستهای نداریم و نخواهیم داشت و بنا نداریم از سلاح هستهای استفاده کنیم.
- در گزارش متقن و موثقی که به ما دادهاند، امروز در کشور دهها دانشمند و استاد مبرز و ماهر، صدها دانشپژوه و هزاران تربیتشده گروههای هستهای در رشتههای گوناگون مرتبط با این موضوع اکنون در حال فعالیت هستند.
- علم با بمب و تهدید از میان نمیرود و وجود دارد.
- ما تسلیم فشار در این قضیه [هستهای] نشدهایم و نخواهیم شد.
- طرف آمریکایی میگوید ایران باید غنیسازی نداشته باشد. یعنی دستاورد بزرگی که کشور برایش اینهمه تلاش و هزینه کرده و مشکلات فراوان از سر گذرانده را دود کنید و به هوا بفرستید. ملت غیرتمندی مثل ملت ایران به دهان گوینده این حرف میزند و آن را قبول ندارد.
- در اظهارات اهل سیاست، مسئله مذاکره با آمریکا زیاد مطرح میشود. برخی مفید و برخی مضر میدانند و برخی نظرات میانهتری دارند. آنچه در سالهای متمادی فهمیدم و تجربه کردم را به ملت عزیز عرض میکنم و مسئولان و فعالان سیاسی هم بر این حرفها فکر و تأمل کنند و قضاوتی براساس آگاهی و اطلاع انجام دهند.
- در حال حاضر با وضعیتی که وجود دارد - ممکن است ۲۰ یا ۳۰ سال دیگر وضعیت دیگری وجود داشته باشد که با آن کار نداریم- مذاکره با دولت آمریکا هیچ کمکی به منافع ملی ما نمیکند. هیچ سودی برای ما ندارد و هیچ ضرری از ما دفع نخواهد کرد.
- مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی، ضررهای بزرگی هم برای کشور دارد که شاید بتوان گفت جبرانناپذیر هستند.
- طرف آمریکایی پیشاپیش نتیجه مذاکرات را خود، معین کرده است. یعنی اعلام کرده مذاکرهای را قبول دارد و میخواهد مذاکرهای کند که نتیجه آن باید تعطیلشدن فعالیتهای هستهای و غنیسازی در ایران باشد. این مذاکره نیست دیکتهکردن است.
- چند روز قبل معاون او (ترامپ) اعلام کرده ایران نباید هیچ موشکی داشته باشد. یعنی ایران چنان دستش بسته و خالی باشد که اگر چنانچه به او تعرض شد به پایگاه آمریکایی در عراق و جای دیگر هم نتواند جواب دهد. مذاکره کنیم تا این نتیجه به وجود بیاید؟ این سود نیست و همهاش به ضرر ماست.
- وقتی کسی با ایران اسلامی طرف است، اینجور اظهارات ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی است.
- طرف تهدید کرده اگر مذاکره نکنید چنین و چنان خواهد شد. قبول چنین مذاکرهای نشانه تهدیدپذیری ایران اسلامی است. اگر با این تهدید مذاکره کردید یعنی در مقابل هر تهدیدی میترسیم و میلرزیم و تسلیم طرف مقابل میشویم. این اگر به وجود آمد انتها نخواهد داشت.
- قبول مذاکرهای که با تهدید همراه است را هیچ ملت باشرفی انجام نمیدهد و هیچ سیاستمدار خردمندی آن را تصدیق نمیکند.
- طرف مقابل البته ممکن است بگوید در مقابل امتیازی هم به شما میدهم. دروغ میگویند؛ دهسال قبل، قراردادی با آمریکا بستیم که نامش در ایران برجام است.
- ما همه کارهایی که باید انجام میدادیم انجام دادیم اما او تحریمها را برنداشت و هیچکدام از قولهایش را انجام نداد و بعد هم به تعبیر رایج، قرارداد را پاره کرد.
- تجربه دهسال گذشته را فراموش نکنیم.
- مذاکره با آمریکا برای مسئله هستهای و شاید مسائل دیگر بنبست محض است.
- راه علاج پیشرفت کشور، قویشدن است. قویشدن نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی لازم است. باید افراد هوشمند و صاحبنظران دلسوز ما راههای تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند. اگر چنین شود حتی طرف مقابل تهدید هم نمیکند.