ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 22.09.2025, 10:07
گزارش گاردین: ایران چگونه خشکانده شد

پاتریک وینتور / گاردین / یکشنبه ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵

آمار عمومی درباره ایران:
• تولید ناخالص داخلی سرانه سالانه: ۳۹۰۰ دلار (میانگین جهانی ۱۴۲۱۰ دلار)
• کل انتشار دی‌اکسید کربن در سال ۲۰۲۳: ۸۱۷ میلیون تُن (۲/۱۶ درصد از کل انتشار جهانی)
• دی‌اکسید کربن سرانه: ۹/۰۳ تُن متریک در سال ۲۰۲۳ (میانگین جهانی ۴/۷)
• آخرین مشارکت ملی تعیین‌شده (NDC) در حوزه کربن: ۲۰۱۵
• طرح‌های اقلیمی: با رتبه «به‌شدت ناکافی»

یک ماه پیش، بنیامین نتانیاهو پیشنهادی حساب‌شده‌ای به مردم ایران ارائه داد. نخست‌وزیر اسرائیل پیشنهاد کرد که اگر ایرانی‌ها به خیابان‌ها بیایند و دولت خود را سرنگون کنند، او کشور را مملو از کارشناسان ارشد آب اسرائیل خواهد کرد که با خود فناوری‌های پیشرفته بازیافت و شیرین‌سازی آب را به ایران می‌آورند.

نتانیاهو آشکارا بر این باور بود که پیامش را به گونه‌ای تنظیم کرده که یکی از آسیب‌پذیری‌های بزرگ دولت ایران را نشانه بگیرد ــ و از این جهت درست می‌اندیشید، هرچند خود او به‌کلی فرد نامناسبی برای بیان چنین پیشنهادی بود.

ایران با بحران‌های چندگانه منابع روبه‌روست؛ بحران‌هایی که ناشی از تغییرات اقلیمی، تحریم‌ها، خطاهای پیاپی و بی‌توجهی‌های دولتی است. خاموشی‌ها، چه برنامه‌ریزی‌شده و چه ناگهانی، تقریباً هر روز در تهران غبارآلود رخ می‌دهند ــ حتی به‌طور طنزآمیز در ساختمان سفارت آمریکا، همان مرکز اعصاب امپریالیست‌های شکست‌خورده.


راننده تاکسی در یک روز گرم تابستان در تهران، کلافه از گرما / عکس: آناتولی

رئیس‌جمهور، مسعود پزشکیان، با صراحتی شگفت‌آور از ابعاد بحران سخن می‌گوید: «در حال حاضر با مشکل آب، برق و گاز روبه‌رو هستیم. پشت سدها آبی وجود ندارد. چاه‌های زیر پای ما نیز در حال خشک شدن هستند. کسانی که ادعا می‌کنند آب وجود دارد، بیایند و به ما نشان دهند این آب کجاست...»

ایران در پنج سال گذشته با خشکسالی دست‌وپنجه نرم کرده است؛ خشکسالی‌ای که به گفته کارشناسان، تغییرات اقلیمی آن را بسیار شدیدتر کرده است. کاهش مداوم بارندگی ــ تهرانِ داغ و سوزان سال گذشته تنها ۱۵۸ میلی‌متر بارش داشت، یعنی ۴۲ درصد کمتر از میانگین بلندمدت ــ همراه شده با مصرف بی‌رویه به‌ویژه در بخش کشاورزی، برداشت‌های غیرمجاز گسترده از منابع آب زیرزمینی، و تمایل به پروژه‌های پرزرق‌وبرق اما معیوب مهندسی.

منابع آبی به شکلی ترسناک در حال کاهش‌اند و تابستان امسال، ۱۹ سد ایران بین ۳ تا ۱۵ درصد ظرفیت خود آب داشتند. سه سد اصلی پایتخت ــ لار، ماملو و امیرکبیر ــ تا سپتامبر به سطح بحرانی رسیدند، اما درخواست از شهروندان تهرانی برای کاهش ۲۵ درصدی مصرف آب تاکنون نتیجه‌ای نداده است؛ ازاین‌رو، اکنون برنامه توقف کامل ساخت‌وساز در شهر برای دو سال مطرح شده است. ایران اکنون در آستانه آن است که شیرهای آب کاملاً خشک شوند.

در گفت‌وگویی با گاردین در دفتر کارش در تهران، شینا انصاری، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، واقعیت بحران را پنهان نمی‌کند: «ایران در کمربند خشک زمین واقع شده و ما مدت‌هاست با چالش‌ها مواجهیم. اما در سه دهه گذشته دما ۱/۸ درجه افزایش یافته و در پنج سال گذشته بارندگی‌ها ۳۰ درصد کاهش داشته است. در حال حاضر در پنجمین سال پیاپی نزدیک به خشکسالی هستیم.»

او به اشتباهات گذشته اشاره می‌کند، از جمله استقرار صنایع پرمصرف آب در مناطق خشک، یا اسکان جمعیت‌های بزرگ در مناطقی که منابع آبی کافی ندارند. به گفته او: «به دلیل محدودیت‌های بزرگی که با آن روبه‌رو هستیم، هیچ چاره‌ای جز تغییر برخی از روش‌های کشاورزی نداریم.» او البته می‌پذیرد که این موضوع از نظر اجتماعی بسیار حساس است.


بستر خشک رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان

نشانه‌های کمبود آب همه‌جا مشهود است: دریاچه‌هایی که در حال تبخیرند، سدهایی که خشکیده‌اند، فرونشست گسترده زمین در شهرهای تاریخی مانند اصفهان، و ترک‌هایی که در خط اصلی راه‌آهن تهران – مشهد دیده می‌شود. در چمن‌زارهای دولتی، آب‌پاش‌ها خاموش شده‌اند. کاهش فشار آب به این معناست که در مجتمع‌های بلندمرتبه، آب به طبقات بالا نمی‌رسد. حتی بهره‌وری نخل‌ها در آبادان، قطب بزرگ کشاورزی جنوب ایران، به دلیل شوری بیش‌ازحد آب به نصف کاهش یافته است.

به گفته مهدی جمالی‌نژاد، استاندار اصفهان، شهری با گنجینه‌های معماری و جمعیتی بیش از پنج میلیون نفر، «فرونشست دیگر یک زلزله خاموش نیست، بلکه یک آتشفشان فوران‌کننده است.» او به گاردین می‌گوید: «۹ ایستگاه اصلی مترو در اصفهان، ۲۷۴ مرکز اصلی آتش‌نشانی، ۳۲۸ مسجد، ۳۷ کتابخانه، سه بیمارستان اصلی، یک هتل و ۲۵۸ مدرسه در مناطق با فرونشست بالا قرار دارند.» ۴۰ مدرسه تخلیه و بسیاری از آن‌ها به دلیل شدت گرفتن فرونشست تخریب شده‌اند. تنها در هفته گذشته، سه حادثه فرونشست در مرکز اصفهان باعث ایجاد فروچاله‌هایی به عمق ۷ تا ۱۵ متر در معابر عمومی شد.

بهره‌برداری بی‌رویه؛ بخش بحرانی ماجرا

به گفته عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی که ۲۰ سال است درباره بحران پیشِ‌رو به ایران هشدار می‌دهد، بهره‌برداری بیش‌ازحد از منابع آب بخش اصلی مشکل است: «در حوضه آبریز شهر اصفهان، سالانه بین ۱/۱ تا ۱/۲ میلیارد متر مکعب آب از زمین استخراج می‌کنیم و برای کشاورزی به کار می‌گیریم. این برداشت بیش‌ازحد از منابع آب زیرزمینی، به میزان زیادی به فرونشست اصفهان دامن زده است. اکنون در محدوده‌ای به وسعت ۲۷۰۰ کیلومتر مربع در شهر اصفهان و تالاب گاوخونی، ۲۳ میلیارد متر مکعب “هوا” داریم[هوا در زیر زمین و به جای منابع آب تخلیه شده]. این موضوع فوق‌العاده خطرناک است، چراکه این رقم به معنای وجود حفره‌ای به ضخامت ۱۰ متر زیرزمینی است که به‌طور مداوم باعث فرونشست در شهر اصفهان می‌شود. به همین دلیل است که آثار تاریخی اصفهان، جاده‌ها، پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها و حتی مدارس و خانه‌های آن در حال تخریب هستند.»

اما نمونه‌ای نمایشی و تراژیک، تقریباً خشک‌شدن کامل دریاچه فیروزه‌ای ارومیه در شمال‌غربی ایران است؛ دریاچه‌ای که زمانی بزرگ‌ترین دریاچه خاورمیانه و ششمین دریاچه شور جهان بود. مقصدی گردشگری در ۲۰ سال پیش، اکنون عمقی تنها نیم‌متری دارد. اثرات خشکسالی طولانی و تبخیر سریع ناشی از دمای بالا، با سدسازی‌های بیش‌ازحد و تولید کشاورزی افراطی در هم آمیخته است.


تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که چگونه آب در سال ۲۰۲۰ بخش عمده‌ای از دریاچه ارومیه را پر کرده است (چپ) - و بستر خشک شده دریاچه سه سال بعد

با وجود تهیه بی‌شمار طرح جامع نجات ــ از جمله انتقال آب از منابع دیگر یا پرداخت پول به کشاورزان برای کاهش مصرف آب ــ این احتمال وجود دارد که اگر شرایط کنونی ادامه یابد، دریاچه تا پایان همین تابستان دیگر وجود نداشته باشد. در واقع، به گفته بنفشه زهرایی، رئیس مؤسسه آب دانشگاه تهران، دریاچه از هم‌اکنون به «نقطه بدون بازگشت» رسیده است، عمدتاً به دلیل آبیاری زمین‌های کشاورزی منطقه که پیوسته گسترش یافته‌اند. او هشدار می‌دهد پیامدهای از دست‌رفتن دریاچه چند برابر خواهد شد: «خشک‌شدن دریاچه ارومیه تنها به هوای گرم‌تر منطقه یا تبدیل شدن آن به شوره‌زار ختم نمی‌شود؛ بلکه مشابه تجربه خشک‌شدن دریاچه آرال، شاهد شیوع انواع سرطان‌ها، بیماری‌های گوناگون و خالی‌شدن بخش‌های وسیعی از مناطق اطراف دریاچه خواهیم بود.»

علاوه بر این، به گفته علیرضا شریعت، دبیرکل فدراسیون صنعت آب ایران، بستر نمکی که پس از خشک‌شدن یک دریاچه شکل می‌گیرد، به‌شدت نور خورشید را بازتاب می‌دهد. این پدیده همان چیزی است که کارشناسان «اثر جزیره گرمایی شهری» می‌نامند. در مقیاس منطقه‌ای، چنین اثری دمای هوا را افزایش می‌دهد و شرایط اقلیمی را به‌سوی گرما و خشکی بیشتر سوق می‌دهد. به این معنا که از این پس، مناطق اطراف ارومیه، بازرگان، کردستان و حتی آذربایجان شرقی با اقلیم گرم‌تر و خشک‌تری نسبت به گذشته مواجه خواهند شد. طوفان‌های نمکی گسترش می‌یابند. شریعت می‌گوید: «این عادی‌سازی خطرناک‌ترین بخش ماجراست. وقتی مردم دیگر نسبت به سرزمین و منابع طبیعی خود حساسیت نشان ندهند، فاجعه به واقعیتی روزمره بدل می‌شود.»

در اطراف دریاچه، زمین‌های کشاورزی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ تنها ۳۰۰ هزار هکتار بود، اکنون به حدود ۷۰۰ هزار هکتار رسیده است. برای آبیاری این وسعت زمین، سالانه حدود ۴/۵ تا ۵ میلیارد متر مکعب آب نیاز است، در حالی‌که ظرفیت تأمین آب منطقه کمتر از ۴ میلیارد متر مکعب است و بخش قابل‌توجهی از آن نیز در فرآیند طبیعی تبخیر از بین می‌رود.

شریعت پیش‌بینی می‌کند: «به‌زودی باید دریاچه ارومیه را تنها در کتاب‌های تاریخ یا عکس‌های قدیمی جست‌وجو کنیم؛ دیگر اثری از آن در واقعیت باقی نخواهد ماند.»


ایرانیان در حال آب‌تنی در دریاچه ارومیه، شمال غربی ایران، در سال ۲۰۱۶ ـــ عکس: ابراهیم نوروزی/آسوشیتدپرس

در همین حال، منابع آب زیرزمینی به‌دلیل وجود هزاران حلقه چاه غیرمجاز از دست می‌رود. تنها در منطقه کوهستانی البرز در شمال ایران، بیش از ۸۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز شناسایی شده است. هیچ‌کس نمی‌تواند راهی برای بازداشتن کشاورزان درمانده از حفر آن‌ها پیدا کند، هرچند این کار به خطر فرونشست می‌افزاید. حمیدرضا جانباز، مشاور پیشین معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، به گاردین می‌گوید: «ما در کشور ۸ میلیون هکتار زمین آبی داریم و یک میلیون چاه به عمق ۸۰ تا ۲۰۰ متر حفر کرده‌ایم؛ یعنی به‌طور متوسط برای هر هکتار زمین آبی یک چاه وجود دارد.»

به‌طور کلی، آمار نشان می‌دهد که ایران با برداشت بیش‌ازحد گسترده آب مواجه است که سالانه حدود ۴۳ میلیون متر مکعب برآورد می‌شود.

حتی در محدوده رسانه‌های سانسورشده، ایرانی‌ها توانایی بالایی برای تقسیم‌بندی و توزیع مقصران دارند؛ و در حال حاضر، انگشت اتهام میان تحریم‌ها، تغییرات اقلیمی، «مافیای آب» و نبود تخصص دست‌به‌دست می‌شود.

به نظر می‌رسد همه بر این نکته توافق دارند که مجموعه سازوکارهای نهادی ایران برای کنترل مصرف آب ــ یا همان نظام حکمرانی آب ــ به‌شدت پراکنده است. هرچند وزارت نیرو تنها نهاد مسئول آب است، اما وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور، استانداران و نمایندگان مجلس نیز هر یک بخشی از مسئولیت را بر عهده دارند، بی‌آن‌که هماهنگی میانشان وجود داشته باشد.

نبرد برای تغییر مسیر

انصاری می‌گوید در تلاش است جهت حرکت کشور را تغییر دهد. برای نمونه: «سدهای زیادی در گذشته بدون ارزیابی اثرات زیست‌محیطی ساخته شدند، اما از سال ۱۹۹۴ این ارزیابی‌ها اجباری شده‌اند. ما تلاش کرده‌ایم اولویت‌بندی منابع آبی را بازسازماندهی کنیم، به‌گونه‌ای که ابتدا دریاچه‌ها و تالاب‌ها در نظر گرفته شوند. ما با این واقعیت روبه‌رو هستیم که منابع آب‌های عمیق کاملاً خالی شده‌اند، بنابراین می‌کوشیم گسترش شهرها را محدود کنیم و صنایع بیشتری را در نزدیکی سواحل جنوبی مستقر نماییم. این کار فوق‌العاده دشوار است.»

پرداختن به مسئله کشاورزی نیز یک اولویت فوری دیگر است: کشاورزی ۸۸ درصد آب کشور را مصرف می‌کند، در حالی‌که تنها حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص می‌دهد. بسیاری می‌گویند مصرف آب کشاورزان باید تقریباً نصف شود؛ به‌جای تخصیص ۷۷ میلیارد متر مکعب آب به بخش کشاورزی، این مقدار باید به ۴۰ میلیارد متر مکعب کاهش یابد. کشاورزان ایرانی باید از کشت محصولات پرمصرفی همچون برنج یا هندوانه فاصله بگیرند یا حتی به‌طور کلی از کشاورزی خارج شوند. هدف «خودکفایی غذایی» نیز شاید ناگزیر باشد به تعلیق درآید. اما واداشتن کشاورزان به ترک کشت برنج و هندوانه و روی‌آوردن به محصولاتی چون پسته کار ساده‌ای نیست.

انصاری اذعان می‌کند: «به‌دلیل محدودیت‌های بزرگی که با آن‌ها روبه‌رو هستیم، ناچاریم به‌طور اساسی برخی روش‌ها و سیاست‌های خود را در حوزه کشاورزی تغییر دهیم. واقعیت این است که کشاورزی بیشترین مصرف آب را دارد و باید تمرکز اصلی بر این بخش باشد، هرچند نه به‌طور انحصاری. بسیاری از محصولات گذشته ما پرمصرف بوده‌اند، به‌ویژه در اطراف تالاب‌ها و رودخانه‌ها. تغییر سیستم‌های آبیاری اهمیت دارد، اما خود محصولات نیز اهمیت دارند. در بخش‌هایی از مرکز ایران، ما کشت وسیع برنج داشته‌ایم، مانند ژاپن. این باید تغییر کند. گاهی لازم است شیوه‌های جایگزین درآمدی پیدا کنیم تا این جوامع تنها به کشاورزی وابسته نباشند.»

این سخنان خبر از هزاران گفت‌وگوی دشوار آینده با کشاورزان ایران می‌دهد.

بااین‌حال، او می‌گوید ایران می‌تواند بر سنت‌هایش تکیه کند: «در چندین شهر باستانی ما مانند نائین، یزد و کرمان، نیاکان ما از قنات‌ها ــ کانال‌های زیرزمینی آب ــ یا بادگیرها (برج‌های روی بام ساختمان‌ها) استفاده می‌کردند. ما نشان داده‌ایم که خلاقیت داریم.»


قایق‌های قدیمی و متروکه در استان سیستان و بلوچستان ایران، جایی که زمانی دریاچه‌ای بود

بااین‌همه، او باور دارد که ریشه بسیاری از دشواری‌های ایران در آن است که در قرن گذشته از الگوهای توسعه غربی پیروی کرده است: «ما باید درس‌های تاریخی را با روش‌های مدرن کنترل انرژی و منابع آب ترکیب کنیم.»

کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی؛ معمای بزرگ‌تر

اما درباره کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی در ایران چه باید گفت؟ حقیقت ساده این است که ایران با همان معضلی روبه‌روست که تقریباً همه بزرگ‌ترین آلاینده‌ها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند: هرچند پیامدهای تغییرات اقلیمی در شکل خشکسالی، بارش یا موج‌های گرما شدید و رو به وخامت است، درآمد حاصل از سوخت‌های فسیلی ــ ایران به‌عنوان دارنده سومین ذخایر بزرگ نفت جهان شناخته می‌شود ــ برای اقتصاد کشور بیش از حد حیاتی است و به خطر انداختن آن دشوار.

نشانه‌های تغییر جهت؟

با بیش از ۲۰ سال تجربه و دکترای مدیریت محیط‌زیست، انصاری یک کارشناس واقعی است و انتصاب او به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور نشانه‌ای تلقی شده که دولت جدید تغییرات اقلیمی را جدی می‌گیرد. تأکید او در تمام مواضعش بر این است که باید به همه ابعاد مسئله اقلیم به‌طور هم‌زمان پرداخت.

بااین‌حال، او یادآور می‌شود که در بسیاری از نشست‌های جهانی، از جمله نشست‌های COP، تأکید کرده است که مسائل زیست‌محیطی باید از «تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی» مستثنی شوند و استدلال کرده است: «این موضوع مربوط به وحدت بشریت است.» تداوم تحریم‌ها یکی از دلایل ایران برای نپذیرفتن توافق پاریس در محدودسازی انتشار گازهای گلخانه‌ای بوده است، هرچند این سند را امضا کرده است.

شاخص مستقل «عملکرد تغییرات اقلیمی» ایران را در قعر فهرست ۶۷ کشور قرار داده، اما انصاری اصرار دارد که تقاضا برای انرژی‌های تجدیدپذیر خورشیدی و بادی ــ که اکنون تنها ۱ درصد ترکیب انرژی کشور را تشکیل می‌دهند ــ «به‌شدت رو به افزایش» است، به‌ویژه در بخش خصوصی. هدف تعیین‌شده برای انرژی‌های تجدیدپذیر، ساخت ظرفیت ۱۲ هزار مگاواتی است؛ هدفی که او معتقد است تا پایان برنامه توسعه در سال ۲۰۲۸ «صددرصد دست‌یافتنی» است. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، هدفی حتی بلندپروازانه‌تر تعیین کرده: ۳۰ هزار مگاوات ظرف چهار سال آینده. نشانه‌ای از میزان حمایت سیاسی روزافزون از انرژی‌های تجدیدپذیر، حضور پزشکیان در مراسم افتتاح یک نیروگاه خورشیدی عظیم متعلق به فولاد مبارکه بود که قرار است با تکمیل فعالیت، ۶۰۰ مگاوات برق خورشیدی وارد شبکه کند.

انصاری می‌گوید این وزارتخانه مصمم است به کاهش سوزاندن گاز، فرآیند پرهزینه سوزاندن گاز در طول استخراج نفت، کمک کند. سوزاندن گاز به تنهایی در ایران سالانه ۳۸ میلیون تن گازهای گلخانه‌ای آزاد می‌کند که تقریباً با کل انتشار سالانه سوئد یا نروژ برابری می‌کند.

اما سرعت تغییرات اقلیمی ــ و به‌ویژه اثرات حیاتی آن بر خشکسالی ــ ممکن است در نهایت بسیار فراتر از توان مقابله باشد.