ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 25.07.2025, 10:43
خطرات سیاست اسرائیل در قبال دروزیان

احمد شراوی / فارن پالیسی / ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در ۱۶ ژوئیه، همزمان با هدف قرار دادن مقر ارتش سوریه در دمشق، اعلام کرد: «ما برای نجات برادران دروزی خود تلاش می‌کنیم.» اظهارات نتانیاهو پس از مداخله اسرائیل در یک جنگ قدرت پیچیده بین قبایل عرب سنی بادیه‌نشین، شبه‌نظامیان دروزی و نیروهای دولتی سوریه مطرح شد که طی آن صدها غیرنظامی عمدتاً دروزی متحمل خشونت‌های وحشتناکی شدند.

مقامات اسرائیلی در توضیح اقدامات خود، دروزی‌های سوریه را به عنوان یک بلوک واحد معرفی کرده‌اند که در مقاومت در برابر کنترل دولت و رد ادغام در دولت سوریه متحد هستند. با این حال، واقعیت پیچیده‌تر است. جامعه دروزی مطمئناً نگران ظهور احمد الشرع و نفوذ اسلام‌گرایان در دولت جدید او است. اما رهبران مختلف دروزی رویکردهای متنوعی نسبت به دمشق اتخاذ کرده‌اند: برخی رویکردی آشتی‌جویانه نسبت به الشرع نشان داده‌اند، در حالی که برخی دیگر کاملاً در برابر کنترل دولت مقاومت کرده‌اند.

در نهایت، یک توافق صلح‌آمیز و پایدار برای تقسیم قدرت مستلزم مصالحه بین دمشق و جامعه دروزی خواهد بود. فشار ایالات متحده و اسرائیل می‌تواند به تحقق این امر کمک کند - اما تنها در صورتی که به طور سازنده اعمال شود. این به معنای حمایت از رهبران دروزی است که آینده‌ای را در چارچوب سوریه می‌بینند، نه اینکه با حمایت از یک جناح خاص، اختلافات را عمیق‌تر کنند.

جمعیت‌شناسی دروزی‌های سوریه

جمعیت دروزی‌های سوریه حدود ۷۰۰۰۰۰ نفر است که حدود ۳ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. اکثریت قریب به اتفاق آنها در استان سویدا، واقع در جنوب غربی سوریه در امتداد مرز با اسرائیل، ساکن هستند، در حالی که جوامع کوچکتری نیز در ادلب، قنیطره و ریف دمشق یافت می‌شوند. دروزی‌ها به دلیل تعداد نسبتاً کمشان، مدت‌هاست که تلاش می‌کنند از آزار و اذیت دمشق در امان باشند.

امروزه، جامعه دروزی واقعاً نگران آینده خود تحت رهبری رهبران جدید سوریه است. بسیاری می‌ترسند که شرع یک رژیم امنیتی جدید اجباری ایجاد کند که طبق اصول اسلام‌گرایانه عمل کند، جامعه دروزی را به حاشیه براند و از حمایت‌های قانونی برای تمایز مذهبی و فرهنگی آنها جلوگیری کند.

این نگرانی‌ها قطعاً موجه هستند. پس از به قدرت رسیدن شرع، او ۱۸ شبه‌نظامی را در ارتش جدید سوریه که تحت سلطه سنی‌ها بود، ادغام کرد. همزمان، اعلامیه قانون اساسی او که آینده سیاسی سوریه را ترسیم می‌کرد، انحصاری بود. این اعلامیه قدرت را در دستان شرع متمرکز کرد و به او اختیار انتصاب قانونگذاران، کنترل سیستم قضایی و فعالیت بدون نظارت را داد. این روند، دروزی‌ها و دیگر گروه‌های اقلیت را که دمشق نه با آنها مشورت می‌کرد و نه آنها را به رسمیت می‌شناخت، به حاشیه راند.

دروزی‌ها در طول جنگ داخلی سوریه، به ویژه با جناح سابق الشرع، جبهه النصره، رابطه‌ای متلاطم با گروه‌های اسلام‌گرا داشتند. این تنش‌ها در سال ۲۰۱۵، زمانی که جنگجویان النصره به روی معترضان در روستای قلب لوزه در ادلب آتش گشودند و حداقل ۲۰ دروزی را کشتند، به خشونت کشیده شد. پس از آن، دروزی‌ها از النصره خواستند که عامل این جنایت را پاسخگو کند. اما این گروه شبه‌نظامی هرگز کسی را تحت پیگرد قانونی قرار نداد و جامعه را با حس ترسی ماندگار رها کرد. این عدم پاسخگویی، تنها بی‌اعتمادی دروزی‌ها به دولت جدید را تشدید کرد.

سه رهبر دروزی با برنامه‌های متفاوت

با این حال، میزان اعتماد به دولت جدید در بین جناح‌های دروزی به طور قابل توجهی متفاوت است و میزان همکاری آنها با دولت را شکل می‌دهد. در حالی که دروزی‌های سوریه از حس هویت قوی برخوردارند، فاقد یک ساختار رهبری سازمان‌یافته و رسمی مشابه جامعه دروزی لبنان هستند که توسط حزب سوسیالیست مترقی و افرادی مانند ولید جنبلاط نمایندگی می‌شود. در عوض، رهبری آنها در درجه اول معنوی است و بر سه شخصیت مذهبی کلیدی در سویدا متمرکز است: شیخ حمود الهناوی، یوسف جربو و حکمت الهجری. در مجموع، این مردان بیشترین نفوذ را بر دروزی‌های سوریه دارند و تصمیمات معنوی و سیاسی آنها را هدایت می‌کنند.

این سه رهبر، نماینده‌ی برنامه‌های متفاوتی در جامعه‌ی دروزی هستند. اختلاف بین این سه نفر در سال ۲۰۱۲ رخ داد، زمانی که هجری رهبری دروزی‌ها را از شهر خود، قنوات، بر عهده داشت، در حالی که هیناوی و جربو، رهبری جامعه را از عین الزمان بر عهده داشتند.

سیاست‌های این سه شیخ نیز به طور قابل توجهی متفاوت شده است؛ جربو عمل‌گرا و پذیرای مذاکره با دولت جدید سوریه و ادغام است؛ هیناوی نیز دیدگاه مشابهی دارد و با اختلافات داخلی مخالف است و بر قرار دادن تمام سلاح‌ها تحت کنترل دولت تمرکز دارد. با این حال، هجری سرسخت‌ترین و مصمم‌ترین مخالف حکومت الشرع است. او اولین کسی بود که قاطعانه کنترل دولت سوریه بر سویدا را رد کرد. در ماه آوریل، او به شدت دولت جدید را محکوم کرد و آن را مجموعه‌ای از «جناح‌های تروریستی» خواند و اعلام کرد که تسلط آن بر دمشق «چه از نظر داخلی و چه از نظر بین‌المللی غیرقابل قبول» است. هجری بارها دولت را «یک گروه افراطی تحت تعقیب عدالت بین‌المللی» توصیف کرده است. هیناوی، الشرع را به عنوان رئیس جمهور سوریه تأیید کرده و تمایل خود را برای «همکاری با او به خاطر ملت» ابراز داشته است. جربو نیز با تکرار این احساسات، موضع آشتی‌جویانه‌تری نسبت به دولت الشرع اتخاذ کرده است.

علاوه بر دولت جدید در دمشق، اسرائیل نیز به محل اختلاف بین این سه رهبر تبدیل شده است. هجری بارها خواستار «مداخله بین‌المللی» برای حل بحران در جنوب سوریه شده و حتی صریحاً از مداخله اسرائیل برای حفظ خودمختاری محلی خود بر سویدا حمایت کرده است. چنین مداخله‌ای همچنین هرگونه تلاش دولت سوریه برای متمرکز کردن حکومت خود در این منطقه را خنثی می‌کند. در مقابل، دو رهبر دیگر دروزی همواره مشکلات خود با دمشق را داخلی عنوان کرده‌اند و دخالت خارجی را رد کرده‌اند.

افسران رژیم اسد در شورای نظامی سویدا

نگرش‌های مردمی نسبت به اسرائیل نیز متفاوت است. به عنوان مثال، در سویدا، ساکنان پس از آنکه افراد ناشناس پرچم اسرائیل را در یک میدان عمومی برافراشتند، آن را پایین کشیده و آتش زدند. پس از آنکه نتانیاهو در ماه فوریه متعهد به دفاع از دروزی‌های سوریه شد، جناحی همسو با هجری، حتی با فاصله گرفتن هجری از این تلاش، شروع به تلاش برای برقراری روابط نزدیک‌تر با اسرائیل کرد. این جناح، «شورای نظامی سویدا»، شامل افسران سابق رژیم بشار اسد است.

در طول جنگ داخلی، هجری از اسد حمایت کرد و حتی با هماهنگی دستگاه امنیتی نظامی رژیم اسد، یک گروه شبه‌نظامی محلی تشکیل داد. هجری همچنین میزبان و ملاقات‌کننده نمایندگانی از شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران در عراق که توسط رژیم اسد حمایت می‌شوند، مانند حرکت حزب‌الله النجباء، بوده است. با وجود این، هجری در سال‌های پایانی جنگ داخلی، پس از آنکه لوی العلی، مدیر اطلاعات نظامی اسد در سویدا، در یک تماس تلفنی در سال ۲۰۲۱ به او و جامعه دروزی توهین کرد، شروع به انتقاد از رژیم اسد کرد.

هماهنگی نزدیک بین هجری و اسرائیل

در حالی که شورای نظامی سویدا در ابتدا ادعا کرد که اسرائیل از آن حمایت نمی‌کند، وضعیت میدانی داستان متفاوتی را روایت می‌کرد. هنگامی که ارتش سوریه در ۱۵ ژوئیه پس از دو روز درگیری بین شبه‌نظامیان دروزی و قبایل عرب سنی بادیه‌نشین، طرح خود برای ورود به سویدا را اعلام کرد، هم جربو و هم هیناوی ورود نیروهای دولتی را پذیرفتند. در مقابل، هجری آن را رد کرد. تقریباً بلافاصله، اسرائیل یک عملیات هوایی شدید علیه نیروهای سوری که وارد سویدا می‌شدند، آغاز کرد که نشان از هماهنگی نزدیک بین هجری و اسرائیل داشت.


حکمت الهجری،‌ یکی از سه رهبر معنوی دروزی‌ها سوریه که چشم به اسرائیل دارد

اختلافات بین رهبران دروزی به همین جا ختم نشد. دولت سوریه در ۱۶ ژوئیه با جربو و هیناوی به توافق آتش‌بس رسید. با این حال، هجری آن را رد کرد و قول داد که به مبارزه برای اخراج نیروهای الشرع از سویدا ادامه دهد. جربو تأکید کرد که «اکثریت مردم سویدا امیدوار به بازگرداندن ثبات هستند» و تأکید کرد که «فقط ادغام تحت حاکمیت دولت، امنیت و ثبات را به ارمغان می‌آورد.» در مقابل، هجری اعلام کرد که «هر کسی که از موضع ما فاصله بگیرد، پاسخگو خواهد بود.»

نبرد بین نیروهای الشرع و شبه‌نظامیان وابسته به هجری در ۱۶ ژوئیه به آتش‌بس دیگری منجر شد. این آتش‌بس که توسط شورای نظامی سویدا و دولت سوریه امضا شده بود، خروج نیروهای دولتی از سویدا را الزامی می‌کرد. با این حال، آتش‌بس روز بعد متزلزل شد. پس از آن، شبه‌نظامیان وابسته به هجری علیه بادیه‌نشینان سویدا دست به حمله زدند که خانه‌هایشان به آتش کشیده شد و بسیاری از آنها به گروگان گرفته شدند. این امر به نوبه خود قبایل بادیه‌نشین در سراسر سوریه را به بسیج و ارتکاب تخلفات علیه دروزی‌ها در سویدا واداشت. سپس، در پاسخ به این نبرد، نیروهای دولتی به استان بازگشتند اما به دلیل درخواست هجری از ورود به شهر سویدا خودداری کردند. درگیری‌ها در ۱۹ ژوئیه با توافقی پایان یافت که به نیروهای دولتی اجازه می‌داد بادیه‌نشینانی را که در ازای خروج شبه‌نظامیان بادیه‌نشین از استان اسیر شده بودند، بازپس بگیرند.

تامین امنیت، کلید جلب اعتماد دروزی‌ها

وضعیت سویدا، بزرگترین چالش پیش روی دولت جدید دمشق از زمان به دست گرفتن کنترل در ماه دسامبر بوده است. حل این مشکل مستلزم آن است که همه طرف‌ها سازنده‌تر از آنچه تاکنون انجام داده‌اند، عمل کنند.

اول، دولت الشرع باید با آن دسته از رهبران دروزی که نسبت به ادغام تمایل نشان داده‌اند، مانند جربو و هناوی، تعامل داشته باشد و برای رسیدگی به نگرانی‌های آنها تلاش کند. در کوتاه‌مدت، دولت باید نهادهایی را در سویدا برای ارائه خدمات ضروری تأسیس کند. تأمین امنیت بزرگراه متصل‌کننده دمشق و سویدا، که از زمان سقوط رژیم اسد به مکانی برای آدم‌ربایی و جرم تبدیل شده است، می‌تواند اعتماد جامعه دروزی را جلب کند. دولت همچنین باید حساسیت‌های محلی، به‌ویژه نگرانی‌ها در مورد عناصر اسلام‌گرا در دستگاه امنیتی خود را بپذیرد. یکی از راه‌های انجام این کار، ایجاد سازوکاری برای ادغام دروزی‌های محلی در نیروی پلیس ملی است.

در درازمدت، دولت سوریه باید مسئولان نقض حقوق دروزی‌ها را پاسخگو کند. در ۲۲ ژوئیه، کمیته بررسی جنایات ارتکابی علیه علویان در ماه مارس اعلام کرد که نام ۲۹۸ متهم، از جمله اعضای نیروهای مسلح سوریه، را برای تحقیقات بیشتر به دادگاه‌ها ارائه کرده است. اکنون توپ در زمین الشرع است، زیرا جهان نظاره‌گر است که آیا او حاضر است افراد درون صفوف خود را تحت پیگرد قانونی قرار دهد یا خیر. فراتر از پاسخگویی، یک روند سیاسی منسجم مورد نیاز است. این امر باید به همه اقشار جامعه سوریه اجازه دهد تا با احترام کامل به هویت فرهنگی و مذهبی خود در دولت این کشور مشارکت کنند.

هجری نماینده کل جمعیت دروز نیست

اسرائیل به دولت سوریه نشان داده است که مایل به استفاده از ابزارهای نظامی برای دفاع از جامعه دروزی سوریه است. در عین حال، الشرع به روشنی گفته است که به دنبال رویارویی آشکار با اسرائیل نیست و منافع سوری‌ها را بر «هرج و مرج و ویرانی» مقدم می‌داند. این امر باید به نتیجه‌ای منجر شود که از طریق کانال‌های مخفی و مذاکرات امنیتی که از ماه مه در جریان بوده است، مذاکره شده باشد. اگر الشرع بتواند تضمین‌های معتبری ارائه دهد که رفتار با دروزی‌ها بهبود خواهد یافت، نتانیاهو می‌تواند ادعای موفقیت کند و به حملات هوایی پایان دهد و در نتیجه به خواسته الشرع نیز عمل کند. اسرائیل اصرار دارد که برای محافظت از اقلیت دروز تلاش می‌کند. با این حال، اسرائیل باید در مورد اینکه با چه کسی متحد می‌شود محتاط باشد. هجری نماینده کل جمعیت دروز نیست و برخورد با او به این شکل نتیجه معکوس خواهد داشت. اگر اسرائیل درگیر جنگ قدرت در جامعه دروزی سوریه شود، در نهایت برای دروزی‌ها، برای سوریه و برای اسرائیل بد خواهد بود.

در همین حال، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، تمایل خود را برای ایجاد ثبات در سوریه با لغو تحریم‌ها ابراز کرده است. با این حال، ایالات متحده همچنین باید به الشرع فشار بیاورد تا به گروه‌های قومی-مذهبی سوریه ثابت کند که او رهبری است که می‌توانند به او اعتماد کنند - کسی که از منافع آنها محافظت می‌کند و امنیت آنها را تضمین می‌کند. یک گام مهم در جلب اعتماد این است که الشرع جنگجویان را مسئول جنایات علیه جوامع علوی و دروزی بداند. واشنگتن باید برای الشرع روشن کند که هرگونه کاهش بیشتر تحریم‌ها به تلاش‌های او برای جلوگیری از اجازه دادن به نیروهایش برای اقدام بدون مجازات بستگی دارد.

——————
* احمد شعراوی (Ahmad Sharawi)، تحلیلگر پژوهشی در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها است که بر امور خاورمیانه و شام تمرکز دارد.