ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 10.07.2025, 8:00
درس‌های خبرنگاری خبرنگار نیویورک تایمز

دیوید ای. سنگر / نیویورک تایمز / ۱۰ ژوئیه ۲۰۲۵

شانزده سال پیش از آنکه رئیس‌جمهور ترامپ دستور اعزام بمب‌افکن‌های B-2 مجهز به تسلیحات ۳۰,۰۰۰ پوندی نفوذکننده به پناهگاه‌ها را برای حمله به مراکز اصلی غنی‌سازی اورانیوم ایران در فردو و نطنز صادر کند، حمله دیگری از سوی آمریکا و اسرائیل با هدفی مشابه انجام شده بود: نابودی توانایی تهران در تولید سوخت هسته‌ای.

اما آن حمله، که در اواخر دولت بوش آغاز شد و به دوران اوباما کشیده شد، موضوع پوشش گسترده خبری یا نگرانی‌های عمومی درباره آغاز جنگی دیگر در خاورمیانه نبود. این یک برنامه مخفی بود که از اتاق عملیات کاخ سفید هدایت می‌شد، جایی که دو رئیس‌جمهور نمودارهای سایت غنی‌سازی نطنز را بررسی کردند و خطرات استفاده از یک سلاح سایبری پیشرفته را سنجیدند؛ سلاحی که برای سرعت بخشیدن و کند کردن سانتریفیوژهای چرخان در اعماق زمین طراحی شده بود تا آنها را از کنترل خارج کند.

این سلاح سایبری نامی داشت: استاکس‌نت، و عملیات آن در سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا با اسم رمز «بازی‌های المپیک» شناخته می‌شد. این عملیات به‌عنوان جایگزینی برای انهدام تأسیسات غنی‌سازی به روش سنتی و پرخطر طراحی شده بود تا از بروز جنگ جلوگیری شود. برای سال‌ها، این عملیات موفقیت‌آمیز به نظر می‌رسید — تا اینکه کد این سلاح به‌طور ناخواسته عمومی شد و ایرانی‌ها، خشمگین از این خرابکاری، شروع به غنی‌سازی اورانیوم در مقیاسی بزرگ‌تر از گذشته کردند.

کشف جزئیات این عملیات، از اولین دستورات رئیس‌جمهور بوش تا روزهایی که کد این سلاح افشا شد، نیویورک تایمز را به ۱۵ سال گزارشگری عمیق‌تر درباره زیرساخت‌های هسته‌ای ایران سوق داد.

در نهایت، این گزارشگری به نیویورک تایمز کمک کرد تا بتواند قمار نظامی رئیس‌جمهور ترامپ در ماه گذشته و پیامدهای آن را پوشش دهد.

ایالات متحده هرگز به‌طور رسمی عملیات «بازی‌های المپیک» را تأیید نکرده است؛ حتی امروز، اکثر افرادی که در این عملیات دخیل بودند از صحبت درباره آن منع شده‌اند. اما از طریق گزارش‌های ما بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، خوانندگان از جزئیات این عملیات آگاه شدند. این افشاگری‌ها موج‌های جدیدی از پوشش خبری را به دنبال داشت و بحث‌هایی را درباره مدت‌زمان و میزان تأثیرگذاری استاکس‌نت بر عقب راندن برنامه هسته‌ای ایران برانگیخت.

این موضوع بخشی از یکی از جذاب‌ترین — و پیچیده‌ترین — حوزه‌های خبری در نیویورک تایمز است: تقاطع فناوری، ژئوپلیتیک و تسلیحاتی که کشورها برای تهدید یا حمله به یکدیگر به کار می‌گیرند. من در چهار دهه گذشته در نیویورک تایمز این ترکیب ناپایدار را، از تسلیحات هسته‌ای تا سلاح‌های سایبری و اکنون هوش مصنوعی، پوشش داده‌ام و این حوزه در چند ماه اخیر چالش‌برانگیزتر از همیشه بوده است.

علاقه من به این موضوع ریشه در کره شمالی دارد. زمانی که در اواخر دهه بیستم عمرم به‌عنوان گزارشگر در توکیو مستقر بودم، کنجکاو شدم درباره یونگ‌بیون، مجتمع اصلی هسته‌ای کره شمالی. در آنجا، یکی از منزوی‌ترین کشورهای جهان در حال ساخت رآکتورهای هسته‌ای بود که ظاهراً هدفی برای تولید انرژی نداشتند. این موضوع من را به نوشتن گزارش‌های مفصلی درباره کیم ایل‌سونگ، بنیان‌گذار کره شمالی، و جاه‌طلبی‌های هسته‌ای او سوق داد.

آن گزارش‌ها شامل هفته‌ای پرتنش در تابستان ۱۹۹۴ بود، زمانی که رئیس‌جمهور بیل کلینتون طرحی برای بمباران سایت‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی در نظر داشت. اما کلینتون در نهایت تردید کرد و این طرح را رد کرد. (این فرصتی بود تا با رئیس‌جمهور سابق جیمی کارتر ملاقات کنم، کسی که برای کاهش تنش‌ها به کره شمالی سفر کرده بود. او به من گفت که متقاعد شده است ایالات متحده توانسته کره شمالی را به کنار گذاشتن پروژه‌های تسلیحاتی‌اش ترغیب کند.)

وقتی به واشنگتن بازگشتم، پوشش خبری نیز همراه من آمد. در شبی در سال ۲۰۰۶، زمانی که کره شمالی اولین آزمایش هسته‌ای خود را از میان آزمایش‌های متعدد انجام داد، مشخص شد که رویکرد واشنگتن در قبال کره شمالی یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های سیاست خارجی در دوران مدرن بود. امروز، این کشور دست‌کم ۶۰ سلاح هسته‌ای در اختیار دارد.

من این درس‌ها را با خود به گزارشگری درباره برنامه هسته‌ای ایران بردم. این کار نیازمند تخصص از سراسر نیویورک تایمز بود: کارشناسان هسته‌ای مانند ویلیام برود، کارشناسان ایران مانند فرناز فصیحی، کارشناسان اطلاعاتی اسرائیل مانند رونن برگمن و مارک ماتزتی، و واحد تحقیقات بصری ما که توانایی تحلیل عمیق تصاویر ماهواره‌ای را داشت.

این یادآوری مهم است که یک سازمان خبری برجسته، مانند یک دانشگاه بزرگ، باید از تخصص‌های متعدد در بخش‌ها و دفاتر مختلف در سراسر جهان بهره ببرد تا تصویری جامع از پیچیدگی‌های فناوری و سیاسی لحظه به لحظه ارائه دهد.

این همان چالشی بود که هنگام کنار هم قرار دادن داستان استاکس‌نت با آن مواجه شدم. ابتدا سرنخ‌های فناوری به دست آمد: درست پس از کریسمس ۲۰۱۰ به آلمان سفر کردم تا با کارشناسی مصاحبه کنم که کد استاکس‌نت را، که به‌طور تصادفی از تأسیسات نطنز فرار کرده بود، کالبدشکافی کرده بود.

او به نکته عجیبی اشاره کرد: کد تنها زمانی به حالت تهاجمی در می‌آمد که خوشه‌هایی از ۱۶۴ دستگاه را شناسایی می‌کرد. از سال‌ها گزارشگری درباره برنامه ایران، می‌دانستم که ۱۶۴ عدد جادویی است: ۵,۰۰۰ سانتریفیوژ زیرزمینی در نطنز به گروه‌های ۱۶۴ تایی تقسیم شده بودند. از آن لحظه، داستان محرمانه شروع به باز شدن کرد و مرا به سوی همکاری مخفیانه بین آژانس امنیت ملی آمریکا، موساد و واحد سایبری تهاجمی اسرائیل هدایت کرد.

در نهایت، این مسیر به کاخ سفید و تصمیم به استفاده از یک سلاح سایبری به جای اعزام خرابکاران یا بمب‌افکن‌ها منجر شد. پس از آن، داستان چگونگی از کنترل خارج شدن یک عملیات درخشان شکل گرفت.

در نهایت، استاکس‌نت به اجبار دیپلماسی کمک کرد و به مدت دو سال، من و همکارانم مذاکرات کند و دشوار با تهران برای محدود کردن برنامه هسته‌ای‌اش را پوشش دادیم که در سال ۲۰۱۵ به توافقی منجر شد. بار دیگر، جزئیات فنی اهمیت یافتند. اما آنچه درباره زیرساخت‌های ایران آموختیم، ما را برای نوشتن درباره خروج آقای ترامپ از آن توافق در سال ۲۰۱۸، ازسرگیری مذاکرات در آوریل و زمانی که مذاکرات به بن‌بست رسید، تصمیم او به حمله به برنامه هسته‌ای در ماه گذشته آماده کرد. همچنین، این دانش به نیویورک تایمز کمک کرد تا بیانیه او مبنی بر «نابودی کامل» برنامه هسته‌ای ایران را ارزیابی کند.

من در نیویورک تایمز عناوین مختلفی داشته‌ام، از جمله خبرنگار کاخ سفید و خبرنگار ارشد واشنگتن. این عناوین برای خوانندگان چندان اهمیتی ندارند. این گزارشگری حوزه‌ای — انباشت آهسته منبع‌ها و تخصص — است که واقعاً تأثیر می‌گذارد.

آموخته‌ام که در این جهان، جایی که بسیاری چیزها در بخش‌های محرمانه پنهان است، دولت از ماهیت مخفی عملیات‌ها و تهدید تحقیقات درباره نشت اطلاعات برای منصرف کردن خبرنگاران از کندوکاو عمیق استفاده می‌کند. همچنین آموخته‌ام که اکثر دولت‌ها فکر می‌کنند راه‌حلی پایدار برای تهدیدات هسته‌ای نوظهور یافته‌اند، از توافق‌های دیپلماتیک تا حملات بمباران، اما در نهایت متوجه می‌شوند که جاه‌طلبی‌های قدرت ملی عمیقاً ریشه‌دار هستند.

و مهم‌تر از همه، درسی را که از اولین روزهایم در نیویورک تایمز در سال ۱۹۸۲ آموختم، دوباره یاد گرفتم: بهترین راه برای انتشار اخبار مهم، تسلط بر حوزه خبری است.


* دیوید ای. سنگر، خبرنگار کاخ سفید و امنیت ملی، نزدیک به ۴۳ سال برای نیویورک تایمز گزارشگری کرده است. او بیش از دو دهه است که برنامه هسته‌ای ایران را پوشش می‌دهد.