اقتصاد۲۴- بررسی آمارهای وزارت آموزش و پرورش حکایت از این دارد که نرخ «ترک تحصیل» دانشآموزان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ نسبت به سال قبل کاهشی بوده، اما در عین حال تعداد «کودکان بازمانده از تحصیل» از ۹۰۲ هزار و ۱۸۸ کودک در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به ۹۲۸ هزار و ۷۲۹ نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ افزایش یافته است؛ روایت پژوهشها از دلایل این پدیده، ترکیبی است از فقر معیشتی، اشتغال کودکان، باورهای عرفی، مشکلات هویتی و موانع جغرافیایی که پیشروی کودکان ایرانی و خانوادههایشان ترسیم شده است.
به گزارش ایسنا، بر اساس آمار وزارت آموزش و پرورش، در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، ۹۰۲ هزار و ۱۸۸ کودک در مقاطع مختلف تحصیلی از تحصیل بازماندهاند که در این آمار، به تفکیک تعداد بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی ۱۵۶ هزار و ۸۳۵ نفر، در دوره اول متوسطه ۱۹۵ هزار و ۵۶۸ نفر و در دوره دوم متوسطه ۵۴۹ هزار و ۷۸۵ نفر اعلام شده است. این درحالیست که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ تعداد کل بازماندگان از تحصیل به ۹۲۸ هزار و ۷۲۹ نفر افزایش یافته است که از این تعداد، ۱۷۱ هزار و ۹۹۲ نفر در مقطع ابتدایی، ۱۹۸ هزار و ۱۰۹ نفر در دوره اول متوسطه و ۵۵۸ هزار و ۶۲۸ نفر در دوره دوم متوسطه بودهاند.
تعداد بازماندگان از تحصیل افزایشی شد
از سوی دیگر اما، نرخ ترک تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در کل دورههای تحصیلی ۱.۹۷ درصد (معادل ۲۸۷ هزار و ۶۱۷ نفر) بوده است که این نرخ در مقطع ابتدایی ۰.۹۷ درصد (۸۷ هزار و ۵۴۴ نفر)، در دوره اول متوسطه ۴.۰۹ درصد (۱۴۹ هزار و ۲۸۸ نفر) و در دوره دوم متوسطه ۲.۵۹ درصد (۵۰ هزار و ۷۸۵ نفر) گزارش شده است. اما نرخ ترک تحصیل در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در کل دورههای تحصیلی به ۱.۶۵ درصد (معادل ۲۴۷ هزار و ۲۴۲ نفر) کاهش یافته است که در مقطع ابتدایی ۰.۹۱ درصد (۸۴ هزار و ۱ نفر)، در دوره اول متوسطه ۳.۴۷ درصد (معادل ۱۳۰ هزار و ۴۳۲ نفر) و در دوره دوم متوسطه ۱.۶۵ درصد (معادل۳۲ هزار و ۸۰۹ نفر) اعلام شده است.
بر اساس این آمار، اگرچه تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جدید نسبت به سال قبل افزایش داشته، اما نرخ ترک تحصیل در مقایسه با سال گذشته روند کاهشی را طی کرده است. باتوجه به اینکه پدیده بازماندگی از تحصیل ماهیتی پیچیده و چندبعدی و ریشه در عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در درون و بیرون نظام آموزش و پرورش دارد که میزان اثرگذاری این عوامل در دورههای مختلف تحصیلی متفاوت است، در همین راستا مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی به علل و عوامل بازماندگی از تحصیل در کشور پرداخته است.
رابطه سن دانشآموزان با بازماندگی از تحصیل آنان
بررسی ریشهها و ملل بازماندگی از تحصیل کودکان و نوجوانان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ نشان میدهد به طور میانگین حدود ۳ درصد دلایل بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی به موضوع مشکلات مالی و معیشتی خانواده و یک درصد به دلیل اشتغال به کار کودکان باز میگردد. با این وجود در دوره متوسطه اول، ۱۰ درصد عوامل بازماندگی از تحصیل به موضوع مشکلات مالی خانواده و حدود ۱۳ درصد به دلیل اشتغال به کار کودکان باز میگردد. همچنین در متوسطه دوم حدود ۱۱ درصد ریشهها و دلایل بازماندگی از تحصیل به دلیل مشکلات مالی خانواده و حدود ۲۵ درصد آن به دلیل اشتغال به کار نوجوانان باز میگردد.
در واقع این عامل در دوره متوسطه دوم شایعتر میشود. این امر نشاندهنده این است که با وجود برخی تنگناهای اقتصادی برای خانوادهها، تحصیل کودکان در دوره ابتدایی برای خانوادهها مهم بوده و تحت هر شرایطی امکان تحصیل را برای فرزندان خود فراهم میکنند، اما با افزایش سن کودکان و رسیدن سن آنها به دوره متوسطه، برخی خانوادهها از ظرفیت نوجوانان به عنوان نیروی کار و تأمین کمک معیشت خانوار استفاده میکنند که پدیده همزمانی تحصیل و کار در پارهای مواقع به ترک تحصیل و در نتیجه بازماندگی از تحصیل در دوره متوسطه اول و دوم منجر میشود.
دلایل بازماندگی یا ترک تحصیل موقت یا دائمی کودکان و نوجوانان در دوره متوسطه
در واقع مشکلات مالی خانواده و اجبار فرزندان به کار کردن برای کمک به ترمیم اقتصاد و معیشت خانواده در کوتاه مدت و امید به جبران آموزش برای آنها در آینده و عواملی همچون هم زمانی اوج کار در مزرعه و دامداری با زمان آموزش و امتحانات در مناطق روستایی و عشایری کشور از دلایل مهم بازماندگی یا ترک تحصیل موقت یا دائمی کودکان و نوجوانان در دوره متوسطه است.
در فقدان یا عدم شفافیت در قوانین مرتبط با کار کودکان و نوجوانان، برخی از کودکان در شهرها و حواشی شهرهای بزرگ جایگزین نیروی کار بزرگسال شده یا در روستاها در مزارع و دامپروریهای خانوادگی به کار گرفته میشوند. هر چند این عامل در دوره ابتدایی در مقایسه با سایر عوامل بازماندگی از تحصیل چندان قابل توجه نیست، اما با افزایش سن کودکان در دورههای اول و دوم متوسطه به عنوان اولین عامل بازماندگی از تحصیل یا ترک تحصیل زودهنگام دانشآموزان شناسایی شده است.
ناتوانی دهکهای پایین جامعه در تهیه تجهیزات آموزشی عاملی در بازماندگی از تحصیل کودکان در دوره کرونا
در نتایج پژوهشهای پیشین نیز اقتصاد خانوادهها را مهمترین عامل بازماندن از تحصیل کودکان مطرح کرده است. به نظر میرسد یکی از دلایل افزایش نرخ ترک تحصیل به دلیل مسائل اقتصاد خانوادهها در سالهای اخیر به بیماری کووید ۱۹ باز میگردد که باتوجه به مجازی شدن آموزش، بسیاری از خانوارها توان تهیه تجهیزات موردنیاز برای آموزش مجازی را نداشته و به ناچار برخی دانشآموزان از تحصیل بازماندند. از سوی دیگر با مجازی شدن مدارس در دوران کرونا برخی دانشآموزان به ویژه در دوره اول و دوم متوسطه به بازار کار وارد شدند که با آغاز مجدد مدارس به آموزش برنگشته یا همزمان با تحصیل همچنان در بازار کار باقی ماندهاند، لذا در کنار موضوع ناتوانی دهکهای پایین جامعه در تهیه تجهیزات آموزشی، کمکی که اشتغال کودکان به اقتصاد خانواده داشته است را میتوان از دلایل مهم ترک تحصیل دانشآموزان در این دوره دانست.
مشکلات و باورهای غلط عرفی و اجتماعی در خصوص تحصیل کودکان بعد از مقطع ابتدایی و ازدواج
یکی از مهمترین عوامل ترک تحصیل دانشآموزان به ویژه در میان دختران در دوره اول و دوم متوسطه مشکلات و باورهای غلط عرفی و اجتماعی و ترجیح برخی خانوادهها به عدم ادامه تحصیل فرزندان خود به ویژه بعد از دوره ابتدایی یا پس از ازدواج است. این عامل ۵ درصد از ریشهها و علل بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی، حدود ۲۲ درصد در دوره اول متوسطه و حدود ۳۸ درصد در دوره متوسطه دوم را شامل میشود؛ لذا این عامل در دوره ابتدایی در مقایسه با سایر عوامل بازماندگی از تحصیل چندان قابل توجه نیست، اما با افزایش سن کودکان در دورههای اول متوسطه به عنوان دومین عامل اصلی و در دوره دوم متوسطه به عنوان اولین عامل بازماندگی از تحصیل شناسایی شده است.
همچنین بیسوادی والدین و بیتفاوتی آنها نسبت به تحصیل فرزندان و نگرش منفی نسبت به تحصیل دختران بعد از دوره ابتدایی در مناطق روستایی و عشایری، نگرش منفی نسبت به تدریس معلم غیرهمجنس و مخالفت خانوادهها با تشکیل کلاسهای مختلط در مناطق روستایی و عشایری در کنار موضوعات دیگر همچون فقدان مدرسه یا دوری مدارس متوسطه از محل سکونت افراد از یک سو و عدم اعتقاد خانوادهها به وقتگذاری یا انجام هزینه بیشتر برای ایاب و ذهاب مربوط به تردد از محل سکونت تا مدرسه از سوی دیگر، از جمله دلایل بازماندگی یا ترک تحصیل زودهنگام کودکان و نوجوانان است.
بدسرپرستی کودکان و ترک تحصیل یا بازماندگی از تحصیل آنان
مسائل و مشکلات خانوادگی یکی دیگر از عوامل و ریشههای ترک تحصیل یا بازماندگی از تحصیل است. حدود ۳ تا ۴ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دورههای مختلف تحصیلی به دلیل بدسرپرستی و مسائل و مشکلات مرتبط با والدین خود نتوانستهاند در مدرسه حضور داشته باشند. بر این اساس، کودکان تکسرپرست یا کودکانی که تحت سرپرستی افرادی غیر از پدر و مادر خود هستند، کودکان والدینی که به دلایل کیفری تحت تعقیب هستند، کودکان حاصل از ازدواجهای غیرقانونی، کودکان طلاق و کودکان دارای والدین درگیر در اعتیاد یا بیماریهای خاص بیش از سایر کودکان در معرض خطر ترک تحصیل یا بازماندگی از تحصیل قرار دارند.
بیماریهای خاص و صعبالعلاج کودکان
وجود بیماریهای خاص یا صعبالعلاج در کودکان و پیگیری روند درمان آنها که به عدم ثبتنام، ثبتنام دیرهنگام یا غیبتهای طولانی مدت در مدارس منجر میشود، زمینهساز ترک تحصیل یا بازماندگی از تحصیل کودکان میشود. این امر در تلفیق با مشکلات ناشی از هزینههای درمان، مراقبت و حمایت از این کودکان و عوامل دیگری همچون مشکلات خانوادگی تشدید شده و کودکان از تحصیل باز میمانند. حدود ۵ درصد از این کودکان به دلیل بیماریهای صعبالعلاج نتوانستهاند در مدرسه حضور داشته باشند. اثر این عامل با افزایش سن دانشآموزان از دوره ابتدایی به متوسطه کاهش مییابد.
موانع جغرافیایی، دوری از مدرسه و ضعف در زیرساختهای آموزشی
برخی از خانوادهها دلیل عدم ثبتنام کودکان خود در مدرسه را دوری محل سکونت آنها از مدارس و مشکلات ناشی از ترددهای روزانه یا هزینههای مربوط به این امر عنوان میکنند. عامل دوری محل زندگی از مدرسه در دوره ابتدایی حدود ۱.۵ درصد، در دوره متوسطه اول حدود ۶ درصد و در متوسطه دوم حدود ۴ درصد از دلایل بازماندگی از تحصیل را پوشش میدهد. این امر به ویژه در مناطق روستایی و عشایری، مرزی و حاشیه شهرهای بزرگ و در کنار موضوع فقر خانوادهها بسیار چالش برانگیز است.
هر چند وزارت آموزش و پرورش برای دسترسپذیری آموزش تعداد زیادی مدارس با جمعیت پایین دانشآموزی و حتی مدارس تک دانشآموزی را ایجاد کرده است، اما کماکان در برخی مناطق کشور دسترسی به مدارس به ویژه مدارس دوره اول و دوم متوسطه به سختی صورت میپذیرد.
فقر، باورهای غلط و موانع جغرافیایی؛ چند ضلعی بازماندگی از تحصیل
دوری از مدرسه یا صعب العبور بودن مسیرهای دسترسی به مدرسه یا فاصله زیاد میان مدرسه و محل زندگی به ویژه برای دختران در دورههای تحصیلی متوسطه اول و دوم، فقدان مراکز پیشدبستانی در مناطق روستایی و عشایری، نابسندگی در تعداد مدارس سیار عشایری، فقدان مدارس شبانهروزی در کنار موضوعاتی همچون کوچ زودهنگام عشایر در مناطق عشایری کشور از جمله موانع فیزیکی و جغرافیایی دسترسی آسان به مدارس کشور است که به صورت مستقیم بر نرخ بازماندگی از تحصیل در این مناطق تأثیر میگذارد.
مشکلات سجلی با فقدان مدارک هویتی
حدود ۵ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل به دلیل مشکلات سجلی یا فقدان مدارک هویتی از حضور بهنگام در مدرسه باز میمانند؛ کودکانی که شناسنامه ایرانی ندارند، کودکان حاصل از روابط خارج از ازدواج، کودکانی که خانوادهشان مدارک هویتی را گم کردهاند یا اهمال کرده و برای فرزندشان شناسنامه نگرفتهاند و کودکان حاصل از ازدواج مادر ایرانی با مرد خارجی، اغلب برای ثبتنام بهنگام در مدرسه با مشکل مواجه میشوند. این افراد حتی ممکن است به دلیل طولانی شدن فرایند صدور شناسنامه و بالا رفتن سن، شرایط تحصیل در یک دوره تحصیلی خاص را از دست دهند.