ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 18.05.2025, 9:06
تغییر موضع ترامپ در مورد ایران / فرید زکریا

واشنگتن پست / ۱۵ مه ۲۰۲۵

غریزه‌ی تخریب‌گرایانه‌ی دونالد ترامپ و تمایلش به تصمیم‌گیری‌های ناگهانی باعث آشوب، مخالفت و تغییرات ناگهانی شده است. اما این هفته، ترامپ به ما یادآوری کرد که گاهی اوقات تمایل او به ریسک‌پذیری و تفکر خارج از چارچوب می‌تواند روش‌های قدیمی و خسته‌کننده را به هم بریزد.

او در عربستان سعودی همه را شگفت‌زده کرد و با رهبر جدید سوریه (که پیش‌تر جهادی بود) دیدار کرد و اعلام کرد که تمام تحریم‌های ایالات متحده علیه این کشور را لغو خواهد کرد. او همچنین بارها اشاره کرده است که دولتش آماده‌ی انعقاد یک توافق هسته‌ای جدید با ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، او می‌تواند سطح جدیدی از صلح و ثبات را به خاورمیانه بیاورد.

علاقه‌ی جدید ترامپ به توافق با ایران، طنزی نزدیک به عجیب دارد. به هر حال، او کسی بود که ایالات متحده را از توافق هسته‌ای اولیه با ایران خارج کرد، در حالی که اکثر ناظران جدی، از جمله مقامات اطلاعاتی آمریکا، معتقد بودند که ایران به شرایط توافق پایبند بوده است. این یک نمونه‌ی دیگر از رفتار دونالد ترامپ است که ابتدا مشکلی ایجاد می‌کند، سپس نظر خود را تغییر می‌دهد و بعد با افتخار به جهان اعلام می‌کند که اوضاع را به شکلی درخشان اصلاح کرده است.

اما گذشته هر چه که بوده، اتفاقاتی رخ داده که می‌تواند امروز به توافقی بهتر از قبل منجر شود. دو تغییر اساسی که در اینجا بیشترین اهمیت را دارند، ضعف ایران و قدرت عربستان سعودی هستند.

ایران در بدترین وضعیت خود در یک نسل گذشته قرار دارد. دهه‌ها سوءمدیریت مزمن اقتصاد (که با تحریم‌ها تشدید شده)، فساد گسترده و دیکتاتوری بی‌رحمانه باعث نارضایتی عمیق عمومی از رژیم اسلامی شده است. به این‌ها حملات بسیار موفق اسرائیل به حزب‌الله و سیستم‌های دفاع هوایی ایران در سال گذشته را اضافه کنید. علاوه بر این، نزدیک‌ترین متحد عرب تهران، یعنی دولت بشار اسد در سوریه، فروپاشید و نیروهای مخالف اصلی (که سال‌ها با شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در حال جنگ بودند) دولت جدید را تشکیل دادند. همه‌ی این‌ها کنار هم، ایران را به ضعیف‌ترین نقطه‌ی خود از زمان حمله‌ی صدام حسین به جمهوری اسلامی نوپا در سال ۱۹۸۰ رسانده است.

دوم، عربستان سعودی در سال‌های اخیر قدرت خود را افزایش داده و سیاست خارجی‌اش متحول شده است. این کشور با حوثی‌ها به یک آتش‌بس غیررسمی دست یافته، روابط خود با قطر را بهبود بخشیده و روابط بهتری با کشورهایی مانند لبنان و عراق برقرار کرده است. ولیعهد محمد بن سلمان دریافته که برای تحقق رویای اصلی خود — مدرن‌سازی عربستان سعودی — به ثبات در منطقه نیاز دارد. قابل‌توجه‌ترین نشانه‌ی این تحول، نزدیک شدن روزافزون عربستان سعودی و ایران است، به‌طوری که مقامات دو کشور به‌طور منظم با یکدیگر دیدار می‌کنند. مقامات سعودی اکنون به صراحت از مذاکرات برای یک توافق هسته‌ای جدید با ایران حمایت می‌کنند.

مانع اصلی این توافق، همان‌طور که همیشه بوده، بنیامین نتانیاهو است. اما به‌طور فزاینده‌ای، سرسختی او از سوی عربستان سعودی یا دیگر کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس حمایت نمی‌شود. چرا؟ شاید به این دلیل که آن‌ها به دلیل ضعف ایران کمتر از آن هراس دارند، شاید به این دلیل که جنگ شدید نتانیاهو در غزه حمایت از هر چیزی که او طرفداری می‌کند را برایشان دشوار کرده، و شاید به این دلیل که آن‌ها متوجه شده‌اند چنین توافقی در واقع بهترین راه برای مهار خطرات گسترش تسلیحات هسته‌ای در منطقه است. علاوه بر این، یکی از پیشنهادهای مطرح‌شده — کنسرسیومی منطقه‌ای که غنی‌سازی اورانیوم را انجام دهد — می‌تواند مدل مفیدی باشد که راه را برای برنامه‌ی هسته‌ای غیرنظامی عربستان سعودی هموار کند.

چالش پیش روی ترامپ این است که دولت او در این موضوع بین دو گروه تقسیم شده است: واقع‌گرایان و نومحافظه‌کاران. گروه اول شامل خود ترامپ و استیو ویتکاف، مذاکره‌کننده‌ی ارشد، است. در طرف دیگر، تندروهای مخالف ایران قرار دارند، که برجسته‌ترین آن‌ها مارکو روبیو و گروهی از جمهوری‌خواهان کنگره هستند. این دو گروه هنوز در حال رقابت‌اند، که توضیح می‌دهد چرا دولت ترامپ هر چند روز یک‌بار لحن و تأکید خود را تغییر می‌دهد.

تندرو اصلی در مورد ایران، البته، نتانیاهو است، که هشدار می‌دهد ایران به بمب هسته‌ای دست خواهد یافت مگر اینکه بمباران شود. اما باید به خاطر داشت که نتانیاهو بیش از یک دهه است که پیش‌بینی می‌کند ایران چند ماه دیگر به بمب هسته‌ای دست خواهد یافت. در واقع، نتانیاهو در کتابی که در سال ۱۹۹۵ نوشت، ادعا کرد که ایران در مسیر بی‌وقفه‌ای برای دستیابی به بمب هسته‌ای است! او مدعی شده که ایران یک “فرقه‌ی آخرالزمانی مسیحایی” است — و بنابراین مذاکره با آن‌ها بی‌فایده خواهد بود.

واقعیت ساده‌تر این است که ایران توسط گروهی از ملاهای خشن و مقامات نظامی فاسد اداره می‌شود، که انرژی خود را صرف جمع‌آوری ثروت در این دنیا کرده‌اند، نه آماده‌سازی برای دنیای بعدی. آن‌ها دریافته‌اند که ماندن در فاصله‌ی چند ماهه از سلاح هسته‌ای به نفعشان است تا عبور از آن خط. آن‌ها به دنبال رفع تحریم‌ها هستند، نه یک درگیری آخرالزمانی.

توافقی با چنین افرادی ممکن است: نه برای دوست شدن، بلکه برای خدمت به منفعت مشترک در کاهش خطرات رقابت تسلیحاتی هسته‌ای و آوردن ثبات به خاورمیانه‌ای که نسل‌ها از جنگ و ترور زخم خورده است. ترامپ در موقعیت منحصربه‌فردی قرار دارد تا اعتراضات نتانیاهو را نادیده بگیرد، از خطوط معمول نبرد در واشنگتن عبور کند و این فرصت را غنیمت بشمارد.