ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 01.05.2025, 12:23
ایران در سوریه جاه‌طلبی‌های امپراتوری‌گونه داشت

خبرگزاری رویترز
نویسندگان: جان دیویسون، الیسون مارتل و رید لوینسون
اول مه ۲۰۲۵

ایران برای سوریه برنامه‌ای بزرگ در سر داشت — برنامه‌ای برگرفته از الگوی کشوری که آن را دشمن قسم‌خورده خود می‌داند.

همان‌گونه که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم با سرمایه‌گذاری میلیاردی در بازسازی اروپا سلطه جهانی خود را تثبیت کرد، ایران نیز قصد داشت با بازسازی سوریه‌ای ویران‌شده از جنگ، همین مسیر را در خاورمیانه طی کند.

این برنامه جاه‌طلبانه که در یک مطالعه رسمی ۳۳ صفحه‌ای ایران شرح داده شده، چندین بار به «طرح مارشال» — نقشه راه آمریکا برای احیای اروپا پس از جنگ — اشاره می‌کند. راهبرد آمریکا موفق بود: اروپا را «وابسته به آمریکا» کرد؛ به گفته گزارشی که همراه این مطالعه آمده، این هدف با «ایجاد وابستگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی» محقق شد.

این سند که تاریخ آن مه ۲۰۲۲ است، توسط یک واحد سیاست‌گذاری اقتصادی ایران مستقر در سوریه تهیه شده و خبرنگاران رویترز در جریان بازدید از سفارت غارت‌شده ایران در دمشق در دسامبر آن را پیدا کردند. این سند در میان صدها سند دیگر یافت شد که شامل نامه‌ها، قراردادها و طرح‌های زیرساختی بودند؛ اسنادی که نشان می‌دهند ایران چگونه قصد داشته میلیاردها دلاری را که صرف حفظ بشار اسد در جریان جنگ داخلی طولانی‌مدت سوریه کرده بود، بازپس گیرد. در این سند راهبردی، ایران ایجاد یک امپراتوری اقتصادی و تعمیق نفوذ بر متحد خود را هدف گرفته است.

در یکی از بندهای این مطالعه آمده است: «یک فرصت ۴۰۰ میلیارد دلاری».

این امیدهای امپراتوری‌گرایانه زمانی نقش بر آب شد که شورشیانِ مخالف ایران در دسامبر اسد را سرنگون کردند. دیکتاتور برکنار‌شده به روسیه گریخت. شبه‌نظامیان، دیپلمات‌ها و شرکت‌های ایرانی نیز به‌سرعت عقب‌نشینی کردند. سفارت ایران در دمشق توسط سوری‌هایی که سقوط اسد را جشن می‌گرفتند، غارت شد.

ساختمان سفارت پر بود از اسنادی که چالش‌های پیش‌روی سرمایه‌گذاران ایرانی را آشکار می‌کرد. این اسناد و ماه‌ها گزارش‌ میدانی، تصویری تازه از تلاش شکست‌خورده ایران برای تبدیل سوریه به یک دولت اقماری سودآور ارائه می‌دهند.

رویترز با دوازده تاجر ایرانی و سوری مصاحبه کرده، شبکه‌ای از شرکت‌های ایرانی را که در حوزه‌های خاکستری تحریم‌ها فعالیت داشتند بررسی کرده و از برخی سرمایه‌گذاری‌های رهاشده ایران بازدید کرده است — سرمایه‌گذاری‌هایی که شامل اماکن مذهبی، کارخانه‌ها، تأسیسات نظامی و موارد دیگر می‌شد. این پروژه‌ها با حملات گروه‌های مسلح، فساد محلی، تحریم‌های غرب و بمباران‌ها مواجه شدند و ناکام ماندند.

از جمله سرمایه‌گذاری‌های ایران، نیروگاهی به ارزش ۴۱۱ میلیون یورو در بندر ساحلی لاذقیه بود که توسط یک شرکت مهندسی ایرانی در حال ساخت بود. اکنون این پروژه متوقف و بدون استفاده رها شده است. یک طرح استخراج نفت در صحرای شرقی سوریه نیز رها شده. پلی ریلی به ارزش ۲۶ میلیون دلار بر روی رود فرات، که توسط یک مؤسسه خیریه ایرانی وابسته به رهبر عالی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، ساخته شده بود، سال‌ها پیش در حمله هوایی ائتلاف تحت رهبری آمریکا نابود شد و نه تعمیر شد و نه هزینه آن به طور کامل پرداخت گردید.

حدود ۴۰ پروژه موجود در اسناد باقی‌مانده سفارت تنها بخشی از کل سرمایه‌گذاری‌های ایران را نشان می‌دهند. اما حتی در همین مجموعه محدود، رویترز دریافت که بدهی‌های پرداخت‌نشده سوریه به شرکت‌های ایرانی تا پایان جنگ به دست‌کم ۱۷۸ میلیون دلار می‌رسید. برخی نمایندگان پیشین مجلس ایران به‌صورت علنی تخمین زده‌اند که مجموع بدهی دولت اسد به ایران بیش از ۳۰ میلیارد دلار است.

حسن شاخصی، یک بازرگان خصوصی ایرانی، ۱۶ میلیون یورو در قطعات خودرو که به بندر لاذقیه سوریه ارسال کرده بود، از دست داد؛ درست پیش از آن‌که اسد فرار کند. شاخصی گفت: «من در سوریه دفتر و خانه راه انداخته بودم. همه‌اش از دست رفت.» او گفت که هرگز پولی بابت این کالاها دریافت نکرده، و این محموله ناپدید شده است. «امیدوارم تاریخ طولانی روابط ایران و سوریه به این راحتی پاک نشود. حالا مجبورم دنبال تجارت در جای دیگری باشم.»

در سندی ۳۳ صفحه‌ای که در سفارت ایران در دمشق پیدا شده، رؤیای ایران برای احیای سوریه به سبک «طرح مارشال» شرح داده شده است. یکی از بندهای برجسته این سند می‌گوید: «فرصتی ۴۰۰ میلیارد دلاری برای بازسازی سوریه و سهم ایران.»

در نهایت، امید ایران به تقلید از طرح مارشال و ساختن یک امپراتوری اقتصادی شامل سوریه، به سرنوشتی شبیه شکست‌های آمریکا در عراق و افغانستان دچار شد.

مداخله زودهنگام ایران در جنگ داخلی سوریه در حمایت از اسد، نفوذ این کشور را بر گذرگاهی راهبردی به دریای مدیترانه افزایش داد. اما داستان سرمایه‌گذاری‌های بر باد رفته نشان می‌دهد این نفوذ چه بهای مالی‌ای داشت و چگونه اتکای متقابل دو حکومت مطرود — سوریه و ایران — به زیان هر دو تمام شد.


یک سند ۳۳ صفحه‌ای که در سفارت دمشق پیدا شده، رویای ایران برای احیای سوریه به سبک طرح مارشال را شرح می‌دهد. نکته‌ی برجسته شده می‌گوید: «فرصتی ۴۰۰ میلیارد دلاری برای بازسازی سوریه و سهم ایران».

برای حاکمان ایران، سقوط اسد و فروپاشی طرح‌هایشان در سوریه در زمانی بحرانی روی داده است. اسرائیل نمایندگان کلیدی جمهوری اسلامی — حزب‌الله در لبنان و حماس در غزه — را به‌شدت تضعیف کرده. دولت ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ ایران را تحت فشار گذاشته تا درباره توافقی که می‌تواند برنامه هسته‌ای این کشور را مهار کند، مذاکره کند؛ در غیر این صورت ممکن است با اقدام نظامی روبرو شود. رقبای منطقه‌ای ایران، از جمله ترکیه و اسرائیل، با شتاب در حال پر کردن خلأ ناشی از خروج ایران هستند. دولت نوپای سوریه نیز باید با پروژه‌های زیرساختی نیمه‌تمام زیادی دست و پنجه نرم کند، در حالی که در تلاش برای بازسازی کشوری ویران از جنگ است.

خبرنگاران رویترز پس از سقوط اسد با بازدید از مراکز قدرت نرم ایران در سوریه — شامل دفاتر دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی — به مجموعه‌ای از اسناد دست یافتند. آن‌ها نزدیک به ۲٬۰۰۰ سند را که شامل قراردادهای تجاری، طرح‌های اقتصادی و مکاتبات رسمی بود، عکاسی کرده و در محل خود باقی گذاشتند. سپس با استفاده از هوش مصنوعی، از جمله دستیار حقوقی CoCounsel متعلق به شرکت تامسون رویترز، این اسناد را خلاصه‌سازی و تحلیل کردند.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در ماه دسامبر گفت انتظار دارد رهبری جدید سوریه به تعهدات کشور پایبند باشد. اما این موضوع برای دولت جدید — به رهبری گروه سابق شورشی «هیات تحریر الشام» که با اسد و حامیان ایرانی‌اش جنگیده بود — اولویت ندارد.

مقامات دولت ایران به درخواست‌های رویترز برای اظهارنظر درباره یافته‌ها پاسخ ندادند.

«مردم سوریه زخمی از ایران دارند، و زمان زیادی لازم است تا التیام یابد»، احمد الشرع، رئیس‌جمهور جدید سوریه، در مصاحبه‌ای در ماه دسامبر گفت. نه او و نه دیگر مقامات دولت جدید سوریه به درخواست‌های رویترز برای اظهارنظر درباره نقش ایران در رژیم ساقط‌شده پاسخی ندادند. گروه «هیات تحریر الشام» (HTS) که ابتدا شاخه‌ای از القاعده بود، سال‌ها پیش از این گروه قطع رابطه کرده و اکنون می‌گوید خواهان ساختن سوریه‌ای فراگیر و دموکراتیک است. با این حال، برخی از سوری‌ها — به‌ویژه اقلیت‌های غیرسنی — نگران‌اند که این گروه همچنان اهداف جهادی برای ایجاد حکومتی اسلامی را حفظ کرده باشد.

برای بسیاری از مردم سوریه، خروج اسد و شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران مایه شادی بود. با این حال، سوری‌هایی که با ایرانی‌ها همکاری کرده بودند، نسبت به خروج شرکت‌های تجاری ایران احساسات متضادی دارند، چرا که این خروج بسیاری از آنان را بی‌درآمد کرده است.

خبرنگاران رویترز مدتی پس از سقوط بشار اسد از سفارت ایران در دمشق بازدید کردند. سفارت تخریب شده بود و کف آن پر بود از اسناد پراکنده.

یک مهندس سوری که در پروژه نیروگاه لاذقیه مشغول به کار بود، گفت: «ایران این‌جا حضور داشت، این واقعیت بود، و من مدتی از این راه امرار معاش می‌کردم.»

این مهندس که به‌دلیل ترس از انتقام‌جویی‌ها پس از موجی از قتل‌های تلافی‌جویانه در ماه گذشته علیه سوری‌هایی که با رژیم سابق همکاری داشتند، خواست نامش فاش نشود، گفت پروژه لاذقیه به‌خاطر مشکلات مالی، فساد در سوریه و حضور کارگران کم‌تجربه ایرانی با موانع زیادی مواجه شد. اما در صورت تکمیل، می‌توانست به شبکه برق ضعیف سوریه کمک کند.

او گفت: «این نیروگاه برای آینده سوریه بود.»

نماینده ایران در سوریه

فردی که مأمور اجرای برنامه‌های اقتصادی ایران در سوریه بود، یک مدیر ساخت‌وساز ریش‌دار از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نام عباس اکبری بود. او در مارس ۲۰۲۲ با تبلیغات فراوان به ریاست واحدی به نام «ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران و سوریه» منصوب شد. مأموریت این نهاد، گسترش تجارت و بازگرداندن سرمایه‌گذاری‌های ایران در سوریه بود. تیم تحت هدایت او، همان مطالعه‌ای را تهیه کرد که طرح مارشال آمریکا را به‌عنوان الگوی بازسازی سوریه معرفی می‌کرد.

اکبری، شماری از هم‌رزمان خود در سپاه پاسداران، شاخه‌ای نخبه از نیروهای نظامی ایران، را برای کمک در امور لجستیکی پروژه‌های غیرنظامی به خدمت گرفت.

رویترز به نامه‌هایی با امضای اکبری در سفارت غارت‌شده ایران دست یافته است. این اسناد شامل جزئیات پروژه‌هایی است که او از آن‌ها حمایت کرده و مبالغ هزینه‌شده برای آن‌ها. در نزدیکی این اسناد پراکنده، گاوصندوقی و یک بسته مواد منفجره C4 کشف شد که توسط نیروهای مسلحی که از ساختمان محافظت می‌کردند، شناسایی شد. اکبری به درخواست رویترز برای اظهارنظر پاسخی نداد.

ورود ایران به سوریه، مدت‌ها پیش از ورود اکبری آغاز شده بود. گروه مپنا، یکی از شرکت‌های بزرگ زیرساختی ایران که همان مهندس سوری پروژه نیروگاه لاذقیه را استخدام کرده بود، نخستین قرارداد بزرگ خود را در سال ۲۰۰۸ برای گسترش یک نیروگاه در نزدیکی دمشق به دست آورد. پس از آن، دومین قرارداد برای ساخت نیروگاهی دیگر در نزدیکی شهر حمص منعقد شد.

این قراردادها بخشی از سرمایه‌گذاری رو‌به‌گسترش ایران در سوریه در سال‌های پیش از قیام ۲۰۱۱ علیه بشار اسد بود؛ دوره‌ای که تحریم‌های آمریکا هر دو کشور را از غرب جدا کرده بود. این سرمایه‌گذاری‌ها حاصل رابطه‌ای بود که به انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ بازمی‌گشت؛ انقلابی که به سرنگونی شاه و برپایی جمهوری اسلامی انجامید.

حافظ اسد، رئیس‌جمهور پیشین سوریه و پدر بشار، نخستین رهبر عرب بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و در دهه ۱۹۸۰ به تجهیز آیت‌الله روح‌الله خمینی و حکومت نوپای شیعه او در جنگ با عراق کمک کرد. در طول جنگ داخلی لبنان، سوریه و ایران — از طریق نیروی نیابتی خود یعنی حزب‌الله — علیه اسرائیل جنگیدند و بعدها نیز جنگجویان و تسلیحاتی را برای مقابله با اشغال عراق توسط آمریکا پس از سال ۲۰۰۳ ارسال کردند.

سرمایه‌گذاری‌های سیاسی ایران در عراق، سوریه و لبنان برای سال‌ها سودآور بود. عراق و لبنان، مانند ایران، جمعیت قابل‌توجهی از شیعیان دارند، و شبه‌نظامیان شیعه‌ای که توسط سپاه پاسداران پرورش یافته بودند، در دولت‌های پیاپی بغداد و بیروت تسلط یافتند. سوریه نیز به مسیر اصلی انتقال سلاح و نیرو در سراسر «محور مقاومت» تبدیل شد؛ نامی که ایران به گروه‌ها و کشورهایی می‌دهد که علیه اسرائیل و غرب می‌جنگند و از آن‌ها حمایت می‌کند.

سوریه از نظر مذهبی نیز برای ایران اهمیت داشت. هر سال صدها هزار زائر ایرانی برای زیارت آرامگاه حضرت زینب، نوه پیامبر اسلام، به سوریه می‌رفتند. این آرامگاه در جنوب دمشق واقع شده است.

روابط اقتصادی میان دو کشور در میانه دهه ۲۰۰۰ میلادی اوج گرفت، هم‌زمان با زمانی که گروه مپنا نخستین قراردادهای خود را در سوریه به دست آورد.

اما در سال ۲۰۱۱، قیام سوری‌ها علیه حکومت بشار اسد آغاز شد؛ بخشی از موج خیزش‌های موسوم به بهار عربی. این شورش، طیف گسترده‌ای از منافع نظامی، سیاسی، مذهبی و هر چه بیشتر اقتصادی ایران را تهدید می‌کرد.

بازدید خبرنگاران رویترز از آرامگاه حضرت زینب در جنوب دمشق، افق‌های تازه‌ای از نفوذ ایران در سوریه را آشکار کرد.


اسناد خرد شده پس از غارت سفارت ایران در دمشق، روی زمین پراکنده شده‌اند. رویترز/عمرو الفیکی

صدها هزار سوری علیه حکومت اسد قیام کردند؛ حکومتی که با تکیه بر نخبگان اقلیت علوی، شاخه‌ای از مذهب شیعه، اداره می‌شد.

سرکوب خشن این اعتراضات، به یک شورش مسلحانه انجامید که گروه‌های اسلام‌گرای سنی در آن دست بالا را پیدا کردند. جنگ داخلی، شکاف‌های قومی و مذهبی را عمیق‌تر کرد و کشوری را که محل زندگی سنی‌ها، شیعیان، مسیحیان، علوی‌ها، کردها و دیگر اقلیت‌ها بود، به هرج‌ومرج کشاند. اقلیت‌ها به‌طور فزاینده‌ای از خیزش‌هایی با ماهیت فرقه‌ای هراس پیدا کردند.

جمهوری اسلامی شیعه ایران — در کنار حامی اصلی دیگر اسد، یعنی روسیه — به کمک او شتافت و هم نیرو و هم تسلیحات فرستاد. ایران همچنین مهندسان و کارآفرینانی را روانه سوریه کرد.

«هیچ‌گاه برادران خود را تنها نگذاشت»

در اواخر دسامبر ۲۰۱۱، واقعیت دشوار فعالیت در سوریه جنگ‌زده، گروه مپنا را به‌طور مستقیم تحت‌تأثیر قرار داد. به گزارش رسانه‌های دولتی ایران، شورشیان سوری هفت ایرانی شاغل در نیروگاه جندر در نزدیکی حمص را ربودند. بر اساس نامه‌ای از این شرکت به وزیر برق سوریه در سال ۲۰۱۸ که رویترز آن را مشاهده کرده، دو نفر از آن‌ها کشته شدند.

با این حال، این تنش‌ها باعث شد مپنا سرمایه‌گذاری‌اش را گسترش دهد و قراردادهای جدیدی برای بازسازی شبکه برق آسیب‌دیده سوریه به دست آورد؛ شبکه‌ای که تا سال ۲۰۱۵، کمتر از نیمی از ظرفیت پیش از جنگ خود را تولید می‌کرد. بلندپروازانه‌ترین این قراردادها، احداث نیروگاه لاذقیه بود.

اما این پروژه‌ها از ابتدا با مشکلات و هزینه‌های زیاد مواجه بودند؛ چنان‌که از نامه‌های شرکت و گفته‌های مهندس سوری شاغل در پروژه لاذقیه برمی‌آید.

او گفت: «قرار بود ساخت نیروگاه لاذقیه در حدود سال ۲۰۱۸ آغاز شود و ۲۰ ماه طول بکشد. حالا پروژه متوقف شده است.»

گروه مپنا در نوامبر ۲۰۲۴، تنها یک ماه پیش از سرنگونی بشار اسد، اعلام کرد که تقریباً نیمی از ساخت‌وساز را به پایان رسانده است.

این مهندس گفت که دولت سوریه اصرار داشت از یک پیمانکار فرعی وابسته به خانواده اسد استفاده شود؛ پیمانکاری که عمدتاً نیروهای کارگر و مهندسین فاقد صلاحیت را به‌کار می‌گرفت. او همچنین گفت که کارکنان خود مپنا شامل نیروهای توانمندی بودند، اما برخی نیز به‌نظر می‌رسید صرفاً به‌واسطه ارتباطاتشان با مقامات ایرانی شغل گرفته بودند.

او گفت: «همیشه مشکلات مالی وجود داشت؛ پرداخت‌های دیرهنگام میان دولت‌ها، به‌علاوه نوسانات ارزی.»

گزارش این مهندس درباره مشکلات پرداخت و بوروکراسی سوریه، در نامه‌های موجود در سفارت نیز تأیید می‌شود؛ این نامه‌ها همچنین نشان می‌دهند که سرمایه خود شرکت مپنا نیز در معرض خطر بوده است.

در نامه‌ای از سال ۲۰۱۷ که این شرکت برای سفیر ایران در سوریه فرستاده بود، آمده است که دولت سوریه در حال تغییر شرایط قراردادهای نهایی‌شده است و همین باعث شده بود مپنا ناچار شود تأمین کامل مالی نیروگاه لاذقیه را به عهده بگیرد، به‌علاوه پروژه دیگری که قرار بود فقط ۶۰ درصد آن توسط مپنا تأمین مالی شود. یک سال بعد، رئیس وقت شرکت مپنا در نامه‌ای به وزیر برق سوریه گلایه کرد که دولت این کشور، پیشنهاد شرکت برای ارسال قطعات به نیروگاه حلب را نادیده گرفته و در تصویب سایر قراردادهای مپنا تعلل کرده است؛ در حالی که این شرکت متحمل ده‌ها میلیون یورو هزینه شده بود.


نیروگاه حرارتی حلب در جریان جنگ داخلی آسیب دید و هرگز به‌طور کامل تعمیر نشد(عکس از رویترز / محمود حسانو)

رئیس شرکت، عباس علی‌آبادی — که اکنون وزیر نیروی ایران است — در پایان نامه پُر گلایه خود در سال ۲۰۱۸ نوشت: «گروه مپنا در هفت سال جنگ داخلی، در حالی که همه شرکت‌های خارجی کشور را ترک کردند، هرگز برادران خود در وزارت برق سوریه را تنها نگذاشت.»

وزارت نیرو، علی‌آبادی، و کارکنان و مدیران شرکت مپنا که رویترز با آن‌ها تماس گرفته، به درخواست اظهارنظر پاسخ ندادند.

این شرکت هرگز به‌طور علنی اعلام نکرده است که در سوریه چقدر هزینه کرده یا آیا طلب‌هایش تسویه شده‌اند یا نه.

بر اساس نامه‌های داخلی، گاه‌گاهی مپنا از کمک‌های لجستیکی عباس اکبری، مدیر پروژه‌های عمرانی سپاه پاسداران، برخوردار می‌شد؛ از جمله در زمینه اختصاص سوخت برای پروژه‌های مپنا توسط یگان‌های سپاه.

مپنا تا تابستان ۲۰۲۲ بخشی از نیروگاه حرارتی حلب را بازسازی کرده بود. بشار اسد در یک نمایش تبلیغاتی از این نیروگاه بازدید کرد. سایر پروژه‌ها همچنان در دست اجرا بودند. نیروگاه جندر، که در جریان درگیری‌ها آسیب دیده بود، با ظرفیت کاهش‌یافته فعالیت می‌کرد.

مهندس سوری پروژه لاذقیه در سال ۲۰۲۱ از همکاری با آن انصراف داد؛ چون حاضر نشد برای پیمانکار سوری مورد حمایت خانواده اسد کار کند؛ به‌دلیل فساد حاکم بر آن. او پروژه را شکست‌خورده می‌دانست. گفت: «از آن زمان به بعد برای یافتن شغل دائم دچار مشکل شده‌ام.»

این مهندس که از اقلیت علوی بود، در حالی‌که کشور ماه گذشته دوباره به خشونت‌های فرقه‌ای کشیده شد، در خانه‌اش پنهان شد.

تحریم‌ها و بدهی‌ها

مشکلات امنیتی و مالی مپنا در سوریه، در مورد بسیاری دیگر از شرکت‌های ایرانی نیز تکرار شد.

شرکت Copper World، یک شرکت خصوصی در تهران که در زمینه سیم‌کشی الکتریکی فعالیت می‌کند، درست پیش از آغاز جنگ سوریه، برنده یک مناقصه برای تأمین تجهیزات یک شرکت کابلسازی سوری شد. اما با آغاز درگیری‌ها، سرمایه‌گذاری این شرکت به‌نظر پرریسک آمد.

در سال ۲۰۱۲، شورشیان محموله‌ای به ارزش میلیون‌ها دلار را در سوریه به سرقت بردند؛ به گفته فردی مطلع از مفاد قراردادها. با این حال، Copper World فعالیتش را در سوریه ادامه داد؛ زیرا به گفته این منبع، تحریم‌ها بازارهای دیگر را به روی شرکت بسته بود. این شرکت از طریق دادگاه‌های سوری برای دریافت خسارت اقدام کرد و بخشی از کالاهای صادرشده را بازپس گرفت. اما بخش باقی‌مانده که باید از سوی شرکت ملی بیمه سوریه پرداخت می‌شد، هرگز تسویه نشد.

این منبع گفت که شرکت سوری طرف قرارداد، برای انعقاد قرارداد جدید با Copper World، ۵۰ هزار دلار رشوه خواسته بود، در حالی که به‌طور هم‌زمان در حال عقد قراردادی مشابه با یک شرکت مصری رقیب بود. دو شرکت، با مقایسه اطلاعات‌شان، متوجه ماجرا شدند. رویترز نتوانست مشخص کند که این معامله در نهایت چگونه به پایان رسید.

در موردی دیگر، یک شرکت انتقال پول در سوریه که وظیفه ارسال مبالغ به Copper World را داشت، پرداخت‌ها را با نرخ‌های قدیمی انجام داد؛ در شرایطی که پوند سوریه به‌شدت سقوط کرده بود. همین موضوع باعث شد که Copper World بخشی از پول خود را از دست بدهد.

این منبع گفت: «انتقال پول از طریق بانک و نوسانات ارزی، آن کسب‌وکار را نابود کرد.»

نامه‌ای از شرکت Copper World که در سفارت ایران پیدا شد، از عباس اکبری درخواست کمک برای حل مشکلات مالی در سوریه کرده بود. این نامه از او خواسته بود که برای دریافت ۲.۴ میلیون دلار بدهی Copper World از بانک مرکزی سوریه و شرکت انتقال وجه، لابی کند.

یک پل ریلی به ارزش ۲۶ میلیون دلار بر فراز رود فرات که توسط یک خیریه ایرانی ساخته شده بود، سال‌ها پیش بر اثر حمله هوایی نیروهای ائتلاف تحت رهبری آمریکا تخریب شد. رویترز تصاویر ماهواره‌ای و ویدیوهای این پل را تأیید کرده است.

در جدولی جداگانه که پروژه‌ها، مطالبات و هزینه‌های اضافی شرکت‌های ایرانی را فهرست کرده بود و با یادداشت‌هایی از مقام‌های ایرانی حاشیه‌نویسی شده بود، ده‌ها مورد تأخیر و مشکل در پرداخت‌ها ثبت شده بود.

با این حال، با وجود مشکلات مپنا، Copper World و دیگران، ایران سرمایه‌گذاری در سوریه را شدت بخشید.

ایران درست چند روز پیش از گروگان‌گیری کارکنان مپنا در سال ۲۰۱۱، توافقنامه تجارت آزاد با سوریه امضا کرد که بر بخش‌های صنعت، معدن و کشاورزی تمرکز داشت. دولت تهران در سال ۲۰۱۳ یک خط اعتباری به ارزش ۳.۶ میلیارد دلار در اختیار دمشق قرار داد و در سال ۲۰۱۵ نیز خط اعتباری دوم به ارزش یک میلیارد دلار ایجاد کرد؛ نخستین سری از وام‌های کلانی که به دولت سوریه کمک می‌کرد تا هزینه واردات، از جمله نفت را تأمین کند.

سازمان ملل در جدیدترین برآورد خود اعلام کرده بود که ایران تا سال ۲۰۱۵، سالانه حدود ۶ میلیارد دلار در سوریه هزینه می‌کرد. ایران این برآوردها را اغراق‌آمیز خوانده، اما هیچ رقم رسمی ارائه نکرده است.

ایران و سوریه بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ مجموعه‌ای از توافق‌نامه‌ها را امضا کردند که هدف آن‌ها، بازپرداخت بدهی‌های سوریه به تهران بود. این توافق‌ها شامل واگذاری زمین برای کشاورزی به ایران، صدور مجوز اپراتوری تلفن همراه، پروژه‌های مسکن، اعطای حقوق استخراج فسفات و قراردادهای اکتشاف نفت می‌شد.


پوستر پاره شده‌ای از دیدار بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه، با آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، در منطقه سیده زینب سوریه دیده می‌شود. رویترز/عمر الفیکی

تحقیقات رویترز نشان داد که بسیاری از این پروژه‌ها با مشکلاتی مشابه آنچه دیگر پروژه‌های ایرانی با آن مواجه بودند دست‌وپنجه نرم کردند: تحریم‌ها، کمبود نیروی انسانی و نبود امنیت، در حالی که بازده اقتصادی چندانی نداشتند. هیچ‌یک از شرکت‌های درگیر در این پروژه‌ها به درخواست‌های رویترز برای اظهارنظر پاسخ ندادند.

در همین حال، ایران در حال از دست دادن قراردادها به نفع کشورهای دیگر بود. دفتر «ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران و سوریه» به رهبری اکبری، در گزارشی اعلام کرد که متحد دیگر سوریه، یعنی روسیه، تمرکز خود را بر «بخش‌های سودآور» سوریه مانند نفت و گاز گذاشته است. همچنین، تنها هفت ماه پس از آنکه توافق شده بود ایران مدیریت بندر لاذقیه را در دست گیرد، دولت سوریه امتیاز این بندر را مجدداً به یک شرکت فرانسوی واگذار کرد.

«مافیاهای سوری را شناسایی کنید»

اکبری و مقام‌های مافوقش در تهران، زمانی که دولت ایران در سال ۲۰۲۲ او را به ریاست آژانس توسعه اقتصادی منصوب کرد، به‌خوبی آگاه بودند که سرمایه‌گذاری ایران در سوریه تا چه اندازه کم‌بازده بوده است.

مطالعه‌ای که در دوره مدیریت اکبری تهیه شد – همان گزارشی که به طرح مارشال اشاره دارد – فهرستی از مشکلات گسترده‌ای را که ایران در سوریه با آن‌ها مواجه بوده، ارائه می‌دهد: مشکلات بانکی و حمل‌ونقل، «نبود امنیت»، و بروکراسی گسترده.

در این گزارش همچنین به آژانس کمک‌رسانی ایالات متحده (USAID) اشاره شده، نهادی که در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ بودجه‌اش کاهش یافت. ایرانی‌ها، مشابه با طرح مارشال، USAID را ابزاری بسیار مؤثر برای گسترش قدرت نرم و اقتصادی آمریکا می‌دانستند – الگویی برای «ملت‌سازی» که تهران قصد داشت در سوریه از آن پیروی کند. به گفته این گزارش، چنین الگویی به ایران کمک می‌کرد تا «اهدافی مانند افزایش امنیت منطقه‌ای» را دنبال کند و هم‌زمان، «تحریم‌های آمریکا را خنثی» نماید.

بدون ذکر جزئیات دیگر کشورها، گزارش می‌گوید سوریه «خط مقدم» مبارزه ایران با اسرائیل است و پیوندی کلیدی با حزب‌الله لبنان به شمار می‌آید. پروژه‌های قدرت نرم منطقه‌ای ایران شامل کارهای خیریه و ساخت‌وساز در عراق و تأمین مالی مدارس دینی در لبنان است. این هزینه‌ها به طور فزاینده‌ای مورد انتقاد ایرانیان در داخل کشور قرار گرفته است که با وضعیت بحرانی اقتصاد دست و پنجه نرم می‌کنند.

زمانی که اکبری کار خود را آغاز کرد، اسد تا حد زیادی با کمک ایران و روسیه توانسته بود قیام را سرکوب کند.

ایران برخی از پاداش‌های استراتژیک خود را از این امر برداشت کرده بود، از جمله تعمیق نفوذش در ارتش سوریه، توسعه گروه‌های شبه‌نظامی محلی در کنار گروه‌هایی که از خارج به سوریه وارد کرده بود، و استقرار شبه‌نظامیان در مراکز کلیدی مانند دمشق، حضرت زینب و حلب.

اما کسب‌وکارهای ایرانی علاقه خود را از دست می‌دادند. پس از فروکش کردن درگیری‌ها، تنها ۱۱ شرکت وابسته به ایران در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ در سوریه ثبت‌نام کردند که تقریباً بیشتر از سال‌های سخت جنگ داخلی نبود، طبق تحلیلی که کارام شار، اقتصاددان سیاسی سوری، با رویترز به اشتراک گذاشت.

یک نامه از آژانس اکبری به سفیر ایران در سوریه می‌خواند: «عدم پرداخت از سوی بانک‌های سوریه، سرمایه‌گذاری را دلسرد می‌کند»، و فهرستی از شکایات را ذکر کرده بود.

این آژانس به «بروکراسی پیچیده سوریه» اشاره کرد. یک ارائه‌پاورپوینت که در کنار مطالعه آژانس در سفارت ایران قرار داشت، راه‌حلی برای این مشکل پیشنهاد می‌داد: «آشنایی با ذینفعان کلیدی و مافیاهای اقتصادی و تجاری» سوریه.

یک نسخه چاپی از یادداشت‌های جلسات داخلی شامل عکسی از عباس اکبری، در سمت چپ، با وزیر صنعت سوریه در یک هتل در حلب بود.

آژانس ارزیابی کرده بود که تحریم‌ها همچنان مانع از انجام تجارت سوریه با غرب خواهند شد و ایران یکی از گزینه‌های معدود برای این کشور باقی خواهد ماند. دیگر گزینه‌ها کشورهای عربی و ترکیه بودند که پس از سال‌ها حمایت از مخالفان اسد، روابط خود را با او از نو برقرار کرده بودند.

اکبری به تلاش خود ادامه داد. در عکسی که همراه با نسخه چاپی یادداشت‌های جلسات داخلی منتشر شده، او در حال لبخند زدن در مقابل وزیر صنعت سوریه در یک هتل در حلب است. «آقای اکبری از طرف سوری خواست که کارخانه‌های ناتمام را شناسایی کنند تا شرکت‌های ایرانی آن‌ها را بسازند»، یادداشت‌ها می‌خواند.

ایران در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ توافق‌های جدیدی با سوریه امضا کرد که شامل تأسیس یک بانک مشترک، تجارت بدون تعرفه و تلاش دوم برای راه‌اندازی معاملات با استفاده از ارزهای محلی بود – اقدامی که برای اجتناب از تحریم‌ها و کاهش استفاده از دلار آمریکا صورت می‌گرفت.

اما زمان برای اکبری و مأموریت او به زودی به پایان رسید.

بازگشت ریشه‌ای و اساسی

کاغذها، وسایل و تجهیزات نظامی پراکنده در اطراف سفارت ایران در دمشق، هتلی برای مهندسان و کارگران ایرانی در کنار حرم حضرت زینب و یک مرکز فرهنگی نزدیک، ترکیبی از قراردادها، طرح‌ها، تبلیغ‌گری و لجستیک نظامی-صنعتی هستند.

کنار کتاب‌هایی در مورد فقه اسلامی و کتاب «شیعه‌شناسی» در مرکز فرهنگی، درخواست‌هایی از زنان ایرانی برای عضویت در سازمان بسیج بود. در میان برنامه‌های رها شده برای تزئینات حرم، یک کارگر ایرانی در هتل نزدیک در حال آموختن زبان عربی در دفتر شخصی خود بود.

با وجود مشکلات زیاد، ایران هنوز در حال هزینه‌کردن برای نگهداری حرم حضرت زینب بود. بر اساس اسناد ایرانی که در حرم حضرت زینب مشاهده شد، ایران کمک هزینه‌هایی برای خانواده‌های ایرانی که به این منطقه نقل مکان کرده بودند، تأمین می‌کرد و گروه‌های شبه‌نظامی در نزدیکی حرم را حفظ می‌کرد.

سقوط اسد در سال گذشته پرده را بر طرح سوریه‌ای اکبری انداخت. تا آن زمان، اسرائیل تقریباً محور مقاومت ایران را شکست داده بود و رهبری حماس در غزه، حزب‌الله در لبنان و فرماندهان کلیدی سپاه پاسداران در سوریه را کشته بود.

یک حمله اسرائیلی در آوریل ۲۰۲۴ ساختمان کنسولگری وابسته به سفارت دمشق را به زمین ‌زد و یکی از سایت‌های باقی‌مانده را از دسترس سوری‌ها خارج کرد که به هنگام فرار کارکنان سفارت ایران، هدف غارت قرار می‌گرفت.

ابو غسان، یکی از مبارزان دولت جدید سوریه، در روزهای بعد از سقوط اسد از سفارت محافظت می‌کرد. او گفت که او و هم‌رزمانش یک بسته مواد منفجره را در یک راهرو پیدا کردند و برخی جعبه‌های مهمات خالی نیز یافتند.

«مردم محلی مدام می‌آیند به دنبال پول یا طلا»، او گفت. «هیچ چیز ارزشمندی باقی نمانده است.»