احسان پناهبر / اعتماد
پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری در ایران، گمانهزنیها را در قبال سیاست خارجی او برانگیخته است و از همین رو رسانههای غربی بهطور مشخص در باب آینده روابط ایران و امریکا و توافق هستهای تحلیلهای متفاوتی را ارایه کردهاند. علی واعظ، تحلیلگر ارشد «گروه بینالمللی بحران» و استادیار دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جرج تاون در مقالهای در نشریه فارین پالسی به این مهم پرداخته است.
به نوشته واعظ، مسعود پزشکیان، نماینده مجلس و وزیر اسبق بهداشت که تقریبا نامش در خارج از ایران کمتر شناخته شده، در دور دوم انتخابات پنجم جولای (پانزدهم تیر) در رقابت با سعید جلیلی پیروز شد. اگرچه مسعود پزشکیان برای صحنه سیاسی جهان، در مقابل رقیبش، سعید جلیلی- مذاکرکننده پیشین هستهای ایران - کمتر شناخته شده بود، این نامزد مورد حمایت جناح اصلاحطلب از همان آغاز کارزار انتخاباتیاش، فردی بسیار شناخته شده در عرصه بینالمللی، به ویژه غرب، را در کنار خود داشت: حضور محمدجواد ظریف در کنار او و حمایتش از مسعود پزشکیان تا حدی نشان از تغییر ریل در سیاست خارجی دولت آینده ایران میداد.
به عقیده واعظ، پیروزی شخصیتی میانهرو که در دوران اصلاحات عنوان وزارت را بر عهده داشت، پرسشهای بسیاری را در مورد رویکرد او به مساله بنبست هستهای ایران با غرب و توانایی پیمایش دولت او در چشمانداز ناپایدار منطقهای مطرح کرده است. با این حال، گمانهزنیها در مورد اینکه ایران در دوره پزشکیان، چگونه به چالشهای منطقهای و بینالمللی خواهد پرداخت، در هالهای از ابهام است.
به نوشته واعظ، برخی در غرب، سیاست دولت پزشکیان را همان راهبرد همیشگی ایران در مقابل غرب توصیف میکنند که در دولتهای متفاوت، با تاکتیکهای متفاوت، اما رویکردی کمابیش یکسان دنبال شده است: عدم اطمینان به غرب همواره در دکترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دیده میشود. برخی نیز معتقدند که در بنبست حاکم بر روابط ایران با غرب، پزشکیان چهرهای است که برای برداشته شدن تحریمها گزینههایی را در اختیار دارد.
مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران بر آن است که چندین عنصر میتوانند به پیشبینی مسیر آینده در دولت پزشکیان کمک کنند. اولی مربوط به ماهیت سیاست ایران است. مبانی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قانون اساسی تعریف میشود و تنها اجرای سیاستهای کلان بر عهده رییسجمهور است. بنابراین سیاستهای کلان خارجی نیز از این امر مستثنی نیست. دوم اینکه، رییسجمهور جدید ایران هم مزیت منحصربهفردی دارد و هم دارای محدودیتهایی است. او در طول مبارزات انتخاباتی از انجام هر گونه تعهد مشخصی خودداری کرد و در عوض بر رویکرد کلی نظام در برخورد با مشکلات تاکید داشت. به نوشته واعظ، پزشکیان در سیاست انتخاباتی خود بر دنبالهروی از اصول نظام سیاسی حاکم بر ایران تاکید کرد. سوم اینکه، پزشکیان، در مقام رییس قوه مجریه در ایران، تنها مجری سیاستهای خارجی است .
واعظ در ادامه این یادداشت آورده، پزشکیان در راستای اجرای سیاستهای کل نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه تعامل با جهان، تلاش برای مذاکره و تعامل با جهان غرب و در راس آن، ایالات متحده را در اولویتهایش قرار داده است. پس به نظر میرسد ماه نوامبر در ایالات متحده حلقه گمشدهای در اجرای سیاست خارجی دولت پزشکیان باشد. انتخابات ریاستجمهوری اگرچه در ایران پایان یافته است، در ایالات متحده رقابت همچنان، نه تنها میان دو فرد یا حزب که میان دو رویکرد ادامه دارد.
بیشترین پیشرفت دیپلماتیک بین ایران و ایالات متحده از زمان انقلاب ۱۹۷۹، تلاشهای تجربی برای تنشزدایی در اواخر دهه ۱۹۹۰ و توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ در دوره دوم ریاستجمهوری دموکراتها رخ داد. برخلاف سید ابراهیم رییسی، رییسجمهور فقید ایران که دولتش کمتر بر روابط با غرب تکیه میکرد، پزشکیان و تیم سیاست خارجی او متعهد شدند که گشایش راهها برای تعامل با غرب را همزمان با رشد روابط خود با قدرتهای غیر غربی، به ویژه روسیه و چین لحاظ کنند. با این حال، دیپلماتهای باتجربهای که سابقه تعامل با غرب را نیز در کارنامه خود دارند و احتمالا در دولت پزشکیان به قدرت بازمیگردند، از عقبنشینی دولت دموکرات بایدن در فرصت همپوشانی کوتاه سال ۲۰۲۱ با دولت روحانی ابراز ناامیدی کردهاند. آنها معتقدند بایدن این فرصت را از آنها برای بازگرداندن توافق هستهای سلب کرد.
دور دوم ریاستجمهوری ترامپ میتواند چالش بزرگتری را ایجاد کند. با توجه به ادعای مشاوران ترامپ مبنی بر اینکه بایدن از طریق اجرای سیاست آسانگیری تحریمها، دست واشنگتن را برای اعمال فشار بیشتر بر تهران تضعیف کرده است و همچنین اعتقاد دیرینه ترامپ به مذاکره از موضع قدرت ادراک شده از سوی رقیب، او احتمالا به سیاست فشار «حداکثری» خود باز خواهد گشت تا بتواند از موضع قدرت ایران را برای بازگشت به میز مذاکره ترغیب کند. در دوره بایدن، او و تیم سیاست خارجی و امنیتیاش بارها از شکست سیاست فشار حداکثری انتقاد کردند، اما به نظر راهبرد مشخصی نیز برای حل و فصل مساله برنامه هستهای ایران ارایه نکردند.
در حالی که تنشها با ایران در دوره بایدن نیز کم و بیش ادامه داشته است، به عقیده واعظ، گسترش جنگ در غزه به خاورمیانه نیز میتواند توانایی پزشکیان برای تعامل سازنده با غرب را با محدودیتهایی روبهرو کند. در صورتی که خصومتها به درگیری همهجانبه بین اسراییل و حزبالله لبنان که متحد بسیار نزدیک و راهبردی ایران در منطقه است، بدل شود، این امر میتواند به تنش بیشتر با ایالات متحده نیز منجر شود. به علاوه، اگر جنبش انصارالله یمن، متحد دیگر ایران حملات علیه عربستان سعودی یا امارات متحده عربی را از سر بگیرد و مسیر تنشزدایی را که ایران و همسایگان عرب خلیجفارس آن در چند سال گذشته دنبال میکردند، معکوس کند، ممکن است این گزاره به تنش بیشتر با غرب منجر شود. انصارالله یمن در دریای سرخ و خلیج عدن به حمایت از غزه علیه منافع اسراییل و ایالات متحده در جنگ است، اما تاکنون این تبادل آتش میان امریکا و متحدینش از یک سو و نیروهای انصارالله از سوی دیگر، محدود بوده است.
واعظ در ادامه این یادداشت مینویسد که بلاتکلیفی سیاسی در واشنگتن و هرج و مرج در منطقه فضای زیادی را برای ایالات متحده و ایران برای دستیابی به یک توافق جدید در کوتاهمدت باقی نمیگذارد. اما دو طرف باید حداقل تلاش کنند تا برخی تفاهمات غیررسمی را که در سال ۲۰۲۳ به دست آوردند، به روی میز مذاکره بازگردانند. هدف از این تفاهمات غیر رسمی میان تهران و واشنگتن جلوگیری از پیشرفتهای هستهای ایران، جلوگیری از حملات به نیروهای امریکایی در عراق و سوریه از سوی نیروهای متحد ایران و محدود کردن روابط نظامی ایران و روسیه در ازای دسترسی به داراییهای مسدود شده ایران در خارج از کشور بود. این امر به بایدن کمک میکند تا تنشها با ایران را در حد پایین نگه دارد و به پزشکیان فرصتی برای بهبود وضعیت اقتصادی ارایه دهد.
بهزعم مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران، این رویکرد راهحلی موقتی است، چراکه تصور توافق هستهای امروز بسیار سختتر از سال ۲۰۱۵ است: مواضع دو طرف سختتر شده است و اعتماد کمی که در آن زمان وجود داشت به شکل عمدهای از بین رفته است، به ویژه به این دلیل که دولت ترامپ از توافق برجام کنار رفت و عملا بر تنشها با ایران افزود. ایران نیز در پاسخ به توسعه و پیشرفت برنامه هستهای خود مبادرت ورزید.
به ادعای واعظ در دوره پزشیکان، به نظر تردیدهای دو طرف همچنان ادامه داشته باشد. تردیدهای غرب در مورد توانایی پزشکیان برای دستیابی به توافق از هماکنون در میان مقامات غربی دیده میشود. از سوی دیگر، تهران نیز با بیاعتمادی نسبت به نیات واشنگتن مینگرد، چراکه یکبار در دوره ترامپ طعم آن را چشیده است و در دوره بایدن نیز عملا بیاعتمادی خود را به چشم دید.
در شرایط کنونی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که توافق سال ۲۰۱۵ را تایید کرده بود، قرار است در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی شود و غرب را از یک اهرم مهم محروم کند: مطابق برجام قرار است در اکتبر ۲۰۲۵ یعنی ۱۰ سال بعد از «روز تصویب» محدودیتهای هستهای علیه ایران نیز مانند محدودیتهای تسلیحاتی در اکتبر ۲۰۱۸ و محدودیتهای موشکی در اکتبر ۲۰۲۳ برداشته شود. مهمتر از آن قرار است قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شود و خاتمه یابد که در آن صورت بند ۱۱ آن نیز که مربوط به اسنپ بک یا مکانیسم ماشه است، منتفی شود و برنامه هستهای ایران بهطور کامل از دستور کار شورای امنیت خارج خواهد شد.
با این حال، دولت بایدن در موقعیتی نیست که قبل از نوامبر بتواند با دولت پزشکیان برای بررسی یک راهحل دیپلماتیک پایدارتر برای بحران هستهای و سایر اختلافهای میان طرفین تعامل کند. این وظیفه بار دیگر بر دوش اروپاییهایی خواهد افتاد که از سال ۲۰۰۳ مذاکرات هستهای با تهران را رهبری کردهاند. اولین فرصت برای گفتوگوهای جدی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در ماه سپتامبر خواهد بود.
اگر بایدن برای بار دوم پیروز کارزار شود، زمینهسازی برای مذاکرات آتی میتواند به دولت پزشکیان در آینده کمک کرده و مسیر برای پیشرفت در رایزنیها هموار شود. با این وجود به باور واعظ در صورت ریاستجمهوری دوم ترامپ، چنین زمینهای حداقل میتواند به دستیابی به توافق دوجانبه سودمندی با تهران منجر شود که خطر رویارویی نظامی دو طرف را کاهش دهد و از ورود واشنگتن به باتلاق دیگری در خاورمیانه جلوگیری کند. دستکم در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، او از حضور نظامی در خاورمیانه حمایت نکرد و به نظر میرسد دردور دوم نیز از ورود به این منطقه پرالتهاب دوری کند.
بهطور کلی، به نظر میرسد تقابل با غرب، دستکم در افقی کوتاهمدت، در دوره پزشکیان همچنان برقرار باشد. اگرچه تیم سیاست خارجی پزشکیان، آنطور که از گمانهزنیها، شواهد و وعدههای انتخاباتیاش بر میآید، او و تیمش رویکرد تعامل با غرب را پیگیری خواهند کرد، اما چشمانداز تلاشها به دلایلی مبهم است:
اول اینکه انتخابات ماه نوامبر در امریکا میتواند بر روند این تعامل تاثیرگذار باشد. دوم اینکه، جنگ در منطقه همچنان ادامه دارد و تنش در مرز لبنان میان اسراییل و حزبالله لبنان، متحد نزدیک ایران تشدید شده است. سوم اینکه، شرایط جهان امروز با شرایط سال ۲۰۱۵ به کلی متفاوت است و برخی ناظران بر آنند که امکان احیای برجام به هیچ روی ممکن نیست. پس به نظر میرسد پزشکیان در مسیر احیای توافق هستهای و برداشتن تحریمها راه دشواری پیش روی دارد.
واعظ در ادامه نوشت: تغییر رویکرد در سیاست خارجی ایران در دوره پزشکیان آشکار است و دستیاران و نزدیکان او همچون محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اسبق ایران نیز کسانی هستند که خواهان تعامل با غرب برای برداشتن تحریمها هستند.
علی واعظ در این مقاله آورده همزمان با روی کار آمدن پزشکیان، این فرصت ایجاد شده تا ایالات متحده و اروپا بهطور سازنده با او و کابینه تحت رهبریاش تعامل داشته باشند و زمینه را برای بازگشت به میز مذاکرات هموار کنند. این اقدامات دستکم در آینده راه را برای تعامل بیشتر بر سر توافقی پایدارتر فراهم خواهد کرد.