ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 29.05.2023, 17:48
انتخابات ترکیه در ترازوی خاورمیانه! / صابر گل‌عنبری

بالاخره انتخابات ترکیه هم تمام شد و اردوغان برای آخرین دوره و پنج سال دیگر تا ۲۰۲۸ رئیس جمهور ترکیه خواهد بود. حرف و حدیث درباره انتخابات ترکیه، نتایج آن و ترکیه در آخرین دوره حکمرانیِ اردوغان تمام شدنی نیست. اما نکته مهمی که نباید مغفول بماند، این است که انتخابات ترکیه یک غنیمت و کورسوی امید بود.

اما چرا غنیمت و امید؟ ببینید ما در خاورمیانه‌ای زندگی می‌کنیم که بوی باروت و جنگ، تنش و اختلاف، خشونت و قلدری، چه میان کشورها و قدرت‌ها و چه در درون جوامع و کشورها، زمین و آسمان آن را تیره و تار کرده است. خاورمیانه‌ای که دیکتاتور زده است و خشونت و استبداد در آن حرف اول را می‌زند. حال در این خاورمیانه با این وصف و حال، در کشوری انتخاباتی برگزار می‌شود که رقابتی و پرشور است و مردم از همه سلایق و گرایش‌ها چه موافق چه مخالف طی مشارکتی بی‌سابقه (۸۸ درصد) در آن شرکت می‌کنند تا از کانالی دموکراتیک با وجود نقایص و معایب آن، نظر و موضع خود را در قالب رای بیان کنند تا دو قطبی حاد و بی‌سابقه حول ماندن و یا نماندن راس هرم قدرت را با برگه و صندوق رای مدیریت کنند.

نتیجه انتخابات نیز مانند خود رقابت شانه به شانه است و عالی‌ترین مقام مستقر به عنوان نامزد در دور اول انتخابات تنها برای نیم درصد رای از پیروزی باز می‌ماند و در حالی که اصل رقابت در این دوره بر مدار حذف او شکل گرفت، اما مجبور می‌شود تن به قواعد بازی بدهد و کار به دور دوم کشیده می‌شود. در دور دوم نیز تنها با اختلاف حدود ۵ درصد برنده می‌شود. فراموش نکنید، این اتفاق در خاورمیانه‌ای می‌افتد که انتخابات در آن غالبا نمایشی و غیر رقابتی است و بعضا روسای جمهور مستقر در آن با نتیجه ۹۸ و ۹۹ درصدی آرا برنده اعلام می‌شوند.

حال خواه از اردوغان خوشمان بیاید یا نیاید و خواه از خاستگاه حب و بغض به ترکیه و انتخاباتش بنگریم یا نه، اما باید این واقعیت‌ها را منصفانه دید که می‌تواند کورسوی امید و الگویی برای خاورمیانه در میانه این تیرگی‌ها و سیاهی‌ها باشد.

این واقعیت ترکیهِ امروز است که در سیاست و اقتصاد و ... در این دو دهه اخیر حکمرانی عدالت و توسعه زیر و رو شده است. این همه اهتمام جهانی و منطقه‌ای به انتخابات اخیر معطوف به این است که ترکیه دیگر ترکیه خنثای دو دهه قبل نیست.

قضاوت درباره دموکراسی ترکیه که تحت تاثیر تحولات سیاسی یکصد سال اخیر در این کشور آغشته به نوعی اقتدارگرایی است، از منظر لیبرال دموکراسی غربی درست به نظر نمی‌رسد. به هر حال ما از کشوری و آن هم در خاورمیانه سخن می‌گوییم که ارتش در آن تا دو دهه گذشته نقشی تعیین کننده در سیاست داشت و کودتای نافرجام ۲۰۱۶ نیز نشان داد که هنوز در سودای بازگشت به قدرت است.

دموکراسی در ترکیهِ امروز با وجود همه اشکالات ساختاری و فاصله داشتن با دموکراسی‌های مدرن، اما فربه‌تر شده است و اپوزیسیونی قدرتمند دارد که می‌تواند اقتدارگرایی را مهار کند. بعد از اعلام نتایج نیز اپوزیسیون در کنار سخن گفتن از نابرابری رقابت اما شکست را می‌پذیرد و کار به خشونت نمی‌کشد. این هم نشانی از بالندگی آن و پویایی امر سیاست در ترکیه است.

مخلص کلام این که تحلیل رخدادها و از جمله پدیده انتخابات ترکیه صرفا از منظر دو قطبی دوستی و دشمنی با اردوغان و حزبش و یا خصومت و حمایت از مخالفان برخوردی احساساتی با امر پیچیده سیاست و به بی‌راهه رفتن است؛ هم باید گرایش اردوغان به نوعی اقتدارگرایی و فردگرایی در چند سال اخیر را در کنار کارنامه دستاوردهای اقتصادی و سیاسی او دید، هم محاسن و معایب مخالفان ناهمگون او به ویژه برخی گرایش‌های افراطی و ابرناسیونالیستی در میان طیفی از آن‌ها که اخیرا صبغه‌ای نژادپرستانه نیز به خود گرفت.

اردوغان خوب باشد یا بد به عنوان یک واقعیت تلخ یا شیرین برای پنج سال آتی رئیس جمهور ترکیه خواهد بود. حال باید دید چرا مردم ترکیه بعد از بیست سال هنوز به اردوغان و‌ حزبش اعتماد و او را انتخاب می‌کنند؛ آیا صرفا به خاطر شخصیت کاریزماتیک اوست؟ یا کارنامه او در این دو دهه؟ یا به خاطر نبود آلترناتیوی مورد اعتماد برای ادامه روند توسعه ترکیه و حل مشکلات و نگرانی از عقبگرد ترکیه به قبل از هزاره سوم است؟ یا ناهمگونی و تعارض منافع مخالفان و نگرانی از پیامدهای آن؟

کما این که چه چیزی باعث شده است که مردم این کشور در یکصد سالکی تاسیس نظام جمهوری و بعد از بیست سال حکمرانی مستمر عدالت و توسعه، این رکورد مشارکت بی‌سابقه در انتخابات را رقم بزنند؟

در یادداشت بعدی درباره چرایی شکست مستمر مخالفان و چالش‌های اردوغان در آخرین دوره حکمرانی‌اش خواهم نوشت.