ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 23.01.2023, 10:14
خانم صباغ؛ حق دارید به ما بخندید خانم!

عسل داداشلو

مدت‌هاست که نه روز را عادی شروع می‌کنیم و نه اول هفته‌ها را. شنبه اول هفته و اول ماه بهمن هم به رسم سایر صبح‌ها عادی شروع نشد. در همان ابتدای صبح با بازنشر عکس‌های همایشی به ریاست همسر رییس دولت سیزدهم آغاز شد که «همایش زنان تاثیرگذار» نامش نهاده بودند.
 
گرچه مدت‌هاست به خودم قول داده‌ام که از چیزی در جغرافیای وطن شگفت‌زده نشوم اما میزان خلاقیت مسئولین به حدی زیاد است که باز هم اتفاقاتی را برای متعجب شدن فراهم می‌کنند. نمی‌دانستم از عکس‌هایی که زنانی را با کت و شلوار و کت و دامن‌های رنگی با تکه پارچه‌ای بر سر و موهای افشان شده در کنار همسر محجبه رییس دولت سیزدهم با آن چادر مشکی که گویی به خطی تنها برای جداسازی تبدیل شده بود، تعجب کنم یا از نام همایش.
 
تلاش کردم به اسامی زنان دست پیدا کنم تا ببینم در مقیاس تاثیرگذاری جهانی کجا قرار گرفته‌اند اما هیچ نیافتم. تا اینکه عصر همان روز ویدیویی بدون حجاب با موهای بلند و پیچ خورده روشن از خانم مایا صباغ منتشر شد. به گمانم تا الان این خانم معرف حضور همه هستند اما برای یادآوری عرض می‌کنم که خانم مایا کیست؟

خانم صباغ یک اینفلوئنسر اینستاگرامی لبنانی است که در حوزه مدلینگ فعالیت می‌کنند اما در رسانه‌های اصولگرای ایران با عنوان “فعال رسانه‌ای” شناخته می‌شوند.

 خانم صباغ همراه خانم نارنجی پوش دیگری با موهای بلند مشکی در کافه‌ای نشستند و موسیقی زنده گوش می‌دهند و به طنز همراه انتشار این ویدیو نوشته‌اند: «اینجا من الان توسط رژیم ایران مورد ضرب و شتم و ظلم قرار می‌گیرم،،. با چشمان خود نگاه کنید، حقوق و آزادی‌های بشر کجاست؟

گرچه ما مدت‌هاست به تزویر و رفتار دوگانه عادت داریم اما لحظه‌ای نتوانستم از مقایسه تصویر خانم مایا صباغ با سپیده رشنو چشم بپوشم. به اینکه برای تبلیغ در این سرزمین بی‌حجابی زنانی چون مایا صباغ قانونی است اما با امثال سپیده رشنو برخورد می‌شود.
 

به آن کافه فکر کردم که چقدر هم خوب و در امنیت اجازه دارد از زنان بی‌حجاب پذیرایی کند و در عین حال به یاد مجتمع مهر و ماه قم افتادم که همین دو هفته پیش با داشتن ۳۰۰ پرسنل پلمپ شد. به کافه‌های دوستانم فکر کردم که در این مدت به دلیل حضور زنان بی‌حجاب یا پلمپ شده‌اند یا جریمه. به آن مدیر بانک ملت در قم فکر کردم که به دلیل دادن خدمات به یک زن ایرانی بی‌حجاب برکنار شد

به هزاران چیز دیگر فکر کردم که اجازه نوشتنش را ندارم.

از اینجا به بعد متن را با شما هستم خانم صباغ؛ شما حق دارید ما را به تمسخر بگیرید. بحث درباره تاثیرگذاری شما نه در توان این متن است و نه تخصص من اما شما اینجا مهمان هستید و مهمان نوازی افتخار ماست اما شما علاوه بر مهمان، ابزار ویژه تبلیغات نیز هستید و شرایط خاص برای ویژه‌ها همیشه در وطن ما فراهم بوده.
 
شما حق دارید به ما بخندید خانم صباغ، شما درکی ندارید برای حقوق اولیه جنگیدن یعنی چه. شما نمی‌دانید وسط ظهر گرم تابستان درحالیکه خسته از گرانی و تورم سوار بر اتوبوس به منزل برمی‌گردید، یک نفر به حریم شخصی شما ورود می‌کند و تذکر می‌دهد، چه شکلی است؟
 
شما نمی‌دانید پیامک جریمه بی‌حجابی یعنی چه؟ راستی تا به حال خودروی شخصی‌تان به دلیل بدحجابی و نه حتی بی‌حجابی، توقیف شده است؟

خانم صباغ ما شبیه هم نیستیم. ما هر دو زن هستیم اما امیدوارم هیچ‌گاه تجربه زیسته من و امثال من را به عنوان یک زن تجربه نکنید.

شما ایران را از پشت ویترینی می‌بینید که فقط برای مهمانان ویژه طراحی شده است وگرنه کم نیستند زنان خارجی و توریستی که ناچار شدند در تمام طول سفرشان به ایران دستی به روسری داشته باشد.

ما از این تجربه‌ها زیاد داریم خانم صباغ. آن‌زمان‌ها که من به عنوان زنی ۲۰ و چند ساله و طرفدار فوتبال پشت درهای ورزشگاه می‌ماندم، زنان خارجی طرفدار فوتبال را در جایگاه تماشاچیان ورزشگاهی میزبانی می‌کردند که برای من به عنوان یک زن ایرانی ممنوع بود.

قصه دراز است مایا جان، بلند و پر از غصه. اما تو بخند.