آمریکا با هدف قرار دادن مقر ایمن الظواهری، فرمانده القاعده در شهر کابل، این پیام را به دولت تحت رهبری طالبان ارسال کرد که ارتش ایالات متحده گرچه خاک افغانستان را ترک کرده، اما این کشور را به حال خود رها نکرده است.
درواقع، واشنگتن پس از سلطه دوباره طالبان بر افغانستان، همچنان نگران نفوذ و حضور گروههای اصطلاحاً جهادی در خاک آن کشور، بهمنظور ضربه زدن به اهداف آمریکا در داخل و خارج افغانستان است. با آنکه طالبان براساس توافق دوحه متعهد شده است که میزبان گروههای تروریستی از جمله القاعده در خاک افغانستان نباشد، با اینهمه، ظاهراً این گروه میکوشد با استفاده از این تهدید، کاخ سفید را بهلغو تحریمهای گسترده علیه رژیم خود وادار کند.
از این زاویه، حضور ایمن الظواهری در کابل، بهعنوان یکی از سازماندهندگان عملیات تروریستی علیه برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک، معنای ویژهای پیدا میکند.
طبق گفته منابع آمریکایی، ظواهری در منزل یکی از دستیاران ارشد رهبر طالبان در شهر کابل سکونت داشته است. آیا اسکان ظواهری در کابل، اقدامی فردی از سوی یکی از نیروهای تندروتر طالبان و بهدور از چشم رهبران این گروه بوده و یا اینکه تشکیلات مسلط بر کابل، در جریان کل ماجرا قرار داشته است؟
با توجه به درجه وفاداری و فرمانبری سلسلهمراتبی در صفوف طالبان، بسیار بعید بهنظر میرسد که یکی از اعضای گروه بهطور خودسرانه و بهصورت شخصی، زمینه اسکان الظواهری در شهر کابل را فراهم کرده باشد. حضور رهبر القاعده در کابل بهعنوان ابتکاری مخفیانه از سوی خود این گروه و بدونِ اطلاع طالبان نیز عملاً منتفی است و با نوع اشرافِ امنیتی طالبان بر افغانستان منافات دارد.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که طالبان بهطور عمد، به ایمن الظواهری در کابل پناه داده بود. اگر این گزاره صحیح باشد، چه اهدافی را میتوان پشت این ماجرا تصور کرد؟
طالبان پس از تسخیر دوباره افغانستان همچنان تحت تحریمهای شدید و گسترده بینالمللی، بهخصوص از جانب ایالات متحده قرار دارد. میلیاردها دلار از داراییهای افغانستان در خاک آمریکا بلوکه شده و هنوز هیچ کشوری، رژیم سیاسی آنان را بهرسمیت نشناخته است. شرط لغو تحریم و شناسایی رژیم طالبان، پناه ندادن به گروههای تروریستی، تشکیل دولت فراگیر و رعایت سطحی از حقوق زنان و اقلیتهای دینی اعلام شده است.
طالبان بهواقع، علاقه و انگیزهای برای تشکیل دولت فراگیر با حضور نمایندگان همه اقوام و گرایشهای سیاسی و اعتقادی جامعه افغانستان ندارد. در مورد رعایت حقوق زنان نیز تعلل بهخرج میدهد و حتی با بازگشایی مدارس دخترانه در همه سطوح آن در کشور موافقت نکرده است. بااینحال، اصرار دارد که بهعنوان نماینده مردم افغانستان و عضو عادی جامعه جهانی در مجامع بینالمللی معرفی شده و از دیگر کشورهای جهان توقع روابط عادی دارد.
بر همین اساس، این احتمال وجود دارد که طالبان با پناه دادن به ایمن الظواهری درصدد برآمده است، بهصورت تلویحی، به آمریکا و متحدانش گوشزد کند که در صورتِ لغو نشدن تحریمهای اقتصادی و سیاسی، ممکن است با پناه دادن به گروه القاعده، زمینه تکرار حوادثی مشابه ۱۱ سپتامبر را از خاک افغانستان فراهم کند؛ با این تفاوت که دیگر آمریکا مانند سال ۲۰۰۱، قادر به حمله زمینی و بیرون راندن این گروه از افغانستان نخواهد بود.
هدف قرار دادن ایمن الظواهری در کابل را میتوان پاسخ آمریکا به این تهدید تلویحی احتمالی بهحساب آورد؛ پاسخی که یادآور میشود آمریکا برای خنثی کردن طرح و برنامه نظامی گروههای جهادی در افغانستان، نیازی به حمله زمینی دوباره و بیرون راندن طالبان از قدرت نمیبیند و با استفاده از قدرت پهپادها میتواند افراد و مراکز تهدید را مورد هدف قرار دهد؛ بنابراین، از نگاه کاخ سفید، این نوع تهدیدها نمیتواند بهصورت عاملی برای شناسایی و رفع تحریم اقتصادی طالبان بدون تامین پیششرطهای ضروری آن، عمل کند.
در این میان، فرضیه توطئهانگارانهای نیز در مورد همدستی طالبان با آمریکا برای حذف فیزیکی ایمن الظواهری بهمنظور بهبود روابط دو طرف مطرح میشود. این فرضیه افزون بر آنکه با اظهارنظرهای رسمی مقامهای آمریکا و طالبان در تناقض است، با شیوه کار رهبران طالبان نیز همخوانی ندارد.
طالبان برای آنچه «رعایت حرمت میهمان» مینامید، در سال ۲۰۰۱، با بهجان خریدنِ حمله همهجانبه نیروهای آمریکا و فرار از کابل، حاضر به تسلیم کردن اسامهبنلادن، رهبر وقت القاعده به دولت جرج بوش پسر نشد. اکنون هر اندازه هم که تغییر کرده باشد، باز بسیار بعید است برای قتل جانشین اسامه، در پشتپرده با دولت جو بایدن تبانی کرده باشد.