پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Thursday 25 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 15.06.2021, 14:12

نامه‌سرگشاده‌به‌مولانا عبدالحمید در مورد حمایت از رئیسی


نامه سرگشاده به مولانا عبدالحمید در مورد حمایت از ابراهیم رئیسی

جناب حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی گرامی و بزرگوار ‏حفظه‌الله ـ دامت برکاتهم

با آرزوی سلامتی و عرض سلام و ادب و احترام به محضر حضرتعالی و بقیه ‏علمای اهل سنت، اطلاعیه‌ دفتر حضرتعالی در مورد تایید تصمیم شورای ‏هم ‌اندیشی اهل سنت و حمایت از ابراهیم رئیسی در انتخابات آتی را ‏ملاحظه کردم که در آن با استناد به وعده‌های رئیس قوه قضاییه حمایت ‏خود از ایشان را اعلام فرموده اید. از جزئیات این وعده ها خبری در ‏دست نیست. اما علاوه بر گله ها و  دغدغه های ٤۲ ساله اهل سنت از ‏جمله نداشتن مسجد در تهران و عدم مشارکت اهل سنت و ظلم و محرومیت ‏های مضاعف و ستم های چندگانه نهادینه شده در ساختار فقهی، قانونی ‏و فراقانونی جمهوری اسلامی، دو خطر اساسی و حیاتی برای مردم سیستان ‏و بلوچستان مطرح است. اول طرح نابودی و تقسیم استان که قرار است ‏در دولت رئیسی عملی شود. دوم تغییر بافت جمعیتی جنوب بلوچستان که ‏در طرح به اصطلاح توسعه سواحل مکران تحت عنوان همایش سرزمینی تعریف ‏شده است. ‏

بیش از ٤١  سال پیش آیت الله خمینی به  مولانا عبدالعزیز رحمه‌الله و احمد ‏مفتی زاده وعده صدور مجوز برای ساخت مسجد اهل سنت در پایتخت را ‏دادند. دستور صریح آیت الله خمینی که اسناد مکتوب آن در پایگاه رسمی ‏اطلاع رسانی اهل سنت ایران موجود است، هرگز عملی نشد. در آن زمان ‏احدی جرات نداشت از فرمان خمینی سرپیچی کند. پس چه شد؟ آیا همه آن ‏وعده و وعید و دهها سند موجود خدعه و تقیه بود؟

چند ماه پیش حضرتعالی نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی مرقوم و در آن ‏به درستی گله فرمودید که اهل سنت احساس می کنند در ایران شهروند ‏درجه چندم هستند. در آن نامه با اشاره به “فرمان” آیت الله خامنه ‏برای رفع تبعیضات علیه اهل سنت گله فرموده بودید که “متأسفانه آن ‏فرمان روشن تا کنون از سوی مدیران اجرایی کشور مورد عمل قرار ‏نگرفته است؛ شاید به‌خاطر آنکه رسماً ابلاغ نشده و یا اینکه صوری ‏تلقي شده است”.  یعنی هم رهبر پیشین نظام که قدر قدرت اعظم بود و ‏هم رهبر فعلی که قدر قدرت است، نتوانستند یا نخواستند به وعده های ‏خود عمل کنند ـ رئیس جمهور که جای خود دارد!. بی ریخت تر اینکه در ‏عمل نه تنها وعده و وعیدها، بلکه دستورات و فرامین آنها صوری ‏‏(بخوان تقیه) تلقی شده و از نظر فقه شیعه جزو “احکام غیر لازم ‏الاجرا” محسوب می شوند.‏

در خطبه ۷ خرداد ١٤٠٠ به رفتار ناشایست قوه قضایی بر علیه زنان ‏زندانی (از جمله نرگس محمدی) اعتراض کردید. سال گذشته نیز در نامه ای ‏به ابراهیم رئیسی درخواست مرخصی استعلاجی برای این بانوی مبارز ‏نمودید. نرگس محمدی همان کسی است که در سال ٩۳ بعنوان نایب‌ رئیس ‏کانون مدافعان حقوق بشر همه خطرات را به جان خرید و استوانه منشور ‏حقوق بشر را به حضرتعالی بخاطر دفاع از حقوق بشر تقدیم نمود. این ‏جایزه قبلا نصیب آیت الله منتظری (جانشین آیت الله خمینی) نیز شده بود. ‏آیت الله منتظری همان کسی است که خطاب به ابراهیم رئیسی و بقیه ” ‏هیات مرگ” در سال ١۳٦۷ گفت: “بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی ‏شده و تاریخ ما را محکوم می کند به دست شما انجام شده و [نام] شما ‏را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می نویسند”. (به نقل از نوار ‏صوتی آیت الله منتظری در دیدار با هیات مرگ).‏

حال سوال اساسی و دردآور این است که ما اهل سنت ایران اکنون کجای ‏تاریخ ایستاده‌ایم؟ آن هم در زمانی که اکثریت قاطع مردم ایران، ‏شاید برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی با نه گفتن به ‏انتخابات فرمایشی در نیمه روشن تاریخ ایستاده اند.‏

بنده همانند همیشه برای حضرتعالی و بقیه علمای کرام احترام ویژه ‏ای قائل هستم و هرگونه اسائه ادب و بی حرمتی را محکوم و مذمت می ‏کنم. وانگهی بنده موقعیت تحت فشار قرار گرفتن حضرتعالی و علمای ‏داخل کشور را که با شرایط آزاد ما در خارج از کشور کاملا متفاوت ‏است، درک می کنم و می دانم که با دورنگری، بررسی تبعات و شاید ‏برای مصلحت بزرگتری بر مبنای قاعده دفع افسد به فاسد این تصمیم را ‏اتخاذ کرده اید.  ولی در صورت نابودی و تکه تکه شدن استان نه تنها ‏همه ما در مقابل تاریخ پاسخگو خواهیم بود، بلکه می ترسم روزی پیش ‏بیاید همانند امروز که به حضرتعالی اجازه سفر به بقیه استانهای ‏سنی نشین را ندهند. یعنی مردم چابهار و سراوان و نیکشهر و سرباز و ‏کنارک و ایرانشهر از دیدار با شما محروم خواهند ماند. همانگونه که ‏مردم سنی مذهب بلوچ در استان های کرمان و هرمزگان محروم هستند. ‏چون حضرتعالی اجازه سفر به این مناطق همجوار استان را ندارید.‏

هرگز مایل نبودم با نوشتن این نامه فشاری بر فشارهای فزاینده بر ‏حضرتعالی و بقیه علمای محترم بیفزایم. اگرچه چهار سال در گذر ‏تاریخ زمان طولانی نیست. اما اگر بلوچستان به چهار تکه تقسیم شود، ‏کما اینکه در دوران قاجار نیز به چهار تکه تقسیم شده بود، این ‏دیگر پایان “زمان” برای بلوچستان خواهد بود با تبعاتی جبران ‏ناپذیر و بسیار فراتر از جایگاه همه ما. لذا برای ثبت در تاریخ، ‏ناچارم اذعان کنم، سوالی که مرا و بسیاری دیگر  را آزار می دهد ‏این است: اکنون ما کجای تاریخ ایستاده‌ایم؟  کلام آخر اینکه ‏‏”انتخابات” یعنی حق مساوی “انتخاب شدن” و “انتخاب کردن”. اهل سنت ‏که بر اساس  اصل ۱۱۵ قانون اساسی حق انتخاب شدن برای ریاست جمهوری ‏را ندارند، نباید بمثابه “شهروند درجه چندم” فقط بعنوان وسیله ‏‏”رای دهنده” توسط نظام تبعیض‌گرا هر ٤ سال یکبار مورد سوءاستفاده ‏ابزاری و شانتاژ قرار بگیرند. ‏


با آرزوی سلامتی و بهروزی و عرض مجدد احترامات فائقه
عبدالستار دوشوکی
مدیر مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
سه شنبه ۲۵ خرداد  ١٤٠٠‏



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024