پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ -
Thursday 28 March 2024
|
دیپلماسی ایرانی: خبر سفر مستقیم باقری کنی به عنوان مذاکره کننده ارشد ایرانی از دوحه به مسکو و دیارش با سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه پس از شکست نشست دو روزه قطر به خوبی نشان از اوج استصیال و سرسپردگی دیپلماتیک تهران به کرملین داشته و دارد.
نشست دوحه و گفتوگوهای غیرمستیم با طرف آمریکایی در نبود اولیانوف و روسها میتوانست به احیای برجام منجر شود، اما گویا باقری کنی و کل ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی، چه در وین، چه در دوحه و چه در هر جایی و در هر گفت وگویی و با هر فرمتی و دستور کاری بدون مشورت و چراغ سبز روسها وارد عمل نمیشوند.
مقدم دانستن منافع روسیه بر منافع ایران در مذاکرات احیای برجام به هر دلیلی شرایطی را رقم زده است که عملا کشور به تنها بازنده تدوام این وضعیت بدل شود. این در حالی است که روسیه پس از سفر لاوروف به ایران، آن هم در آستانه برگزاری نشست دوحه به عنوان قیم جمهوری اسلامی به گونهای مسیر را برای تهران در قطر ریل گذاری کرد که عاقبت امر سرنوشت دوحه نیز به سرنوشتی مشابه با وین تبدیل شود.
در این بین سفر باقری کنی، چه برای مطلع کردن طرف روسی از محتوای مذاکرات قطر و یا هر هدف دیگری صورت گرفته باشد تنها و تنها حکایت از آن دارد که کرملین به بهترین شکل ممکن توانسته است، هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران را در مسیری قرار دهد که نه جرات رفتن به سمت گریز هستهای را داشته باشد و نه توان توافق. چرا که هر دو گزینه یعنی «رسیدن تهران به نقطه گریز هسته ای» و در آن سو «احیای برجام و لغو تحریمها» در تقابل کامل با منافع روسیه است.
در نتیجه روسها فضا را به نحوی مدیریت میکنند که ایران در نقطه بلاتکلیفی و فضای خاکستری باقی بماند. چنین حالتی بهترین و ایده آل ترین وضعیت ممکن برای کرملین خواهد بود.
حال در این شرایط نیم نگاه جمهوری اسلامی در خصوص تتمه فروش نفت خود به چین ذیل چراغ سبز غیررسمی معافیت تحریمی بایدن و هم چنین امید بستن به دیپلماسی منطقهای این تصور غلط را در داخل شکل داده است که تهران توان پیش بردن سیاسی خارجی منهای برجام را دارد.
در صورتی که طبق برآوردهای رسانهای و ارزیابی کارشناسان اگر مذاکرات احیای برجام به شکست بخورد، فروش نفت ایران به چین با تحریم کامل روبه رو میشود، آن هم در شرایطی که اخیرا بایدن تایید کرد در سفرش به عربستان از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهد خواست فروش و صادرات نفتشان را افزایش دهند.
با تحقق این مهم و نهایتا حل بحران انرژی باید اذعان داشت که اهرم فشار یا بهتر بگوییم اسلحه نفتی ایران در مذاکرات هستهای با هدف تقویت توان چانه زنی بیاثر خواهد شد و برجام برای اروپا و آمریکا اهمیت سابق را نخواهد داشت.
با در نظر داشتن این نکات باید مسئله مهم دیگری ناظر به شکاف نگاه دولت با هسته سخت قدرت را هم یادآورد شد که اتفاقا در اثنای مذاکرات دوحه به خوبی نمایان شد. چرا که از یک طرف رسانههای وابسته به طیف رادیکال از شکست نشست قطر سخن گفتند در حالی که به گفته رسانههای وابسته به دولت مذاکرات ادامه دارد.
لذا باید این واقعیت غیرقابل انکار را متذکر شد که میان دولت رئیسی و نهاد حامی وی در جریان انتخابات با هدف یکدستسازی قدرت بر سر احیای برجام و لغو تحریمها شکاف جدی روی داده است که روز به روز در حال تعمیق است.
از یک سو دولت به دنبال توافق و احیای برجام برای اداره کشور به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی است، اما عدم احیای برجام و تداوم تحریمها خواستهای است که هسته سخت قدرت به هر طریقی سعی در حفظ آن دارد.
حال باید دید در این کشاکش نهایتا تهران چه تصمیمی خواهد گرفت و اگر به گفته بلومبرگ پس از سفر بایدن به اسرائیل و عربستان سعودی مذکرات غیرمستیم تهران – واشنگتن در دوحه یا هر جای دیگری از سر گرفته شود شاهد تکرار اتفاقات دور قبل خواهیم بود یا خیر؟ هر چند که از هم اکنون میتوان به این سوال جواب داد.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|