ايران امروز
نشريه خبری سياسی الكترونيك
Iran Emrooz (iranian political online magazine)
Fri 22 07 2005 14:24
نامهی معصومه شفيعی – همسر اكبر گنجی - به آيتالله شاهرودی
پرونده گنجی را از مرتضوی بگيريد!
نامهی معصومه شفيعی به آيتالله شاهرودی
بنام خدا
جناب آقای هاشمی شاهرودی
رياست محترم قوه قضاييه
با سلام و عرض ادب
به استحضار میرساند كه: صبح امروز آقای عبدالله رمضانزاده تلفن زد و در حالی كه بسيار ناراحت بود گفت: «شما به جای اينكه به حل مسئلهی اكبر كمك كنيد، داريد آن را بدتر میكنيد»؛ گفتم مگر چه شده؟ ايشان گفتند: آقای مرتضوی به آقای شوشتری گفته كه گنجی میخواست اعتصاب غدايش را بشكند ولی همسرش در حالی كه بسيار عصبانی بود به او گفته كه: «تو .... كردی كه اعتصاب غذايت را بشكنی بايد به آن ادامه دهی» و گنجی نيز به ناچار به اعتصابش ادامه داده است. من در حالی كه از اين خبر كذب بشدت برآشفته شده بودم آن را تكذيب كرده و متعاقب آن به آقای مرتضوی زنگ زدم تا ماجرا را پيگيری كنم كه متاسفانه موفق به پيدا كردن ايشان نشدم؛ لذا بر آن شدم كه نامهای جهت تظلم به حضرتعالی بنويسم.
جناب آقای شاهرودی!
روزنامهی كيهان مورخ چهارشنبه ٢٩/٤/١٣٨٤ در صفحه اول خود ذيل عنوان: «پروژه مگر اكبر گنجی ناكام ماند» از قول يك مقام آگاه آروده است كه يكی از نزديكان گنجی با همكاری خانم شيرين عبادی ضمن هماهنگی با مراكز بيگانه پروژه اعتصاب غذای او را طراحی كردهاند تا با مرگ اكبر گنجی پروندهی او را به يك ماجرای جنجالی عليه جمهوری اسلامی ايران تبديل كرده و از آن به نفع خود ، آمريكا و ديگران بهرهبرداری كنند. كيهان مدعی شده كه «اطلاعات مستندی كه در اختيار اكبر گنجی قرار گرفت جان وی را از توطئهای كه برای مگر او طراحی شده بود، نجات داد.» شب گذشته به ملاقات آقای گنجی رفته بودم وی اين مطلب كيهان را بشدت تكذيب كرد.
جناب آقای شاهرودی!
با توجه به اينكه روزنامهی كيهان – برادر حسن و برادر حسين – بخش رسانهای قتلهای پروژهی قتلهای زنجيرهای است و هرگاه جريانی خاص تصميم به حذف فيزيكی شخصيتی میگيرد ، اين روزنامه تمهيدات لازم را میانديشد و به عمل میآرود ، لذا بنده با خواندن اين مطالب كيهان بسيار نگران و مضطرب شدم و برای امنيت آقای گنجی احساس خطر كردم. آقای گنجی هم اكنون در بيمارستان ميلاد تحت نظر ماموران دادستانی است؛ از ملاقات با وكيلش محروم است؛ از تلفن محروم است؛ در قرنطينهی فكری است و روزنامههای درخواستیاش به دستش نمیرسد؛ شرايطش بدتر از زندان است. از آنجا كه به نظر بنده ، رئيس بيمارستان و كادر پزشكی تحت فشار و كنترل دادستانی هستند لذا تقاضا دارم به موافقت جنابعالی پزشكان بدون مرز، امكان حضور در بيمارستان و نظارت بر امر درمان گنجی را پيدا كنند.
بنده به عنوان همسر گنجی و مادر دو فرزند مصرانه و ملتمسانه تقاضا دارم پروندهی آقای گنجی را از آقای مرتضوی – كه دروغگويی ، حيلهگری و سوء نيت او بر همگان اثبات شده – گرفته و به قضاتی مستقل بسپاريد.
لازم به ذكر است كه اينجانب به خاطر تحت فشار بودن پزشكان داخلی و عدم آزادی آنها در عمل به تشخيص پزشكی خود، از امروز از پزشكان بدون مرز جهت مراقبت و درمان آقای گنجی استمداد میكنم.
با تقديم و احترام
معصومه شفيعی – همسر اكبر گنجی –
٣٠/٤/١٣٨٤
رونوشت به: خبرگزاريها و مطبوعات داخلی و خارجی
آخرين اخبار از وضعيت اكبر گنجی:
آقای اكبر گنجی در بعد از ظهر يكشنبه ٢٦/٤/١٣٨٤ به دنبال خراب شدن حالش به طور اورژانسی به بيمارستان ميلاد منتقل شدند. از آن زمان تا كنون در بيمارستان به طور قرنطينه و تحت نظر مأموران دادستانی بستری هستند. سخنگوی قوه قضائيه اعلام كرده است اكبر گنجی به دليل عمل مينيسك زانو در بيمارستان بستری شده است. زانوی وی به علت بازی فوتبال به عمل نياز پيدا كرده است. در ضمن اعلام كرده است كه اكبر گنجی در اعتصاب غذا نيست. موارد ذيل در پاسخ اعلام ميگردد:
١-اعزام اكبر گنجی به بيمارستان در بعد ازظهر يكشنبه ٢٦ تيرماه به طور اورژانسی و به دنبال وخيم شدن حال او صورت گرفت نه به علت عمل جراحی مينيسك زانو.
به دنبال عكس MRI از كمر و زانو، جراح متخصص مغز و اعصاب زندان به طور مكتوب يك ماه استراحت مطلق برای وی تجويز نموده است در طی اين مدت حتی برای دستشويی حتماً از لكن استفاده كند. پس از گذشت يك ماه اگر بهبودی حاطل شد استخر درمانی و فيزيوتراپی بلند مدت آغاز خواهد شد در غير اين صورت حتماً بايد عمل شود در ضمن برای وی مرخصی استعلاجی را ضروری دانسته است.
دو متخصص مغز و اعصاب بيمارستان ميلاد با ديدن عكسهای MRI و معاينهی گنجی، طول درمان بلند مدت و مرخصی استعلاجی پيشنهاد كردهاند.
زانوی گنجی به تشخيص متخصص بيمارستان ميلاد نياز به عمل جراحی دارد. ديسك كمر و زانودرد او ارثيههای اويناند نه بازی فوتبال.
بيماری آسم گنجی كه پيش از اين به تأييد بهترين متخصصين آسم و آلرژی رسيده بود در بيمارستان ميلاد پس از تستهای مختلف مورد تأ ييد مجدد قرار گرفت و همان اسپریهای قبلی كه متخصصين تجويز كرده بودند دوباره تجويز شد.
٢-امروز جمعه ٣١/٤/١٣٨٤ مدت ٤٢ از اعتصاب غذای گنجی میگذرد. شكستن اعتصاب غذا كذب محض است. دوستان گنجی به وی توصيه كردهاند كه تجويز پزشكان را حتی المقدور بپذيرد.در روز چهارشنبه ٢٩/٤/١٣٨٤ گنجی در بيمارستان با دستگاه Body Fat Analyzer تست شد و نتيجه اين بود كه طی مدت بستری شدن او در بيمارستان ميزان ذخيره چربی او كاهش يافته بود. وزن او ٥٤ كيلو گرم بود؛ اگر او اعتصاب غذا را شكسته بود میبايست وزنش افزايش يابد. آقای مرتضوی عصر يكشنبه و دوشنبه با حضور در بيمارستان با گنجی به طور مفصل مذاكره نمود. گنجی چگونه میتوانست اعتصاب غذای خود را بشكند در حالی كه صبح دوشنبه مرتضوی طی مصاحبهای اعلام كرد: گنجی پس از عمل مينيسك پا به زندان بازگردانده خواهد شد، گنجی هيچگاه اعتصاب غذای خود را نشكسته و نمیشكند مگر با آزادی بی قيد و شرط.گنجی گفت: «تنها چيزی كه به زندان بازمی گردد جنازه من خواهد بود.» دلايل ديگر ادامهی اعتصاب غذای گنجی به شرح زير است:
اولاً: به وكلای گنجی اجازه ديدار با وی را نمیدهند. به گنجی گفتهاند محل ملاقات با وكيل، اتاق وكلای زندان است. گنجی هم گفته است مرا به زندان ببريد تا با وكلايم ملاقات كنم. ضمناً د راسرع وقت با آقای دكتر مولايی ملاقات نمايم.
ثانياً: طی شش روز گذشته او را در قرنطينه فكری نگاه داشتهاند يعنی به وی هيچ روزنامهای نمیدهند. آقای مرتضوی گفته است بهتر است گنجی قرآن بخواندو از مسايل سياسی دور باشد. به دستور مرتضوی برای گنجی روزنامهی خبرورزشی آوردهاند كه او هم از گرفتن آن خودداری كرده است.
ثالثاً: با توجه به نظر پزشكان مختلف مبتی بر اعزام به مرخصی استعلاجی، دادستانی از اين امر خودداری میكند.
رابعاً: گنجی گفته است بايد تلفن آزاد شود تا بتوانم با كسانی كه تمايل دارد تماس بگيرم؛ آنها هم میتوانند تلفنها را كنترل نمايند. گنجی به نمايندهی دادستان گفته است در اولين با ر میخواهد با آيت الله منتظری، دكتر سروش و خانم شيرين عبادی صحبت كند.
خامساً: گنجی خواستار ملاقات با دوستان خود است و در بعدازظهر چهارشنبه به دادستانی اعلام كرده است مجوز ديدار جمعی با آقايان : عبدالله نوری، استاد ملكيان، حجاريان. سحرخيز، تهرانی، آقاجری، رمضان زاده، كديور و علی افشاری را صادر نمايند.
آنها كه میگويند گنجی از طريق آزادی مشروط آزاد شود، گنجی هرگز آن را نمیپذيرد. اگر راه حل قانونی میخواهيد مگر قبل از دوم خرداد ١٣٧٦ دستور ندادهاند كسی را به زندان انفرادی نفرستيد و اگر فرستاديد هر روز آن معادل ١٠ روز است؟ گنجی ماهها در انفرادی بوده و از حبس او ٨ ماه باقی مانده است كافی است ٢٤ روز از انفرادی او را محاسبه نماييد كه ميشود ٢٤٠ روز، معادل همان ٨ ماه. راه ديگر آن است كه از بخشنامهی آقای شاهرودی مبنی بر دادن ٣ ماه مرخصی استعلاجی به زندانيان بيمار تبعيت كنيد. راه ديگر آن است كه تمام مرخصیهايی كه به زندانيان ديگر میدهيد محاسبه كنيد و همان مقدار و حتی نصف يا يك سوم آن را به گنجی بدهيد. راه ديگر آن است كه به تمام شكايتهايی كه من ، گنجی و وكيلمان از مرتضوی كرده ايم رسيدگی كنيد ـ
هرچند دير هنگام ـ و ببينيد اگر به آن شكايتها بی طرفانه رسيدگی میشد آيا مرتضوی همچنان بر مسند قدرت باقی میماند تا بتواند اينگونه حيله گرانه و با سوء نيت تمام در روند حل اين پرونده كارشكنی و اخلال كند؟ آيا زهرا كاظمی به قتل میرسيد؟ آيا آن بلاها برسر وبلاگ نويسان مظلوم میآمد؟ آيا زندانی سياسیای در زندان باقی میماند تا نظام بابت آنها اينگونه هزينه بپردازد؟ آيا نهادهای حقوق بشر، اتحاديهی اروپا، آمريكا، و شخصيتهای فرهنگی و سياسی داخل و خارج اينگونه به واكنش نشان میدادند؟تا كی انسانهای بی گناه بايد تاوان كينه توزیهای مرتضوی و امثال او را بپردازند؟ من اطمينان دارم كه مقامات بالای قوه قضاييه در حل اين مسئله حسن نيت دارند ولی بايد بدانند كه شيطنتها و كينههای شخصی مانع تحقق اهداف انسانی آنان است.گل و لای را از جوی بزداييد تا شاهد جريان زلال آب شويد.
با تقديم و احترام
معصومه شفيعی
٣١/٤/١٣٨٤
نامه به رئيس بيمارستان ميلاد
به نام خدا
جناب اقای دكتر فتّاحي
رياست محترم بيمارستان ميلاد
با سلام
آقای اكبر گنجی در بيمارستان ميلاد در حال اعتصاب غذا بستری شده است. ضمن تشكر از زحمات جنابعالی و كادر پزشكی بيمارستان، اطلاعات ما حاكی از آن است كه شرايط ايجاد شده برای آقای گنجی همانند و بلكه بدتر از شرايط زندان است. محدوديت خانواده و ممنوعيت دوستان برای ملاقات با ايشان، عدم اجازهی ورود روزنامههای مورد نظر آقای گنجی، تحت كنترل قرار دادن محيط بيمارستان توسط مأموران دادستانی و كنترل هر نوع رفت و آمد با ايشان، وضعيت كاملاً غير عادی را پيرامون وضعيت وی ايجاد كرده است. لذا اينجانبان تأييد میكنيم كه دستور فرمائيد:
١- از عمل به توصيههای پزشكی از ناحيهی پزشكان غير معتمد خود و يا خازج از بيمارستان اكيداً خودداری فرمائيد.
٢- احتمالاً جريانی در صدد است با به بن بست رسيدن وضعيت جسمی آقای گنجی از طريق دخالتهای پزشكی و… صورت مسأله را پاك نمايد. (رجوع به كيهان چهارشنبه ٢٩/٤/١٣٨٤)
٣- حفاضت از جان آقای گنجی به عهدهی مسؤولان بيمارستان نيز هست. اگر مسؤولانی از نهادی در وضعيت جاری بيمارستان دخالت كرده اند، نافی مسؤليت حضرتعالی و بيمارستان نيست و معلوم نيست آنها در آينده در صورت وقوع امر نامطلوب، مسؤليتی را پذيرا با شند.
٤- جلوگيری از ملاقات خانواده و دوستان و پزشكان مورد اعتماد آقای گنجی و عدم دسترسی به تلفن خلاف مقررات بيمارستان است. خواهشمند است از رفتار غير قانونی در بيمارستان ممانعت به عمل آوريد.
٥- وضعيت جسمانی آقای گنجی از هنگام ورود به بيمارستان بدتر شده است؛ لذا خواهشمنديم به دور از توصيهها و فشارهای نيروهای دادستانی مستقر در محل بستری شدن آقای گنجی در بيمارستان، روزانه گزارش پزشكی تخصصی و عمومی پيرامون وضع جسمانی آقای گنجی تهيه شده و در اختيار خانواده و افكار عمومی قرارگيرد.
٣٠/٤/١٣٨٤
با تقديم و احترام
معصومه شفيعی ـ همسرـ
اصغر گنجی ـ برادرـ
حسين گنجی ـ برادرـ
زهرا گنجی ـ خواهرـ
سكينه ميرزا جانی ـ مادرـ
رضوانه كنجی ـ فرزند ـ
كيميا گنجی - فرزند ـ
رونوشت به: خبرگزاريها و مطبوعات داخلی و خارجي
درباره مقالهی «پروژهی مرگ اكبر گنجی ناكام ماند» روزنامه كيهان
به نام خدا
رورنامهی كيهان مورخ چهارشنبه ٢٩ تيرماه ٨٤ در صفحهی اول خود ذيل عنوان «پروژهی مرگ اكبر گنجی ناكام ماند» آورده است: اطلاعات مستندی كه در اختيار اكبر گنجی قرار گرفت، جان وی را از توطئهای كه برای مرگ او طراحی شده بود. نجات داد.
مطلب بالا نشان ميدهد كه عليرغم ميل مسؤلين بالای قوهی قضائيه و حسن نيت آنها جهت حل مسئلهی گنجی، افراد و جريانهای مشكوك مايل به حل آن نيستند و با دروغ پردازیها و قلب واقعيات سعی میكنند اين پرونده را با بن بست مواجه كنند. همه میدانند كه روزنامهی كيهان ـ برادر حسن و برادر حسين ـ ارگان جريان خاصی است و هرگاه آن جريان بخواهد اقدام به حذف فيزيكی شخصيتی كند از طريف بخش رسانهای پروژهی قتلهای زنجيرهای زمينه سازيهای لازم را انجام میدهد. ماجرای كنفرانس برلين و هياهوی پوچ كيهان مصداق بارز اين مطلب است. مقام آگاهی كه كيهان از آن ياد كرده غير از مرتضوی، شخص ديگری نيست. آقای مرتضوی لطف كند اين اطلاعات مستند را در اختيار افكار عمومی قرار دهد.
در ملاقاتی كه بنده با آقای گنجی در بيمارستان ميلاد داشتم، موارد زير در پاسخ به روزنامه كيهان از طرف آقای گنجی عنوان شد:
آنچه در روزنامهی كيهان تحت عنوان: «پروژهی مرگ اكبر گنجی ناكام ماند» آمده است، عيناً به قلم سعيد مرتضوی نگاشته شده است. محفل نشينان و بخش رسانهای قتلهای زنجيرهای، پروژهی قتل گنجی را خود طراحی كردهاند امّا میخواهند آن را به گردن نزديكترين كسان من يعنی همسر و بهترين دوستانم بيندازند.
مرتضوی در همان يكشنبه شب ـ ٢٦ تيرماه ـ كه مرا به بيمارستان آوردند به ديدار من آمد. به من میگفت: « بايد اعتصاب غذای خود را بشكنی، امّا فرض كنيم تو بميری، ببينيم سود و زيان آن برای نظام چقدر است؟ اگر تو بميری صد در صد به نفع نظام است امّا مردن تو فقط ٥٠ درصد برای نظام ضرر دارد آن هم فقط در اثر فشارهای بين المللی است كه ما هم آن را محاسبه كرده ايم تو را به بيمارستان آورده ايم و با اين كار ٥٠ درصد را به ٢٠ درصد كاهش داده ايم. يعنی با مرگ تو، ديگران خواهند گفت مگر ديوانه بود كه در بيمارستان به اعتصاب غذا ادامه داد.»
همين كه مرتضوی در شب اول، اعتراف نمود كه سود و زيان مرگ مرا در جلسات خود محاسبه كردهاند نشانگر آن است كه طراحی قتل من از طرف چه كسانی تدارك ديده شده است. در ضمن مرتضوی گفت:«اگر اين نكته را افشا كنی من آن را تكذيب خواهم كرد.»
باتقديم و احترام
معصومه شفيعي
٣١/٤/١٣٨٤