تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی
بازگشت به صفحه اول
Thu   17 08 2006   7:19

شیوه‌نامه آموزش‌ و پرورش درباره ثبت‌نام دانش‌آموزان

پارادوکس «اتباع بیگانه دارای مادر ایرانی»‏

سهیلا وحدتی

ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان می‌دارد "تمام افراد بشر آزاد به دنيا مي آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق ‏با هم برابرند." ‏

حقوق برابری که در این ماده آمده و سرآغاز تعریف حقوق بشر است، در مورد افرادی که زن بدنیا می‌آیند رعایت ‏نمی‌شود. فراتر از آن، حتی برخی فرزندان – اعم از فرزند پسر یا دختر – به دلیل تبعیض جنسی که بر مادرشان ‏می‌رود، از حقوق برابر برخوردار نیستند. تبعیض جنسی در مواردی چنان شدید و دامنه‌دار است که نه تنها زنان از ‏حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند، بلکه فرزندان آنان نیز در ادامه تبعیض جنسی از بسیاری حقوق محروم ‏می‌گردند.‏

حق تابعیت

تابعیت حق شهروندی است که قابل انتقال به فرزند است. یعنی تابعیت از طریق پیوند خونی از پدر یا مادر به ‏فرزند منتقل می‌شود.‏

امروزه در بسیاری از کشورهای مدرن تابعیت را نه تنها یکی از حقوق شهروندی پدر و مادر، که قابل انتقال به ‏فرزند است، می‌دانند، بلکه آن را حق طبیعی برای کودکی می‌دانند که در آن سرزمین متولد می‌شود. بطور ‏نمونه هر کودکی که در کشور امریکا بدنیا آید، شهروند امریکا محسوب می‌گردد. اگر پدر و مادر این کودک ‏امریکایی نباشند، کودک دارای تابعیت دوگانه خواهد بود. یعنی حق تابعیت هم از طریق پیوند خونی، و هم از ‏طریق محل تولد تعریف می‌شود. و این هر دو حق قابل احترام است.‏

حق تابعیت همچنین از طریق فرزند به پدر و مادر قابل انتقال است و هر کودکی که در امریکا متولد شود، در سن ‏‏١٨ سالگی می‌تواند برای پدر و مادر خویش تقاضای تابعیت نماید. قانون چنان است که پیوند‌های خونی و ‏خانوادگی در انتقال حق تابعیت بسیار محترم شمرده می‌شود و تفاوت جنسی و سنی در این میان جایی ندارد.‏

انکار حق انتقال تابعیت مادر به فرزند

قانون تابعیت ایران «حق انتقال تابعیت به فرزند» را از زنان گرفته و این حق را در مورد مادران انکار می‌کند. یعنی ‏اینکه مادر ایرانی که فرزندی بدنیا می‌آورد، در صورتی فرزندش «ایرانی» شناخته می‌شود که پدر آن فرزند ایرانی ‏باشد. در واقع تابعیت مادر اصلا اهمیتی ندارد، و هر زن غیرایرانی که شوهر ایرانی داشته باشد، فرزندان او بر ‏اساس ازدواج وی ایرانی شمرده می‌شوند.‏

بدینگونه تبعیض جنسی مانع از انتقال حق تابعیت زنان به فرزندان می‌شود. زنان دارای حقوق شهروندی مساوی ‏با مردان نیستند، و از آنجاییکه شهروند درجه دو محسوب می‌گردند، فرزندان آنها "اتباع بیگانه" خوانده می‌شوند، ‏حتی اگر تابعیت بیگانه هنوز در مورد آنها تعریف نشده باشد و برگه هویت و تابعیت خارجی را کسب نکرده باشند. ‏

کودکان قربانی تبعیض علیه زنان

فرزندانی که پدر غیرایرانی دارند، به دلیل محرومیت از تابعیت، حق داشتن شناسنامه ایرانی را ندارند، و به این ‏ترتیب از حق تحصیل و استفاده از امکانات آموزش و پرورش محرومند. بگذریم که دولت ایران لطف کرده و به کمک ‏سازمان ملل به آنها اجازه می‌دهد که در نهضت سوادآموزی سواد خواندن و نوشتن را فراگیرند، ولی از آموزش ‏رسمی محروم هستند. مقامات نهضت سوادآموزی کشور اعلام می‌کنند که ‏‎٦٠٠ ‎هزار تبعه و كودك لازم‌التعليم ‏افغاني با همكاري ايران و يونيسف باسواد شدند. روی دیگر قضیه این است که دست‌کم چندصد هزار کودک از ‏آموزش رسمی محروم شده و آموزش آنها تنها به خواندن و نوشتن محدود شده است.‏

اینگونه تبعیض جنسی مانع تحصیل فرزندان زنان ایرانی که همسر اروپایی یا امریکایی دارند نمی‌شود بلکه برای ‏زنانی ملموس است که از قشرهای پایین جامعه هستند و با مردان مهاجر افغانی ازدواج کرده‌اند. بویژه آنکه ‏برخی از شوهران افغانی این زنان به اصرار دولت ایران به کشور خود بازگشته‌ و چه بسا زن و بچه خود را در ایران ‏باقی گذارده‌اند.‏

امروزه هیچ آماری از تعداد واقعی زنان ایرانی که فرزندانشان "اتباع بیگانه" شمرده می‌شوند، در دست نیست. اما ‏گفته می‌شود که حدود چهار میلیون افغانی در ایران حضور دارند. به گفته مديركل امور اتباع و مهاجرين‎ ‎خارجي ‏سيستان‌وبلوچستان، موج جديد مهاجرت اتباع افغاني به ايران آغاز شده‌است‎ ‎و تنها در این استان ‏‎٤٠٠‎هزار تبعه ‏خارجي غيرمجاز زندگي مي‌كنند. اگر چه فقط حضور نهصد هزار پناهنده افغانی در ایران بطور رسمی به ثبت ‏رسیده است.‏

‏ در حالیکه گزارش می‌شود که ٥٥ درصد کودکان کار و خیابان جمع‌آوری شده در سال گذشته افغانی بوده‌اند، ‏روشن نیست که آیا رقم واقعی جمعیت این کودکان چند نفر است، و چند نفر از آنان از مادر ایرانی متولد شده‌اند ‏ولی "افعانی" خوانده می‌شوند. ‏

برخورد با مساله

زنان ایرانی به این بی‌عدالتی اعتراض کرده‌‌اند. گذشته از آن، کارشناسان و پژوهشگران نسبت به آینده روند رشد ‏تعداد کودکانی که از قشرهای محروم جامعه هستند، و از تحصیل محرومند و امکان رشد اجتماعی ندارند، هشدار ‏داده‌اند و مسئولین دولتی به خوبی آگاهند که این امر می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌های اجتماعی جدی در آینده ‏باشد. اما تنها راه حل پیشنهادی آنان که بطور جدی روی آن کار کرده‌اند، «طرح تقلیل اتباع افغانی در ایران» بوده ‏است. حکومت ایران تلاش کرده‌ است با کمک دولت جدید افغانستان و سازمان ملل متحد پناهندگان افغانی را به ‏وطن‌شان برگرداند و به همراه آنها، زنان ایرانی را که با مردان افغانی ازدواج کرده‌اند و فرزندان آنها را نیز به ‏افغانستان بفرستد. در طی سالهای اولیه اجرای این طرح یک میلیون و پانصد هزار افغانی به کشورشان ‏بازگشتند. اما بر طبق اظهارات مسئولین سازمان ملل متحد این طرح به دلیل خشونت، ناامنی و بیکاری با نرخ ‏چهل درصد در افغانستان، چندان موفق نبوده و در سال جاری تنها یکهزار افعانی به کشورشان بازگشته‌اند. به ‏گفته مقامات ایرانی اخیرا حتی روند مهاجرت افغانی‌ها در جستجوی کار به ایران افزایش یافته است. ‏

مسئولین امر در ایران، در نهایت با درک این واقعیت‌ که «طرح تقلیل اتباع افغانی» موثر نیست، و برای پیشگیری از ‏زمینه‌سازی برای آسیب‌های اجتماعی، به فکر چاره‌ افتاده و اعلام کرده‌اند که "اتباع بیگانه" می‌توانند با پرداخت ‏شهریه در مدارس ایران ثبت نام کنند.‏

از یاد نبریم که این «اتباع بیگانه» همان فرزندانی هستند که از مادر ایرانی و در خاک ایران متولد شده‌اند! و نیز ‏بخاطر داشته‌باشیم که این کودکان از محروم‌ترین و فقیرترین قشرهای اجتماعی برخاسته‌اند. و اکنون تبعیض ‏جنسی که بر مادرانشان می‌رود، آنها را نیز قربانی می‌کند و تبعیض اقتصادی را نیز به آنان روا می‌دارد.‏

تبعیض اقتصادی

نعمت‌الله محرابي،‏‎ ‎مسوول واحد اتباع خارجي آموزش و پرورش در ٢٤ مرداد ١٣٨٥ در گفت‌وگو با خبرنگار ‏‎ ‎ايسنا‎ ‎با ‏اشاره به اين كه شيوه‌نامه ثبت‌نام اتباع بيگانه ١٥ مرداد ماه جاري‏‎ ‎به استانها ارسال شده است، اظهار كرد: ‏‏"حداقل شهريه ثبت‌نام اتباع افغان در مدارس‎ ‎كشور در مقطع ابتدايي ٢٠، راهنمايي ٣٠ و متوسطه ٤٠ هزار تومان ‏و حداكثر آن به ترتيب‎ ‎براي هر سه مقطع ٤٨، ٥٠ و ٦٧ هزار تومان تعيين شده است‏‎.‎‏"‏

برای آنکه میزانی برای سنجش این رقم‌های شهریه داشته باشیم، به این نقل قول از معاون اجتماعی سازمان ‏بهزیستی کشور توجه کنید که ماه گذشته در گفتگو با خبرگزاری حیات اعلام کرد که " براساس قانون، در سال ‏جاری به هر زن سرپرست خانوار یک نفره ٢٥ هزار تومان، دو نفره ٣٠ هزار تومان، سه نفره ٣٥ هزار تومان،چهار ‏نفره ٤٠ هزار تومان، پنج نفره و بیشتر ٥٠ هزار تومان، کمک هزینه معیشت تعلق می گیرد."‏

در اغلب موارد تنها همین کمک هزینه معیشت است که تمامی درآمد یک زن سرپرست خانوار را تشکیل ‏می‌دهد. و این رقم‌هاست که سطح زندگی این قشر را می‌رساند، و دقت کنید که به گفته همین مقام مسئول ‏بهزیستی، در حال حاضر "تنها ١٤٨ هزار نفر آنان تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند." و فرض کنیم که مثلا ‏یک زنی که شوهر افغانی‌اش به افغانستان بازگشته، یکی از این ١٤٨ هزار زن خوش‌شانسی است از کمک‌های ‏دولتی بهره‌مند است. این زن اگر بخواهد یک بچه‌اش را به دبستان بفرستد، باید حقوق یک ماه خانواده را بدهد، ‏واگر دو تا بچه داشته باشد، باید حقوق دو ماه را پرداخت کند، و بدین ترتیب اگر سه تا بچه در مقطع تحصیلی ‏داشته باشد، حقوق ٣ تا ٤ ماه خانواده فقط باید صرف شهریه تحصیلی آنان شود.‏

مسئولین واحد «اتباع خارجی» آموزش و پرورش باصطلاح راهی یافته‌اند که بچه‌های محروم از تابعیت، لزوما از ‏تحصیل محروم نشوند. ولی این تبعیض اقتصادی آیا واقعا یک "راه حل" است؟
چند در صد از خانواده‌های این کودکان که مادر ایرانی و پدر افغانی یا عراقی دارند قادر به پرداخت شهریه و ثبت ‏نام آنان در مدارس هستند؟

محدودیت‌های دیگر

تبعیض اقتصادی همه مساله نیست. به گفته آقای محرابی، "از لحاظ شرايط اقامتي، اتباع بايد داراي گذرنامه با ‏پروانه اقامت داراي اعتبار‎ ‎حداقل ٦ ماه، كارت هويت ويژه اتباع خارجي، دفترچه پناهندگي و برگه تردد خروجي‏‎ ‎مدت‌دار داراي اعتبار تا اول شهريور ماه ٨٥ باشند‏‎.‎‏" این درحالی است که از سال ٨٠ تا ٨٣ تنها یکهزار و پانصد ‏ازدواج زنان خراسانی با اتباع غیرایرانی به ثبت رسیده است و تنها در همین منطقه بیش از سی‌هزار مورد ازدواج ‏ثبت نشده وجود دارد. و تا هنگامی که ازدواج به ثبت نرسیده باشد، چگونه می‌توان از کودکان حاصل این ازدواج‌ها ‏انتظار پروانه اقامت و کارت هویت داشت؟

و برای دشوارتر کردن کار، مسئولین تاکید کرده‌اند که " مهلت پروانه اقامت اتباع بيگانه داراي مادر ايراني به جاي ‏حداقل ٦ ماه اعتبار، ٣‏‎ ‎ماه در نظر گرفته شده است‎.‎‏"‏

و باز هم تبعیض ...‏

و همه آنچه که گفته شد، هنوز پایان این رشته از تبعیض‌هایی که با تعیض علیه زنان آغاز گشته، نیست. این ‏کودکان، یا باصطلاح "اتباع خارجی"، به گفته مقامات مسئول آموزش و پرورش، حق شرکت در مسابقات و ‏المپیادهای مدارس ایران را ندارند!‏


ارسال به شبکه‌های اجتماعی
Bookmark and Share
نظر شما درباره این نوشته:







 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024