تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی |
Mon 20 02 2006 16:15
نگاهی به دلایل بروز پدیده شوهرکشیقتل در برزخ تضادهاایسنا
در سالهای گذشته شاهد افزايش وقوع قتل به دلايل مختلف و به دنبال مسايل غيراخلاقی در برخی خانوادهها هستيم، به طوريكه در تعدادی از جنايتهای اخير، زن با طرح نقشه قتل به دليل عدم توانايی روحی و جسمی با معاونت و مشاركت فرد ديگری كه اغلب با يكديگر روابط نامشروعی داشتهاند، دست به جنايت زده است؛ جنايتی كه ريشه آن را میتوان در ازدواجهای اجباری، اعتياد شوهر، ظهور ارتباطات نامشروع و در نهايت ناپايداری زندگی زناشويی جستوجو كرد.
در بررسی پروندههای ارتكاب به قتل شوهر آنچه در چرايی وقوع اين رخداد كالبدشكافی میشود، علاوه بر تأثيرات قابل توجه شرايط اقتصادی و اجتماعی جامعه بر وقوع قتل، بررسی وضعيت حاكم بر زندگی زن و شوهر ( قاتل و مقتول) است كه در سه قالب به بروز آخرين حد خشونت منجر میشود. چگونه تفكر ارتكاب جنايت بر احساسات عاطفی زن غلبه میكند؟ در ريشهيابیهای صورت گرفته در اين رابطه، اصلیترين علل عمده ارتكاب شوهركشی با قتلهايی روبهرو هستيم كه زن به نوعی در جريان نارضايتی مستمر از زندگی با همسر به دلايلی همچون مورد ضرب و شتم قرارگرفتن از سوی او، اعتياد شوهر، ناكامی در تقاضای طلاق، گاه وجود خلاءهای قانونی و ... نسبت به شرايط موجود كم تحمل شده و تحت شرايط غيرعقلانی، عمدتا با اجيركردن فرد ديگری، مرتكب جنايت شود. همچنين نتايج اين بررسیها نشان میدهد، يكی ديگر از عوامل قتل شوهر، نشأت گرفته از حس انتقامی است كه در جريان مواجهه زن با «خيانت» شوهر و برقراری روابط نامشروع او با زن ديگری، ايجاد شده است. در آخرين شكل بروز خشونت از سوی زنان همسركش مربوط به روابط نامشروع زن به دلايل مختلف و از جمله كمبودهای عاطفی و روانی او در زندگی زناشويیاش است كه در پی آن روابط پنهانی با غير شكل میگيرد و بدين ترتيب زن به خاطر ادامه اين گونه روابط كه خلاف شرع و قانون بوده و با عرف جامعه نيز در تضاد است با تفكرات شوم، نقشه قتل شوهرش را طراحی و عمدتا با معاونت ديگری اجرا میكند. كالبدشكافی چنين ماجراهايی، تصويری از بيماريهای يك جامعه در حال گذار را به نمايش میگذارد كه در آن مغايرت و تضاد «بايدهای ذهنی و فراگرفته» با «واقعيات موجود»، عرصه را آنقدر تنگ میكند كه گاه به زعم متهمان ،ارتكاب جنايت در دستيابی به هدف، آسانتر از پيگيری قانونی است. زنان در برزخ تضادهای سنتهای ديروز و آزادیهای تعريفنشده امروز گرفتار شدهاند سرهنگ بيات، مدير كل دفتر مطالعات اجتماعی نيروی انتظامی در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» ايسنا با اشاره به گرههای باز نشده فرهنگی زوجين در فضای در حال گذار جامعه میگويد: در اين فضا شاهد تغييرات گسترده در حوزه رفتارها و عملكردها هستيم، به طوريكه گسترش روابط به شكل مهمانیهای خانوادگی و گريز از فضای سنتی گذشته سنخيت زيادی با كاركردهای رفتاری زوجين در درون خانوادهها ندارد. وی در توضيح اين موضوع میافزايد: افزايش ميزان تضادها و مرز آزادی افراد گاه به سطحی از اختلاف تبديل میشود كه هريك از زوجين بدنبال راهحلی برای خلاصی از وضع موجود و رسيدن به خواستههای خود بوده و در شرايطی كه راههای متعددی برای خروج مردان از بنبستهای متصور، وجود دارد ، زنان گرفتار در برزخ تضادها و محدوديتها، در پی تخليه احساسات شديد عليه شوهرانشان، به فكر راهی برای نجات خود از جمله از ميان برداشتن همسر خود میافتند. اين كارشناس در ادامه آسيب شناسی پديده شوهركشی در ميان زنان با اشاره به كمرنگشدن عواطف درون خانواده و مشكلات بیشمار اقتصادی، اجتماعی پيشروی زن و مرد كه موجب بیتوجهی به شرايط روحی و روانی افراد میشود، اذعان میكند: در اين شرايط ظهور «عشق جايگزين» برای پركردن خلاءهای عاطفی و شكلگيری روابط نامشروعی كه همراه با عذاب وجدان است، مسير اين افراد را به جايی میرساند كه به طراحی نقشه قتل روی میآورند. سيستمهای حمايتی اجتماعی از زنان و مشكلات حل نشده زناشويی ضعيف عمل میكنند همچنين دكتر سعيد قشونیزاده، روانپزشك و كارشناس امور زنان يكی از دلايل بروز پديده همسركشی از سوی زنان را تحمل بيش از حد شرايط سخت و كمبود حمايتهای اجتماعی از زنان در جامعه دانسته و اظهار میكند: اگر زنی از وضعيت زندگی زناشويیاش ناراضی باشد، هيچ سازمان اجتماعی و حمايتی با اعتبارات كافی و ساز و كارهای مشخص جهت تحت پوشش قرار دادن او وجود ندارد، به طوريكه در حال حاضر، عدم استقلال اجتماعی و اقتصادی زنان، خود به تحمل مشكلات حل نشده زندگی زناشويی و بروز آسيبهای مبتلابه ناشی از آن كمك كرده است. بازنگری در سير قضايی رسيدگی به پروندههای خانوادگی ضروری است اين روانپزشك با بيان اينكه سير قضايی رسيدگی به پروندههای طلاق نيازمند بازنگری است، تاكيد میكند: بايد آييننامههايی كه به شرايط زنان در پروندههای دادگاه خانواده، توجه كافی ندارند، بازنگری شده، چراكه گاه با اين ادله قضايی كه «سير قانونی بايد طی شود»، مسير رسيدگی به يك پرونده تا ساليان ادامه میيابد و اين در حاليست كه صدور رأی طلاق بايد براحتی و تابع شرايط متقاضيان امكانپذير باشد. دكتر قشونیزاده، يكی از دلايل شكلگيری حس انتقام از شوهر را نارضايتی زن از شرايط نامناسب تحميلشده اجتماعی و فشارهای وارده از سوی شوهران عنوان كرده و میگويد: توانايی زندگی جدا، حتی از شوهران ناسازگار نيز برای بسياری از زنان مقدور نيست، چراكه يافتن شغل سالم و درآمد كافی برای گذران زندگی از يك سو و احساس كمبود امنيت اجتماعی در محيطهای كاری به واقع فضا را برای حضور در جامعه سختتر میكند به شكلی كه تفكر جدايی و طلاق در حالی از ميان میرود كه زن وادار به تحمل شرايطی شده كه او را سرشار از حس نفرت و در نهايت انتقام میكند. زنان همسركش در سايه بیاطلاعی از قوانين در برخورد با شوهر به جنايت روی میآورند وی رویآوردن زنان به پديدههای خشن همچون طراحی نقشه قتل شوهر را همچنين از «بیاطلاعی برخی زنان از قوانين حقوقی و جزايی در برخورد با شوهری كه تقصير اصلی متوجه اوست»، متاثر میداند و میگويد: بر اساس تجربيات كاری و آمارهای موجود، ريشه بسياری از اختلافات و درگيریهای زناشويی به مسايل جنسی مربوط میشود، به طوريكه افراد در قبل و پس از ازدواج هيچگونه آموزشی در اينباره نديدهاند و با تفكر معتقد به سركوب احساسات و مخفی نگاهداشتن و خودسانسوری اختلافات در روابط ، زوجين مبتلا به انواع بيماریهای افسردگی و وسواس شده و به خشونت رویمیآورند. چرا برخی رسانههای گروهی و كارشناسان از طرح مقولههايی در حوزه اختلافات زندگی زناشويی واهمه دارند؟ اين روانپزشك با انتقاد از اينكه منابع آموزشی به خانوادهها رفتارهای صحيح مواجهه با مشكلات خانوادگی را به اندازه كافی آموزش ندادهاند، به تاثير منابع قوی همچون رسانههای تصويری و مراكز آموزشی تحت پوشش آموزش و پرورش و نهادهای مشاورهای زيرمجموعه بهزيستی اشاره كرده و با طرح اين پرسش كه «چرا برخی رسانههای گروهی و كارشناسان از طرح مسايل مربوط به حوزه اختلافات زندگی زناشويی واهمه دارند؟»، میافزايد: اين تفكر پوسيده كه «صحبت كردن پيرامون اين مسايل و تعميم مشكلات به افراد جامعه بايد كنار گذاشته شود» خود در مواردی به ارتكاب خشونتهای جبرانناپذير همسران بويژه در كلانشهرها منتهی شده است. بر اساس تاكيدات كارشناسان اجتماعی، بررسی پديده «شوهركشی» بايد با توجه به عواملی چون كاستیهای قانونی، كمبود حمايتهای اجتماعی، فقدان راهحل مناسب برای رفع چالشها و... و نيز وجود خانوادههای بحرانزدهای صورت گيرد كه زندگيشان در مرز عميق حادثه گرفتار شده است؛ از اين رو اين روند نيازمند توجه مسوولان و آموزش مسايل اجتماعی و حقوقی به خانوادههاست تا بتوان از وقوع موارد مشابه بسياری كه شايد در مراحل اوليه بحران باشند، جلوگيری كرد. ارسال به شبکههای اجتماعی
|
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|