تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی |
Thu 28 12 2006 20:09
حکم سنگسار در ایرانآزاده کیان
برگردان*/ مژگان ملکيان
.(JavaScript must be enabled to view this email address) حکم سنگسار ژيلا ايزدی ۱۳ ساله در سال ۲۰۰۴، مدافعين حقوق بشر در ايران و خارج از ايران را متحير و مبهوت ساخت. جرم اين دختر بچه ی ۱۳ ساله، داشتن رابطه ی نا مشروع با برادر ۱۵ ساله اش بود که پیشتر به ۱۵۰ضربه شلاق محکوم شده بود. ژيلا باردار بود و فرزندش را در زندان کردستان در حاليکه انتظار اجرای حکم صادر شده را می کشيد، به دنيا آورد. بسيج افکار عمومی در ايران و در سطح بين الملل، تلاش ها و دفاعيات وکيل مدافع پرونده و فشارهای وارد شده از سوی مراجع بين المللی بر مقامات ايراني سرانجام سبب شد که ايشان دستور عدم اجرای اين حکم را صادر کرده و متهم را آزاد کنند. بسیج بين المللی همچنين توانست حکم سنگسار صفيه حسينی و امينه لوال در نيجريه را نيز متوقف سازد. اما متاسفانه زنان بیشماری در ايران، پاکستان، افغانستان، نيجريه و عربستان سعودی تا به اين اندازه بخت یارشان نبود تا از مجازات دهشتناک سنگسار جان به در برند. با اين همه، ايران به طور صريح و بدون قيد و شرط تعهد کرده است که به ماده ی ۶ معاهده ی بین المللی در رابطه با حقوق مدنی و سیاسی احترام گذاشته و حکم مرگ را تنها در مورد "جرائم سنگین" صادر کند. تمايل جنسی و برتری جويی مردانه چرا مقامات قضایی ايران زنا را "جرمی سنگين" می دانند؟ چگونه و به چه شکل، تمايلات جنسی يک زن، سامان و نظم اجتماعی را در معرض خطر قرار می دهد؟ چرا اين زنان هستند که بيشتر از مردان به مرگ بيرحمانه و فجيع توسط سنگسار محکوم می شوند؟ پاسخ اين پرسش ها را می توان در یک باور اسلامی جستجو کرد که بر فرضيه ی میل جنسی زنانه ی فعال بنا شده است. اين نيروی پرحرارت و قوی که اگر مهار نشود، فتنه ها به پا کرده و زندگی دينی و مدنی مردان را تهديد خواهد کرد. با اين همه، چندان اثری از وجود روابط نامشروع خارج از ازدواج بين دو جنس مخالف در ايران، پیش از آغاز قرن بیستم پيدا نمی کنيم. در زمان حکومت سلسله ی قاجار (۱۹۲۵-۱۷۹۶ میلادی)، روابط همجنس گرایانه بین مردان بسیار رایج بود و متولیان مذهبی که در آن زمان از قدرت سیاسی برخوردار نبودند، نمی توانستند مجازات وضع شده در قوانین اسلامی را در مورد این خاطیان به اجرا در آورند. عشق مردانه خلاصه شده بود در عشق ورزیدن به دلدار، امرد (پسر نوجوان) و مخنث (مرد بالغ)، و معيار زيبايی جنسيتی نبود. (۱) با پیدایش مدرنيته در ايران (یکی از ره آوردهای انقلاب مشروطه که زنان نيز در آن حضوری چشمگير داشتند) تمايل و رابطه ی همجنس گرايانه همچون شکلی ناهنجار و عقب مانده از رابطه ی جنسی تلقی شد و علت رایج شدن آن نیز در محبوس و منزوی بودن زنان در اندرونی ها و تفکیک جنسی به حساب آمد. بدين ترتيب ميل به رابطه ی جنسی با جنس مخالف شرط لازم برای رسيدن به تجدد و مدرنيته شد. حضور اجتماعی زنان و مردان در فضای عمومی می بايست شرايط پديد آمدن اين ميل را آسان نموده، شکل جديدی از زندگی خانوادگی را موجب شده و ازدواج را از حالتی قراردادی به نيت توليد مثل و استمرار نسل، به شکل رابطه ای عاشقانه در آورد. ازدواج عاشقانه ی مورد تاييد و تمجید ايرانيان نوگرا بدين سان بود که زنان همواره همراه و همنشين شوهران خود باشند و عليرغم پيوندهای سنتی خود با ديگر زنان، الويت رادر عشق ورزی و وفاداری برای همسر خود قائل شوند. و اما مردان، مايل بودند برتری و امتيازات ويژه ی خود در چارچوب ازدواج را به عنوان قراردادی جنسی و تضمين کننده ی استمرار نسل در اختیار خود نگه دارند. بدین ترتیب مدرنیته به سبک ایرانی به صورت نظامی مردسالارانه شکل گرفت و در دل این نظام مردسالاری، رابطه ی جنسی با جنس مخالف به یک هنجار و قاعده تبدیل شد. زنان مشروطه خواه که بيشتر آنان دختران و يا خواهران انقلابيون بودند، انجمن های نسوان را بنيانگذاری کردند تا بتوانند باب گفتگو در مورد حقوق اجتماعی و سياسی زنان را بگشايند. آنها که به شدت تحت تاثير جنبش های پاگرفته در غرب برای گرفتن حق رای زنان قرار داشتند، برای زنان ايرانی نيز خواهان همان حقوق سياسی شدند که مردان بعد از انقلاب مشروطه به دست آورده بودند. از این رو به منظور تحت فشار قرار دادن نمايندگان مجلس، در سال ۱۹۰۹ در مجلس شورای اسلامی بست نشستند. همزمان برای آگاه نمودن خواهران خود به انتشار مجلات مربوط به مسائل زنان اقدام کردند. با اين همه، مدرنيت به سبک و سياق ايراني به عهد خود برای دخالت دادن زنان در عرصه ها ی اجتماعی و سياسی وفادار نماند. دولت مدرن و يک دست مردانه، خود را موظف به حمايت و مراقبت از زنان می دانست و به آنها به چشم موجوداتی " ضعيف، بسيار حساس و تاثيرپذير" نگاه می کرد. حتا روشنفکران اصلاح طلب نيز معتقد بودند که بايستی زنان را از حوزه ی عمومی و سياسی کنار گذاشت. (۲) آنها يک صدا بر اين باور بودند که زايش و تربيت فرزندان مهمترين وظيفه ی اجتماعی و نقش طبيعی زنان ايرانی ست. به گمان آن ها، مشارکت زنان در سياست با "طبيعت" زنانه در تناقض بود. اين روشنفکران فکر می کردند که زنان به آسانی تحت تاثير قرار می گيرند بنابراين بايستی مراقب پاکدامنی و ساده دلی آن ها باشند که از دست نرود. (۳) با روی کار آمدن رضا شاه (۱۹۴۱-۱۹۲۵)- بنيانگذار سلسله ی پهلوی (۱۹۷۹-۱۹۲۵) که به شدت از اقدامات مصطفی کمال آتا ترک الهام می گرفت- اصلاحاتی در کشور پديد آمد تا ورود زنان به حوزه ی عمومی آسان و قانونمند شود. از آن جمله می توان به موارد زير اشاره نمود: افزايش مدارس دخترانه در مناطق شهري؛ تاسيس دانشگاه تهران در سال ۱۹۳۶ و راه يابی زنان به دانشگاه برای کسب تحصيلات عالي و در پی آن دست يابی به پاره ای از مشاغل به ويژه در موسسات آموزشی و ادارات دولتي و بالاخره کشف حجاب در سال ۱۹۳۶. ممنوعيت پوشش حجاب تنها مورد حمایت تعداد اندکی از زنان و مردانی قرار گرفت که به سنت های رايج بی اعتنا بوده و به سمت فرهنگ غربی گرايش بيشتری داشتند. به گمان تعداد بيشماری از زنان که ساليان سال در دنيای بسته ی ارزش های سنتی محبوس بودند، نداشتن حجاب با برهنگی برابر بود. برای شوهران، پدران و برادران این زنان که بنابر سنت و رسوم، پاسداران ناموس خانواده و پاکدامنی زنان و دختران و خواهرانشان به حساب می آمدند، کشف حجاب پیشامدی بود که آنها را از مردی و مردانگی محروم می ساخت. در نتیجه، کشف حجاب به جای آنکه زنان را تشویق به حضور هرچه بیشتر در حوزه های عمومی و اجتماعی نماید، تعداد بیشماری از آنان را به کنج خانه ها فرستاد. و اما برتری مردان به زنان و نظام مردسالارانه در قوانین مدنی ایران که به سال ۱۹۳۳ وضع شده و مبتنی بر قوانين اسلامی بود، تثبيت گرديد. طلاق شرعی و یک طرفه، چند همسری یا ازدواج موقت همچنان به قوت خود باقی ماندند؛ زنان همچون سابق تحت سرپرستی مردان قرار گرفتند و پیوند زناشویی بین زن مسلمان و مرد غیر مسلمان ممنوع اعلام شد. اما از سوی ديگر، دادگاه های اسلامی در سال ۱۹۳۶ برچیده شده و قوانین کیفری از روی الگویی اسلامی تقلید و نوشته نشدند. در زمان حکومت محمد رضا شاه، حقوق زنان در حوزه ی خصوصی و عمومی بیشتر افزایش یافت. در سال ۱۹۶۳ زنان به حقوق سیاسی دست یافتند؛ از سال ۱۹۶۷ در پی تصویب و انتشار قانون حمایت خانواده، قوانین مدنی نیز دستخوش تغییراتی شدند. طلاق از نوع شرعی و به صورت یک جانبه منسوخ گشت و به صورت قضایی در آمد؛ چند همسری قانونمند شد؛ زنان حق طلاق و حق حضانت فرزندان بعد از جدایی را به دست آوردند و توانستند به مشاغل گوناگونی، از جمله پست قضاوت که تا آن زمان در انحصار مردان بود، دست پیدا کنند. (۴) با وجودی که مفاهیمی چون زنا و مجازات سنگسار پیشتر در قوانین اسلامی وجود داشت اما تدوین این قوانین و به اجرا در آوردن آنها به زمان استقرار جمهوری اسلامی در ایران بر می گردد. مسئولین قضایی بر این باورند که زن زناکار تصویر پاکدامنی زن مسلمان را خدشه دار می کند و بنابراین بایستی به شدیدترین شکل ممکن او را مجازات کرد. کنترل و مراقبت از زنان، از جمله با مهار کردن میل جنسی آنها در چارچوب مشخصی مثل ازدواج، قدم دیگری در جهت تحکیم و تقویت نظام مردسالار و برتری جویی مردانه است. (۵) بار امانت سنت ها را بر دوش زنان گذاشتند؛ سنت هایی که به موجب آن ها تساوی بین زن و مرد به واسطه ی سلسله مراتبی طبیعی مرزبندی و محدود می شود. در این دیدگاه، مهمترین وظیفه ی زن زایش است و اگر میل جنسی ای دارد، بایستی آن را منحصرا در چارچوب ازدواج ارضا نماید. چارچوبی که زن را ملزم به برآوردن توقعات جنسی شوهرش می کند (ماده ی ۱۱۰۵ قوانین مدنی) و در این میان، قانون نیز برتری مرد را به منظور بازتولید مرد سالاری به رسمیت می شناسد. اگر زن از اطاعت شوهرش سر باز زند، قانون به شوهر این حق و اجازه را می دهد که او را تنبیه کند، ابتدا از دادن نفقه به او خودداری نماید (ماده ی ۱۱۰۸ قوانین مدنی) و در مواردی نیز او را طلاق دهد. موضوع اطاعت زن از شوهر مورد توافق بسیاری از صاحب نظران و متخصصین قوانین قضایی اسلامی قرار دارد که دلایل و برهان خود را از تعدادی آیات قرآنی در این زمینه اقتباس می کنند: "زنان شما برای شما محل زراعتند. همان طور که در زراعت تخم لازم است تا ثمر دهد، از شما هم تخم لازم است تا اولاد عمل آید؛ به محل زراعت به هر قسم و در هر مکان که بخواهید برای جماع حاضر شوید. قبل از مرگ برای خود عمل صالح بفرستید [...]. مردان بر زنانشان ارجحند. به سبب خصوصیاتی که به واسطه ی آن ها خداوند مقام مردان را بر زنان برتری بخشیده است. زیرا مردان زحمت کشیده و نفقه ی زنان را داده و استراحت آنان را تامین می کنند. همانا زنان مومنه مطیع و فرمانبردارند [...]. زنانیکه علامت نافرمانی و عصیان از آنها ناشی شد و از عدم اطاعت آنها ترسیدید، در آن صورت آنها را موعظه کنید، اگر به موعظه اطاعت نکردند، با آنها همخوابگی و جماع را ترک کنید. اگر به اطاعت نیامدند آنها را بزنید، اگر به شما اطاعت کردند چه بهتر، دیگر برای آنها بهانه جویی نکنید، تا آنها را اذیت کنید. "(۶) یک سنت گرای ایرانی با تکیه بر یکی از منابع مهم شیعه تاکید می کند: " از نظر اسلام بهترين زن مسلمان زنی است که غريزه ی جنسی اش در برابر شوهر زنده و بيدار باشد و در برابر بیگانگان خفته و آرمیده. شوهرش همواره او را خفته و خواهان ببیند و دیگران او را متنفر و در حصار. از نظر اسلام برای زن مستحب است که همواره برای شوهرش جاذبه داشته باشد. در حدیثی آمده است که روزی زنی از پیامبر در مورد حق شوهران می پرسد. پیامبر به او فرمود زیاد است. زن از پیامبر می خواهد پاره ای چند از این حقوق را برایش برشمارد. پیامبر پاسخ می دهد: زن باید خود را به بهترین بوهای خوش معطر کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را به بهترين زينتی که دارد بيارايد و هر صبح و شام خود را بر شوهرش عرضه دارد. "(۷) در باور بعضی از نویسندگان مذهبی، لذت بردن زن از رابطه ی جنسی با همسرش، بهترین شیوه برای جلب نظر، آمادگی کامل و در دسترس بودن همیشگی او را فراهم می کند: " زن مسلمان بايد بداند که شوهر او انسانی است با ذوق و احساس و دارای غريزه و نياز. چنانکه گرسنه به غذا نياز دارد مرد نيز بيش از ۵۰ سال از عمرش را به تامين ذوق و احساس و اشباع غريزه ی جنسی نياز دارد. اگر همسرش نتواند به اين نياز پاسخ دهد مرد مجبور می شود همسر ديگری بگيرد. اما اسلام بر مرد نيز تکليف می کند که در رابطه ی جنسي، زنش را نيز خشنود سازد. بايستی بدن او را لمس نموده و او را ناز و نوازش دهد. زنان دوست دارند که شوهرشان، سينه ها و اندام تناسلی آنها را نوازش کند...اختلاف سنی بسيار زياد بين زن و شوهر می تواند سبب بروز مشکلات اساسی در روابط جنسی آن دو شود. بنابراین بهتر است که مرد بسیار مسن، دختری جوان را به همسری نگیرد. از نظر اسلام، اگر چنین شوهری نتواند میل و غريزه ی جنسی زن جوانش را ارضا نماید و وی مرتکب عمل زنا شود، در اين ميان شوهر نيز گناهکار است. او بايد حتا پيش از آنکه کار به جایی رسد که اين زن جوان دست به عمل زنا بزند، او را طلاق دهد." (۸) زن نبايد اتاق خواب خود را از شوهرش جدا سازد و همان طور که پیشتر اشاره شد، او بايد همواره در دسترس و در خدمت نيازهای جنسی شوهرش بوده و حتا وانمود کند که بسيار مايل و مشتاق است: " زن خوب اگر چه در حال نگرانی و اضطراب باشد، اگر چه آمادگی برای روابط جنسی نداشته باشد به روی شوهر نمی آورد و از تمکين او سر باز نمی زند. سعی می کند آنچنان خود را آماده نشان دهد که گويی از صميم قلب خواهان وصلت با اوست." (۹) برآوردن نيازهای جنسی شوهر تا آن جا پيش می رود که ضرورت عمل به آن حتا از به جا آوردن وظايف دينی نيز مهم تر می شود: " زن حق ندارد نماز خود را طولانی نمايد. هنگامی که شو هر در رختخواب منتظر اوست، او حق ندارد به اعمال مستحبی نماز چون تعقيبات نماز بپردازد." (۱۰) بنابراین، میل جنسی زن توسط قوانین اسلامی به رسمیت شناخته می شود اما باید منحصرا در چارچوب یک معامله ی خرید و فروش (ازدواج دائمی یا موقت) قرار بگيرد. افزون بر اين، اين ميل می بایست مطيع ميل جنسی مرد و تحت تسلط او قرار گيرد. پس هر گونه حرکت و اقدام که ممکن است اين نظام سلسله مراتبي را زير سوال ببرد مجازاتی به دنبال دارد، مانند مجازات مرگ توسط سنگسار که برای زن زناکار تعيين شده است. مقامات رسمی و حقوقدانان تنها کسانی هستند که می توانند برای روشن کردن خط قرمز ها، آشکارا به بحث در مورد مسئله ی ميل جنسی بپردازند. در فيلم ها، رمان ها و يا داستان ها هرگونه نمايش ميل و اشتياق جنسي، هر نوع تماس بدنی بين زن و مرد ممنوع است و سانسور حتا شامل حال صحنه های در آغوش کشيدن پدر-دختر و مادر-پسر نيز می شود. سنگسار و نظام مردسالارانه سایه ی شوم سنگسار دست از سر زنان برنداشته، آنها را می آزارد و به مانند ساز و کار نیرومند بازدارنده ای عمل می کند تا زنان تحت هیچ شرایطی، از معیارها و ضوابط جنسی وضع شده توسط قدرت حاکم و فرهنگ سلطه جوی مردسالارانه سرپيچی نکنند. فیلم ایرانی "شام آخر" به کارگردانی فریدون جیرانی نمونه ای جسورانه از به تصویر کشاندن این ساز و کار در جامعه ی ايرانی ست.(۱۱) او در اين فيلم، ترس ها و ترديدهای يک زن شوهردار، قربانی ازدواجی قراردادي، استاد دانشگاه و مادر يک دختر را در قبال ابراز احساسات عاشقانه ی مردی جوان در برابر چشمان تماشاگر به نمايش می گذارد. اين زن بين عشق خود و معيارهای حاکم بر جامعه در کش و واکش است و کابوس سنگسار لحظه ای او را رها نمی کند. در تصوراتش، گروهی نامرئی به سوي او سنگ پرتاب می کنند. سعی می کند خود را از شر آن ها نجات دهد و از چنگشان فرار کند اما سنگ ها دست از سرش بر نمی دارند. پس از دودلی های فراوان سرانجام تصميم می گيرد در برابر جامعه ی مرد سالار و آداب و رسومش بايستد؛ از همسرش جدا می شود تا بتواند با دلداده ی جوانش ازدواج کند. اطرافيانش اين عمل او را ناپسند و غير اخلاقی می نامند و محکومش می کنند. در شب عروسی به دست دختر خود به قتل می رسد. حکم صادر شده از سوی نظام مردسالار سرانجام در مورد او به اجرا در می آید... در جامعه ی ایران "سنگسار" حتا بیشتر از "میل جنسی" موضوعی تابو به شمار می رود؛ به ندرت در رسانه های گروهی، آن هم تنها برای اعلام خبر محکومیت به مرگ از طریق سنگسار و یا اعلان اجرای حکم صادر شده، به آن اشاره ای کوتاه می شود. تصاوير مربوط به اين مراسم هرگز پخش نمی شود و زنان شوهردار "زناکار" حتا قبل از اين که حکمشان از سوی دادگاه صادر شود، پيشاپيش از سوی بخش بزرگی از افکار عمومی به مرگ محکوم شده اند. در باور عامه ، زن زناکار شوهردار با اين عمل خود نه تنها به شوهرش بلکه به فرزندان و تمام افراد خانواده اش خيانت می کند و آبروی آن ها را می برد و باعث بدنامی و سرافکندگی آنان می شود.سنگسار برای متخصصین علوم اجتماعی و انسانی نیز جاذبه ای به عنوان موضوعی تحقیقی ندارد. حتا کسانی که به تحقیق پیرامون خشونت بر علیه زنان علاقه مند باشند، به موضوع سنگسار نزدیک نمی شوند و آن را مبحثی حساس و پرمخاطره می نامند. توجيه آنها در مورد کم کاری پيرامون بحث سنگسار اين است که تعداد موارد اين نوع مجازات آنقدر بالا نيست که نيازی به تحقيق و بررسی داشته باشد! تنها تعداد اندکی از وکلا به ويژه کسانی که نسبت به مسائل زنان حساس هستند، حاضر می شوند دفاع از "متهمين به زنا" را بپذيرند و عقيده دارند که اين نوع خشونت باورنکردنی که بر زنان تحميل شده است، مسئله ی آنها نيز هست و به آنها نیز مربوط می شود. بايستی به اين نکته اشاره کرد که در ايران، تحقيقات در مورد اشکال گوناگون خشونت بر عليه زنان بسيار ناچيز و اطلاعات موجود نادرست هستند. به طور نمونه، از نظر سازمان های رسمی و دولتی که ظاهرا برای کمک رسانی به زنان قربانی خشونت راه اندازی شده اند، مقوله ای به اسم خشونت خانگی معنا و مفهومی ندارد. (۱۲) در این جاست که دلیل فقدان تحقيقات پيرامون زنان قربانی خشونت و به خصوص مجازات سنگسار به خوبی روشن می شود. آداب سنگسار زنا به معنی رابطه ی جنسی خارج از ازدواج بين يک مرد و يک زن، دو مرد يا بین دو زن می باشد. اسلام به مانند ديگر مذاهب، برای زاد و ولد و کانون خانواده ارزش بسياری قائل شده است و هرگونه رابطه ی جنسی که از اين چارچوب خارج شده و از احکام وضع شده سرپیچی نماید را نکوهش و آن را محکوم می کند. به نظر می رسد که پیدایش و مبدا مجازات سنگسار برای زنا، به آیین سنگ پرتاب کردن به طرف شیطان در منا باز می گردد. این آیین مرحله ای مهم در زیارت خانه ی خدا در مکه به حساب می آید. سنگ ایستاده ای به ارتفاع ۱۸ متر نماد شیطان است؛ این سنگ روی پل باریک جمارات که دو صخره را به هم متصل می کند، قرار دارد و تمام زائرین خانه ی خدا برای سنگ پرتاب کردن به طرف شیطان بایستی از روی این پل رد شوند. بنابراین، زنانی که جسارت به خرج داده و برای ارضای میل جنسی خود پا را فراتر از چارچوب تعیین شده توسط قانون اسلامی و عرف غالب جامعه می گذارند، نمایندگان شیطان بر روی زمین تلقی شده و بایستی با ضربه های سنگ آن ها را از میان برد. آیا حکم سنگسار در قرآن آمده است؟ در قرآن آیاتی چند در نکوهش و زشتی زنا آمده است بی آنکه مجازات مرگ از طریق سنگسار برای تنبیه زناکار توصیه شده باشد. در سوره ی نساء آمده است: "از زنان شما آنهایی که مرتکب زنا می شوند، برای زنا کردن آنها چهار شاهد مرد بگيريد. اگر چهار مرد به زنای آنها شهادت دادند، آنها را در خانه ها حبس کنيد تا مرگشان برسد و عمر آنها تمام شود، يا خداوند تعالی برای آنها طريقی پديد آورد."(۱۳) حتا به بخشیدن افراد زنا کار تحت شرایط خاصی نیز اشاره شده است: " هرگاه از شما مسلمين دو نفر مرتکب عمل قبيحی شد، بعد از ثبوت آنها را اذيت و عذاب کنيد؛ اما اگر توبه کردند و عمل صالح انجام دهند، شما هم از آنها اعراض کرده، ديگر آنها را اذيت و آزار نکنيد. در حقيقت خداوند تعالی دوست دارد بندگانش را ببخشد و او به مخلوقات رحم کننده است."(۱۴) [توضيح مترجم: در قرآن چاپ انتشارات اقبال، ترجمه ی فارسی حاج عبدالمجيد صادق نوبري، سال ۱۳۷۴، این آیه در مورد عمل لواط آمده است: " هرگاه از شما مسلمین دو نفر از طایفه ی ذکور به عمل قبیح لواط مبادرت کنند، بعد از ثبوت لواط آنها را اذیت و عذاب کنید. اگر قبل از ثبوت لواط توبه کرده عمل صالح انجام دهند، شما هم از آنها اعراض کرده، دیگر آنها را اذیت و آزار نکنید. در حقیقت خداوند تعالی توبه را قبول کرده، بمخلوقات رحم کننده است."] در سوره ی بیست و چهارم قرآن -نور- حکم مندرج در سوره ی نساء تغيير می کند و احکام ديگری برای مجازات زناکاران مقرر می شود: " به زن و مرد زناکار، به هر يک صد ضربه تازيانه بزنيد. ای متوليان و روسای دين اسلام در اجرای احکام الهی درباره ی زن و مرد، رحم و شفقت شما را نگيرد که به آنها رحم و دلسوزی کرده حد الهی را جاری نسازيد؛ ... در موقع حد زدن واجبست که طايفه ای از مومنين حاضر شده و در حضور آنها حد زده شود. خاطيان بيشتر شرمسار و ذليل و خجل شده و سايرين نيز عبرت بردار شوند." (۱۵) به منظور جلوگيری از شهادت دروغين و تهمت و افترا زدن به يکديگر، در قرآن برای کسانی که به دروغ به ديگران تهمت می زنند و نسبت ناروا می دهند، مجازات های سنگينی در نظر گرفته شده است: " اشخاصيکه به زنان عفيفه و صالحه نسبت زنا دهند، اگر چهار نفر شاهد از برای اثبات نسبتی که می دهند نياورند، آنوقت به اين اشخاص ۸۰ ضربه تازيانه بزنيد، و بعد از آنکه حد زديد ديگر شهادت آن ها را تا عمر دارند قبول نکنيد. چه به سبب نسبت ناروا بزنان صالحه البته فاسقند." (۱۶) اثبات نسبت زنا به ديگران که در قرآن به آن اشاره شده است يعنی ادای شهادت ۴ نفر شاهد، امری بسيار دشوار و حتا ناشدنی ست. علاوه بر اين، بر اساس قوانين حقوقی اسلامي، چهار شاهد می بايست از عمل دخول اطمينان پيدا کنند و این کار تنها با رد کردن نخی بين بدن دو زناکار در هنگام عمل زنا ممکن است. عمل زنا تنها در صورتی اثبات می شود که نخ به مانعی برخورد کند. با اين همه، مجازات سنگسار بر اساس احاديث منسوب به پيامبر تدوين گرديده و اجرا می شود. اما همان طور که آيت الله جناتی مدرس اصلاح طلب حوزه ی علميه ی قم می گويد، بيش از پنجاه هزار حديث غير موثق وجود دارد که بيشتر آن ها برضد زنان و منافع آنان می باشد.(۱۷) حکم زنا در قوانین حدود و قصاص ایران در قوانین کیفری ایران (قوانین حدود و قصاص تصویب شده در مجلس شورای اسلامی در سال ۱۹۸۲) که بر اساس الگویی اسلامی تدوین گردیده، برای عمل زنا مجازات مرگ از طريق سنگسار و يا مجازات شلاق در نظر گرفته شده است. با اين وجود، اثبات وقوع جرم در دادگاه ضروری ست؛ يا خود متهم بايستی به اين عمل اعتراف کند و يا چهار شاهد مرد صالح و دو زن صالحه در دادگاه شهادت دهند (ماده ی ۹۱ ب)، شاهدانی که به چشم خود عمل آمیزش جنسی را ديده باشند (ماده ی ۹۴). هماهنگي و شباهت بین اظهارات شاهدان در مورد زمان، مکان و توصيف صحنه ی زنا لازم و ضروری ست. در صورت اختلاف بين گفته ی شاهدان، وقوع عمل زنا قابل اثبات نبوده و تک تک آن ها به خاطر تهمت زدن ناروا به متهمين، مجازات خواهند شد (ماده ی ۹۵). براساس ماده ی ۸۲ قوانین حدود و قصاص مصوبه ی ۱۹۹۱، برای عمل زنا در موارد زیر بدون در نظر گرفتن سن و یا وضعیت تاهل زناکار، مجازات مرگ تعیین شده است: - آمیزش جنسی با محارم - آمیزش جنسی با همسر پدر - آمیزش جنسی مرد غیر مسلمان با زن مسلمان - تجاوز جنسی در بعضی موارد برای زنا مجازات سنگسار در نظر گرفته شده است: رابطه ی جنسی فرا-زناشویی یک مرد متاهل، یعنی کسی که همسر دائمی داشته و با او همبستر شده و هروقت نیز اراده کند می تواند با همسرش رابطه ی جنسی داشته باشد؛ رابطه ی جنسی فرا-زناشویی یک زن شوهردار، یعنی زنی که همسر دائمی داشته و با او همبستر شده و هرگاه مایل باشد بتواند با شوهر خود رابطه ی جنسی داشته باشد. اما زن شوهرداری (یا حتا طلاق گرفته به شیوه ای که قابل فسخ باشد: رجعی) که مرتکب عمل زنا شده باشد قبل از اینکه او را سنگسار کنند، ابتدا شلاقش می زنند (ماده ی ۸۸، مصوبه ی ۱۹۹۱). اگر این افراد به دلیل غیبت همسر یا شوهر خود (سفر، زندان و غیره) مرتکب زنا شوند، مجازات سنگسار شامل حال آنها نمی شود. با توجه به وابستگی های احساسی و مالی زنان به شوهرشان به خصوص زنانی که از هر دو نظر در مقایسه با شوهر خود، در موقعیت ضعیف تری قرار دارند، این احتمال وجود دارد که یک زن برای نجات شوهر زناکار خود، در دادگاه گناه این عمل شوهر را به گردن بگیرد و اعلام کند که مدت طولانی در خانه حضور نداشته و یا به شوهرش تمکین نمی کرده است. در غیر این صورت، اطرافیانش چنین زنی را مسئول مستقیم مرگ شوهر دانسته و او را از خود می رانند. علاوه بر همه ی این ها، رسمیت داشتن چند همسری و امکان ازدواج موقت برای مردان در جامعه، ذهنیت زنان را برای پذیرفتن "خیانت" شوهرانشان به عنوان امری طبیعی و یا حق مسلم آنها، آماده کرده است. در مقابل، وظیفه ی حفظ ناموس خانواده از طریق کنترل و نظارت بر پاکدامنی زنان، بر دوش مردان نهاده شده است. لازم به ذکر نیست که شوهر یک زن زناکار از همسر خود دفاع نخواهد کرد، زیرا جامعه او را به بی ناموسی متهم نموده و طردش خواهد کرد. برخلاف زن شوهردار زناکار محکوم به مرگ که هیچ راه گریزی برایش ممکن نیست، مرد متاهل زناکار می تواند از محکومیت خلاصی یابد به شرط آن که با زنی مجرد مبادرت به عمل زنا کرده باشد. در این گونه موارد، ازدواج موقت به موقع به داد مردان خواهد رسید. و اما مردان مجرد زناکار به مرگ محکوم نمی شوند و فقط مجازات شلاق را پیش رو دارند. در مورد زن باردار زناکار، مجازات مرگ به بعد از به دنیا آوردن بچه ی او موکول می شود و بعد از وضع حمل، اگر به غیر از مادر شخص دیگری نباشد تا از این بچه مراقبت کند، مرگ مادر ممکن است به تعویق افتد (ماده ی ۹۱، ۱۶۲). در قوانین حدود و قصاص ایران، شیوه ی صحیح اجرای مجازات سنگسار، همچنین ویژگی سنگ هایی که برای این کار باید مورد استفاده قرار بگیرند، مو به مو و با دقت توضیح داده شده است. سنگ هایی به محل سنگسار آورده شده و مامورین مسئول (حتا گاهی شهروندان عادی نیز با اجازه ی مسئولین در این مراسم شرکت می کنند) حکم سنگسار را اجرا می کنند. بر طبق ماده ی ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی (حدود و قصاص)، قبل از اجرای حکم سنگسار متهم را اگر مرد باشد تا کمر و اگر زن باشد تا سینه در گودالی دفن می کنند. بر اساس ماده ی ۱۰۴، "سنگ های استفاده شده برای حکم سنگسار نباید آنقدر بزرگ باشند که مجرم در اثر اصابت یک یا دو سنگ، بلافاصله بمیرد؛ همچنین سنگ ها نباید چنان کوچک باشند که کلمه ی سنگ بر آن ها صدق نکند." هدف سنگسار این است که مجرم پیش از مرگ، تا آن جا که ممکن است زجر بکشد. هرگاه زنای شخصی که دارای شرایط احصان است (شوهردار/ زن دار) با اقرار خودش ثابت شود، هنگام سنگسار، حاکم شرع اولین سنگ را به طرف او پرتاب می کند. اگر زنای این شخص به شهادت شهود ثابت گردد، اولین سنگ را شاهدان که بایستی در محل اجرای حکم حضور داشته باشند، به محکوم می زنند و سپس حاضران در محل. (ماده ی ۹۹). قبل از اجرای حکم سنگسار، حاکم شرع به محکوم دستور می دهد که غسل کند. ابتدا بایستی با آب سدر و کافور خود را بشوید و در آخر خود را آب بکشد. سپس او را در کفن می پیچند. پس از اجرای حکم سنگسار و مرگ محکوم، جسد را از گودال خارج نموده، مراسم نماز میت را به جا می آورند و بدون غسل مجدد و با همان کفن در گورستان مسلمانان دفنش می کنند (ماده ی ۱۱۷). تاثیر فشارهای بین المللی خشم جوامع بین المللی در برابر مجازات مرگ از طریق سنگسار که بیشتر گریبان گیر زنان می شود و فشارهای آنها بر روی مسئولین ایرانی، برخی از این مقامات را که به دنبال همسو شدن هرچه بیشتر با جامعه ی بین الملل هستند، بر آن داشت که اجرای حکم سنگسار را در مواردی به تعویق و حتا متوقف کنند. بدین ترتیب در دسامبر ۲۰۰۲، آیت الله هاشمی شاهرودی رییس قوه ی قضاییه به قضات در مورد انتخاب احکام صادره رهنمودهایی داد؛ و به آن ها توصیه کرد که اشکال دیگری از مجازات را برای این خاطیان در نظر بگیرند. در سپتامبر ۲۰۰۳، قانونی شامل قواعد نظارت بر اجرای برخی از مجازات ها از جمله سنگسار در مجلس به تصویب رسید. در ۲۷ مه ۲۰۰۳، آیت الله ناصر مکارم شیرازی طی فتوايی از قضات دادگاه تقاضا کرد که از صدور حکم سنگسار خودداری نمایند. اکبر هاشمی رفسنجانی نیز سنگسار را شیوه ی مجازاتی غیر امروزی و منسوخ دانست که توسط بعضی قضات در مناطق روستایی صادر می شود. علیرغم نکوهش و تقبیح این شکل مجازات، وی از قدرت و نفوذ خود به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای لغو این عمل غیرانسانی استفاده نکرده است. و اما زهرا شجاعی، مشاور سید محمد خاتمی و رییس مرکز مشارکت زنان (۲۰۰۵-۱۹۹۷)، مجازات سنگسار را محکوم نکرد و تنها به بیان نقش دولت اصلاحات در کاهش مجازات هایی از این دست بسنده نمود؛ وی توضیح داد که تعداد موارد اجرای مجازات سنگسار در فاصله ی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ بسیار ناچیز بوده و تنها دو مورد سنگسار در مطبوعات ایرانی گزارش شده است. حاجیه اسماعیل وند، ۳۵ ساله، در سال ۲۰۰۴ زندانی و به داشتن رابطه ی نامشروع با مردی ۱۷ساله متهم شد. (۱۸) هر دو در شهر جلفا در شمال غربی ایران دستگیر و زندانی و سپس به مرگ محکوم شدند؛ مرد با ضربات شلاق و زن با سنگسار. در نوامبر ۲۰۰۴ دیوان عالی هر دو مجازات را تایید کرد و دستور اجرای حکم سنگسار را برای ۲۱دسامبر صادر نمود. در ۲۳ دسامبر، مقامات قضایی اجرای حکم صادره را به طور موقت به تعویق انداختند و آن را به کمیسیون عفو و بخشش مرجوع کردند تا حکم نهایی را صادر نماید. این کمیسیون تنها نهادی ست که می تواند حکم صادره توسط دادگاه را تخفیف داده و یا محکوم را عفو کند. همچنین لیلا مافی دختر جوانی که از سلامت روانی کامل برخوردار نبود، به جرم فحشا در ماه مه ۲۰۰۴ توسط دادگاه بدوی اراک و بر اساس "اعترافاتش" در برابر قاضی دادگاه به مرگ محکوم شد. بنابر گزارش سالیانه ی سازمان عفو بین المللی (منتشر شده در ۲۵ آوریل ۲۰۰۵) به دنبال اعتراضات گسترده ی داخلی و بین المللی، اجرای حکم صادر شده برای این دو زن به حالت تعلیق در آمد. با این همه، حکم سنگسار همچنان در قوانین حدود و قصاص ایران پا برجاست. اگر چه بر اثر فشارهای بین المللی تعداد حکم سنگسار صادر شده در ایران پایین آمده، اما از شمار اعدام ها کاهش نیافته است. بر اساس همان گزارش منتشر شده توسط سازمان عفو بین الملل، در سال ۲۰۰۴ "دست کم ۱۵۹ نفر از جمله دختری نوجوان در ایران اعدام شده اند". عاطفه رجبی ۱۶ ساله که از سلامت روانی برخودار نبود به جرم فحشا به مرگ محکوم و در ۱۵ اوت در شهر نکاء در شمال ایران به دار آویخته شد. حذف موادی از قوانین حدود و قصاص در مورد زنا و سنگسار که مانند بسیاری دیگر از قوانین رایج و مرسوم ناقض آشکار اصول اولیه ی حقوق بشر می باشند، تا اندازه ی زیادی مستلزم تاثیرگذاری و فشار فعالین حقوق بشر در ایران بر مقامات مربوطه است. پذیرفتن جمهوری اسلامی ایران در بطن جامعه ی بین الملل و همسو شدن این کشور با سیاست های این جامعه، گام موثر دیگری در افزایش قدرت و نفوذ فعالین و مدافعان حقوق بشر در این کشور می باشد. راه حلی که می تواند زندگی محکومین به سنگسار، دار، شلاق و اعدام را نجات دهد. در مقابل، منزوی کردن و تحریم ایران باعث تقویت هر چه بیشتر جناح تمامیت خواه محافظه کار و حتا مرتجعین خواهد شد و سبب می شود که آنها بدون هیچ ترسی از بازخواست شدن از سوی جامعه ی بین المللی و بدون هیچ گونه پایبندی به رعایت کنوانسیون های بین المللی که جمهوری اسلامی پیشتر آن ها را امضا کرده است، قوانین دلخواه خودشان را همچنان در کشور پیاده کنند. اگر چنین شود ، بار دیگر این ایرانیان و به ویژه دختران جوان و زنان محکوم به سنگسارند که باید بهای سنگین این تحریم را بپردازند. * اين مقاله به زبان فرانسه در Christine Ockrent (ed), Le livre noir de la condition des femmes, Paris, Edition XO, 2006 به چا پ رسيده و توسط مژگان ملکيان به فارسی برگردانده شده است. ۱- افسانه نجم آبادی، زنان سبيلو و مردان بی ريش. دغدغههای جنسی در تجدد ايرانی، برکلي، لس آنجلس، انتشارات دانشگاه کاليفرنيا، ۲۰۰۵. Afsaneh Najmabadi. Women with Mustaches and Men with Beards. Gender and Sexual Anxieties of Iranian Modernity, Berkeley, Los Angeles, University of California Press, 2005. ۲- روشنفکرانی چون حسین تقی زاده، محد علی جمالزاده یا حتا احمد کسروی (در سال ۱۹۴۵ توسط گروه بنیادگرای فداییان اسلام ترور شد.) ۳- آزاده کیان-تی یبو، "جنبش های آزادی خواهی زنان در ایران"، در قرن فمینیسم ها، پاریس، انتشارات آتلیه، صفحات ۳۸۵ تا ۳۹۸. Azadeh Kian-Thiébaut, "Les mouvements d'émancipation des femmes en Iran", in E. Gubin, C. Jacques, F. Rochefort, B. Studer, F. Thébaud, M. Zancarini-Fournel (dirs), Le siècle des féminismes, Paris, Editions Atelier, p. 385-398. ۴- آزاده کیان-تی یبو، زنان ایرانی در میان اسلام، دولت و خانواده، پاریس، انتشارات مزونو & لارس، ۲۰۰۲. Azadeh Kian-Thiébaut, Les femmes iraniennes entre islam, Etat et famille, Paris, Maisonneuve & Larose, 2002. ۵- آزاده کیان-تی یبو، " تحولات خانوادگی و تجدد سیاسی در ایران" در خانواده و تحولات سیاسی-اجتماعی. پاریس، انتشارات خانه ی علوم انسانی، ۲۰۰۵. "Changements familiaux et modernité politique en Iran" in Azadeh Kian-Thiébaut; Marie Ladier-Fouladi (dirs), Famille et mutations socio-politiques, Paris, Editions de la Maison des Sciences de l'Homme, 2005. ۶- توضیح مترجم: ترجمه ی همه ی آیات اشاره شده در این مقاله عینا از روی قرآن آورده شده. قرآن مجید چاپ انتشارات اقبال، ترجمه ی فارسی حاج عبدالمجيد صادق نوبري، سال ۱۳۷۴. به ترتیب نقل آیات: سوره ی بقره، صفحات ۷۳ و ۷۶ و سوره ی نساء صفحه ی ۱۷۷) ۷- وسائل الشیعه، جلد ۱۴، صفحه ی ۱۱۲، در کتاب بهشت خانواده نوشته ی سید جواد مصطفوی، قم، انتشارات قدس، ۱۹۹۵، جلد ۱. صفحه ی ۱۶۳. ۸- سید جواد مصطفوی، همان کتاب، صفحات ۳۷۳-۳۷۲. ۹- علی قائمی، تشکیل خانواده در اسلام، تهران، انتشارات امیری، ۱۹۹۴، صفحات ۱۸۵- ۱۸۴. ۱۰- همان کتاب، صفحه ی ۱۶۵. ۱۱- این فیلم محصول ۲۰۰۲ ، جایزه ی بهترین فیلم و بهترین کارگردان در جشنواره ی بین المللی فیلم لس آنجلس و جایزه ی بهترین بازیگر زن در جشنواره ی بین المللی قاهره را به خود اختصاص داد. ۱۲- کتاب جامعه شناس شهلا عزازی، خشونت خانگی. زنان کتک خورده، تهران، ۲۰۰۲ یکی از اولین کوشش های تحقیقاتی در این زمینه می باشد. ۱۳- سوره ی نساء، آیه ی ۱۵، صفحه ی ۱۶۸. ۱۴- سوره ی نساء، آیه ی ۱۶، صفحه ی ۱۶۸- ۱۶۹. ۱۵- سوره ی نور، آيه ی ۳، صفحه ی ۷۵۸. ۱۶- سوره ی نور، آيه ی ۵، صفحه ی ۷۵۹. ۱۷- بيانات آيت الله جناتی منتشر شده در حقوق زنان، شماره ی ۲۰-۱۹، مارس ۲۰۰۱، صفحه ی ۱۳ آورده شده در کتاب آزاده کيان-تی يبو، زنان ايرانی بين اسلام، دولت و خانواده. ۱۸- حاجيه اسماعيل وند، كه به اتهام زنای محصنه و معاونت در قتل همسرش به ٥ سال حبس و سنگسار محكوم شده بود، در رسيدگی مجدد به پرونده اش از اتهامهای وارده تبرئه شده است. اكنون او منتظر اعلام رسمی رای دادگاه تجديد نظر است. در صورت اعلام رسمی برائت، او نخستين زن از ميان حدود ده نفری است كه از مجازات سنگسار رهايی میيابد. ارسال به شبکههای اجتماعی
|
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|