جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 19 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 22.11.2007, 7:37

خطر جنگ گسترده در ایران و منطقه


گفتگو با بهمن نیرومند

گفت‌وگو: داود خدابخش

امسال در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت نویسنده‌ی ایرانی مقیم آلمان، بهمن نیرومند کتاب جدید خود را عرضه کرده بود. عنوان این کتاب «جنگ جهانی اعلام‌نشده» است. به این مناسبت رادیو دویچه وله در گفتگویی با بهمن نیرومند به معرفی این کتاب می‌پردازد. نیرومند بر این باور است که تحریکات غرب از یکسو و تحریکات حکومت اسلامگرای ایران از سوی دیگر می‌تواند ایران و به تبع آن کل منطقه را به ورطه‌ی آتش جنگی جهانی بیافکند.

دویچه‌وله: آقای نیرومند، شما به کتابی که اخیرا به زبان آلمانی منتشر کرده‌اید عنوان «جنگ جهانی اعلام‌نشده» داده‌اید. کدام عوامل اصلی نیروی محرکه‌ی این جنگ جهانی را تشکیل می‌دهند؟

بهمن نیرومند: عوامل متعددی هستند. نیروهای مختلفی در منطقه هستند که منافع خاصی را دنبال می‌کنند، از جمله آمریکا، اروپا، روسیه، چین، هند و در ضمن گروه‌های رادیکال اسلامی هستند که در این زمینه فعالیت دارند. بنابراین ما بایک شرایط بسیار نامساعدی در کل منطقه مواجه هستیم. این منطقه بخاطر منابع وسیع انرژی‌اش، از جمله از مناطق بسیار مهم جهان است. همانطور که می‌دانید تقاضا برای انرژی روز به روز تشدید می‌شود، آنهم بویژه از جانب چین و هند که احتیاج‌شان برای نفت و گاز، بخاطر رشد شتابانی که بخصوص این دو کشور دارند، روز به روز افزایش می‌یابد. درعین‌حال این ذخایر نفتی و گاز رو به کاهش است. در نتیجه دعوا برسر اینکه چه کسی این منابع را کنترل می‌کند رو به تشدید گذارده و در نتیجه خطر درگیری‌های وسیع وجود دارد. در عین حال ما با مشکلات و درگیری‌های منطقه‌ای مواجه هستیم، چه در عراق و افغانستان، چه در پاکستان و عربستان سعودی و لبنان و طبیعتا فلسطین و اسراییل و نیز خواست‌هایی که از جانب حکومت‌های این کشورها مطرح است که در رأس آنها، خواست حکومت ایران است که می‌کوشد به یک قدرت بزرگ در منطقه تبدیل بشود. تمام اینها در واقع کلاف سردرگمی از مشکلاتی ا‌ست که منطقه امروز با آن مواجه است.

دویچه‌وله: شما در آنجا به نقش پراهمیت ایالات متحده آمریکا پرداخته‌اید که از اواسط دهه‌ی ۹۰ میلادی فکر تغییراتی در منطقه‌ی خاورمیانه و نزدیک بوده است. آمریکا چه راهبردی را دنبال می‌کرده و هنوز هم می‌کند؟

بهمن نیرومند: ببینید، افکار عمومی دنیا بیشتر در این تصور است که تمام درگیری‌هایی که ظاهرا گویا میان نیروهای اسلامی و غرب بوجود آمده، از سپتامبر ۲۰۰۱ شروع شده، یعنی از سوقصدهایی که در آمریکا انجام گرفت. در حالیکه مسئله به خیلی پیش‌تر برمی‌گردد. ما در اواخر سال‌های ۷۰ مشاهده می‌کنیم که آمریکا با کمک عربستان سعودی نیروهای اسلامی را با میلیاردها دلار اسلحه و کمک‌های مالی علیه شوروی بسیج کرد که در آنزمان نیروهایش را وارد افغانستان کرده بود و این در واقع آغاز آن چیزی‌ست که امروز بنام جریان‌های رادیکال اسلامی مطرح شده است.

در آنزمان آمریکایی‌ها با بن‌لادن و طالبان و جریانات دیگری که در افغانستان و پاکستان بودند همکاری تنگاتنگ داشتند و اصولا این نیروهایی که در آنزمان اصلا فعالیتی نداشتند، از طریق آمریکا فعال شدند. و این گسترس پیدا کرد. بعد از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، این جریانات اسلامی به تمام منطقه گسترش یافت و ما می‌دانیم که بعد از این جریانات و بعد از انقلابی که در ایران اتفاق افتاد، جنگ هشت‌ساله‌ی ایران و عراق شروع شد که البته همین جنگ هم یکی از مسببین عمده‌اش آمریکا بود و کشورهای اروپایی که صدام حسین را تا به دندان مسلح کردند و مدرن‌ترین سلاح‌ها را در اختیار رژیم عراق گذاشتند، از جمله سلاح‌های شیمیایی. و هشت‌سال این جنگ به‌‌طول انجامید. بعد مسئله‌ی جنگ عراق به کویت بود و متقابلا حمله‌ی آمریکا و متفقین‌اش به عراق و بعد همینطور ادامه پیدا می‌کند، تا اینکه جریان ۲۰۰۱ بوجود می‌آید و بعد در ادامه‌ی آن حمله به افغانستان و اشغال افغانستان از جانب نیروهای آمریکایی و متفقین غربی‌اش و بعد هم جنگ عراق و بعد هم حمله‌ی اسراییل به لنبان. می‌بینیم که این یک سلسله زنجیره‌ای ا‌ست که با تحریکاتی که از خارج بوجود آمده و بویژه با پشتیبانی آمریکا، که به نظر من هدف اصلی‌اش کنترل تمام منطقه بوده، این ادامه پیدا کرده است.

و الان شرایط روزبه‌روز بدتر می‌شود، برای اینکه این مشکلات و درگیری‌های بین‌المللی که وجود دارد با درگیری‌های منطقه‌ای و درگیری‌هایی که در درون این کشورها هست، وابستگی پیدا کرده، مثلا در لبنان، پاکستان یا افغانستان و غیره. این مجموعه خطر یک درگیری‌ بین‌المللی را تشدید کرده است. بویژه اینکه هم روسیه و هم چین و هم سایر کشورهای آسیای مرکزی درصدد ایجاد یک جبهه‌ی متقابل برای جلوگیری از نفوذ بیشتر آمریکا و غرب شده‌اند.

شما می‌بینید که کنفرانس شانگهای که روسیه و چین و شش کشور آسیای مرکزی در آن عضو هستند و ایران، هند و پاکستان هم فعلا بعنوان ناظر در آنجا حضور دارند، این خودش آغاز ایجاد یک جبهه‌‌ای‌‌ست علیه نفوذ آمریکا در خاورمیانه و خاور نزدیک. و اگر شما به صحبت‌های پرزیدنت پوتین توجه کرده باشید، متوجه می‌شوید که در ماه‌های اخیر تهدیدهایی از طرف روسیه انجام می‌گیرد و در واقع آن روابطی که در اوایل این قرن، بخصوص قرنی که جریانات نیویورک و واشنگتن در آن اتفاق افتاد، آن جوی که ایجاد شده بود برای تفاهم و صلح و نزدیکی نیروهای مهم بین‌المللی، آن جو دیگر از بین رفته است. عملا ما الان در یک دوران جدید جنگ سرد بسرمی‌بریم که این جنگ می‌تواند براحتی، بویژه اگر مثلا به ایران حمله بشود، این جنگ تبدیل به یک جنگ گرم گردد.

دویچه‌وله: به نظر شما این احیای جنبش اسلامی طی دهه‌های گذشته یک جنبش واکنشی به همین وضعیتی‌ست که شما می‌گویید، یا اینکه اصالت خاص خودش را دارد؟

بهمن نیرومند: مهم‌ترین‌اش به نظر من همین جریان واکنشی‌ست. برای اینکه اروپا و آمریکا، بویژه آمریکا، سیاستی را دنبال کرده‌اند که عملا حقوق ملت‌هایی را که در خاورمیانه و خاورنزدیک هستند محدود می‌کند. ولی طبیعتا عوامل دیگری هم باعث ایجاد این جنبش اسلامی شده است و از جمله مشکلاتی که براثر جهانی‌شدن روابط، جهانی‌شدن سرمایه بوجود آمده است. در واقع درگیری سنت و مدرنیسم هم هست و عقب‌ماندگی این کشورهاست که تلاش می‌کنند برای اینکه سهمی از این جهانی‌شدن سرمایه ببرند و نیز مشکلات داخلی تمامی این کشورها. ولی اینکه اصولا جریانی که الان تقریبا می‌شود گفت که بین‌المللی شده، این جنبش اسلامی و بخصوص در نوع رادیکال خودش است، و عامل اصلی‌ آن سیاستی‌ست که به نظر من آمریکا و غرب در کل در مقابل کشورهای جهان سوم داشتند. شما ببینید، این مسئله از فلسطین شروع شد، از جریان درگیری اسراییل و فلسطین و اشغال مناطق فلسطین از جانب اسراییل شروع شد و این برخورد دوگانه‌ی غرب با اسراییل و فلسطین، این خودش یک عامل خیلی خیلی مهمی شد، چه از نظر سیاسی و چه از نظر روانی، برای ایجاد جنبش‌های مقاومت در مقابل غرب.

دویچه‌وله: حالا این کلاف سردرگمی که شما توضیح می‌دهید، برایش راه برونرفتی وجود دارد؟

بهمن نیرومند: راه برونرفت‌اش عملا یک راه ایده‌آلی است و آن اینکه، عملا آمریکا باید توجه به این داشته باشد که دیگر تنها ابرقدرت دنیا نیست. شرایط امروز دنیا خیلی تغییر کرده و قدرت‌های دیگری اکنون در دنیا، بخصوص در زمینه‌ی اقتصاد، نقش دارند، ازجمله چین و روسیه و کشورها و ملت‌ها حقوق خودشان را می‌خواهند. این مشکلاتی که در خاورمیانه و خاورنزدیک هست باید بطور صلح‌آمیز حل بشود. پیش‌شرط آن این است که آمریکا این شرایط جدید را درک بکند و بپذیرد که بهرحال یکه‌تاز میدان نیست. و ایده‌آل‌ترین شکل‌اش این است که همه این کشورها، بویژه کشورهای منطقه در یک کنفرانس بین‌المللی بنشینند و با توجه به حقوق تک تک کشورها و مسایلی که وجود دارد، مثلا فرض کنید مسئله‌ی تقسیم انرژی، چه نفت و چه گاز و حتا انرژی اتمی، اینها را در مذاکرات حل بکنند.

ولی این به نظر من یک تصور کاملا دور از واقعیتی است که ما امروز با آن مواجه‌ هستیم. بنابراین آنچه من بیم دارم این است که این درگیری‌ها تشدید شوند. هم اکنون خطر جنگ و حمله‌ی نظامی آمریکا به ایران روزبه‌روز افزایش می‌یابد و در غرب الان مشغول جوسازی هرچه بیشتر هستند و متأسفانه رژیم ایران هم تحریک می‌کند. به نظر من این رژیم بقای خودش را در ادامه‌ی بحران می‌بیند و حتا تا این حد پیش می‌رود که برای حفظ قدرت خودش تمام منافع مردم را به خطر بیندازد و حتا به استقبال جنگ هم برود. برای اینکه در این تصور است، همانطور که در زمان جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد و با تکیه به جنگ تمام اپوزیسیون قلع و قمع شد، امروز هم این رژیم بر این تصور است که می‌تواند با اشاره به خطری که از خارج کشور را تهدید می‌کند، دومرتبه وحدتی میان مردم بوجود بیاورد و پشت سر خودش بسیج‌شان بکند و از این طریق قدرت خودش را حفظ بکند. بنابراین ما با دو جریان مواجه هستیم. یک، تحریکاتی که از طرف غرب می‌شود، و از طرف دیگر تحریکاتی که خود رژیم حاکم در ایران می‌کند.


مشخصات کتاب:

Bahman Nirumand: Der unerklärte Weltkrieg. Akteure und Interessen in Nah- und Mittelost. Berlin, Booklett Verlag 2007.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024