iran-emrooz.net | Mon, 03.11.2008, 9:51
دكتر محمد ملكی
۱۳ آبان ۸۷
روز دانش آموز
رسانهها گفتند و نوشتند كه آقای رهبر رئیس انتصابی دانشگاه تهران با موافقت مقامات بالای حكومت خوابهای جدیدی برای دانشگاه دیدهاند و آن اینكه پس از پذیرش جنسی دانشجویان و بومیسازی جنسیتی و احضار مرتب دانشجویان به حراست و دادگاهها و باز نشسته نمودن جمعی از استادان فرهیخته و انجام آنچه بهفكر علیلشان میرسید حال برای تسلط بر دانشگاهها میخواهند لباس یك شكل (uniform) تن دانشجویان كنند كه در خیابان و كوچه و برزن آنها مشخص باشند تا بتوان به آسودگی هر بلایی سر آنها آورد. بهویژه مجبور كردن دانشجویان دختر به رفتن زیر حجاب برتر! تا آنها را باز هم در پوشش، محدود و محدودتر نمایند. همهی این اعمال از آنجا ناشی میشود كه جمعی از سرسپردگان رژیم بهنام شورای عالی انقلاب فرهنگی هر روز مقرراتی برای محدود كردن دانشگاهیان وضع میكنند با این امید كه سنگر تسخیر ناپذیر دانشگاه را زیر سلطه در آوردند غافل از این كه تجربه ۳۰ ساله نشان داده دانشگاه سنگر آزادی است و این سنگر را دانشگاهیان و مردم با گوشت و پوست خود حفظ میكنند همانگونه كه تاكنون كردهاند.
شورایی كه نام انقلاب فرهنگی بر خود نهاده میپندارد با این تشبثات خواهد توانست دانشگاهها را زیر سلطه حكومت بگیرد. یك روز فردی را كه جز كمی اطلاعات حوزوی دانش دیگری ندارد (شیخ عباس عمید زنجانی) را در رأس دانشگاه تهران میگذارد با این امید كه نفوذ حوزه را بر دانشگاه گسترش دهد و این مكان مقدس را به ابواب جمعی حوزه تبدیل نماید و پس از ناكامی در این امر فردی امنیتی را به مسؤولیت دانشگاه میگمارد با این پندار كه دانشگاه را محیطی امنیتی سازد و امروز سخن از پادگانی كردن دانشگاه میزند، همراهِ شعارهای نخنما شده كه دانشجویان ایمیل بزنند كه آیا موافق اینكار هستند یا نه و چند روز دیگر به دروغ بگویند اكثریت دانشجویان با این امر موافقند.
آقای فرهاد رهبر
پیش از شما بسیاری كوشیدهاند مشكل دانشگاه را برای حكومتهای استبدادی حل كنند اما ناموفق بودهاند، شما هم مطمئن باشید در این برنامههای مسخره شكست خواهید خورد و دانشگاه "سنگر آزادی" باقی خواهد ماند.
من بهعنوان اولین رئیس دانشگاه تهران پس از پیروزی انقلاب از آقای رهبر میخواهم در مورد دانشگاه تهران و مبارزات دانشگاهیان علیه حكومتهای استبدادی و نقشی كه در تحولات سیاسی كشور داشتهاند مطالعه كنند تا متوجه شوند كه با دم شیر بازی میكنند و دانشگاه جایی نیست كه تسلیم كسانی چون رؤسای انتصابی دانشگاهها گردد و مطمئن باشند كه برنامههایی چون نصب دوربین در خوابگاهها و دستگاههای كنترل كننده جلوی دربهای ورودی دانشگاه تهران و اعمال محدود كننده دیگر جز رادیكال كردن بیش از پیش دانشجویان كار دیگری انجام نمیدهد. تا آنجا كه دانشجو خطاب به حاكمیت فریاد میزند "ما همه اهل جنگیم، به جنگ تا بجنگیم" و یقیناً شما در این جنگ شكست خواهید خورد. دانشگاهها بیدی نیستند كه از بادهایی چون فرهاد رهبر بلرزند.
در اهتراز باد پرچم آزادی در سنگر دانشگاهها