iran-emrooz.net | Tue, 23.10.2007, 9:14
اعتماد ملی: روز گذشته اخطاريهای برای كافهكتابهای فعال در شهر تهران صادر شد كه به موجب آن، اين كافهكتابها تا چهارشنبه ۳ آبان فرصت دارند نسبت به تخليه محل فعاليت خود اقدام كنند. اداره اماكن عمومی پايتخت اخطاريههای جداگانهای برای كافهكتابهای نشر ثالث، شهر كتاب ونك، كتاب روشن و بدرقه جاويدان فرستاده و با بهانه قرار دادن «تداخل صنفی» در مراكز مزبور، حكم به تخليه آنها داده است.
کافهکتابها، مکانهایی در کنار کتابفروشیهاست که امکان گفتوگو میان خریداران و نویسندگان کتابها را فراهم کرده است.
نخستین کافه کتاب تهران به همت نشر روشنگران و مطالعات زنان در اوایل دهه ۸۰ با عنوان پاتوق فرهنگی تهران شکل گرفت که شعار آن خواندن کتاب با یک فنجان چای بود، اما در نهایت مدیر این پاتوق ناگزیر به تعطیلی و تخلیه این مکان شد.
اين اولين بار نيست كه كافهكتابی تعطيل میشود، چرا كه پيش از اين سريال تعطيلی كافهكتابها با تعطيلی كافهكتاب نشر چشمه وارد مرحله تازهای شده بود. يك ماه پيش، يعنی زمانی كه اهالی پايتخت خود را برای ماه مبارك رمضان آماده میكردند، ماموران اداره اماكن به كتابفروشيهايی كه كافهكتاب دارند مراجعه كردند و از آنها خواستند به اين اداره مراجعه كنند. مراجعه صاحبان كتابفروشی البته به جايی نرسيد و تنها طی يكی دو روز، حكم تعطيلی كافهكتابهای آنها به دستشان داده شد.
بر اين اساس، كافه كتابهای تهران تنها ۴۸ ساعت فرصت دارند تا فروشگاهشان را تخليه كنند. اين در حالی است كه هماكنون كافهكتاب سرای اهل قلم وابسته به وزارت ارشاد كه چند هفتهای از فعاليت آن میگذرد بدون هرگونه مشكلی به فعاليت خود ادامه میدهد و اين شائبه را پيش آورده كه وزارت ارشاد كافهكتاب خود را فعال كرده اما حمايتی از فعاليت ديگر كافهكتابها نمیكند. از سوی ديگر به گفته صاحب يكی از اين كافهكتابها، فشار به كتابفروشیها و كافهكتابها همزمان با افتتاح كافهكتاب سرای اهل قلم تشديد شده و ذهنها را متوجه اين امر كرده كه وزارت ارشاد به عنوان ناظر كتابفروشیها و انتشاراتیها، میبايست از اين مراكز حمايت كند.
كافهكتاب، معيار عالم كتابخوانی
اداره اماكن مساله «تداخل صنفی» را به عنوان ايراد وارده به فعاليت كافهكتابها اعلام كرده است. اين در حالی است كه طی ۴، ۵ سال گذشته، فعاليت كافهكتابها عرف فضاهای فرهنگی شده و ديگر اين روزها تقريبا هر كتابفروشیای يك كافهكتاب هم دارد. وجود «كافهكتاب» در هر كتابفروشي، باعث رفت و آمد اهالی فرهنگ به محلهای عرضه كتاب شده و رويكرد فرهنگی جديدی را زمينهساز شده است. متاسفانه بر مبنای آماری غيررسمي، طی ۳، ۴ سال اخير بيش از ۲۰۰ كتابفروشی تعطيل شده كه اين امر سبب میشود رغبت چندانی برای اين مراكز برای ادامه فعاليت وجود نداشته باشد. سيروس ابراهيمزاده (بازيگر و نمايشنامهنويس) وجود «كافهكتاب» را در تمام دنيا مرسوم میداند و میگويد: «در تمام كشورهای دنيا محلی برای دور هم جمع شدن هنرمندان، نويسندگان و اهالی فرهنگ و ادب وجود دارد كه به طور سنتی پايگاه و خاستگاه بسياری از انديشهها بودهاند و حتی زمينهساز پيدايش مكتبها و سبكهای جديد ادبی و هنری شدهاند.» به گفته او، در پاريس، لندن و نيويورك مراكز بسياری است كه در قالب «كافهكتاب» افراد در آنجا حضور میيابند و به بحث و تبادل نظر پيرامون مسائل مختلف میپردازند. به فهرست كشورهايی كه ابراهيمزاده از آنها ياد میكند بايد كشورهای سوريه، تركيه، مالزی و امارات عربی متحده (دبی) را هم افزود كه ديگر اين روزها كتابفروشیهايشان با استاندارد جديد «كافهكتاب» كار میكنند. يك كلام آنكه كتابفروشيهای بزرگ دنيا همگی كافهكتاب دارند و ديگر اين روزها داشتن «كافه كتاب» معيار عالم كتاب و كتابخوانی شده است.
ابراهيمزاده البته دليل ديگری هم بر ضرورت وجود كافهكتابها برمیشمرد: «گاهی اوقات برای من نويسنده يا نمايشنامهنويس امكان پذيرايی از دوستانم نيست. به فرض میخواهم نمايشنامه جديدم را برای دوستانم بخوانم يا با آنها بر سر همكاری جديدمان صحبت كنم، اما در منزل امكان انجام آن نيست، اينجاست كه «كافهكتاب» بهترين گزينه برای اين منظور خواهد بود.» حتی به گفته او، بسياری از نويسندگان دنيا «كافهكتاب» را به عنوان محلی برای نوشتن انتخاب میكنند. اگر به حافظه چند دهه اخير خودمان هم رجوع كنيم با محلهايی چون كافه نادری يا كافه معينی در لالهزار برميخوريم كه در شكلدهی به وضعيت ادبيات و فرهنگ معاصر ما نقش داشتهاند. از طرف ديگر، «كافهكتاب»ها به خودی خود فرهنگ كافهنشينی را بالا میبرند و مفهوم اين مكان را بهبود میبخشند، چرا كه كافهكتابها محيطهايی هستند كه شخص مراجعهكننده، ضمن خوردن يك نوشيدنی يا قهوه، روزنامه میخواند يا كتابی را تورق میكند. از جمله كافهكتابهای تاثيرگذاری كه در ايران نقش مثبتی در ترميم فرهنگ كافهنشينی ايفا كرده میتوان به كافهكتاب نشر ثالث اشاره كرد. اگر خاطرمان باشد در همين كافهكتاب بود كه شخصيتهای بزرگ ادبی نظير اورهان پاموك (برنده جايزه نوبل) يا آدونيس با نويسندگان و مترجمان ايرانی به گفتوگو نشستند و عملا اين كافهكتاب را به محلی برای تبادل فرهنگی و برگزاری ميزگردهای سودمند ادبی مبدل كردند.
تجديدنظر كنيد
شماری از نويسندگان و فعالان فرهنگی بعد از شنيدن خبر تعطيلی پنج كافهكتاب با اعتراض به اين رويه، خواهان مشخص شدن دقيق علت اين تعطيليها شدهاند. يكی از صاحبان اين كافهكتابها ضمن وارد ندانستن ايراد «تداخل صنفی» از سوی اداره اماكن میگويد: «وجود يك كافه در كنار يك مركز فرهنگی اين روزها ديگر عرف شده. برای مثال هر سينمايی يك كافه هم دارد يا در هر باشگاه بيلياردی يك كافه مشاهده میشود. آيا اداره اماكن به جرم اينكه هر سينما يك جواز برای فعاليت دارد بايد با فعاليت كافه آن برخورد كند؟»همچنين برخی ديگر از اهالی فرهنگ معتقدند اگر بهانه اماكن برای تعطيلی كافهكتابها «تداخل صنفی» موجود در آنهاست بايد راهی برای آن پيدا كرد. از سوی ديگر، چنانچه مسائلی از قبيل عدم رعايت حجاب باعث تعطيلی اين مراكز شده آن هم راهحل دارد.خواسته اين افراد اين است كه كتابفروشی محل مقدسی است و از اين رو بايد در اين تصميم تجديدنظر شود.