پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸
اسکان نيوز
کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز همزمان با هفته ملی کودکان در ایران، نشستی تحت عنوان حذف کار کودک از واقعیت تا عمل با نگاهی ویژه به کودکان زباله گرد در روز سه شنبه بیست و سوم مهر ماه سال جاری از ساعت ۱۷ الی ۲۰ در محل کانون وکلای دادگستری مرکز، سالن جلالی نائینی برگزار کرد.
در این نشست طیبه سیاوشی نماینده مجلس شورای اسلامی، الهام فخاری نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر، وحید قبادی دانا معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان بهزیستی کشور و همچنین فرشید یزدانی مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان حضور داشتند.
در این نشست آسیب شناسی اجتماعی و حقوقی کار کودکان و زباله گردی، طرحهای ساماندهی، وظایف و اقدامات مسئولان در خصوص زباله گردی کودکان و راهکارهای احتمالی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
شهروند
زبالهها متعلق به چه کسی است؟ این سوالی بود که در نشست «حذف کار کودک، از واقعیت تا عمل با نگاهی ویژه به کودکان زبالهگرد» مطرح شد و بیجواب هم ماند. قرار بود در کنار مسئولان بهزیستی، شورای شهر و سازمانهای مردمنهاد، افرادی از شهرداری هم حضور داشته باشند؛ اما آنها دعوت کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز را رد کردند و درنهایت بسیاری از سوالات بیپاسخ ماند.
در ادامه اما سوالات دیگری هم مطرح شد: «چه کسی متولی زبالهگردهاست؟ چرا سازمانهای مردمنهاد به طور مستقیم وارد عمل نمیشوند؟ نقش آنها در حذف کار کودک چیست؟» و... که فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، طیبه سیاوشی، نماینده مجلس شورای اسلامی، الهام فخاری، عضو شورای شهر، حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی و وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور، به آنها پاسخ دادند.
اگر باند داریم با باند برخورد کنند؛ چرا کودک را میگیرند؟
فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودک، نخستین کسی بود که درباره نقش «انجیاو»ها و حذف کار کودک صحبت کرد: «نقش مهم سازمانهای مردمنهاد مطالبهگری براساس شناخت و تحلیل موضوع است و توان سازمانهای مردمنهاد محدود است؛ مثلا ما ١٠٠ کودک را پوشش میدهیم اما از آن طرف، روزانه هزاران کودک کار تولید میشود.» به گفته او، آبان سال گذشته در بررسی میدانی از کودکان زبالهگرد دو مسأله خودش را نشان داد؛ یکی کمشدن زبالهها و دیگری بالا رفتن تعداد زبالهگردان ایرانی. پیمانکاران میگفتند که گروهی از زبالهگردان را از ایلام و کرمان به تهران آوردهاند و از آن سو هم شهرداری اعلام کرد که روزانه نزدیک به هزار تن زباله در شهر تهران کم شده است: «مسئولان وزارت کشور به ما میگویند خودمان سیاستگذاری میکنیم و شما اجرا کنید، ما چطور اجرا کنیم، توانش را نداریم.» سوال بعدی که از مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودک شد، درباره وجود مافیای کار کودک بود که توضیح داد: «اگر باند داریم بیایند و با باند برخورد کنند؛ چرا کودکان را میگیرند؟ این کودکان به صورت خانوادگی کار میکنند، ما هر منطقهای که رفتیم باند ندیدیم، در موضوع زبالهگردی شاید ارتباطاتی با پیمانکار وجود داشته باشد اما اغلب خانوادگی کار میکنند؛ یعنی یک نفر به اقوامش زنگ میزند و آنها برای کار میآیند.» تأکید یزدانی بر این است که در زمینه حذف کار کودک، کمبود قانونی وجود ندارد اما همیشه نبود آمار و قانون را بهانه میآورند: «سالهاست که طرحهایی اجرا میشود و بخشی از این کودکان را دستگیر میکنند، حالا دوستان میگویند جذب میکنند. اما همه اینها دوباره سر کارشان برمیگردند.»
مالکیت زباله در تهران نامشخص است
سوال بعدی از طیبه سیاوشی، نماینده مجلس شورای اسلامی پرسیده شد، اینکه «آیا در زمینه آسیبهای اجتماعی در مجلس تنهاست؟» سیاوشی در پاسخ از لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان شروع کرد که بیش از ١٠سال است در مجلس خاک میخورد. به گفته او این طرح پس از طیکردن مسیر طولانی و برطرفشدن ایرادها، در انتظار تصویب در صحن علنی مجلس و شورای نگهبان است. به اعتقاد او، رویکرد مجلس فعلی، توجه به کودکان است، با این حال بر ضرورت وجود کمیته نظارت برای کودکان تأکید کرد: «نبود این کمیته میتواند لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان را ناکام بگذارد، ما در فراکسیون زنان به دنبال مطرحکردن این کمیته هستیم.»
طرح حفظ کرامت آسیبدیدگان اجتماعی که از سوی فراکسیون زنان مجلس مطرح شده است، موضوع دیگری بود که مورد اشاره سیاوشی قرار گرفت: «هدف از این طرح، اصلاح ساختار و هماهنگی میان دستگاههای اجرایی است، البته این طرح هنوز در مرحله چکشکاری است.» سیاوشی به بازدیدهایی که از گودهای زباله داشت، اشاره کرد و درنهایت به این موضوع پرداخت که ایراد اصلی در مدیریت پسماندهاست: «دفع زباله خشک یا تفکیک زبالهها، مکانیزه نیست، در قانون پسماند که در سال ٨٣ تصویب شد، این اجازه به دستگاههای اجرایی داده شد که دفع پسماند را به افراد حقیقی و حقوقی بسپرند، همین موضوع منجر شد تا مالکیت زباله نامشخص شود. در کشور ما مشخص نیست که زباله مال چه ارگانی است.» او در ادامه اعلام کرد که در پی اجرای طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان، به وزیر تعاون تذکر کتبی داده شد و نسبت به این موضوع و نحوه اجرا اعتراض شد. الهام فخاری، نایبرئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران، هم درباره مدیریت پسماندها توضیحهایی داد. به گفته او، مسأله پسماند در ایران لزوما به تکنولوژی پسماند مربوط نیست و در همین زمینه هم وضع بازیافت زباله در اصفهان را مثال زد که با همکاری مردم و شهرداری، زبالهگردی در شهر وجود ندارد. اما در ادامه به این موضوع اشاره کرد که در تهران با سپردهشدن کار به پیمانکاران، نظارتی اتفاق نیفتاده است: «اگر این مدل تولید و جمعآوری زباله، اصلاح نشود، مشکل حل نمیشود، حتی اگر کارگاههای پسماند و زبالهها را جمع کنند، با این کودکان میخواهند چه کنند؟»
بچههای زبالهگرد میگویند اگر کار نکنیم، از گرسنگی میمیریم
سوال بعدی، حبیبالله مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی را خطاب قرار داده بود: «اجرای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان، تاثیری در حذف کار کودک داشته است؟» مسعودیفرید اما پاسخ داد که ماهیت آسیبها همواره درحال تغییر است؛ مثلا در گذشته تعداد اتباع غیرایرانی کم بود، حالا بشدت زیاد شده: «برای ازمیانبردن یک آسیب باید همه سازمانها نقششان را ایفا کنند، باید پزشکان مستقر شوند و بچهها را معاینه و درمان کنند. درکشور فلج اطفال ریشهکن شده اما برخی از این کودکان مبتلا هستند. از سوی دیگر، بسیاری از این کودکان، خانوادههای بدسرپرست دارند، ما نمیتوانیم کودک را به آن خانواده برگردانیم، تعدادی از کودکان غیرایرانی، هیچ مدرکی ندارند، ما میگوییم کودک در خیابان نباشد.» در همینجا، فرشید یزدانی وارد بحث شد و گفت که از میان تمام «انجیاو»ها، تنها یکی از آنها با بهزیستی همکاری میکند، اما دیده نشد که بهزیستی بهطور ریشهای در زمینه پیشگیری، کاری کند یا سندی ارایه دهد: «ما به دنبال کار اثربخش هستیم، نحوه جذب این کودکان در طرحها، مغایر با آییننامه اجرایی است، به یکنفر در زندان چلوکباب بدهیم یا آزاد باشد و نان خشک بخورد، کدامش بهتر است؟ میگویند این کودکان مهاجرند، اما اگر کودکان مهاجر را حذف کنیم، کودکان ایرانی جایشان را میگیرند. اگر قرار است کاری کنیم، باید جلوی فقر مطلق را بگیریم. بچههای زبالهگرد میگویند اگر کار نکنیم، از گرسنگی میمیریم.» به گفته او، زباله یکی از معدود کالاهایی است که مبتنی بر نیروی کار است؛ یعنی نیروی کار به آن ارزش میدهد: «ما در زمینه حذف کار کودکان و زبالهگردی، نتوانستیم به راهحل مناسبی برسیم. بررسیهای ما نشان میدهد به ازای هر زبالهگرد، سهمیلیون تومان به پیمانکار داده میشود. علاوه بر این، خشونتهایی که علیه این کودکان اعمال میشود، بسیار عجیب است.» این بچهها میگویند، «به ما بگویید بچههای جهنمی»، چون در تابستان به دلیل شرایط سخت زندگی و سکونتگاههایشان از گرما و پشه خوابشان نمیبرد و زمستانها از سرما به خود میلرزند.» سیاوشی، هم در این جای بحث به ماده ٨٠ برنامه ششم توسعه اشاره کرد که تأکید میکند تا پایان برنامه ششم حداقل باید ٢٥درصد از شکلهای مختلف کار کودکان کاهش پیدا کند: «اما به نظر میرسد این اتفاق تا پایان برنامه ششم توسعه نخواهد افتاد، ما به نیروی کار ارزان نیاز داریم، شاید این موضوع به صورت علنی گفته نمیشود اما همین دلیل است که مانع میشود تا مرزها بسته شوند.» در ادامه این صحبتها، فخاری، عضو شورای شهر تهران، گفت که با این شرایط، تهران راه طولانی برای رسیدن به شهر دوستدار کودک دارد: «در یکی از مصوبات سال٨٩ برای تحقق این موضوع، تعهداتی ایجاد شده که دو کمیته هم تشکیل شده است، اما راه برای رسیدن تهران به شهر دوستدار کودک، طولانی است.»
بهزیستی با بچهها طرف نیست
قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی هم جزو میهمانان این نشست بود. او از بازدیدهایش از کارگاههای زباله گفت: «پیمانکاران بهطور غیررسمی از کودکان برای جمعآوری زباله استفاده میکنند. اسم هیچ کودکی در لیست پیمانکاران بازیافت نیست، خود شهرداری هم میگوید که از کودکان استفاده نمیکند، اما این اتفاق میافتد. ما پیشنهاد دادیم برای پیمانکارانی که مرتکب چنین تخلفاتی میشوند، مجازاتی درنظر بگیریم.» به گفته او، بررسیهای ما نشان میدهد ٦٠درصد از کودکان کار تهران، غیرایرانی و در شهرهای دیگر ٥٣درصد این کودکان غیرایرانی هستند: «بهزیستی با بچهها طرف نیست، این بچهها مجرم نیستند، آنها قربانی باندها هستند. خیلی از خانواده این کودکان در فقر به سر میبرند، آیا کودکان اتباع خارجی، انسان نیستند؟ بله هستند. اما آیا کشور ما مسئول رسیدگی به همه کودکان جهان است؟ اگر یک کودک ایرانی در خارج از کشور چنین اقدامی کند، با او چه برخوردی میشود؟ مسأله ما این است که ما نمیتوانیم برای همه این کودکان، یک نسخه بپیچیم.»