ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 26.05.2018, 19:32
هشت گناه آموزش و پرورش ایران

علی زمانیان

نوشته‌ی حاضر، به پروسه‌ی جاری در آموزش و پرورش و به نتیجه و برون داد ساختار آموزش و پرورش می‌پردازد. تلاش می‌کند برخی کاستی‌ها و ضعف‌هایی را در ناحیه‌ی فرایند و محصول آموزش و پرورش یادآوری کند. البته مدعی نیست که می‌تواند حق مطلب را ادا کند، بلکه می‌خواهد برخی نکات را برجسته نماید.

به نحو اجمال برخی از ضعف‌ها، سستی‌ها و اشکالات وارده بر آموزش و پرورش به قرار زیر است:

۱- آموزش حفظیات
به جای تفکر به حفظیات و انباشت اطلاعات (که بعضا بی فایده و بلا استفاده است)، تاکید می‌گردد. دانش آموزان را به از بر کردن ماشین وار محتوای نقل وامی دارد. از این بدتر، آنان را به ظرف‌ها و مخزن‌هایی مبدل می‌کند که باید به وسیله‌ی معلم پر شود. هر قدر این ظرف‌ها با فروتنی بیشتری اجازه دهند که پرشان کنند، دانش اموزان بهتری خواهند بود.

۲- آموزش سکوت
نقش دانش آموز ایرانی در فرایند آموزش و پرورش، صرفا آموختن و فرا گرفتن و سکوت در برابر معلم است. جایگاه و موقعیت معلم، چنان رفیع و دست نایافتنی می‌شود و چنان قدسیتی به آن داده می‌شود، و از سوی دیگر، رعب انگیز و ترس آلود می‌شود که دانش آموز چاره‌ای جز سکوت در برابر آن نمی‌یابد. نظام آموزش و پروش غیر دموکراتیک، میوه‌ی ترس و سکوت را در دهان فرهنگ می‌نهد.

۳- آموزش تقلید و پیروی
در آموزش مبتنی بر سلطه، معلم می‌گوید و دانش آموز صرفا مجاز است که سخنان مربی‌اش را تکرار و تصدیق کند. در این شیوه‌ی آموزش، معلم، تماما زبان است و دانش آموز، تماما گوش. معلم، کارساز است و دانش آموز، کارپذیر. معلم، به منزله‌ی مراد است و دانش آموز به منزله‌ی مرید. در آموزش تقلیدی، پرسش و نقد ممنوع است. روحیه‌ی پرسشگری از آن آموزش آزاد مبتنی بر تعامل است. در حالی که در پیروی، انفعال و خمودگی رشد می‌کند.

۴- آموزش عدم مدارا
یکی دیگر از کارکردهای اساسی آموزش و پرورش توسعه یافته، پرورش شخصیت‌های مداراگر است.
اما نتیجه‌ی آموزش و پرورش در ایران، دامن زدن به کم تحملی و عدم مدارا با کسانی است که اندیشه‌ی دگر دارند. هر صبحگاه، مدارس چونان پادگان‌های نظامی، از جلو نظام می‌دهند و مرگ بر این و بر آن بر زبان دانش آموزانش جاری شده و کینه توزی‌های تاریخی دامن زده می‌شود، چگونه می‌تواند شهروندانی مداراجو و صبور تربیت کند؟

۵- جای خالی هنر
هنر، صرفا گذران وقت و سپری کردن ساعاتی از روز نیست. هنر، بیهوده زیستن نیست. هنر، شیوه‌ای موثر در تربیت احساسات و توسعه‌ی زیبایی‌های درون و پرورش حس زیبا دیدن و زیبا زندگی کردن است. تفسیر معنا بخش به جهان و هستی است. هنر، آدمی را به خویشتن نزدیک می‌کند و راه‌هایی برای تحمل رنج‌ها در اختیار آدمی می‌نهد.
جای خالی هنر در روند آموزش و پروش، عمیقا احساس می‌شود. از میان هنرهای مختلف، جای خالی موسیقی، دل آزار است. روح‌های زمخت، نشان می‌دهد که از ظرافت‌های هنر و زیبایی موسیقی، بی بهره‌اند و در سرزمین رازآلود هنر گام نزده‌اند.

۶- تربیت، نه برای اکنون
نظام آموزش و پرورش، شاگردانش را برای زندگی در جهان کنونی پرورش نمی‌دهد. زندگی “اکنونی و این جایی”. شاگردانش را برای بنا نهادن ساختار دموکراتیک پرورش نمی‌دهد. ساختار غیر دموکراتیک آموزش و پررورش در ایران، ماحصلی جز شخصیت‌های غیر دموکراتیک نیست. رابطه‌ی دانش آموز با معلم غیر دموکراتیک است. گفت و گو به منزله‌ی فضیلتی انسانی و اخلاقی ، چندان مجال بروز و ظهور نمی‌یابد.

۷- جای خالی شادکامی
تلخ زیستن و تلخ کامی بر آموزش و پرورش ایران سایه گسترده است و لذت زیستن را از شاگردان مضایقه می‌کند. شادابی و شادخواری، به نحو ضمنی و نانوشته جایی در مدارس ندارد. مناسک و شعایر تاریخی سوگ و برخی برنامه‌های حزین، به آسانی و در طول سال، در تمامی مقاطع و به انحا مختلف به اجرا در می‌آید، اما چندان خبری از جشن‌های شادی بخش در میان نیست.

۸- ناکارآمدی
ناکارآمدی آموزش و پرروش، سبب شده است که اهداف آموزشی که برای وصول به آن برنامه ریزی می‌شود، نافرجام باقی بماند. از این رو است که حدود شش سال (در مقطع راهنمایی و دبیرستان)، زبان انگلیسی تدریس می‌شود، اما فارغ التحصیلان این نظام آموزشی حتی از بیان جمله‌ی ساده انگلیسی عاجز‌اند. همین گونه است ریاضیات، فیزیک، شیمی و دیگر دروس. ناکارآمدی آموزش و پرورش سبب شده است که جریان غیر رسمی آموزش در آموزشگاه‌ها و تجارت خانه‌هایی دیگر رشد کند.


نظر خوانندگان:

■ ممنون بابت مقاله خوب شما، اگر اجازه بدهید دو نکته دیگر از ویژگی های آموزش و پرورش ایران را نیز اضافه کنم: سیستم آموزشی بر اساس فردگرایی است و کار تیمی را به دانش آموزان یاد نمی‌دهد. نکته دوم اینکه نادیده گرفتن شیوه‌های یادگیری مدرن است. بچه‌ها از طریق اینترنت بسیار چیزهایی یاد میگیرند که اصلا در محیط مدرسه وجود ندارد. اجازه دهید در یک نکته با شما مخالفت کنم. جوانان انگلیسی را از نه از طریق مدرسه بلکه از طریق اینترنت یاد می‌گیرند، بنظر من وضع انگلیسی در ایران خوب است. الان در ایران در چندین شهر بزرگ امتحان IELTS یا Tafel دو بار در سال انجام میگیرد.
ناهید حسینی


■ آقای زمانیان، با سپاس از نکات بسیار جالب و بدیهی که اشاره کردید. متاسفانه تمامی این موارد از اهداف سیستم آموزشی به فرزندانمان است.  موردی که خواستم اضافه کنم اینکه تمامی محتوای آموزش و تربیت ما خارج از هرگونه اختیار و حق انتخاب است. و اساسا بر جبر پافشاری می گردد. و تعریف نظم و آزادی با داستان‌های آشفته‌ی اخلاقی و خط کش ناظم‌ها به‌هم پیچیده است.
سلیمی