یکی از ارکان اصلی آرامش فرد و جامعه این است که شرایط زندگی برای افراد، به نحو منطقی اولا پایدار و ثانیا تغییرات آن قابل پیش بینی باشد. آیندهی مبهم به همراه تشنج دایمی در حال و هوای سیاسی و اقتصادی، بقا را به خطر میاندازد. حرکت در مه، اگر برای دقایقی ممکن باشد اما در زمان طولانی، بسیار دشوار و با صرف هزینه ی بیش از توان آدمی همراه است. گرچه کشتی جامعه، در برخورد با تلاطم دریا و امواج سرکش پایان ناپذیر ترسها و اضطرابات مقاومت میکند، اما سرنشینان آن، هماره در هراس شکسته شدن کشتی و غرق شدن در میانهی تاریکیِ هراس انگیز بیقرار میشوند.
همگی ما این جمله را بارها و بارها شنیدهایم که در وضعیت حساس زندگی میکنیم. وضعیت حساسی که چهار دههی زندگی همهی ما را بلعیده و در خود فرو برده است است. سایهی خطری که از میان نمیرود و اقتصاد و نظام اجتماعی را به فرسایشی دردناک دچار کرده است. هراس، نتیجهی احساس خطری است که گاه و بیگاه دندان تیزش را در تن نحیف جامعه فرو میبرد. جامعهی هراسان، جامعهای است که ساکنان آن در انتظاری کشنده برای وقوع سیلابی در تعلیقی جانکاه فرو رفته است، که اگر آن سیلاب در گیرد، همگی را در کام خود فرو میبرد.
زیستن چهل ساله در فضای رعب جنگ، تحریمها، رفتن تا لبهی پرتگاه جنگهای جدید در سنوات مختلف، کمبودها و مشقات، تحمل محدودیتهای بین المللی و بسیاری از عناصری که زندگی ایرانی را با انواع بن بستها مواجه ساخته است، به خستگی روان شناختی و هراس از آینده منجر شده است. زیست پر خطر، آن هم بر زمین سست آینده، اقتصاد را به اغماء برده و جامعه را به تعلیق کشانده است. محیط کسب و کار، بی رونق شده و سرمایهگذاریهای دراز مدت ناممکن شده است. وقتی شرایط به سمت نااطمینانی و ناپایدار و خطرخیزی سوق پیدا کند، طبیعی است که فرهنگ تولید به دلالیهای پرسود و زود برگشت تبدیل گردد. میل به مهاجرت فزونی یابد. دلمردگی جایگزین شاداب شود و انواع آسیبها رشد کند.
سرمایههای اجتماعی و روان شناختی میان سنگ آسیاب در حال فرسوده شدن و خرد شدن است. آسیابی که یک سنگش دردها و رنجهای اکنون و سنگ دیگری، آیندهای مبهم، تیره و خطرخیز است.
هراس از جنگ، هراس از تهدیدهای بین المللی و تحریم، هراس از بیکاری، هراس از تورم و گرانیهای شتابان و بیبرنامه، هراس از افسارگسیختگی قدرت در مواجه با منتقدان، و بسیاری از ترسهایی که انباشت شده و زندگی افراد را عملا در گرداب مبهم و آیندهای تاریک فروبرده برده است، جامعهی ایران را به جامعهای هراسان تبدیل کرده است.
در جامعهی هراسان و ناپایدار، آیندهی پرخطر، گویی بر لحظات اکنون آدمی آوار میشود.
جامعه ی هراسان یعنی «زندگی در اکنون و این جا»، زیر بار تهدیدهای پیاپی و خطراتِ احساس شده شکسته میشود. یعنی از لذت اکنون بهرهای نمیبرد و خود و آینده را به نحو دائم در چنگال تیز و دردناک خطر گرفتار میبیند.
در جامعهی هراسان، سیاست، اقتصاد و مهمتر از همه، خود زندگی تعلیق میشود.
علی زمانیان
97/02/27
منبع: کانال تلگرام نویسنده