ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 28.10.2016, 9:38
جرقه‌های آتش جنگ آب در آسیای میانه

بی بی سی

در آسیای میانه آتش یک بحران بر سر آب و انرژی در حال پا گرفتن است. نظام اشتراک انرژی که از زمان اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شده و بر اساس آن منابع انرژی در میان پنج کشور این منطقه قسمت می‌شد از بین رفته است و اکنون بخشی از مردم این منطقه با کمبود آب مواجه‌اند و بخشی دیگر هر روز قطعی طولانی‌مدت برق را تجربه می‌کنند.

مواردی از ناآرامی ناشی از بحران آب و انرژی تاکنون در منطقه رخ داده است اما برخی معتقدند این تازه شروع بحران بزرگی است که در راه است.

مرگ در زمستان بی‌برق

در یک شب یخبندان زمستانی در ژانویه ۲۰۰۹ قطع برق به طور فاجعه‌باری بخش‌هایی از دوشنبه پایتخت تاجیکستان را در تاریکی فروبرد. در یکی از زایشگاه‌های شهر، ژنراتور ذخیره از کار افتاد و دستگاه‌های تنفسی کار نکردند. پزشکان برای زنده نگه داشتن دو دختر نوزاد کار سختی در پیش داشتند.

سیم‌الدین داست‌اف پدر پریسا یکی از این نوزادان، دیوانه‌وار به دوستانش تلفن می‌کرد تا منبع جایگزینی پیدا کند. در تمام دو ساعتی که دوستانش برای یافتن یک ژنراتور تلاش می‌کردند

سیم‌الدین داست‌اف در تاریکی زمهریری بیمارستان نشسته بود و جدال ریه‌های دختر کوچکش را با هوا، برای نفس کشیدن تماشا می‌کرد. او می‌گوید: «من می‌دیدم که او جانی برای ادامه دادن ندارد.»

ساعت دو بامداد بعد از گذشت چهار ساعتی که به اندازه یک عمر گذشت، پریسای کوچک جان داد. آن سال زمستان دمای هوا در تاجیکستان به پایین‌ترین میزان در همه تاریخ قابل یادآوری این کشور رسید. پریسا تنها نوزادی نبود که آن زمستان به خاطر کاهش دما و کمبود برق جان خود را از دست داد.

جدال کشورهای بالادست و پایین دست

بحران زمستان ۲۰۰۹ تاجیکستان نشانه کوچکی بود از این واقعیت که خدمات شبکه‌ مشترک آب و انرژی میان پنج جمهوری سابق شوروی مختل شده است و دیگر کار نمی‌کند. این سیستم بر اساس یک قاعده ساده بنیان گذاشته شده است.

سه کشور قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان منابع انرژی غنی‌ای دارند در حالی که تاجیکستان و قرقیزستان تجهیزاتی دارند که در ارتفاعات این کشورها قرار گرفته‌اند.
آنها باید با همدیگر به گونه‌ای همکاری کنند که کشورهای پایین دست رودخانه در تابستان برای محصولات کشاورزی‌شان آب داشته باشند و کشورهای بالادست در زمستان برق‌شان قطع نشود.

بدون آب دو رودخانه بزرگ سیردریا و آمودریا، محصولات کشاورزی در پایین دست رودخانه از بین خواهند رفت و بدون برق، مردم در کشورهای بالادست زمستان از سرما یخ می‌زنند.

رسول جمالی یک کارشناس قزاق علوم سیاسی می‌گوید: همیشه این امکان وجود داشت که این کشورها نتوانند بر سر این موضوع توافق کنند اما (پیش از فروپاشی شوروی) این مسکو بود که اختلاف‌ها را حل می‌کرد.

وقتی در سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید، هرکدام از این کشورها با بحران‌هایشان به حال خودشان رها شدند.

آندری کازانتس‌اف کارشناس سیاسی از مسکو می‌گوید در نظام اشتراک انرژی سابق «کشورهای پایین دست رودخانه، امنیت غذایی داشتند و کشورهای بالای رودخانه امنیت انرژی. در غیر این صورت یک طرف در زمستان یخ می‌زد و طرف دیگر غذایی برای خوردن نداشت.»

تا چند سال بعد از فروپاشی شوروی هنوز هم این سیستم کار می‌کرد اما کشورهای ثروتمند پایین رودخانه دیدند فروختن برق و گاز به کشورهای خارجی به جای دادن آن به کشورهای همسایه برایشان سودآورتر است.

ازبکستان از سال ۲۰۰۹ فروش برق به افغانستان را شروع کرد و به طور کلی تجهیزاتش را از آسیای میانه بیرون کشید. مرگ پریسای کوچک یکی از نتایج این تغییر سیاست بود. یک نتیجه دیگر این سیاست آن بود که تاجیکستان و قرقیزستان شروع کردند به استفاده بیشتر از آب‌هایشان تا بتوانند در زمستان برق تولید کنند.

این موضوع هم باعث شد کشورهای قزاقستان و ازبکستان در پایین دست رودخانه در فصل کشت و زرع آب کمتری داشته باشند. حالا مردم کشورهای منطقه هر روز بیشتر از پیش با بحران آب و انرژی مواجه می‌شوند.

مداخله ارتش در بحران آب

عاصمه دالان‌بای یکی از کسانی است که به خاطر کمبود آب زندگی‌اش به دردسر افتاده است. او پیشتر در جنوب قزاقستان چهل سال از طریق کاشت چغندر قند زندگی خوبی داشت و روزگار می‌گذراند اما از هفت سال پیش و در «سال شوم ۲۰۰۹» منابع آب در طول مرزهای قرقیزستان خشک شدند.

او اکنون با مشقت و با موتور پمپ از زمین آب بیرون می‌کشد ولی دور و بر خانه‌اش تا چشم کار می‌کند زمین‌ها همه خشک و تشنه باقی مانده‌اند.

او هم مثل بچه‌هایش و بسیاری از مردم منطقه به مهاجرت فکر می‌کند. «اگر وضع همین طور ادامه داشته باشد چاره دیگری نیست. ما بدون آب اینجا دوام نمی‌آوریم.»

بخش‌هایی از قرقیزستان متکی به آب‌هایی است که از آن سوی مرزهای بین‌المللی می‌آیند.

کاپار توکتوش‌اف یک معلم بازنشسته اهل قرقیزستان است. به نظر نمی‌رسد آدمی باشد که اهل دعوا و جنگ و نزاع باشد اما در سال ۲۰۱۴ پایش به یک درگیری باز شد.

اومی‌گوید: «تابستان وقتی تاجیک‌ها آب را به روی ما بستند با آنها درگیر شدیم. صبرمان را از دست دادیم، به طرف همدیگر سنگ پرتاب کردیم. ارتش مداخله کرد و از هم جدایمان کرد.»

قرقیزستان منابع آبی زیادی دارد و در دوران اتحاد جماهیر شوروی این روستاها آب را از نزدیک‌ترین منبع‌شان دریافت می‌کردند که برحسب اتفاق در تاجیکستان قرار داشت. بعد از استقلال این کشورها در سال ۱۹۹۱ یک تفاوت جغرافیایی ساده اهمیتی زیادی پیدا کرد.

تاکتوش‌اف می‌گوید: «تاجیک‌ها مسیر رودخانه را برگرداندند و محصولات ما در حال نابودی‌اند.»

واضح است که به طور بالقوه امکان دارد مردم این کشورها با یکدیگر درگیر شوند اما امکان بی‌ثباتی سیاسی هم در هر پنج کشور منطقه وجود دارد.

برخی ادعا می‌کنند ناآرامی‌هایی که منجر به سقوط قربان‌بیک باقی‌یف، رئیس جمهوری وقت قرقیزستان در سال ۲۰۱۰ شد از هراس مردم به خاطر قطع منابع انرژی و افزایش قیمت سوخت ناشی می‌شد.

وقتی ازبکستان در سال ۲۰۰۹ از نظام اشتراک انرژی میان پنج کشور خارج شد، قرقیزستان به ناچار خطوط انتقال برق گران قیمتی را جایگزین کرد و قیمت برق به طور ناگهانی افزایش زیادی یافت. از ابتدای سال ۲۰۱۰ مردم ناچار به پرداخت قبض‌های برقی شدند که رقم آن چندین برابر شده بود.

در ازبکستان هم به خاطر بحران مدیریت فروش برق و گاز به کشورهای مشتری خارجی، کمبود وجود دارد. در بعضی از شهرها و روستاها مردم تنها ساعات اندکی از روز، آب و برق دارند این در حالی است که شبکه گاز سرتاسری به رویای دور و درازی تبدیل شده است.

حالا حکمرانی بد، فساد و نقض حقوق بشر در کل منطقه همراه با افزایش صعودی قیمت‌ها و مهاجرت دسته‌جمعی مردمی که در جستجوی کار هستند همه دست به دست هم داده‌اند. رشد تعداد جوانان ناراضی را هم به اینها اضافه کنید که به گروه‌های افراطی می‌پیوندند و این واقعیت هم به قوت خود باقی است که جنگ افغانستان بیشتر از همیشه به مرزهای تاجیکستان و ازبکستان نزدیک‌ شده است و تصور سناریوی کابوسی برای آینده منطقه چندان دشوار نیست.

آندری کازانتس‌اف تحلیلگر روس می‌گوید خوشبینانه‌ترین سناریو این است که همه چیز در همین حال باقی بماند. یکی از بدبینانه‌ترین سناریوها هم وقوع فاجعه کامل و ظهور یک رشته کشورهای ورشکسته است.