ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 13.12.2005, 11:32
“افزايش‌ خشونت‌ در جامعه‌”

الهه‌ فراهانی/اعتماد‌
سه شنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۴
بازنگری‌ اخبار خشونت‌ در چندماه‌ اخير هر روز بيش‌ از پيش‌ ضرورت‌ بررسی‌ عوامل‌ خشونت‌ را آشکار می‌کند! خشونت‌ حادثه‌ نيست‌ بلکه‌ مشکلی‌ اجتماعی‌ است‌.
در بازخوانی‌ حوادث‌ اتفاق‌ افتاده‌، عوامل‌ داخلی‌ و خارجی‌، تعريف‌ از جنس‌ خانواده‌ سالم‌، وجود پيوند قوی‌ بين‌ فرزندان‌ و والدين‌، اشتغال‌ به‌ کار و تحصيل‌، ورزش‌ و از همه‌ مهم‌تر ارتباط‌ کلامی‌ دو سويه‌ که‌ می‌تواند تا حدودی‌ از خشونت‌ها جلوگيری‌ کند را کمرنگ‌ می‌بينيم‌ که‌ اين‌ خود بحث‌ مفصلی‌ را می‌طلبد.
صفحه‌ حوادث‌ روزنامه‌ها نشان‌ می‌دهد که‌ در چند سال‌ اخير خشونت‌ در ميان‌ تمام‌ اقشار جامعه‌ افزايش‌ پيدا کرده‌ و کسی‌ تاکنون‌ برای‌ اين‌ معضل‌ چاره‌يی‌ نينديشيده‌ است. به‌ عنوان‌ مثال‌ همسرکشی‌ و عاشق‌کشی‌ نوع‌ شديد خشونت‌ است‌. معمولاص کسانی‌ که‌ دست‌ به‌ خشونت‌ می‌زنند در تداوم‌ نارضايتی‌ مزمنی‌ عمل‌ می‌کنند که‌ اين‌ نيز معلول‌ عوامل‌ مختلفی‌ است‌. ناتوانی‌ و محدوديت‌ در احقاق‌ حقوق‌ زن‌ از راه‌های‌ قانونی‌ در جامعه‌ ما برخی‌ زنان‌ را مجبور می‌کند که‌ خود وارد عمل‌ شوند و برای‌ از بين‌ بردن‌ شوهرشان‌ نقشه‌ قتل‌ بکشند و تصميم‌ را عملی‌ کنند، اما برخی‌ مردان‌ به‌ سبب‌ ساختار مردانه‌ و آزاد بودنشان‌ با کوچکترين‌ نارضايتی‌ و نامرادی‌ در روابط‌ مرتکب‌ خشونت‌ می‌شوند و در يک‌ لحظه‌ تصميم‌ به‌ قتل‌ همسر خود می‌گيرند. نمونه‌هايی‌ از خشونت‌های‌ جامعه‌مان‌ که‌ هر روزه‌ در صفحات‌ حوادث‌ نوشته‌ می‌شوند را مرور می‌کنيم‌.

قتل‌ همسر
اعتراض‌ خونين‌ به‌ پوشش‌ زن‌ جوان‌
يک‌ مرد بخاطر بدحجابی‌ همسرش‌، او را به‌ قتل‌ رساند.
اين‌ شوهر قاتل‌ بالای‌ سرجسد زن‌ نشسته‌ و گريه‌ کنان‌ می‌گفت‌: من‌ با همسرم‌ بخاطر لباس‌ پوشيدنش‌ اختلاف‌ داشتم‌ و او با چشم‌ و هم‌ چشمی‌ لباس‌هايی‌ می‌پوشيد که‌ من‌ دوست‌ نداشتم‌ و اعتنايی‌ به‌ خواسته‌های‌ من‌ نداشت‌. بين‌ من‌ و او دوبار مشاجره‌ در گرفت‌، خيلی‌ عصبانی‌ شدم‌ و کنترلم‌ را از دست‌ دادم‌. او را به‌ باد کتک‌ گرفتم‌ و با سنگی‌ که‌ زير کمد بود برسرش‌ کوبيدم‌. همسرم‌ بيهوش‌ شد، چاقويی‌ برداشتم‌ و چند ضربه‌ به‌ گردنش‌ زدم‌!

زنی‌ با قفل‌ و زنجير شوهرش‌ را دار زد
اين‌ زن‌ ۲۵ ساله‌ درباره‌ ماجرای‌ قتل‌ گفت‌: با شوهرم‌ دعوا کرديم‌. او بشدت‌ عصبانی‌ شد. پس‌ از درگيری‌، او به‌ راهرو رفت‌ و شروع‌ کرد به‌ مصرف‌ مشروب‌ و بی‌حال‌ افتاد. اين‌ صحنه‌ مرا آزار می‌داد. بارها از او خواسته‌ بودم‌ که‌ مشروب‌ مصرف‌ نکند، اما او اصلاص به‌ حرف‌هايم‌ اهميتی‌ نمی‌داد. صبر کردم‌ تا شوهرم‌ بخوابد. وقتی‌ مطمئن‌ شدم‌ که‌ خوابيده‌، قفل‌ و زنجير موتور را به‌ دور گردنش‌ انداختم‌ و گره‌ زدم‌ و سرديگر را به‌ لوله‌ گاز قفل‌ کردم‌. پاهايش‌ را گرفته‌ و پايين‌ کشيدم‌. بعد از سفت‌ شدن‌ زنجير، به‌ دار آويختمش‌. زمانی‌ که‌ مطمئن‌ شدم‌ خفه‌ شده‌ و مرده‌ است‌، داد و بيداد راه‌ انداختم‌ که‌ شوهرم‌ خودکشی‌ کرده‌ است‌.
زنی‌ پس‌ از قتل‌ شوهرش‌ جسد را به‌ آتش‌ کشيد
زنی‌ با همدستی‌ شوهر خواهرش‌ همسر ۴۳ ساله‌ خود را با چاقو و دسته‌ هاون‌ به‌ قتل‌ رساند و به‌ همراهی‌ او ‌(شوهرخواهرش) شبانه‌ جسد او را در بيابان‌ به‌ آتش‌ کشيد.

مردی‌ با ضربات‌ چاقو به‌ دست‌ زن‌ خود به‌ قتل‌ رسيد
زن‌ ۲۱ ساله‌يی‌ در روستای‌ کراتکتی‌ در شهرستان‌ نور همسر ۲۴ ساله‌ خود را به‌ دليل‌ اختلافات‌ خانوادگی‌ با ضربات‌ چاقو به‌ قتل‌ رسانيد و سپس‌ خود را به‌ ماموران‌ معرفی‌ کرد.

پيرمرد ۶۹ ساله‌يی‌ همسر خود را خفه‌ کرد
پيرمردی‌ به‌ کلانتری‌ شهرک‌ وليعصر تهران‌ رفت‌ و گفت‌: در سال‌های‌ اخير درگيری‌ها و اختلافات‌ زيادی‌ با همسرم‌ داشتم‌. پس‌ از ازدواج‌ فرزندانمان‌، اين‌ درگيری‌ها بيشتر شد تا شب‌ حادؤه‌ آنقدر اختلاف‌ و مشاجره‌ بين‌ ما بالا گرفت‌ که‌ با هم‌ درگير شديم‌. با مشت‌ و لگد به‌ جان‌ او افتادم‌ و او را زدم‌ سپس‌ سرش‌ را آنقدر به‌ ديوار کوبيدم‌ تا مرد.
اين‌ مرد پس‌ از کشتن‌ همسر ۶۱ ساله‌اش‌ حمام‌ کرد و بعد از خواندن‌ نماز به‌ کلانتری‌ محل‌ رفت‌ و به‌ جرم‌ خود اعتراف‌ کرد.

جسدی‌ در نيزارها
زن‌ ۳۰ ساله‌ ايرانی‌ با همدستی‌ دو تبعه‌ افغانی‌ شوهرش‌ را خفه‌ کرده‌ و در حمام‌ جسد او را تکه‌ تکه‌ کرد و ميان‌ نيزارهای‌ جاده‌ ورامين‌ انداختند.

پژوهش‌
نتايج‌ يک‌ پژوهش‌ نشان‌ می‌دهد که‌ ۷۰ درصد زنانی‌ که‌ تحت‌ خشونت‌ خانگی‌ قرار دارند به‌ انتقام‌ از همسرانشان‌ می‌انديشند.
براساس‌ يافته‌های‌ جامعه‌ آماری‌، بيشترين‌ آمار زنان‌ مراجعه‌ کننده‌ به‌ مجتمع‌ قضايی‌ خانواده‌ در سال‌ ۸۳ و ۸۴ به‌ دليل‌ اختلافات‌ خانوادگی‌ بوده‌ است‌. درصد بالايی‌ از اين‌ زنان‌ به‌ خودکشی‌ و آسيب‌ رسانيدن‌ به‌ همسر و خود تمايل‌ داشته‌اند.
تاسيس‌ خانه‌های‌ امن‌ يکی‌ از راه‌های‌ پيشگيری‌ از خشونت‌ است‌. زنانی‌ که‌ مورد خشونت‌ قرار می‌گيرند با مراجعه‌ به‌ اين‌ خانه‌ها می‌توانند از محيط‌ پرتنش‌ خانه‌ دور شوند و تحت‌ تاؤير سريع‌ افکاری‌ چون‌ خودکشی‌ يا همسرکشی‌ قرار نگيرند.
دکتر سيد هادی‌ معتمدی‌ مديرکل‌ آسيب‌های‌ اجتماعی‌ گفت‌: متاسفانه‌ درباره‌ همسرآزاری‌ قوانين‌ مناسبی‌ نداريم‌ و کارشناسان‌ ما نحوه‌ مداخله‌ در موارد همسرآزاری‌ را نمی‌دانند. ما با مواردی‌ سروکار داريم‌ که‌ مداخله‌ در آن‌ غيرقانونی‌ است‌.
به‌ گفته‌ وی‌ ۹۹ درصد زنان‌ روسپی‌ به‌ دليل‌ نداشتن‌ شغل‌ به‌ روسپيگری‌ روی‌ می‌آورند. دختران‌ فراری‌ در کمتر از ۲۴ ساعت‌ پس‌ از فرار مورد تجاوز قرار می‌گيرند و خانواده‌ها آنها را نمی‌پذيرند. خط‌ اورژانس‌ اجتماعی‌ همسر آزاری‌ به‌ دليل‌ نداشتن‌ کارشناسان‌ و متخصصان‌ هم‌ راه‌اندازی‌ نشده‌ است‌.
معتمدی‌ در ادامه‌ گفت‌: شايع‌ترين‌ نوع‌ همسرآزاری‌ کتک‌ زدن‌ با مشت‌ و لگد و علت‌ اصلی‌ خشونت‌، انحراف‌ اخلاقی‌ شوهر، فقدان‌ تفاهم‌ و مشکلات‌ اقتصادی‌ است‌.

قتل‌ عشاق‌
عاشقی‌ دختر مورد علاقه‌اش‌ را به‌ آتش‌ کشيد
خشونت‌ به‌ جاهايی‌ رسيده‌ که‌ حتی‌ عاشق‌ها به‌ طرز فجيعی‌ معشوق‌ خود را به‌ قتل‌ می‌رسانند! پسرجوانی‌ در اعتراض‌ به‌ سفر دختر مورد علاقه‌اش‌ به‌ ترکيه‌ با بنزين‌ او را به‌ آتش‌ کشيد.
دختر ۲۶ سال‌ داشت‌ و دچار ۹۰ درصد سوختگی‌ شد. او قبل‌ از مرگش‌ در حالی‌که‌ بسختی‌ حرف‌ می‌زد، گفت‌: من‌ و مهيار همديگر را دوست‌ داشتيم‌ و می‌خواستيم‌ ازدواج‌ کنيم‌. منتظر بودم‌ تا سربازی‌ او تمام‌ شود.
وقتی‌ با خواهرم‌ به‌ ترکيه‌ رفتم‌ مهيار دلخور شد و از من‌ خواست‌ سرقرار با او بروم‌. در خيابان‌ يگ‌ گالن‌ بنزين‌ خريد و به‌ شوخی‌ گفت‌ که‌ می‌خواهد مرا آتش‌ بزند. در خيابان‌ خلوت‌ بنزين‌ را روی‌ من‌ پاشيد و با سيگارش‌ مرا آتش‌ زد. مهيار پس‌ از آتش‌ گرفتن‌ من‌ خيلی‌ سعی‌ کرد آتش‌ را خاموش‌ کند اما موفق‌ نشد.

پسرجوانی‌ دختر مورد علاقه‌اش‌ را با کارد کشت‌
جوان‌ ۲۲ ساله‌ با نااميدی‌ از پاسخ‌ مثبت‌ عشق‌ خود، ابتدا دختر جوان‌ را به‌ قتل‌ رسانيد و سپس‌ خودزنی‌ کرد. اين‌ جوان‌ عاشق‌ در بيمارستان‌ گفت‌: او مرا به‌ خود علاقه‌مند کرد. آنگاه‌ به‌ همه‌ قول‌ و قرارهايمان‌ پشت‌ پا زد. او می‌دانست‌ که‌ من‌ عاشقش‌ هستم‌. علت‌ را از او پرسيدم‌ ولی‌ پاسخ‌ درستی‌ نداد، من‌ هم‌ او را کشتم‌!

آزار جنسی‌
دختر ۱۷ ساله‌يی‌ که‌ برای‌ خريد از خانه‌ خارج‌ شده‌ بود توسط‌ سرنشينان‌ افغانی‌ يک‌ اتومبيل‌، ربوده‌ شده‌ و در ويلايی‌ در فشم‌ زندانی‌ شد.
اين‌ دختر که‌ معلول‌ ذهنی‌ نيز هست‌ به‌ مدت‌ ۵۰ روز مورد آزار جنسی‌ ربايندگان‌ قرار می‌گرفت‌ و او را در مقابل‌ دريافت‌ پول‌ در اختيار کسان‌ ديگری‌ هم‌ قرار می‌دادند.

نگاه‌ آماری‌
بر اساس‌ آمارها ۱۴ درصد جرايم‌ به‌ دست‌ اتباع‌ کشور افغانستان‌ انجام‌ می‌گيرد. اين‌ متهمان‌ بخاطر ؤبت‌ نشدن‌ هويتشان‌ از ترس‌ اخراج‌ از کشور براحتی‌ مرتکب‌ کارهای‌ خلاف‌ می‌شوند و بيکاری‌ آنها نيز يکی‌ از علت‌های‌ ارتکاب‌ جرم‌ است‌. مطبوعات‌ و رسانه‌ها بويژه‌ برخی‌ از آنها روی‌ افغانی‌ بودن‌ متجاوزان‌ بشدت‌ مانور می‌دهند و حتی‌ خواستار بيرون‌ کردن‌ همه‌ افغانی‌ها از ايران‌ هستند. سوال‌ اين‌ است‌ که‌ آيا اين‌ همه‌ تجاوز و جنايت‌ و شرارت‌ را افغانی‌ها انجام‌ می‌دهند!

پشت‌ آيفون‌
همچنين‌ چندی‌ پيش‌ چهار پسر با ربودن‌ دختر ۱۹ ساله‌ او را چندين‌ بار مورد آزار جنسی‌ قرار دادند و سپس‌ در محل‌ خلوتی‌ در شهر رهايش‌ کردند.
دختر پس‌ از مراجعه‌ به‌ پليس‌ گفت‌: فردی‌ از پشت‌ آيفون‌ خود را راننده‌ آژانس‌ معرفی‌ کرد که‌ بسته‌يی‌ از طرف‌ يکی‌ از دوستان‌ آورده‌ است‌. وقتی‌ در را باز کردم‌ دو پسر با تهديد چاقو مرا سوار پيکانی‌ کرده‌ و به‌ خانه‌يی‌ در حوالی‌ ميدان‌ آزادی‌ بردند.

آزار جنسی‌ نوجوان‌ ۱۷ ساله‌
سه‌ پسر پس‌ از آزار جنسی‌ پسر ۱۷ ساله‌ او را به‌ قتل‌ رساندند.
يکی‌ از دستگيرشدگان‌ می‌گويد: رامين‌ به‌ خانه‌ ما آمد. ما مشغول‌ تماشای‌ فوتبال‌ بوديم‌. با ورود رامين‌ وسوسه‌ شديم‌ و او را به‌ زور مورد آزار جنسی‌ قرار داديم‌. وقتی‌ شروع‌ به‌ داد و فرياد کرد با چاقو ۳۰ ضربه‌ به‌ او زديم‌ و او را کشتيم‌.

آزار جنسی‌ زن‌ متاهل‌
زنی‌ ۲۸ ساله‌ پس‌ از مراجعه‌ به‌ کلانتری‌ گفت‌: ساعت‌ ۳ بعدازظهر در مسير کيان‌مهر به‌ مقصد کرج‌ پس‌ از انتظار زياد سرانجام‌ سوار پرايدی‌ که‌ دو سرنشين‌ داشت‌ شدم‌. کمی‌ جلوتر دو جوان‌ به‌ عنوان‌ مسافر سوار شدند و با تهديد چاقو مرا زير صندلی‌ خودرو پنهان‌ کردند و آنگاه‌ با دست‌ و دهان‌ بسته‌ مرا در پتويی‌ پيچيدند و به‌ يک‌ آلاچيق‌ که‌ در آهنی‌ داشت‌ منتقل‌ کردند.
آن‌ چهار نفر چند بار مرا مورد آزار جنسی‌ قرار دادند و سپس‌ رهايم‌ کردند.

مثله‌ کردن‌ زن‌ برای‌ خواسته‌های‌ جنسی‌
مرد قاتل‌ می‌گويد: فرح‌ در همسايگی‌ ما، در حال‌ رفتن‌ به‌ خانه‌اش‌ بود. از او خواستم‌ که‌ برای‌ کمک‌ به‌ خانه‌ ما بيايد. به‌ اين‌ طريق‌ او را فريب‌ دادم‌ و به‌ خانه‌ آوردم‌. او در مقابل‌ خواسته‌های‌ جنسی‌ من‌ مقاومت‌ و شروع‌ به‌ داد و فرياد کرد. با دست‌ محکم‌ دهان‌ و گلويش‌ را گرفتم‌. او نيمه‌جان‌ روی‌ زمين‌ افتاد. با چاقو به‌ سينه‌ او ضربه‌ زدم‌ و برای‌ اينکه‌ بتوانم‌ جسد را راحت‌ از خانه‌ خارج‌ کنم‌، سرش‌ را از بدنش‌ جدا کردم‌. او را تکه‌ تکه‌ کردم‌ و داخل‌ کيسه‌ سياه‌رنگی‌ گذاشته‌ و داخل‌ سطل‌ زباله‌ شهرداری‌ انداختم‌.
فرح‌ به‌ دليل‌ فقر مالی‌ و خود سرپرست‌ بودن‌ در خانه‌های‌ اهالی‌ محل‌ نظافت‌ می‌کرد.
يک‌ جرم‌شناس‌ می‌گويد: معمولا در قتل‌هايی‌ که‌ انگيزه‌شان‌ انتقام‌ و نفرت‌ باشد مجرمان‌ دست‌ به‌ مثله‌ کردن‌ مقتول‌ می‌زنند اما ظاهرا اين‌ تکه‌ تکه‌ کردن‌ اجساد وارد ابعاد جديدی‌ شده‌ است‌.

اسارت‌ يک‌ ماهه‌ دختر ۱۸ ساله‌
آزاده‌ در شکايت‌ به‌ بازپرس‌ گفت‌: من‌ ساکن‌ يکی‌ از شهرهای‌ غرب‌ کشور هستم‌. به‌ دليل‌ مشکلات‌ مالی‌ نتوانستم‌ درس‌ بخوانم‌. چند ماه‌ پيش‌ کميته‌ امام‌ مرا تحت‌ پوشش‌ خود قرار داد. برای‌ شرکت‌ در کلاس‌های‌ سوادآموزی‌ و کار وارد تهران‌ شدم‌. روزی‌ سوار تاکسی‌ شدم‌. راننده‌ در ميان‌ راه‌ پسر جوانی‌ را سوار کرد. او در کنار من‌ نشست‌. پس‌ از طی‌ مسافتی‌ با چاقو تهديدم‌ کرد. او مرا به‌ خانه‌يی‌ برد و در آنجا مرا مورد آزار جنسی‌ قرار داد.

خودکشی‌
مادری‌ پس‌ از ناکامی‌ در قتل‌ فرزندانش‌ خودکشی‌ کرد.
زن‌ ميانسالی‌ که‌ قصد داشت‌ دو فرزندش‌ را در خواب‌ به‌ آتش‌ بکشد با بيدار شدن‌ پسر ۱۶ ساله‌اش‌ موفق‌ به‌ انجام‌ خودکشی‌ دسته‌جمعی‌ نشد. پس‌ از خاموش‌ شدن‌ آتش‌ توسط‌ همسايگان‌ و آرام‌ شدن‌ اوضاع‌، زن‌ به‌ دستشويی‌ رفت‌ و با خوردن‌ سم‌ سيانور خودکشی‌ کرد. اين‌ زن‌ بخاطر مشکلات‌ مالی‌ مرتکب‌ اين‌ عمل‌ شد.
دختر جوانی‌ با سقوط‌ از پشت‌بام‌ خودکشی‌ کرد
اين‌ دختر ۲۵ ساله‌ عاشق‌ پسری‌ شده‌ بود که‌ به‌ او خيانت‌ کرده‌ و با دختر ديگری‌ ازدواج‌ کرد. اين‌ دختر هم‌ بخاطر ناکامی‌ در عشق‌ به‌ پشت‌ بام‌ خانه‌اش‌ رفت‌ و خودش‌ را به‌ پايين‌ پرت‌ کرد و پرونده‌ زندگی‌اش‌ برای‌ هميشه‌ بسته‌ شد.

اخاذی‌
زن‌ جوانی‌ با همدستی‌ شوهرش‌ مزاحم‌ خود را به‌ قتل‌ رساند.
اين‌ زن‌ می‌گويد: برای‌ فروش‌ موبايلم‌ با مشکلی‌ روبرو شدم‌ و يکی‌ از بستگانم‌ علی‌ را به‌ من‌ معرفی‌ کرد و گفت‌ که‌ مامور... است‌ و می‌تواند مشکل‌ تو را حل‌ کند. او صد هزار تومان‌ از من‌ گرفت‌ تا اين‌ مشکل‌ را حل‌ کند. پس‌ از مدتی‌ از من‌ خواست‌ که‌ او را در خانه‌ ببينم‌. ابتدا مخالفت‌ کردم‌. اما سرانجام‌ در برابر اصرارهای‌ او تسليم‌ شدم‌ و شبی‌ که‌ همسرم‌ ماموريت‌ بود او را به‌ خانه‌ دعوت‌ کردم‌. علی‌ آن‌ شب‌ با تهديد اسلحه‌ به‌ من‌ مشروب‌ داد. من‌ زمانی‌ به‌ خود آمدم‌ که‌ او در حال‌ عکسبرداری‌ و فيلمبرداری‌ از من‌ در شرايط‌ بدی‌ بود. از آن‌ پس‌ علی‌ مرتب‌ مرا تهديد می‌کرد که‌ اگر به‌ او پول‌ ندهم‌ سی‌دی‌ و عکس‌های‌ مبتذل‌ مرا در شهر پخش‌ می‌کند. بخاطر همين‌ مزاحمت‌ها موضوع‌ را به‌ شوهرم‌ گفتم‌. روز حادثه‌ علی‌ را به‌ خانه‌ام‌ دعوت‌ کردم‌ و با همدستی‌ شوهرم‌ او را کشتيم‌.

صفحات‌ حوادث‌ روزنامه‌ هر روز از اين‌ خبرها پر است‌، نمونه‌هايی‌ از اين‌ فجايع‌ و خشونت‌ها را مرور کرديم‌. در جامعه‌ ما حذف‌ معضل‌های‌ اجتماعی‌ و در واقع‌ حذف‌ صورت‌ مساله‌ راحت‌تر از آموزش‌ و حل‌ آن‌ مساله‌ است‌. امروزه‌ مشکلات‌ اجتماع‌ ما، خشونت‌، اعتياد، فقر، ايدز، استفاده‌ نادرست‌ از ماهواره‌ و اينترنت‌، انحراف‌ در دوستی‌ با جنس‌ مخالف‌ و... است‌.
به‌ هر حال‌ موضوع‌ خشونت‌ هم‌ «آموختنی‌» است‌ و بخشی‌ از رفتارهای‌ غيرمتعارف‌ افراد ناشی‌ از تبعيض‌ و عدم‌ آموزش‌ درست‌ است‌. اين‌ پديده‌های‌ اجتماعی‌ نيازمند مشارکت‌ واقعی‌ همه‌ مسوولان‌ و شهروندان‌ است‌. تنها با دستگيری‌ و امر و نهی‌ و اعدام‌ و حبس‌ مشکلی‌ حل‌ نمی‌شود. اين‌ اتفاقات‌ همچنان‌ رشد نجومی‌ خود را طی‌ می‌کند و کسی‌ پاسخگوی‌ افزايش‌ اين‌ همه‌ فجايع‌ در جامعه‌ نيست‌...