ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 31.01.2015, 16:45
«ایرانرود عجایب هفتگانه را به هشتگانه تبدیل می‌کند»

گفت‌وگو با علی فراستی

گفتگوی سایت «تحلیل ایران» با دکتر علی فراستی
ابولفضل بشیری - خبرنگار

مقدمه:
دکتر علی فراستی لیسانس معماری از دانشگاه هوارد واشنگتن دی سی، فوق لیسانس شهرسازی از دانشگاه پلی تکنیک ویرجینیا و نخستین فارغ‌التحصیل ایرانی رشته ژئوپولیتیک از «مرکز مطالعات و پژوهش‌های ژئوپولیتیک فرانسه» وابسته به دانشگاه پاریس است. ایشان همچنین یکی از مدیران حفاظت محیط زیست در یکی از شهرداری‌های لس آنجلس هستند. از وی ده‌ها مقاله و کتاب به زبان‌های فارسی؛ انگلیسی و فرانسه منتشر شده است.

فراستی همچنین زمانی عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد بود. وی در حال حاضر به عنوان مدرس با دانشگاه ایالتی کالیفرنیا همکاری دارد و در دیدار اخیر دکتر روحانی با نخبگان ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا نیز حضور داشت. دکتر فراستی به همراه تعدادی از کار‌شناسان و متخصصان ایرانی مقیم آمریکا علاقمند به تکمیل مطالعات انجام شده در گذشته در مورد طرح اتصال دریای مازندران به دریای عمان می‌باشند؛ چرا که وی معتقد است که اجرای این پروژه، هشتمین شگفتی دوران معاصر را رقم خواهد زد. با وجود مخالفان زیادی که برای اجرای این طرح وجود دارد، از وی دلایل و انگیزه ایشان را از دامن زدن به بحث در مورد این پروژه پرسیدیم. در ادامه پاسخ‌های دکتر فراستی را به «تحلیل ایران» می‌خوانید.

در ابتدا در مورد طرح ایرانرود (کانال اتصالی دریای مازندران و دریای عمان) و اهدافی که این پروژه دنبال می‌کند توضیح دهید.

طرح ایرانرود در اصل یک طرح ترانزیتی برای انتقال نفت و کالا است. به نظر می‌رسد یک پتانسیلی وجود دارد که می‌توان از این کانال ترانزیت، بخشی از مشکلات آب ایران را هم در درازمدت حل کرد و با انتقال آب به کویر و تبدیل کویر به دریاچه، شاید بتوان اقلیم منطقه مورد نظر را تغییر داد و طبق نظر آقای هومان فرزاد (که مطالعات مفصلی در گذشته در این زمینه انجام داده‌اند) این تغییر اقلیم از نظر ایشان شدنی است. البته ما اطلاعی نداریم که این طرح باعث تغییر اقلیم خواهد شد یا خیر و باید مطالعات بیشتری در این زمینه صورت بگیرد. حداقل چیزی که می‌توان گفت این است که کویر به یک منطقه آبی تبدیل خواهد شد که در آن کشتیرانی صورت خواهد گرفت و بخشی از مسیر ترانزیت از داخل دریاچه‌ها عبور کند و از محل درآمدهای ترانزیتی، هزینه مرمت و نگهداری دریاچه‌ها که بالا خواهد بود تأمین شود.

این یک پروژه خودکفاست و نیاز به بودجه دولتی ندارد. با این فرض دنبال این قضیه هستیم که خود دریاچه به تنهایی مقرون به صرفه نیست و توجیه اقتصادی ندارد ولی اگر دریاچه سودش را از طریق ترانزیت تامین کند، در آن صورت بحث نگهداری دریاچه‌ها دارای توجیه اقتصادی خواهد بود. باید بگویم من فقط نظرات و مطالعاتی که در این زمینه انجام شده را جمع آوری کرده و با زبان دیگری در صدد مطرح کردن آن هستم.

در مورد طرح‌های مشابهی که در دنیا صورت گرفته توضیح دهید و آیا انتقال آب بین حوضه‌ای با توجه به فاصله نزدیک به ۲۱۰۰ کیلومتری این دو دریا از هم آن هم در این وسعت، شدنی است؟

۲۱۰۰  کیلومتر فاصله بین دو دریاست ولی بین این دو دریا، آبی قرار نیست منتقل شود، یعنی آبی از دریای مازندران به دریای عمان و برعکس از دریای عمان به دریای مازندارن ریخته نخواهد شد. این دو دریا ۲۸ متر اختلاف سطح دارند و احتیاجی هم به تبادل آب بین این دو دریا نیست. هدف این است که آب از اقیانوس یعنی آبی که در دریای عمان است، پمپاژ شده و به دریاچه رسیده و آب دریاچه‌ها را تأمین نماید. حداکثر آبی که منتقل می‌شود تا جنوب سمنان خواهد بود تا دریاچه شکل بگیرد. بعد از آن کانال بعدی که آب و کشتی‌ها را به دریای مازندران انتقال می‌دهد با استفاده از آبهای دیگری باید این حوضچه‌ها پر شود. یک فرضیه این است که با آب خود دریای مازندران پر شود یا با آبهای سطحی که وجود دارد. پاسخ را باید در مطالعات آتی جستجو کرد.

مطالعاتی در زمان آقای هاشمی رفسنجانی در ۱۰ جلد انجام شده است ولی ما هنوز تمامی آن را بدست نیاورده‌ایم. شاید آنجا پیش بینی شده باشد که آب آن حوضچه‌های پله‌ای از کجا قرار است تأمین بشود. این‌ها همه مواردی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد ولی قطعا آبی از دریای مازندارن به خلیج فارس و برعکس ریخته نخواهد شد؛ مگر آنکه در آینده‌های دور گفته می‌شود که سطح آب دریای مازندران بالا خواهد آمد، در آن موقع می‌توان با توجه به پیامدهای ناشی از افزایش تراز آب دریای مازندران، راه حل‌هایی را پیدا نمود. اما در حال حاضر مشکل جهان بالا رفتن آب اقیانوس هاست و کشورهایی مثل مالدیو و جزایری در جنوب اقیانوس آرام در حال غرق شدن هستند، اگر ما این آب را بتوانیم به کویر منتقل کنیم آن وقت کشورهایی که در خطر غرق شدن هستند در آینده از ما بابت اینکه کمک کردیم تا غرق نشوند، سپاسگزار خواهند بود و اشکالی در این مورد دیده نمی‌شود.

انتقال آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر سابقه‌ای تاریخی دارد و در تمام طول تاریخ تمدن بشر جریان داشته است و اتفاقا ما ایرانی‌ها پیشتاز این کار بوده‌ایم. با احداث قنات‌ها آب را از حوضه‌ای به حوضه دیگر به صورت زیرزمینی می‌بردیم تا تبخیر نشود و آب را از رشته کوه‌های البرز به کویر می‌رساندیم و شهر ایجاد می‌کردیم. شهرهای یزد، کاشان و سایر شهرهای اطراف کویر از قنات تغذیه می‌کردند. حتی مناطقی مثل گلپایگان یا در شهرهایی که آب از دل کوه بیرون می‌آید و بعضی‌ها گمان می‌کنند که این امر اتفاقی است، در صورتی که این‌ها قنات‌هایی بوده‌اند که هزاران سال قبل توسط اجداد ما حفر شده و با انتقال آب این شهر‌ها را ساختند و آباد کردند. بخشی از این قنات‌ها امروز به دلیل افزایش بی‌رویه استخراج آب، خشک شده‌اند و دیگر در بیشتر این قنات‌ها آب جاری نمی‌شود.

کانال‌های عظیم آبرسانی که در زمان امپراطوری روم ساخته شد، باعث شکوفایی این امپراطوری و آبادانی شهرهای آن گردید. می‌توان گفت بزرگ‌ترین پروژه آبرسانی در دوره معاصر در کالیفرنیا انجام شده است. در حال حاضر ۷۰ درصد آب شهر لس آنجلس با ۱۲ میلیون نفر جمعیت، وارداتی است و این ۷۰ درصد از سه کانال مختلف می‌آید که تنها یکی از آن‌ها ۸۰۰ کیلومتر طول دارد و از کوه‌ها عبور می‌کند، به این طریق که آب به بالای کوه پمپ شده و سپس به صورت ثقلی به پایین می‌آید و هنوز هم در لس آنجلس از این آب استفاده می‌شود. پس به خاطر آب است که مردم به آنجا رفته‌اند وگرنه خود لس آنجلس آبی ندارد تا این همه جمعیت را تغذیه کند.

در نتیجه انتقال آب همیشه بوده و به عنوان بخشی از تمدن بشر است و هیچ اشکالی هم وجود ندارد که آب برای آسایش بشر منتقل شود و انسان‌ها می‌توانند تمدنشان را در آنجا گسترش بدهند ولیکن انتقال آب در این حجم و ایجاد یک دریاچه با این گستردگی در جهان بی‌سابقه است و اگر این رویا محقق شود، عجایب هفتگانه دنیای مدرن به عجایب هشتگانه تبدیل خواهد شد. نظر خیلی از دوستان این است که ما هم قدرت، هم سابقه، هم تجربه و هم نیروی متخصص در این زمینه داریم، فقط باید یک اراده سیاسی برای ورود به مطالعات تکمیلی به وجود بیاید. البته مطالعات اولیه انجام شده است. باید بر روی طرح‌ها مطالعات دومی (مرحله شناخت) را انجام داد. آن چیزی که تا به امروز انجام شده است مطالعات امکان پذیری بوده که اعلام شده است که این طرح امکان پذیر است، حالا در مرحله شناخت باید بگوییم که چگونه این پروژه انجام بشود. این مرحله‌ای است که ما به دنبال آن هستیم. ضروری است که یک ارگان یا نهاد دولتی بودجه این مطالعات تکمیلی را تأمین کند. امیدواریم در آینده یک انجمن شهروندی بنام «انجمن ایرانرود» متولی پیشبرد این طرح بشود.

در مورد سابقه مطالعات انجام شده، طرحی که شرکت دوتامپ ارائه داده و بر آورد هزینه اجرای این پروژه توضیح دهید.

طبق گزارشات مرکز پژوهش‌های مجلس، تا کنون سه طرح متفاوت ارائه شده‌اند: در سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ جمعی متشکل از ۱۳۰ کار‌شناس و متخصص داخلی مطالعات امکان پذیری مقدماتی احداث آبراه کشتیرانی از دریای عمان به دریای مازندران را بررسی کرده و گزارشی در ۱۰ جلد و ۵۰۰۰ صفحه تقدیم نهاد ریاست جمهوری کرده‌اند. این گزارش شامل بررسی‌های جامع جغرافیایی، زمین‌شناسی، مهندسی و تاثیرات زیست محیطی می‌شد و گزینه‌های مختلف ساخت آبراه را مورد بررسی قرار داده بود. در آبان ماه سال ۱۳۸۴ مرکز پژوهش‌های مجلس گزارش تحت عنوان «بررسی امکان پذیری اتصال دریاهای جنوب و شمال کشور» تنظیم نمود. در این گزارش ادامه مطالعات امکان پذیری توصیه شده و این پروژه را جسورانه ولی قابل اجرا دانسته و گفته شده به لحاظ اقتصادی هم قابل تعمق است.

دو طرح دیگر هم از طرف گروه ایرانیان مقیم آمریکا به دولت تحویل داده شد و اسم «ایرانرود» را بر روی یکی از آن طرح‌ها گذاشتند. این طرح‌ها مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی با همدیگر داشته و هدف نهایی آن‌ها فراهم کردن امکان انتقال نفت و گاز قفقاز و آسیای مرکزی از طریق خاک ایران، ایجاد یک منبع دراز مدت درآمد، توسعه طبیعی کویر و مناطق محروم مرکزی و جنوب شرق کشور، و رونق اقتصادی ایران است. ما به دنبال این هستیم که این همه مطالعات و زحماتی که در گذشته انجام گرفته به هدر نرود و به یک پاسخ قطعی برای اجرای این طرح برسیم که «آری» یا «خیر».

در مورد شرکت دوتامپ هم باید بگویم که این یک شرکت ایرانی- آمریکایی است به مدیریت آقای فرید سیف؛ این شرکت طرحی را در زمان آقای خاتمی به دولت ایران ارائه کرد که اگر این دو کویر را پر از آب بکنیم، بخشی از کانال ترانزیت خواهد توانست از طریق آن دریاچه‌ها عبور کند. من طرح شرکت دوتامپ را ندیده‌ام ولی با آقای فرید سیف تلفنی در تماس بودم و در جریان طرح ایشان قرار گرفتم. من به ایشان گفتم که اگر همین امروز این پروژه آغاز شود هزینه آن چقدر خواهد بود و ایشان گفت: عددی بین ۷۵ تا ۸۰ میلیارد دلار! اینکه این رقم واقعی است یا خیر را من نمی‌توانم بگویم و باید کار‌شناسان مربوطه نظر بدهند. ولی آیا فن آوری این کار شناخته شده است، قطعا جواب مثبت است. طبق گفته آقای سیف اگر دولت ایران تضمین‌های بین المللی لازم را بدهد، شرکت‌های خارجی برای سرمایه گذاری و فاینانس وارد این پروژه خواهند شد.‌‌ همان کاری که در نیکاراگوئه انجام شد و دولت این کشور ۱۰۰ درصد طراحی و ساخت کانال نیکاراگوئه را با فاینانس بین المللی انجام خواهد داد.

با توجه به شرایط فعلی کشور و مشکلاتی که به خصوص در زمینه اقتصادی با آن روبرو هستیم آیا مطرح کردن این پروژه اولویتی دارد؟

ابدا؛ بنده اصلا معتقد به این نیستم که این پروژه در اولویت کارهای دولت قرار بگیرد. ما یک اولویت اورژانس در حال حاضر داریم و آن هم حل مشکل تأمین آب در شهر‌ها و روستاهاست. بیش از ۶۵۰۰ روستا با تانکر آبرسانی می‌شوند و این به معنای یک فاجعه اجتماعی است. ما باید در ابتدا به تأمین آب روستا‌ها و شهر‌ها بپردازیم، ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که ما در کنار اولویت‌هایمان، به یک پروژه بزرگ آبادانی و توسعه ایران فکر نکنیم.

بنده مطمئنم که کار‌شناسان و مسئولین وزارت نیرو و جهاد کشاورزی به جد دنبال حل مشکل آب هستند و این از اولویت‌های اول آنهاست. من حتی دیدم که آقای مهندس می‌دانی (معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو) تا ساعت ۹ شب در دفترش مشغول کار بود و این واقعا جای تقدیر دارد که این همه مقامات و مسئولین به فکر مشکل آب هستند. این تلاش‌ها بسیار با ارزش است و مردم باید بدانند که این تلاش دارد صورت می‌گیرد و ما هم هر کمکی به لحاظ همفکری، انتقال تجربه و تکنولوژی اگر بتوانیم انجام خواهیم داد. ولی ما نمی‌توانیم بگوییم منتظر حل مشکل آب آشامیدنی باشیم و بعد فکر کنیم، پروژه‌های بزرگ اجرا شود.


نقشه تقریبی مسیر کانال ترانزیت و دریاچه‌های مصنوعی

این‌ها می‌توانند در کنار هم اجرا شوند و اتفاقا ما به دولت نمی‌گوییم برای این کار نیرو اختصاص بدهد. تمام صحبت بنده با دکتر ستاری (معاون علمی و فناوری رئیس جمهور) و دیگر آقایانی که با ایشان ملاقات داشته‌ام این است که ما نمی‌خواهیم دولت، نیرویی برای این کار اختصاص بدهد، ما می‌خواهیم خودمان متولی بشویم. یک انجمن شهروندی بنام «انجمن ایرانرود» می‌خواهیم راه بیندازیم که پیگیر پروژه باشد. آقای دکتر روحانی بار‌ها در سخنانشان تأکید کرده‌اند که شهروندان مسئولیت بر عهده بگیرند و ما می‌خواهیم کلید این قضیه را بزنیم. ما می‌خواهیم با مساعدت دولت، مسئولیت این کار را بر عهده بگیریم. ما به اندازه کافی کار‌شناس و متخصص داریم که حاضرند داوطلبانه به بررسی مطالعات بپردازند. به نظر من تشکیل این انجمن کار‌شناسی و شهروندی می‌تواند الگوی تمام کشور بشود و یعنی یک انجمن شهروندی متولی یک طرح عظیم ملی بشود.

بسیاری از کار‌شناسان محیط زیست با طرح این پروژه هم مشکل دارند و اعتقاد دارند که اجرای این پروژه تعادل هیدرولوژیک منطقه را به هم می‌زند، با ورود آبهای شور دریا به مرکز ایران، آبهای زیرزمینی در معرض شوری قرار می‌گیرند، با شکافتن کوه‌ها و ورود به کویر، اکوسیستم بسیاری از مناطق دستخوش تغییرات بنیادین خواهد شد و بسیاری از گونه‌های حیوانی و گیاهی نابود خواهند شد، نظر شما در این ارتباط چیست؟

در مورد شور شدن آبهای زیرزمینی و مسائل دیگر باید بگویم که این یک نظریه است و ثابت نشده که چنین مسأله‌ای اتفاق خواهد افتاد، ولی این هم یکی از ده‌ها مواردی است که از دغدغه‌های گروه کار‌شناسی خواهد بود که در آینده تشکیل می‌شود. مثلا اینکه آیا‌‌ همان آب شور منتقل شود یا در ابتدا آب شیرین شود و سپس منتقل شود، بنده نمی‌دانم؛ ولی اولین چیزی که باید به آن برسیم این است که آیا اصلا می‌خواهیم چنین پروژه‌ای را دنبال کنیم یا خیر. اگر قطعا به این نتیجه به عنوان یک سیاست ملی و استراتژیک رسیدیم که این پروژه به نفع ایران است، مرتبه ایران را ارتقاء می‌دهد و منافع بلند مدت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد، آن وقت باید وارد بشویم و ببینیم مشکلات محیط زیستی آن چیست و برای آن راه حل پیدا کنیم. کار مهندسین پیدا کردن پاسخ برای مشکلات است. چه کسی فکر می‌کرد که می‌توان زیر دریای مانش تونل زد و با امنیت کامل قطار‌ها و اتومبیل‌ها از زیر دریا عبور کنند؟

ما باید اول به این نتیجه برسیم که این پروژه خوبی است یا نه؛ سپس اگر جواب مثبت بود درصدد رفع مشکلات برآییم. بنده از دوستان محیط زیستی می‌خواهم که در این پروژه ورود کرده و با انجمنی که در آینده تشکیل خواهد شد همکاری نمایند و دغدغه‌های خود را مطرح کنند.

شما کانال نیکاراگوئه را مثال زدید که ۱۰۰ درصد اعتبار این پروژه با فاینانس بین المللی شرکت‌های چینی و آمریکایی تأمین شد در صورتی که شرایط کشور ایران با توجه به تحریم‌های بین المللی متفاوت با دیگر کشورهاست، آیا با این وجود باز هم به نظر شما این مسأله شدنی است؟

اتفاقا مسأله بنده همین است. من از زمانی که این بحث را در مطبوعات ایران دامن زدم، بیشترین نقدی که می‌شود در مورد «نشدن‌ها» است و بیشتر نقد منفی است تا مثبت. این ناشی از روحیه عمومی فضای ایران است که مسائل را معمولا از منظر «نشدن‌ها» می‌بینند تا «شدن‌ها».

من به دلیل اینکه در آمریکا زندگی و کار می‌کنم و با فرهنگ آنجا آشنا هستم باید بگویم که در آمریکا وقتی پروژه‌ای و رویایی مطرح می‌شود همه به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توان آن پروژه را انجام داد و روی چگونه انجام دادن آن بحث می‌کنند. این در واقع تفاوت فرهنگی ماست.

اصولا مشق نانوشته غلط ندارد. من در فرهنگی تحصیل و کار کرده‌ام که به من می‌گویند بنویس و اگر اشتباه کردی آن را اصلاح کن!

شما لازمه موفقیت آمیزبودن این طرح را در چه می‌دانید؟

اول از همه با توجه به تجربه‌ام از زندگی در غرب باید بگویم اولین قدم اینست که شهروندان ایران بخواهند که این پروژه انجام شود. بدون مشارکت مردم قطعا این پروژه سرانجامی نخواهد داشت. یک جایی بیاییم و به عنوان شهروند مسئولیت بر عهده بگیریم.

ما به عنوان شهروند باید از دولت بخواهیم تا تسهیلات لازم را فراهم کند. بنده در سخنرانی آقای دکتر روحانی، آقای دکتر نهاوندیان و دکتر ستاری در نیویورک بودم. تلاش دولت این است که بخش خصوصی و شهروندان فعال شوند.

به نظر من وقتی این فضا در دولت وجود دارد باید از آن استفاده کرد. من دلیل موفقیت و ترقی جوامع غربی را در این می‌بینم که شهروندان بر کار دولت نظارت کرده و از دولت خواسته‌هایشان را مطالبه می‌کنند.

به قول یکی از خبرنگاران «ما هم متوهم هستیم هم متوقع!» متوهم به اینکه هیچ کاری نمی‌توان کرد و متوقع به اینکه دولت باید همه کار‌ها را بکند. به نظر من اگر شهروندان بخواهند دولت هم همکاری خواهد کرد.

پاسخ شما به منتقدینی که این طرح را غیرعملی و خیال پردازانه می‌دانند چیست؟

من اتفاقا دوست دارم خیال‌پردازی کنم. به نظرم خیلی خوب است که انسان با یک رویای شیرین زندگی کند. طرح کانال مانش اولین بار در سال ۱۸۰۵ توسط یک آدم به ظاهر خیال‌پرداز مطرح شد ولی در سال ۱۹۸۰ اجرایی شد! طرح کانال نیکاراگوئه هم ۳۰۰ سال قبل‌تر از اجرای آن، بیان شد. چه اشکالی دارد که ما هم همچین رویایی داشته باشیم.

ولی از لحاظ عملی بودن این پروژه، باید کسانی که می‌گویند عملی نیست با نظرات کار‌شناسی این گفته را ثابت کنند. دوستانی که می‌گویند نمی‌شود باید دید از چه زاویه‌ای به این طرح می‌نگرند. ما متأسفانه از «نشدن» شروع می‌کنیم و بعد می‌گوییم حالا ثابت کن که «می‌شود». بنده می‌گویم که تکنولوژی این کار وجود دارد و نمونه‌های آن هم در دنیا هست.

در پایان باید بگویم که این پروژه، پروژه شهروندان ایران است نه دولت ایران. مردم ایران و متخصصان و کار‌شناسان اگر فکر می‌کنند که این پروژه خوب است، دست به دست هم بدهیم تا اجرایی شود.

ما هم در خارج ایران حمایت فکری و معنوی برای پیشبرد طرح خواهیم داشت و هر کاری بتوانیم انجام خواهیم داد. «انجمن ایرانرود» هدفش این است که شهروندان و متخصصین را دور هم جمع کرده تا با هم همفکری کنند. کسانی که دغدغه توسعه و آبادانی ایران را دارند دست به دست هم بدهند تا سود این پروژه نصیب نسل‌های آینده بشود.


نظر خوانندگان:

■ اهمیت این مبحث دکتر فراستی در این است که در یک حوزه مشخص و در ارتباط با یک بحران حیاتی - مشکل آب - یک طرح کارشناسی و سازنده را ارائه می کند که در حوزه توسعه بسیار کلیدی و جذاب است. از نظر اجرایی و عملی بودن آن بنده هیچ صلاحیت علمی برای ابراز نظر ندارم والبته صاحبنظران جدی در این باره باید ابراز نظر کنند. اما همین که آقای فراستی تلاش دارد کیفیت گفتمان سیاسی - اصلاحی توسعه گرا را در ایران بالا ببرد شایسته تقدیر است. ای کاش پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی علاقمند به پیشرفت و توسعه ایران، الگوی کار علمی آقای فراستی را جدی بگیرند و در این میسر گام بردارند.
علی حاجی قاسمی

■ در تکمیل آگاهی رسانی دوست عزیزمون در معرفی انجمن و ایمیل و محل جلسات ، به عرض می رساند در راستای آگاهی رسانی بیشتر دو صفحه در فیسبوک نیز با همکاری دکتر فراستی و سایر دوستان برپا شده است ، یکی برای ارائه مقالات در خصوص ایرانرود و دیگری گروه ایرانرود که محلی می باشد برای شنیده شدن نظرات موافق و مخالف که به پیوست لینک هر دو تقدیم میگردد:
https://www.facebook.com/groups/565503586926980/
https://www.facebook.com/pages/ایرانرود/1551878928392928

■ با سلام خدمت همه دوستان
تفکر انجمن ایرانرود تجمیع اطلاعات فنی و بررسی همه جانبه طرح (ایرانرود یا سایر طرح‌های آبرسانی) می باشد و هیچ موضع کلی در رد یا قبول طرح ندارد. دست همکاری انجمن به روی همه صاحبنظران گشاده است تا دیگران را از نتایج کارهای خود بهره مند سازند.
برای شرکت در جلساتی که معمولا در دانشگاه صنعتی شریف برگزار می‌شود یا اطلاع از مطالعات که تا کنون در این مورد انجام شده می توانید با انجمن از طریق ایمیل زیر ارتباط داشته باشید:
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

■ ‫ ‫روزی مردی مهربان، در یکی از کوچه‌های سنتی، یکی از ‫شهرهای زیبای کشور‫ در حال حمل باری سنگین بود، به قسمی که از عرق سر و روی آن مرد ‫مهربان کف کوچه نمناک به نظر می رسید.
‫رهگذری به عنوان یک قلم شوخی، و با محبتی در صدایش گفت: این باری که حمل می کنی خیلی سنگین است، و به احتمال قریب به یقین به مقصد نخواهد رسید. مرد مهربان حامل بار سنگین گفت: اگر شما دست کمکت را دریغ نکنی، این بار چندان هم‫ سنگین ‫نخواهد بود.
‫اگر طرح ایرانرود پا بگیرد:
‫این بدان معنا خواهد بود، که ما ایرانیان هراس را کنار گذاشته، و در صددیم با احترام به قوانین طبیعت، کشورمان را از بلای خانمانسوز خشکی و خشکسالی نجات دهیم.
‫با ایجاد شیبهای لازم از سمت خلیج فارس و یا دریای عمان، میتوان بر مسئله تبخیر آب، و حق، حق آبه داران اطراف خرر فائق آمد. طبق طرح ایرانرود، اهمیت زیادی برای مشارکت تمامی کشورهای همسایه ایران در این طرح پیش بینی شده است، و این مشارکت یکی از عوامل مهم پیشرفت این طرح، و گسترش صلح و ثبات در منطقه خواهد بود.
‫ایجاد هکتارها جنگلهای مصنوعی از درختان و درختچه های بومی،‫ در مسیر و در عمق اطراف گذر ایرانرود و دریاچه هایش، بخارات ناشی ‫از تبخیر را تبدیل به نزولاتی چون باران و شاید برف خواهد کرد.
‫البرز

■ جناب دکتر فراستی!
آرزوهای نیک شما برای پیشرفت کشور قابل تحسین است. ولی آیا این همه نیرو و انرژی را نباید در خدمت طرح‌های عاجل‌تری که مستقیما با زندگی میلیونها انسان در ارتباط است، گذاشت. آیا حل فاجعه‌ی زیست محیطی دریاچه‌ی ارومیه الویت ندارد؟ شما که با مسئولان کشور در تماس مستقیم هستید، می توانید در این رابطه بیشتر مثمر ثمر باشید. با اینکه خیلی دلم می‌خواهد همانند شما به پشتکار و حسن نیت مسئولان باور داشته باشم، ولی فاکت‌ها بخصوص در رابطه با دریاچه ی ارومیه چنین خوش‌بینی را تائید نمی‌کنند.
با احترام، س. آذر

■ آقای فراستی گرامی، ضمن تشکر از شما صمیمانه آرزومندم، که شما در راه اندازی انجمن ایرانرود موفق شوید.

■ این حرف خود ایشان است: من اتفاقا دوست دارم خیال پردازی کنم؛ من کارم توسعه منابع آب بوده و در دهها پروژه نقش فعال داشته‌ام و پروژه بلند پروازانه‌ای هم در پرونده کاری خود دارم. بنظر من این یک شوخی غیر تخصصی و خیال پردازانه است؛ فقط برای خنده بگویم که ارتفاع تبخیر آب در دشت کویر بالای دو متر است. یعنی اگر آب از خلیج فارس یا خزر بیاورند حداقل به ارتفاع دو متر آب ضربدر سطح دریاچه هر سال بخار می‌شود و چون مانعی هم در راه ندارد و گرما مانع بارش می‌شود این بخار به ابر های مرتفع تبدیل شده و تا کوههای افغانستان سر منشا هیرمند خواهد رفت. این فقط یک قلم شوخی بودن این طرح است؛ دهها مورد نقض آن وجود دارد؛‌ در ضمن فرضیه اول طرح آب از خزر به کویر مال دکتر مجتهدی بود. راستی حق آبه داران اطراف خزر موافقند؟ بنظرم گاهی برخی اساتید دانشگاه تفاوت
تئوری و عمل را گم می‌کنند.

■ من هم فكر مى‌كنم كه پروژه عملى است. اگر اين پروژه به يك پروژه‌ى ملى تبدبل شود و تضمين ملى و حتى دولتى را جذب كند موفقيت طرح قطعى است. من به عنوان زمين شناس حاظرم در خدمت طرح ايران‌رود باشم.

■ ‫آقای فراستی گرامی، ضمن تشکر از شما که پیگیر این طرح بزرگ ملی هستی، صمیمانه آرزومندم، که شما در راه اندازی انجمن ایرانرود موفق شوید.
‫در مورد فرضیه شور شدن آبهای زیر زمینی، باید بگویم که کل حاشیه خلیج فارس و دریای عمان و نیز دریای خزر قرنهاست در مجاورت آبهای شور قرار داشته‌اند، اما با این حال در تمامی این مناطق آب شیرین یافت می‌شود.
حضور کانال و دریاچه ها در مناطق کویری به تنهایی موجبات تغییر اقلیم را فراهم نخواهد کرد، اما اگر در کنار این مهم، دست به مطالعه روی درختان و درختچه های بومی هر منطقه هم زده شده‫، و از مقاومترین آنها هکتارها جنگلهای مصنوعی ایجاد گردد‫، کاری که در بخشهایی از کوبا انجام شده، مسلما بواسطه پوشش سبز زمین ابرها در آسمان این مناطق هم قدرت بارش خواهند یافت، و این همه به تدریج اقلیم آب و هوایی مناطق کویری کشور را تغییر‫، و با این تغییر و عدم پیشرفت کویر، وضعیت آب و هوا و زمین در کل کشور، در جهتی سودمند به حال زندگی دچار‫ تحول خواهد شد.
‫البرز