اگر مسافر آخرین قطار شبهای خط یک مترو تهران باشید، کودکان بسیاری را میبینید که سوار بر مترو به سمت جنوب شهر حرکت و همگی با رسیدن به ایستگاه شوش، از قطار پیاده میشوند و راهی خانه میشوند. کودکانی ۵ تا ۱۰، ۱۲ ساله که همگی در یک نکته مشترکاند و آن کودک کار بودن است. این کودکان که بیشترشان در کوچه، پس کوچههای محله دروازه غار و در نزدیکی میدان شوش درخانههای قدیمی با بافتی فرسوده زندگی میکنند، همان کودکانی هستند که در طول روز بسیاری از آنها را مشغول فروش اجناس مختلف سر چهار راهها و میدانهای مشهور مثل پارک وی، انقلاب، ولی عصر و ونک میبینید.
محله دروازه غار و شوش در کنار مولوی، جوادیه، پاسگاه نعمت آباد، شهرک ولی عصر، یافت آباد، حاشیه اتوبان آزادگان و ناصر خسرو بیشترین نقاط داخل شهر تهران هستند که کودکان کار را در خود جای دادهاند. مثلا با بررسی پیمایشی و تحقیقی در محله دروازه غار متوجه میشوید در بسیاری از خانهها، تامین بخشی از هزینههای زندگی برعهده کودکان است. حتی تحقیق و بررسی دیده بان در این محله نشان میدهد تعدادی از این خانوادهها ( برخی از آنها معتاد هستند) کودکان خود را با دریافت حقوقهای ماهیانه (۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان) برای فروش اجناس مختلف مانند گل، آدامس و فال و... در اختیار افرادی قرار میدهند که «صاحب کار» کودکان در سطح شهر محسوب میشوند. این « صاحب کاران» وسایل را دراختیار کودکان قرار میدهند و نقطهای را که کودکان باید در شهر مستقر شدند را مششخص میکنند و در طول روز به آنها سر میزنند. همچنین صحبت با برخی از کودکان کار ساکن این محله نشان میدهد آنها برای اینکه شب بتوانند به خانه بر گردند باید ابتدا درآمد خود را به پدر بدهند و بعد وارد خانه شوند.
کودکان کار در ایران و جهان به یک آسیب اجتماعی جدی تبدیل شدهاند اما از سوی دیگر به دلیل رشد مشکلات اقتصادی و اجتماعی در جوامع، دولتها نه تنها نتوانستهاند ازآمار کودکان کار بکاهند بلکه هر ساله به جمعیت کودکان کار افزوده میشود به شکلی که طبق آمار سازمان بین المللی کار در حال حاضر ۲۱۵ میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴ سال در کشورهای مختلف جهان مشغول کار هستند.
البته این آمارهای بین المللی تنها شامل آمارهای رسمی میشوند که کشورهای عضو این سازمان در اختیار آن قرار میدهند و به اعتقاد کارشناسان آمار کودکان کار در سطح جهان میتواند باتوجه به گستردگی فقر در کشورهای پر جمعیت جهان همچون هند، برزیل و کشورهای قاره آفریقا چندین میلیون نفر بیش از این باشد. همچنین طبق آمارهای سازمان بین المللی کار، ۴/۷۰ درصد کودکان کار در سطح جهان به کشاورزی، ۳/۸ درصد به کار در کارخانه و تولیدی، ۲/۸ درصد به شاگردی و پیشخدمتی در رستوران، ۵/۶ درصد به خدمات شهری، ۸/۳ به حمل و نقل و ۹/۱ به کار ساختمانی اشتغال دارند.
در ایران به دلیل بیتوجهی مسئولان به این آسیب اجتماعی جدی تاکنون پیمایش ملی و هدفمندی روی کودکان کار در سطح کشور انجام نشده است و تنها آماری که از تعداد کودکان کار ارائه شده مربوط به سال ۱۳۸۵ است که از سوی مرکز آمار ایران گزارش شده و طبق آن جمعیت کودکان کار در کشور یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است. آماری که به اعتقاد کارشناسان طی ۷ سال گذشته و باتوجه به افزایش مشکلات اقتصادی در ایران باید به بیش از ۲ میلیون نفر رسیده باشد. از سوی دیگر و در یک جمع بندی دیگر برخی از کارشناسان آسیبهای اجتماعی باتوجه به جمعیت سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفری کودکان بازمنده یا ترک تحصیل کرده کشور، معتقدند جمعیت کودکان کار کشور حداقل باید بیش از سه میلیون نفر باشد.
جمعیتی که بررسی یکی از نهادهای حمایت از حقوق کودکان نشان میدهد بیشتر به کارهایی مانند دست فروشی، کار در کارگاههای زیر زمینی و تولیدیهای کفش و پوشاک، کورههای آجرپزی، کارهای فنی و ساختمانی مانند تراشکاری و میکانیکی و البته در شهرستانها به کشاورزی مشغول هستند. همچنین شهرهای تهران، مشهد، کرج ، شیراز، اصفهان، خرم آباد، سنندج و اهواز بیشترین تعداد کودکان کار را در کشور دارند.
بررسی که روی جمعیت کودکان کار در تهران صورت گرفته نشان میدهد ۴۲ درصد کودکان کار در تهران مهاجران شهرهای دیگر، ۲۰ درصد بومی تهران و ۳۸ درصد هم مهاجران افغانی و پاکستانی هستند. همچنین ۷۸ درصد این کودکان پسر و ۲۲ درصد دختر هستند و از بین این کودکان برخلاف تصور عمومی تنها ۱۰ درصد والدین خود را از دست دادهاند و ۹۰ درصد آنها با خانواده زندگی میکنند و این یعنی پدر و مادرشان آنها را مجبور به کار میکنند یا شرایط مالی خانواده آنها به شکلی است که ترک تحصیل کرده و کار میکنند. این کودکان به صورت میانگین و بسته به سختی کاری که انجام میدهند ماهانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان درآمد دارند.
فقر و نابسامانی اجتماعی ریشه کار کودکان
پژوهشی که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی انجام شده نشان میدهد از عوامل بروز کودکان کار و خیابانی مسائل اقتصادی شامل فقر، توزیع ناعادلانه ثروت، شکاف بین طبقات اجتماعی، افزایش هزینههای زندگی و کاهش درآمد، بیکاری پدر و بیماری و هزینههای درمان است. در کنار این موارد بروز و افزایش مشکلات و آسیبهای اجتماعی هم به معضل کار کودکان دامن زده است به شکلی که در بسیاری از مواقع میتوان ریشه کار کودکان را در اعتیاد، جرم و بزه در خانواده، در زندان بودن پدر، خشونت علیه کودکان، مهاجرت از روستا به شهر و از کشوری مانند افغانستان به ایران و مواردی از این دست دنبال کرد.
سعید معید فر رئیس پیشین انجمن جامعه شناسی ایران معتقد است عدم مدیریت صحیح آسیبها و مشکلات اجتماعی از دلایل اصلی گسترش کودکان کار است و میگوید:« امروز تقریبا استراتژی مشخصی برای مبارزه با ناهنجاریها، آسیبها و فقر و حل معضل کودکان کار وجود ندارد.»
به اعتقاد کارشناسان کودکان کار به دلیل شرایط کار و خانواده به شدت آسیب پذیر هستند و با مشکلات روحی، جسمی و اجتماعی متعددی رو به رو میشوند. آنها کودکانی هستند که زودتر به سن بلوغ میرسند و بزرگ میشوند، از نظر جسمی در معرض خطر و حوادث هنگام کار هستند، دچار فشارهای روحی،عصبی، پرخاشگری، ترس و استرس هستند و افرادی درونگرا میشوند که به کسی اعتماد ندارند. همچنین این کودکان از یک سوی مورد خشونت و سو استفاده قرار میگیرند و از سوی دیگر با حس ترحم و دلسوزی رشد میکنند. به اعتقاد کارشناسان کودکان کار معمولا با رشد جسمی و روحی طبیعی و البته تحصیلی در زندگی خود رو به رو نمیشوند و به همین جهت باید از سوی دولتها مورد حمایتهای اجتماعی و قانونی قرار گیرند.
قوانین در مورد کار کودکان چه میگوید؟
در چندسال گذشته، بسیاری از کشورهای جهان خود را با تصویب قوانینی متعهد به مبارزه با کار کودکان کردهاند اما عملا قدمهای اجرایی محکمی برای جلوگیری از کار کودکان برنداشتهاند. براساس ماده ۱۳۸ تعهد نامه سازمان جهانی کار، ممنوعیت کار برای کودکان تا سن ۱۵ سالگی تعیین شده است. در ماده ۷۹ قانون کار در کشور هم « به کارگماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام در هر نوع بنگاه، واحد تولیدی، کارگاه و هرچه در آن کار و اشتغال باشد، ممنوع است.»
اما این قانون درحالی از دهه ۶۰ درکشور مصوب شده است که در قانون ضمانت اجرایی چندانی برای آن دیده نشده است و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دلیل گستردگی مسئولیت اقدامی برای جلوگیری از کار کودکان انجام نداده است. چندی پیش مسئولان وزارت کار اعلام کردند که برای نظارت بر بچههایی که در کارگاهها فعالیت میکنند نیرو در اختیار ندارند.
همچنین در قوانین کلان کشورمانند برنامههای توسعه هم در چند سال گذشته هیچ توجهی به کار کودکان نشده است. از سوی دیگر به دلیل محدودیتهای حرکتهای مردمی و غیردولتی در کشور از این جهت هم انجمنهای چندانی برای حمایت از کودکان کار وجود ندارد. بیشتر این انجمنها در تهران متمرکز هستند و باتوجه به محدودیتهای امکاناتی و مالی نمیتوانند تعداد زیادی از کودکان را تحت پوشش خود داشته باشند. در حال حاضر تعداد انجمنهای حمایت از کودکان کار در کشور تقریبا به تعداد انگشتان دو دست است. طبق آمارهایی که از سوی انجمنهای حمایت از کودکان کار در تهران ارائه شده در حال حاضر حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار کودک کار در تهران تحت پوشش حمایتهای این انجمنها قرار دارند و خدمات بهداشتی، روان شناسی، حقوقی، تحصیلی- آموزشی و تغذیهای دریافت میکنند.
علی بنیهاشمی مدیر داخلی جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان که در محله پاسگاه نعمتآباد مستقر است، چندی پیش گفته بود:« در این مرکز تلاش میشود تا ضمن سواد آموزی به کودکانی که از تحصیل باز ماندهاند، خدمات مددکاری نیز ارائه شود.»
او گفته بود روزانه بیش از ۱۰۰ کودک از خدمات این مرکز بهره میگیرند و ۴۰۰ کودک به ما مراجعه میکنند.
آمارهای نگران کننده از کودکان کار در کشور نشان میدهد که ۱۰ درصد کودکان کار کشور به دلایل شرایط زندگی در سن نوجوانی و جوانی جذب گروههای بزهکار میشوند و به کارهایی همچون فروش مواد مخدر و جرام دیگر رو میآورند. ۱۰ درصدی که حتی با آمار یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفری سال ۱۳۸۵ حدود ۱۷۰ هزار نفر میشوند.