جامعهشناس وپژوهشگر اجتماعی
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
علم جمعیتشناسی را در یک تعریف میتوان علم مطالعه جمعیت انسانی از نظر اندازه، ترکیب و توزیع جمعیت دانست و زاد و ولد، در کنار دو مولفه مهم دیگر مرگ و میر و مهاجرت در جمعیتشناسی، سبب تغییرات یا ثبات جمعیت میباشند. بحث جمعیت و تاثیرات آن در برنامه ریزیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... یک موضوع انکار ناپذیر و همگام شدن برنامه ریزیها با تغیرات جمعیتی از اساسیترین عوامل موثر در توسعه و پیشرفت همه جانبه یک کشور میباشند. از مهمترین عناصر تاثیرگذار جمعیتی، ساخت سنی جمعیت است و اینکه جمعیت تشکیل دهنده یک جامعه از چه ترکیب سنی برخوردار میباشد.
با بررسی روند جمعیتی ایران و اعداد و ارقام موجود جمعیتی، مشاهده میکنیم که جمعیت ایران از ۷/ ۳۳ میلیون نفر در سال ۱۳۳۵ به ۱۴/ ۷۵ میلیون نفر در آخرین سرشماری رسیده است. افزایش و نرخ رشد جمعیت در سال ۱۳۹۰ به مقدار ۲۹/ ۱ درصد بوده که نسبت به سالهای ۱۳۸۵ به مقدار ۶۲/ ۱ درصد و سال ۱۳۷۵ به مقدار ۹۶/ ۱ درصدکاهش داشته است.
آنچه که هرم سنی جمعیت و آمارهای موجود ارائه شده درداخل کشور و سازمانهای بین الملی نشان میدهد بیانگر آن است که جامعه ایران به سمت میانسالی در حرکت بوده و تا سال ۱۴۱۰ وارد فاز اول پیری میگردد؛ این آمار و ارقام سبب گردیده تا سیاستگذاران و تصمیم گیران کشور را بر آن دارد تا در جهت حذف سریع و کامل کنترل موالید گام برداشته و جامعه را به افزایش زاد و ولد و افزایش جمعیت ترغیب نمایند.
به زعم نگارنده این اقدام در کنار بسیاری از تصمیمات و اقداماتی که در چند دهه اخیر به انجام رسیده و با شکست مواجه و صدمات و زیانهای جبران ناپذیری را سبب گردیده عجولانه و با شتاب زدگی همراه میباشد و بر این باور است که این موضوع بسیار مهم، باید از هرگونه تعجیل، غوغا سالاری، نگاه ایدئولوژیکی، بخشنامهای و دستوری با عملکردی مسئولانه در محیطهای آکادمیکی و گروههای کاری متشکل از متخصصان متخلف در حوزههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و... مورد بررسی و مطالعه همه جانبه قرار گیرد.
جامعه امروز ایران جامعهای در حال گذار از سنت به مدرنیته است، بنیانهای فکری، اندیشهها و باورها، سبک و شاخصهای زندگی و رفتاری مردان و زنان امروز به مانند والدین و پیشینیان خود نمیباشد و تفاوتهای بسیاری را میتوان مشاهده نمود. امروز ما شاهد افزایش فردگرایی و شکل گیری هویت فردی و تضعیف روابط خویشاوندی در جامعه ایران میباشیم. امروز تغییرات زیادی در رفتارهای جنسی در خارج از چارچوب خانواده شاهد هستیم. امروز زنان در تمامی حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... حضوری فعال دارند. افزایش با سوادی به میزان ۹۳% است، ۲ / ۱۷ درصد جمعیت مردان و ۴/ ۱۷ درصد جمعیت زنان دارای تحصیلات عالیه میباشند، کاربران اینترنتی در ایران ۱۱ میلیون و ۲۲۱ هزارنفر و درصد خانوارهای دارای رایانه ۴/ ۳۳ درصد میباشند. ضریب نفوذ اینترنت در جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال کشور حدود ۳۰ درصد میباشد. این آمارهای و آمارهای اینچنین میتواند شاهدی بر تغییراتی باشد که ما در عرصههای اندیشه و فرهنگ با آن روبرو هستیم.
براساس آخرین سرشماری جمعیتی، جمعیت روستایی تقریباد ۳۶% وجمعیت شهری ۶۴% جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند. این آمار در مقایسه با آمار دورهای پیشین گویای رشد مداوم جمعیت شهری را نشان میدهد. شهرنشینی یا مهاجرت، تنها یک پدیدهٔ تغییر مکان زندگی و تحرک جغرافیایی نیست؛ بلکه شهرنشینی رفتارهایی معین و ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی متفاوت و مشخص به خود را دار است.
امروز جامعه و سرزمین ایران با معضلات و مسایل اجتماعی بسیاری دست به گریبان میباشد مسائلی چون فساد و رانت خواری، عدم توزیع عادلانه ثروت، بیکاری و عدم ایجاد ظرفیتهای لازم شغلی، تورم و پایین آمدن قدرت خرید عموم مردم و افزایش فقر و هزینههای بالای بهداشت و درمان، تغذیه، آموزش و عوامل مخاطره آمیز دیگری چون استفادههای نامعقول و نادرست از ثروت و منابع طبیعی و مدیریت ناصحیح و کاهش ذخایر طبیعی کشور، نابودی جنگلها، مراتع، زمینهای کشاورزی، محدودیت منابع آبی، خشکسالی و عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روحی افراد و ناهنجاریهای اجتماعی چون اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، سرقت، مسایل خانوادگی، افزایش طلاق و...
امروز بیمههای حمایتی برای اقشار و طبقات مختلف جامعه، کارآمدی لازم را ندارند و برخی از نیازهای زیستی جامعه تامین نیست. امروز برای جامعه سالمند کشور که هر روز بر تعداد آن افزوده میشود تدبیری اندیشیده نشده و زندگی زیستی آنان نامناسب است. حال با وجود چنین مسائل و عوامل مخاطره آمیز دیگری که در حوصله این مقاله نمیگنجد آیا در پیش گرفتن سیاست افزایش جمعیت و حذف کامل کنترل موالید اقدامی درست و خردمندانه است؟ آیا بهتر نیست قبل از اقدام به افزایش جمعیت، دولتمردان با در پیش گرفتن سیاستهای صحیح و سالم مسائل و معضلات موجود را از پیش رو برداشته و زندگی و زیست انسانی جامعه امروز ایران را ارتقاء بخشیده و بحد مطلوب برسانند؟ سیاستگذاران و تصمیم گیران که پیوسته بر سالمند شدن جامعه تا ۵۰ سال آینده و معضلات و مشکلات سخن به میان میآورند و بر افزایش موالید و جمعیت تاکید میورزند آیا برای بهبود کیفیت زندگی همان جامعه سالمند که رو به افزایش است تدبیری اندیشیده و اقدامی نموده است؟ و بسیار سوالات دیگر که باید بدانها پاسخ داده شود.
در پایان بار دیگر نگارنده بر این باور تاکید میورزد که این موضوع بسیار مهم، باید در محیطهای آکادمیکی و اجتماعی و گروههای کاری متشکل از متخصصان در حوزههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و... و بدور از هرگونه تعجیل، غوغا سالاری، نگاه ایدئولوژیکی، جناحی، بخشنامهای و دستوری با عملکردی مسئولانه مورد بررسی و مطالعه همه جانبه قرارگیرد.