ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 28.12.2012, 19:16
آیا غلامرضا تختیهای دیگری در راهند؟

عبدالحسین طوطیایی

فرهنگ مردم کشور مان ایران در واکاوی تاریخش گرایش به خلق حماسه‌ها دارد. در اساطیر و جای جای تاریخ باستا ن این خطه، کاوه آهنگر و رستم‌ها هر یک در ایفای نقشی متفاوت و در بالاترین ستایش اجتماعی، خمیر مایه خلق شاهنامه می‌شوند. قرن‌ها و قرن‌ها در کوی و برزن مردم با شوق و ذوق در پای بیان نقالان خوش سخن می‌نشینند تا قصه وا گفته دیروز قهرمانان حماسه ساز خود را باز هم بشنوند و لذت ببرند. حکایت‌هایی که هر چند تکراری می‌نمود اما از حلاوت و جاذبه اش برای آنان اندکی هم نمی‌کاست . مردمی که تا کنون هم در انتظار ورود یک ابرمن، قرن‌ها ی متمادی است که چشم به در دوخته‌اند تا از راه بیاید و در چشم بهم زدنی آرزو‌های دیرینشان را از ورای برق شمشیر و بازوان ستبرش برای آنان به ارمغان بیاورد. آرزوهایی که تحقق آن بیش از هر چیز در ترکیب و همراهی باز وهای نحیف خود آنان است که می‌توانست و می‌تواند به قدرتی شگرف تبدیل شده تا بر اژدهای کریه ستم چنگ بیاندازد.

نقش آفرینی حماسه سازان هر مقطع تاریخی هر چه هست در افزودن به جهش و انگیزه‌های باروری مردم جایی انکار ناپذیر دارد و از اینروست که بجای آرزوی حذف ستایش و جایگاه قهرمانان واقعی که در گفتمان رایج و ستودن آنان گاه راه به وادی اغراق و گزافه هم پیدا می‌کند بایستی به انعکاس وجاهت این قهرمانان پرداخت. آنان که اکنون و بی سرو صدا در زیر پوست جامعه در حال رشد و اثر گذاری هستند . این عزیزان در جامعه دو قطبی حال حاضر که هر یک از قطب‌ها در سمت و سویی متفاوت اما آهنگ مشترکی از فراموشی را می‌نوازند فانوس هنوز روشن را ازروی مزار پهلوان تختی بر گرفته تا شاید این بار بیاموزند که بیش از این برای تجسم بزرگی و در رویاهای نوستالوزیک خود خاک‌ها را زیر رو نکنند و آلبوم عکس‌های تختی را با اشک و حرماان ورق نزنند. اکنون بازوان ستبر غلامرضا تختی‌ها در گام‌های آهنین علی دایی و علی کریمی‌ها با کوله باری از تجربه جلوه یافته است.

خبر‌هایی که جسته و گریخته در فراموش خانه حال حاضر این جامعه سکوت سرد موجود را می‌شکند از پرتو دیگر بار فانوس تختی در دستان این قهرمانان حکایت دارد. آنها ثابت کرده‌اند که زلزله بویین زهرا آخرینی نبود که که عواطف آنان را در دادگاه وجدانشان لرزانده باشد و تختی نیز آخرین حلقه از سلاله خوبان محبوب این سرزمین حماسی نخواهد بود. ورزقان‌ها و نیز کانون‌های دیگری در راهند و این بارنیز علی دایی‌ها و علی کریمی‌ها که تصاویر زیبای انسانیت را بر آلبوم تختی می‌افزایند. فرشتگان اهورایی کشورمان در هیاهوی موجود و در فضایی که بیشتری از مردم در اندیشه طلب قوتی اندک خودرا از یاد خود برده و دیگرانی به شمار اندک تیز که با نشستن بر انبوهی زر و امکانات خرناسه قدرت می‌کشند آنان صبورانه در حال تراشیدن الماس خود هستند. الماسی که با برش تاثیر گذار خود شیشه‌های پیدا اما قطور ما بین قطب‌های جامعه را خواهد برید.

کریمی و دایی و حلقه‌های پاکانی چون آنان اکنون در راهند. راهی که کاوه آهنگر‌ها و بازوان ستبر تهمتن‌ها در اساطیر برای این مرزو بوم گشودند اما در زلال روح پهلوانانی همچون پوریای ولی و تختی‌ها تجلی نمود و اینک در زیر پاهای دایی و کریمی‌ها قرار دارد . آنان بخوبی دریافته‌اند که گام‌های استوارشان شاید که روزی و دیگر یارای گل زدن به دروازه رقیب را نداشته باشد اما این بار از زمین قلب مردم کشورمان، دروازه اهریمن فقر ، جهل و انزوای بیمار گونه اجتماعی را نشانه خواهند گرفت. اکنون اهریمن در هیبتی کریه، گستاخانه در اندیشه هجوم به دروازه آرزوهای بزرگ مردم این سرزمین است. این عزیزان و دیگر پهلوانان و فاتحان بزرگ قلب مردم را می‌بینیم که در عرصه این کارزار بزرگ گرد آمده‌اند . آنان اما با نگاه عاشقانه شان روی به تماشاگران پر شمار می‌کنند و بانگ بر می‌آورند که جنگیدن با اهریمن لنها یک رقابت دوستانه نیست. این نبرد هماره و خداگونه انسانی است که قرار بوده در اغوش افریدگارش آرام بگیرد. . لطفا بیش از این بر سکو‌های تماشا به هورا و هیاهو دل خوش ندارید . این بار فانوس تختی را بجای نهادن بر سر مزاری تا که سوسویش پایان یابد بایستی که اویز روشنایی بخش این میدان نماییم . میدانی به گستره همه مردم و بخاطر بسپاریم که نظام هستی سرانجام با داوری عادلانه اش جام قهرمانی را در دستانمان خواهد نهاد.