iran-emrooz.net | Thu, 11.08.2011, 8:07
ایران خانه امن برای كودكان ندارد
روزگار
قوانین حمایت از حقوق كودكان در ایران از نواقص بسیاری رنج میبرد كه یكی از شاخصترین خلاهای قانونی در این زمینه فقدان نظارت و سركشی از كودكانی است كه به خانهای كه در آن آزار دیدهاند بازگشتهاند.
محمد پویا كودك چهارسالهای كه در روزهای آخر تیرماه در بیمارستان بهرامی تهران جان باخت، در واقع قربانی قوانین نادرست و تصمیمات اشتباه مسوولان است. این كودك چهارساله یك بار در فروردینماه به دلیل مصرف مواد مخدر (كراك) به بیمارستان منتقل شد اما قاضی پس از بهبودی، محمد پویا را با تعهد قضایی به خانوادهاش تحویل داد. اما این كودك چهار ماه بعد دوباره به خاطر مصرف مواد مخدر به بیمارستان آورده شد و این بار جان باخت.
در حال حاضر قانون درستی برای حمایت از حقوق كودكان وجود ندارد. وقتی كودكی كه دچار كودكآزاری شده است، مجددا به خانوادهاش تحویل داده میشود، هیچ نظارتی بر رفتارهای بعدی خانواده با كودك وجود ندارد. ممكن است باز هم كودك در شرایط نامناسب باشد و كسی از این مساله خبر نداشته باشد. حقوقدان انجمن دفاع از حقوق كودكان امیدوار است بعد از تصویب لایحه حمایت از حقوق كودكان، این مشكل حل شود.
هالهالسادات سری میگوید: «در حال حاضر هیچ قانونی وجود ندارد كه بر اساس آن نظارتی بر خانوادههای كودكان خشونتدیده اعمال شود. وقتی كودك به خانواده تحویل داده میشود، فرض بر این است كه دیگر خانواده كودك خود را آزار نمیدهند. اما با فرض و احتمال نمیتوان كودكان را رها كرد. در لایحه حمایت از حقوق كودك، برای حل این خلاء قانونی راهكاری در نظر گرفته شده است. اگر این لایحه تصویب شود، قبل از اینكه كودك به خانواده تحویل داده شود در چندین جلسه به خانوادهها آموزشهای لازم داده میشود كه چطور باید با فرزندان خود رفتار كنند.»
این عضو انجمن دفاع از حقوق كودك، وجود ساز و كاری برای نگهداری از كودكان را در زمانی كه خانوادهها درحال آموزش هستند، ضروری میداند و معتقد است در این مدت زمان كودك باید در محیطی امن باشد. تشخیص اینكه محیط امن برای كودك كجاست با قانونگذار است. اگر از مسوولان بهزیستی بپرسیم آیا شما خانه امن برای كودكان دارید، پاسخ آنها مثبت است. مسوولان بهزیستی مراكز نگهداری دائم كودكان بیسرپرست و بدسرپرست را با خانههای امن اشتباه گرفتهاند. برای اینكه كودكی به یكی از مراكز بهزیستی سپرده شود، باید چندین مرحله پشت سر گذاشته شود كه همه این مراحل زمانبر است. پس تكلیف كودك آسیبدیدهای كه در لحظه نیاز به كمك دارد چه میشود؟
ثریا عزیزپناه یكی دیگر از اعضای انجمن دفاع از حقوق كودك میگوید: «در بیشتر كشورهای جهان، مراكزی به نام خانه امن برای كودكان در معرض خطر و آسیب وجود دارد. اگر كودكی در شرایط نامساعد باشد، او را به سرعت به این مراكز منتقل میكنند و از خطر دور میكنند. اما در ایران چنین نیست. جای خانههای امن برای كودكان آسیبدیده ایرانی خالی است؛ خانههایی كه به سادگی تبدیل به پناهگاهی موقت برای كودكان آسیبدیده شوند.»
مسوولان گمان میكنند فقط كودكانی كه به حد مرگ كتك خورده باشند و صورت و بدنشان كبود و سیاه شده باشد، دست و پایشان شكسته باشد، مورد آزار جنسی قرار گرفته باشند یا از شدت آسیب جسمی به كما رفته باشند، مورد خشونت واقع شدهاند و نیاز به كمك دارند. آنها آزارهای كامی، روحی و جسمی خفیف را مصداق كودكآزاری نمیدانند. این در حالی است كه در كشورهای دیگر، حتی كودكان در معرض آسیب را هم مورد حمایت قرار میدهند.
به گفته عزیزپناه در كشورهایی كه قانونهای حمایتی درستی از كودكان وجود دارد اگر احساس شود كودك در شرایطی است كه احتمال دارد غفلتی نسبت به او صورت گیرد او را از خانواده جدا میكنند.
اما جدا كردن كودكان در كشور ما از خانوادهها كار دشواری است و بر اساس قانون، پدر قیومیت فرزند را بر عهده دارد. حتی اگر پدری فرزند خود را بكشد هم قصاص نمیشود. در ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسامی آمده است: «پدر یا جد پدری كه فرزند خود را بكشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محكوم خواهد شد.»
این عضو انجمن دفاع از حقوق كودكان میگوید: «مسوولان معتقد هستند خانواده بهترین مكان برای كودك است و نباید فرزندان را از والدین دور كرد. حتی اگر بچهها هر روز كتك بخورند و در معرض انواع و اقسام آزارهای روحی و جسمی قرار بگیرند. معمولاً كودكان آنقدر در خانوادههایی كه صلاحیت نگهداری از كودكانشان را ندارند نگه داشته میشوند تا وضعیت آنها بد و بدتر شود. زمانی كه وضعیت كودك به اندازه كافی بحرانی شد، تازه فكر میكنند چه باید بكنیم. آنها جایگاه كودك در خانواده را نشناختهاند.»
قوانینی كه درباره قیومیت كودك وجود دارد، دست و پاگیر است و قضات هم به سختی راضی میشوند حضانت كودكی را از خانواده بگیرند و به نهادهای حمایتی بسپارند. قوه قضائیه تا حدودی به اشكالاتی كه در زمینه حقوق كودك در ایران وجود دارد، پی برده و لایحهای به نام لایحه حمایت از حقوق كودك تدوین كرده است. این لایحه بعد از سه سال معطلی در دولت بالاخره حدود ۱۰ روز پیش، در هیات دولت تصویب شد و قرار شد به مجلس تحویل داده شود. اما تا قانون شدن لایحه و اجرایی شدن قانون زمان زیادی از دست میرود.
به گفته عزیزپناه، حتی در پاكستان هم خانههای امنی برای كودكان وجود دارد: «پاكستان كشور همسایه ماست و كشور پیشرفتهای هم نیست. ایران در خیلی از مسائل از پاكستان پیشرفتهتر است اما ما هنوز برای كودكان خانه امن نداریم و پاكستان در زمینه خانههای امن بسیار موفق عمل كرده است.»
برای ایران راهاندازی خانههای امن برای كودكان كار دشواری نیست، خیلی از كشورها چنین مكانهایی دارند و ایران میتواند از تجربه كشورهای دیگر برای تاسیس چنین خانههایی استفاده كند و از آنها الگو بگیرد اما تاكنون كه اقدامی از طرف مسوولان انجام نشده است. عزیزپناه معتقد است: «اگر مسوولان تنها به این مساله توجه میكردند كه كودكآزاری چه مسائل و مشكاتی را میتواند برای جامعه ایجاد كند، حتماً این مساله را جدیتر میگرفتند و به دنبال راهكار میرفتند.»
او با تاكید بر اینكه نوع برخوردی كه با كودك میشود با شخصیت و رفتار او در بزرگسالی در ارتباط است، میگوید: «این روزها همهاش میشنویم كه آمار خشونت در جامعه افزایش پیدا كرده است و مسوولان مملكتی به دنبال راهكار برای حل این معضات هستند و البته نتوانستهاند به موفقیتی هم دست پیدا كنند. مسوولان باید بدانند بسیاری از جنایتكارها و افرادی كه مرتكب جرائم میشوند كسانی هستند كه در دوران كودكی مورد خشونت واقع شدهاند. وقتی خانواده ناامن باشد، جامعه هم ناامن میشود.»
این عضو انجمن دفاع از حقوق كودك، افزایش خشونت علیه كودكان را با افزایش آسیبهای اجتماعی در ارتباط میداند: «هرچه كودكآزاری در خانوادهها بیشتر باشد، آسیبهای اجتماعی هم در جامعه افزایش پیدا میكند. نیروی انتظامی به دنبال تصویب لایحه ممنوعیت حمل سلاح سرد در مجلس است و از طرفی هر روز طرحهای ارتقای امنیت اجتماعی را اجرا میكند یا با اراذل و اوباش برخورد میكند. مگر آنهایی كه بهشان گفته میشود اراذل و اوباش چه كسانی هستند، همانهایی هستند كه در خانوادههایشان مورد انواع خشونت و آزار قرار گرفتهاند و كسی آنها را از موقعیت نامناسبی كه داشتهاند، دور نكرده است.»
عزیزپناه با تاكید بر اینكه اگر مسوولان امروز به فكر كودكان خشونتدیده نباشند و برای بهبود وضعیت آنها برنامهریزی نكنند، از آنچه فردا اتفاق میافتد نباید گلهای داشته باشند، میگوید: «اگر برخورد با اراذل و اوباش و جمعآوری سلاح سرد راهكاری سختافزاری برای بالا بردن امنیت جامعه باشد، حمایت از كودكان در معرض خطر و آسیب هم راهكاری نرمافزاری برای ارتقای امنیت اجتماعی است.»